تاپیک جامع """همه چیز درباره زنبور عسل"""

[Daniz]

آيا تا به حال به اين موضوع فكر كرده‌ايد كه حيوانات و حشرات نيز مانند انسان‌ها هنگام بيماري برخي از توانايي‌هاي خود را از دست مي‌دهند؟ تحقيقات انجام شده توسط محققان حاكي از آن است كه زنبورهاي عسل وقتي بيمار مي‌شوند، نمي‌‌توانند رنگ گل‌ها را تشخيص دهند و به همين دليل نمي‌توانند گل‌هايي را كه شهد بيشتري دارند از ميان ديگر گل‌ها شناسايي كنند.
بررسي رفتار زنبورهاي عسل نشان مي‌دهد زنبورها مانند انسان‌ها وقتي بيمار مي‌شوند دقت و هوشياري خود نسبت به محيط اطراف‌شان را از دست مي‌دهند. شيوع بيماري در ميان زنبورها توانايي آنها در جستجو به دنبال غذا و همچنين مقابله با هجوم شكارگرها را بشدت تحت‌تاثير قرار مي‌‌دهد. آزمايش‌هاي انجام‌شده نشان‌دهنده كاهش توانايي يادگيري در زنبورهايي است كه به عفونت مبتلا شده‌اند. در اين تحقيقات زنبورها به دور گروه تقسيم شده‌اند كه به گروهي از آنها ماده محرك سيستم ايمني بدن زنبورها تزريق شده است. با قرار گرفتن اين دو گروه در محيط حاوي مجموعه‌اي از گل‌هاي قرمز و آبي كه فقط يك نوع از آنها حاوي شهد بودند زنبورهايي كه محرك سيستم ايمني به آنها تزريق شده بود زمان طولاني‌تري را به دنبال گل‌هاي مناسب در جستجو بودند. در انسان‌ها ارتباط ميان سيستم ايمني و سيستم عصبي بدن مي‌تواند مزاياي بسيار زيادي را به همراه داشته باشد. اين ويژگي در ميان برخي از حشراتي كه در شرايط آزمايشگاهي پرورش داده مي‌شوند نيز وجود دارد.

همواره نسبت به كاهش جمعيت گونه‌هاي وحشي زنبورهاي عسل و تاثير شيوع بيماري در ميان زنبورها بر توليد عسل در مقياس صنعتي نگراني‌هايي وجود داشته است. آموزش و يادگيري در موفقيت مجموعه‌اي از زنبورها كه در كنار هم زندگي مي‌كنند نقش بسيار مهمي دارد و اين در حالي است كه تاثير مصونيت زنبورها در برابر بيماري‌ها بر افزايش توانايي ذهني آنها موضوع بسيار مهمي است. با توجه به نتايج به دست آمده مي‌توان گفت به علت اين كه سيستم ايمني بدن در صورت تضعيف، منابع انرژي موردنياز براي يادگيري را مورد مصرف قرار مي‌دهد بنابراين وقتي زنبور بيمار مي‌شود، قادر به يادگيري نخواهد بود. علاوه بر اين پيامدهاي نامطلوب ناشي از ضعف سيستم ايمني نيز مي‌تواند سيستم عصبي را تحت تاثير قرار دهد و اختلالاتي را در آن به وجود آورد.

منبع: روزنامه جام جم

[bardia]

چه باحال

[Daniz]

محققان با استفاده از ایجاد علفزار مصنوعی و عنکبوتهای روباتی موفق به درک شیوه مقابله زنبورها با شکار توسط مهاجمان شدند.
بر اساس تحقیقات جدیدی که توسط اکولوژیستهای انگلیسی صورت گرفته است مشخص شد که زنبورهای عسل قادرند از شکار شدن توسط عنکبوت های رتیلی که توانایی تطبیق رنگ با محیط را دارند، جلوگیری کنند.
بر اساس مطالعات، یکی از شکارگران اصلی زنبور عسل عنکبوت رتیلی است که در شکار حشرات گرده افشان مانند زنبور و پروانه از طریق پنهان شدن در گلها تخصص فراوانی دارد. تشخیص و ردیابی این عنکبوت نیز به دلیل اینکه قابلیت تطبیق رنگ بدن با رنگ محیط را دارد، کار بسیار سختی برای حشرات خواهد بود.
به منظور بررسی شیوه های زنبورها برای جلوگیری از شکار شدن، محققان دانشگاه کوئین مری انگلستان به یک دسته از زنبورهای عسل اجازه دادند تا در یک علفزار با گلهای مصنوعی که بر روی آنها عنکبوت های رتیلی روباتیک قرار داده شده بودند به جستجو بپردازند. برخی از این عنکبوتها به خوبی استتار شده و تعدادی از آنها کاملا مشخص بودند. زمانی که یک زنبور بر روی گلی می نشست که عنکبوت در آن پنهان شده بود، عنکبوت حشره را به کمک دو انبرک اسفنجی به دام می انداخت.
محققان از نرم افزار ردیابی سه بعدی برای پیگیری حرکات زنبور سود جسته و دریافتند که زنبورهایی که توسط عنکبوتهای استتار شده به دام افتاده اند از سرعت کاوش خود در میان گلها کاسته و با از دست دادن فرصت جستجو در علفزار به ردیابی عنکبوتهایی می پردازند که خود را در گلها استتار کرده اند.
به گفته اکولوژیستها به طور کلی زنبورهایی که توسط عنکبوتهای استتار شده به دام افتاده بودند رفتار محتاطانه تری نسبت به زنبورهایی که توسط عنکبوتهای استتار نشده به دام افتاده بودند از خود نشان داده و فرصت نشستن بر روی گلهای امن را نیز از خود دریغ می داشتند.
این رفتار زنبورها مبنی بر محتاط شدن در انتخاب گلها، استتار عنکبوتهای رتیلی را کاملا بی استفاده کرده و باعث می شود این عمل هیچگونه تاثیری در افزایش میزان شکار زنبور توسط این حشره نداشته باشد.

[Daniz]

مقدمه
زنبور عسل یکی از حشرات مفید برای انسان است که متعلق به رده دوبالان می‌باشد. زنبور عسل خیلی پیش از انسان در روی زمین بوجود آمده و زندگی می‌کرده است. زنبور عسل حدود 150 میلیون سال قبل وجود داشته و مشغول زاد و ولد بوده است. منتها با این تفاوت که در آن فاقد یک زندگی اجتماعی بوده و مثل خیلی از زنبورهای غیر عسلی امروزی ، زندگی انفرادی داشته و هر زنبور لانه مخصوص بخود را داشته و در آن زندگی می‌کرده است. کندو محلی است که زنبورها در آن تولد یافته ، کار کرده ، خواهران و برادران خود را پرورش داده و مواد غذایی لازمه را در آن انبار و ذخیره می‌کنند. زنبور عسل دارای نژادهای مختلف است و ساختمان بدنی پیچیده‌ای دارند.

ساختار بدن زنبور عسل


سر

در جلوترین قسمت بدن قرار داشته و شامل اعضای زیر است: دو عدد چشم مرکب ، سه عدد چشم ساده ، دو عدد آنتن و دهان با خرطوم. بزرگی چشمها وسیله‌ای است که زنبوردار به کمک آن به راحتی می‌تواند زنبور نر را از کارگر تشخیص دهد. زیرا چشمهای زنبور نر بزرگتر بوده و از عقب سر بهم می‌رسند، ولی در زنبور کارگر و ملکه بهم نمی‌رسند. کار آنتنها ، لمس کردن و بوییدن است. زنبور به کمک خرطوم ، شهد را از روی گلها جمع آوری و از راه دهان به داخل کیسه عسلی می‌فرستد.

سینه
از سه حلقه کیتینی درست شده و اعضای زیر به آن اتصال دارند: چهار عدد بال یا پر که دو عدد آنها بالهای جلویی و دو عدد دیگر بالهای عقبی هستند. شش عدد پا که جفت عقب آن دارای حفره‌هایی به نام سبد می‌باشند و زنبور عسل در دوران فعالیت خود گرده‌های گل در آن پر و با خود به کندو حمل می‌کند. این سبدها در کارگران بزرگتر از نرها هستند.

شکم
در قسمت انتهایی بدن قرار داشته، از 6 حلقه کیتینی پشتی و 6 قطعه شکمی تشکیل شده است. در انتهای شکم مخرج برای دفع مدفوعات دیده می‌شود. از راه همین مخرج ، زنبور قادر است خاری را که در داخل بدنش جای دارد، خارج کرده و نیش بزند. زنبور نر نمی‌تواند نیش بزند، چون اصلا نیش ندارد.




غده های مهم
در داخلا دو طرف سر کارگر یک جفت غده‌ای به نام غده‌های شیری وجود دارد که از خود ماده‌ای به نام شیر یا ژله شاهانه ترشح می‌کند و با آن ملکه و لاروهای خیلی جوان را تغذیه می‌نمایند.


غده‌های بزاقی همراه با یک جفت غده سینه‌ای بوسیله یک کانال مشترک ، ترشحاتشان را به داخل دهان زنبور می‌ریزند. ترشحات این غده‌ها در موقع لارو بودن صرف تنیدن به دور خود شده و پس از رشد و تبدیل به یک زنبور کامل ، نقش غده بزاق دهان را در زندگیشان بازی می‌کنند.


غدد زیر آرواره‌ای که در کارگران خیلی کوچک و غیرفعال بوده و در ملکه بسیار بزرگ و فعال است. ماده‌ای بوسیله این غده ترشح می‌شود که با بوی مخصوصش باعث تمیز ملکه از سایر زنبورها می‌شود.


در زیر شکم زنبورها 4 جفت غده‌های مومی وجود دارد که سه جفتش فعال هستند و موم ترشح می‌کنند و بکار ساختن سلولها و شان می‌خورند.


غده‌های بویایی: در پشت زنبورها غده‌ای به نام غده بویایی دیده می‌شود که کارش تشخیص بوهاست.


غده‌های مخزنی: سه عدد غده در مخزن به نام غده‌های مخزنی ، مدفوعاتی را که در آنجا ذخیره شده‌اند، مرتب ضد عفونی می‌کنند.



نژادهای زنبور
زنبور هندی Aspis Indica
کمی کوچکتر از زنبور عسل معمولی بوده ، قدر کارگرش 13 میلیمتر می‌باشد. سلولهایی را که با موم در روی شانها درست می‌نماید از سلولهای زنبور عسل کوچکتر هستند.

زنبور درشت Apis Dorsata
در هندوستان و چین زندگی نموده و بزرگترین نوع زنبور عسلی است که تاکنون شناخته شده است. به حالت وحشی زندگی کرده و در زیر شاخه‌های درخت شانش را می‌چسبانند. سالانه چند بار از نقطه‌ای به نقطه دیگر کوچ می‌نمایند.

زنبور ریزApis Florea
از همه زنبورها کوچکتر بوده و فقط یک شان درست می‌کنند که مثل زنبورهای درشت به زیر شاخه درخت می‌چسباند به حالت وحشی در هندوستان و جنوب ایران یافت می‌شوند.

زنبور عسل معمولی Apis Meaifica
همان زنبور عسل معمولی است که فقط آنها را در دهات و شهرها برای تولید عسل در کندوها نگهداری می‌کنند. خواصی را که از یک نژاد خوب باید انتظار داشت عبارتند از: آرام باشند و نیش نزنند، پر محصول باشند، بچه به اندازه لازم بدهند، گلهای شهددار را به سرعت پیدا کنند، در مقابل امراض مقاوم باشند، مصرف عسل زمستانی آنها کم باشد، رشد سالانه‌شان را هر چه زودتر شروع کرده و سریع به حداکثر رشدشان برسند. از مهمترین نژادهای این زنبور می‌توان به زنبور عسل اروپای مرکزی ، زنبور سیاه ، زنبور ایتالیایی قفقازی و زنبور نژاد ایرانی نام برد.

آفات و بیماریهای زنبور عسل
از مهمترین بیماریها می‌توان به لوک آمریکایی ، لوک اروپایی ، نوزما ، کنه دونی ، یبوست ، شپشک زنبور عسل و کرم موم خوار اشاره کرد.

[Daniz]

دانشمندان چینی،اتریشی و آلمانی دریافته اند، زنبورهای عسل می‌توانند زبان خارجی زنبورهای قاره‌های دیگر را از طریق حرکات موزون آنها، بفهمند. به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از شینهوا، آزمایش‌ها نشان داده است زیرگونه‌های زنبورهای آسیایی می توانند حرکات موزون زنبورهای اروپایی را بفهمند و زمانی که زنبورها در یک کندو دور هم قرار می‌گیرند از روی حرکات موزون یکدیگر می‌توانند منابع غذایی را شناسایی کنند. دکتر سونکون سو از دانشکده علوم جانوری دانشگاه ژجیانگ و مجری این طرح می گویند این گروه تحقیقاتی دریافت زنبور عسل آسیایی ( ‪Apis cerana cerana ‪ (Accمی‌تواند بسرعت تمایز بین حرکات موزون زیرگونه‌های زنبور عسل اروپایی Apis mellifera ligustica هنگامی که اطلاعات را درباره موقعیت منابع غذایی منتقل می‌کنند، تشخیص دهند.

حرکات موزون جنبشی زنبور عسل بعنوان تنها شکل شناسایی شده ارتباط نمادین بی مهر گان است اما اینکه مکالمه یا دیالکتی وجود دارد یا خیر هنوز مشخص نشده است. کارل فن فریش جانور شناس اتریشی با تحقیق در مورد زبان حرکات موزون و تشخیص موقعیت زنبورها جایزه نوبل پزشکی را در سال ‪ ۱۹۷۳را از آن خود کرد تحقیقات پیشین نشان داد زنبورهای عسل برای نشان دادن مسافت‌های بین منابع غذا و زیستگاهشان حرکات موزون مختلفی دارند. حرکت مدور ساده معمولا نشان‌دهنده نزدیکی منبع غذا، حرکت موزون داسی شکل نشان‌دهنده مسافت طولانی و حرکت موزون جنبشی حاکی از مسافت‌های بیشتر است.

حرکت موزون پیچیده تر که حرکت موزون جنبشی است جهت و مسافت منبع غذایی را نشان می‌دهد. دانشمندان دریافتند زیرگونه‌های آسیایی در مقایسه با زنبورهای اروپایی اغلب حرکات جنبشی طولانی تر و با زوایای تندتری داشتند. پس از آنکه این زنبورهای با هم قرار داده شدند زنبور آسیایی به سرعت شیوه خاص زنبور اروپایی را فهمید و مکان دقیق غذا را شناسایی کرد. زنبورهای آسیایی ضمن درک حرکات زنبورهای اروپایی، حرکات موزون خود را ادامه دادند. این مطالعه نشان داد گونه‌های اروپایی نیز توانایی یادگیری دارند اما این توانایی آنها به شدت کمتر از زنبورهای آسیایی است.

دانشمندان موفق شدند با قرار دادن زیرگونه‌های مختلفی از زنبورهای عسل در یک کندو ، عوامل موثر اصلی مانند متغیرهای دما، رطوبت و محیط را کنار بگذارند. دکتر سو می‌گوید: در آمیختن زیرگونه‌های مختلف زنبورهای عسل کار بسیار دشواری بود زیرا آنها به دلیل بوهای مختلفی که دارند، مایل نیستند در یک مجتمع یا کلنی در کنار یکدیگر قرار گیرند و به سرعت یکدیگر را می‌کشند. دانشمندان موفق شدند زنبورهای کارگر اروپایی را با ملکه و کارگرهای آسیایی به مدت ‪ ۵۰روز در یک کندو بطور هماهنگ نگهدارند اما نتوانستند در کندو ی ‪ Amlکارگرهای آسیایی را در کنار ملکه و کارگرهای اروپایی نگاه دارند و مانع از کشته شدن آنها شوند. برای حفظ هماهنگی در کندوی ‪ Accمحققان زنبورهای متخاصم را جدا و بقیه را با افشانه آب عسل آرام کردند.

دانشمندان می‌گویند زنبورهای عسل ‪ ۱۰۰میلیون سال تکامل و توسعه اجتماعی در کلنی‌های کوچک را پشت سر گذاشته‌اند و به همین دلیل رفتار آنها مرجع ارزشمندی برای جامعه بشری است.

[Daniz]

چندین دهه است که بحث و اختلاف‌نظری تفرقه‌انداز درباره تکامل حشرات اجتماعی حقیقی (eusocisl)ـ آنهایی که در جوامعی همکارانه با حضور ملکه‌ها، کارگران و نرها زندگی می‌کنندـ بین زیست‌شناسان جریان دارد. در یک سو هواداران «انتخاب خویشاوندی» قرار دارند، نظریه‌ای که بنا بر آن اعضای غیرتولیدمثلی یک کلنی با کمک به تولیدمثل خویشاوندان ژن‌های‌شان را منتقل می‌کنند. بنابراین اعضای یک کلنی باید خویشاوندان نزدیک یکدیگر باشند. با این حال کسانی که در طرف دیگر قرار دارندـ و از همه قابل توجه‌تر زیست‌شناس نامدار دانشگاه هاروارد، ادوارد ویلسون (E.O.Wilson)ـ بر این باورند که حشرات اجتماعی حقیقی از آن رو در کلنی با هم کار می‌کنند که این به نفع تک‌تک آنها است. و روحیه همکاری در آنها صرفا پیامد این است. پس اگر درجه خویشاوندی در یک کلنی بالاست، به خاطر آن است که افراد خواستند کنار هم بمانند تا از منافع زندگی گروهی بهره‌مند شوند. پژوهشگرانی به سرپرستی ویلیام هیوز (W.Hughes) از دانشگاه لیدز انگلستان می‌گویند نخستین شواهد واضح در تایید نقش انتخاب خویشاوندی در تکامل زندگی اجتماعی حقیقی به جای انتخاب گروهی را در اختیار دارند. آنها ۲۶۷ گونه اجتماعی حقیقی از زنبورها، وسپ‌ها و مورچه‌ها را بررسی کردند و دریافتند این حشرات تحت شرایط تک‌همسری که درجه خویشاوندی یک گروه را به حداکثر می‌رساند، تکامل یافته‌اند.
علاوه بر این آنها دریافتند چندشوهری تنها در میان دودمان‌هایی اتفاق افتاد که در آنها کارگران برای همیشه نازا شده بودندـ که این یکی از پیش‌بینی‌های نظریه انتخاب خویشاوندی برای گونه‌هایی است که به‌طور برگشت‌ناپذیری اجتماعی حقیقی شده‌اند.
اندرو بورک (A.Bourke)، زیست‌شناس رفتاری دانشگاه ایست آنگلیا در انگلستان، معتقد است این مقاله که در شماره ۳۰ مه ژورنال ساینس به چاپ رسیده نشان می‌دهد انتخاب خویشاوندی یکی از پیش‌شرط‌های لازم برای تکامل زندگی اجتماعی حقیقی است. اما ویلسون مخالف است و می‌گوید داده‌های مربوط به بسیاری از دودمان‌ها که زندگی اجتماعی حقیقی در آنها تکامل نیافته در پژوهش هیوز نیامده‌اند و ظهور چندشوهری در جوامع اجتماعی حقیقی تبیین‌های دیگری دارد که ربطی به انتخاب خویشاوندی ندارند.

Scientific American, Aug.۵, ۲۰۰۸

آفتاب به نقل از روزنامه کارگزاران

[Daniz]

پژوهشگران دانشگاه <لیسستر> در مطالعات جدید خود دریافته اند که زنبورهای عسل پشمالو به هنگام بیماری بی رنگ می شوند و نمی توانند به یاد بیاورند که کدام گل ها بیشترین گرده را دارند. رفتار این زنبورهای کرکدار نشان می دهد که آنها نیز مانند انسانها وقتی بیمار می شوند، زیرکی و هوشمندی خود را از دست می دهند. دکتر آمون مالون، استاد رشته بیولوژی حیوانات در دانشگاه <لیسستر> و سرپرست این تیم پژوهشی می گوید: بیماری می تواند روی رفتارهای مختلف زنبورهای عسل از جمله انتخاب جفت و جست وجو کردن غذا تاثیر بگذارد.

در چندین مقاله اخیر نشان داده شده است که در زنبورهای بیمار، توانایی های یادگیری کاهش پیدا می کند، اما تفکیک کردن تاثیرات واکنش ایمنی آنها از تاثیرات مستقیم یک انگل، کار دشواری است. یک جنبه مهم مطالعات این بود که نشان داد، بین سیستم ایمنی و سیستم عصبی در انسان ها و حشرات، نقاط تشابه قابل توجهی وجود دارد.

[Daniz]

پژوهشگران استرالیایی و ایتالیایی در تحقیقات خود کشف کردند که مغز حشرات به خصوص زنبور عسل نیز همانند مغز مهره داران به دو نیمکره راست و چپ تقسیم می شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، محققان مرکز نوروساینس و رفتار حیوانات دانشگاه نیواینگلند در استرالیا و مرکز ذهن/ مغز دانشگاه ترنتو در ایتالیا که نتایج یافته های خود را در مجله علمی Plos One منتشر کرده اند دریافتند که حتی در حشرات نیز همانند مهره داران مغز به دو نیمکره راست و چپ تقسیم می شود.

کردارشناسان ایتالیایی و استرالیایی گروهی از زنبورهای عسل خانواده Apis mellifera را که از روند "انعکاس انبساط خرطوم" برای مکیدن شهد گلها استفاده می کنند مورد آزمایش قرار دادند.

در این آزمایش زمانی به زنبورها یک قطره آب قند داده شد این بخش زبان مانند منبسط می شد. در این مورد این خرطوم تنها همانند آنتنی عمل می کرد که به زنبورها در شناسایی غذا کمک می کند اما در صورتی که زنبورها با یک تحریک بویایی مثل رایحه لیمو تحریک می شدند پس از اندکی و تنها با همین تحریک بویایی و حتی با نبود قطره آب قند با کمک خرطوم خود فرایند عصاره گیری را آغاز می کردند.

نتایج این تحقیقات نشان می داد که زنبورها می توانند رایحه ها را به خاطر بیاورند و به این ترتیب تحریکات مختلف را شناسایی کنند.

به گفته این محققان، یادگیری رایحه ها و به خاطر سپردن آنها به خاطر آنتن هایی است که در دو طرف مختلف تخصصی شده اند و به نظر می رسد که آنتن راست و ساختارهای عصبی مرتبط با آن نقش مهمی در حافظه کوتاه مدت (حداکثر تا سه ساعت) ایفا می کنند درحالی که آنتن چپ در مرحله تحکیم حافظه بلند مدت اهمیت می یابد.

[Daniz]

محققان اعلام کردند که انرژیها و میدانهای الکترونیکی و مغناطیسی دست ساز بشر بر روی گونه های مختلف زیستی تاثیر منفی و مخرب دارند. به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس مطالعات جدید تلفنهای همراه، سیستمهای وای-فای، خطوط انرژی الکتریکی و کلیه منابع الکتریکی مشابه می توانند طبیعت را با اختلال رو به رو کرده و باعث بی خانمان شدن بسیاری از گونه های جانوران مانند زنبورها و پرنده ها شده و در نهایت منجر به مرگ آنها شود.

دکتر الریک وارنک که به مدت 30 سال بر روی تاثیر تکنولوژی بر روی محیط زیست مطالعه کرده است در توضیح تحقیقات خود اعلام کرد: حجم بی سابقه ای از مغناطیس مصنوعی، میدانهای الکتریکی و الکترومغناطیسی در سرتاسر سیستم اطلاعاتی طبیعت گسترده شده است که می تواند عامل اصلی ناپدید شدن زنبورها در اروپا و آمریکا و همچنین کاهش تعداد گنجشک ها در انگلستان و ایجاد اختلال در مهاجرت پرندگان باشد.

به گفته وارنک میدانهای مغناطیسی و الکتریکی طبیعی تاثیر مهمی در تکامل گونه های زیستی داشته و جانوران با تطبیق خود با این عوامل، زمان را برای انواع فعالیتهای خود در طول روز تعیین کرده و قادر به تشخیص شرایط جوی خواهند بود. اما در حال حاضر تکنولوژی دست ساز بشر فرستنده هایی را خلق کرده است که اساسا میدانهای الکترومغناطیس طبیعی و نیروهای موجود در زمین را تغییر می دهد. در این شرایط جانورانی که از نیروهای طبیعی برای جهت یابی و تعیین موقعیت استفاده می کنند در مقابله با این نیروهای مصنوعی غیرقابل تغییر گیج شده و مسیر خود را گم می کنند.

بر اساس گزارش independent، این تحقیقات نشان می دهد زنبورهایی که در معرض تابش میدانهای الکتریکی خطوط انرژی و یا امواج تلفن همراه قرار می گیرند، یکدیگر را از بین برده و توانایی بازگشت به زیستگاه خود را از دست خواهند داد. همچنین محققان اعلام کردند که تعداد پرندگانی مانند گنجشک در حوالی این دکل ها کاهش یافته و شکل دسته های پرنده های مهاجر با نزدیک شدن به این دکل ها از هم پاشیده شده و پرندگان از مسیر اصلی خود منحرف می شوند.

این تحقیقات قرار است در کنفرانس این هفته در انجمن سلطنتی لندن ارائه شود.

[mania]

حيوانات- همشهري‌آنلاين:



موسسه فرانسوي تحقيقات کشاورزي اعلام کرد فعاليت حشرات گرده افشان که درپي کاهش شمار زنبورهاي عسل مورد تهديد قرار گرفته است
در سال 2005، صد و سي و پنج ميليارد يورو ارزش مادي داشت و نابودي انها افزايش قيمت ميوه ها و سبزيجات را در پي خواهد داشت.
به گزارش خبرگزاريفرانسه از پاريس اين رقم 9 و 5دهم درصد ارزش کل توليد کشاورزي جهاني را تشکيل مي دهد.
از نظر وزني 35 درصد توليد جهاني و به طور عمده ميوجات، ‌سبزيجات و گياهان روغني و در سطح کمتري قهوه‌، ‌کاکائو، ‌ميوه‌هاي دانه دار (فندق و گردو ) و ادويه جات به حشرات گرده افشان وابسته هستند.
در مقابل غلات که 60 درصد توليد کشاورزي جهاني را تشکيل مي‌دهند به اين حشرات وابسته نيستند. درباره وابستگي 5 درصد از کشت‌ها به گرده افشاني نيز ابهاماتي وجود دارد.
اين موسسه فرانسوي در بيانيه اي اعلام کرد در اين شرايط کاهش شمار حشرات گرده افشان نگراني عمده اي به شمار مي رود زيرا در صورت نابودي کامل حشرات گرده افشان موازنه هاي غذايي جهاني عميقا تغيير خواهد کرد.
به عقيده سه محقق فرانسوي و يک الماني که نتيجه تحقيقات خود را در مجله اکولوژيکال اکونوميکز منتشر کرده اند توليد سه دسته از محصولات يعني ميوها ، سبزيجات و محرک‌ها ( قهوه و کاکائو) در آن هنگام به طور چشمگيري به پائين تر از سطح فعلي مصرف در مقياس جهاني خواهد رسيد و در برخي مناطق مانند اروپا بسيار کمتر خواهد شد.
برنار وسير، ‌ژان ميشل سال، ‌نيکولا گالي و يوزف استل افزودند با اين فرض،‌ مصرف کننده مجازات خواهد شد زيرا او مقدار کمتري با قيمت بسيار بيشتري مصرف خواهد کرد.
آنها خسارت مصرف کنندگان را از اين مسئله بين 190 ميليارد يورو تا 13 و ده ميليارد يورو باتوجه واکنش قيمت‌ها به کاهش توليد محاسبه کرده‌اند.
علل کاهش جمعيت زنبورهاي عسل به ويژه در اروپا و آمريکا سال هاي اخير هنوز زياد مشخص نيست اما استفاده گسترده از افت کش ها در کشاورزي ،‌گسترش تک کشاورزي و ظهور بيماري هاي غيرعادي انگلي مي تواند از جمله اين دلايل باشد.