سبزپرس – گروه محیط طبیعی: در چند روز گذشته، با تصویب نشدن دو فوریت طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه، باردیگر نام بزرگترین دریاچه داخلی ایران بر سر زبان ها افتاد. در سال گذشته، سبزپرس و «جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست آذربایجان غربی» در یک همکاری مشترک قصد داشتند تا ویژه نامه اطلاع رسانی درمورد دریاچه ارومیه منتشر کنند. به همین دلیل خبرنگار سبزپرس در مردادماه و شهریور ماه سال 1389 طی سفری به شهرستان ارومیه، گفت و گویی هایی را با چند تن از مسئولان این شهر درباره دریاچه ارومیه انجام داد. بنا به دلایل متعددی، این ویژه نامه در طول سال گذشته به چاپ نرسید اما از آنجا که این گفت و گوها حاوی نکاتی بسیار مهم هستند، تحت عنوان «مروری بر پرونده دریاچه ارومیه» در سبزپرس منتشر خواهند شد. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، این گفت و گوها یک سال قبل انجام شده اند و برخی اتفاقات و آمارهای ارائه شده در این گفت و گوها مربوط به تابستان 1389 است.
اشاره: پس از آنکه سند مدیریت جامع دریاچه ارومیه در مهرماه 1387 به امضای وزرای جهاد کشاورزی و نیرو، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و استانداران سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و ارومیه رسید، قرار بر این شد تا شورایی منطقهای در سه استان واقع در حوضه آبریز دریاچه ارومیه شکل گیرد. این شورای منطقهای، دبیرخانهای دائمی دارد که در اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی واقع شده است. مهندس حجت جباری، هماهنگ کننده این دبیرخانه است که امور مربوط به فعالیتهای احیای بزرگترین دریاچه داخلی ایران را پیگیری میکند. او معتقد است بازگرداندن دریاچه ارومیه به وضعیت طبیعی، زمانبر است و در طول یکسال امکان پذیر نیست.
- عموماً کارشناسان محیط زیست، مهمترین دلیل شرایط فعلی دریاچه ارومیه را احداث سدهای متعدد میدانند. شما چه نظری دارید؟
در حال حاضر سدهایی که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه هستند حدود 1.5 تا 1.6 میلیارد متر مکعب در سال است. در صورتی که متوسط ورودی آب به دریاچه در دراز مدت حدود 5 تا 6 میلیارد متر مکعب است. یعنی در آن سال هایی که وضع دریاچه نرمال بود، خیلی از این سدها بودند. چیزی حدود 300 تا 400 میلیون متر مکعب به حجم مخزن سدها اضافه شده است. یعنی این سدها از 35 سال قبل بوده اند. مثل سد زرینه رود و مهاباد. فقط سد حسنلو با رقم 96 میلیون مترمکعب و سد شهرچای با حجم 200 میلیون مترمکعب اضافه شده و یک مقدار افزایش ارتفاع در سد زرینه رود و علویان داشتهایم. در واقع در سی سال گذشته رقمی حدود 300 تا 400 میلیون به حجم مخزن سدها اضافه کردهایم. سدها واقعا در خشک شدن دریاچه ارومیه تاثیر داشتند ولی تمام اثرات نتیجه احداث و بهره برداری سدها نیستند.
- اگر سدها تاثیر آنچنانی نداشتهاند، چه عواملی در کنار آنها چنین شرایطی را به وجود آوردهاند؟
چیزی که خیلی اهمیت دارد، این است که اگرچه سدها تاثیراتشان بر حوضه به اندازه تغییرات اقلیمی و یا خشکسالی و افزایش دما و تبخیر نیست اما در این حوضه به شدت در حال سدسازی هستیم. شرکت های آب منطقه ای سه استان خصوصاً آذربایجان غربی و شرقی، به شدت بر روی رودخانه هایی که آب به دریاچه ارومیه می آورند، در حال احداث سد هستند. پیش بینی می شود، بعد از بهره برداری از این سدها، میزان ورودی به دریاچه ارومیه به شدت کاهش پیدا کند. یعنی ما با بهره برداری از این سدها که در آینده نزدیک به بهره برداری خواهند رسید، میزان خیلی بیشتری از آب حوضه را در پشت سدها ذخیره خواهیم داشت که این بر سطح تراز و وضعیت آب دریاچه تاثیر زیادی خواهد گذاشت. مگر اینکه واقعا برنامه مدیریتی که نوشته شده و حقابه در نظر گرفته شده برای دریاچه لحاظ شود. بر اساس بررسی هایی که انجام شده بود، میزان حقابه برای دریاچه ارومیه، 3.1 میلیارد متر مکعب در نظر گرفته شده بود که این رقم به شدت مقایر با نظر من به عنوان یک کارشناس و حتی همکاران وزارت نیرو بود. نظر ما این بود که این میزان، به خشک شدن دریاچه ارومیه منتهی خواهد شد.
- چه میزان آب مورد نظر شما بود؟
در حال حاضر بحثی است که گفته می شود، نمی توان دریاچه را به حالت ایده آل بازگرداند. پس حداقل دریاچه را در حد تراز اکولوژیک نگهداریم. به این معنی که مساحت در حد متوسط باشد تا ما بتوانیم نیاز به آب در حوضه برای کشاورزی و شرب را برآورده کنیم. یعنی به طور همزمان هم دریاچه را داشته باشیم و هم توسعه در حوضه را حفظ کنیم. این مطالعات و جلسات منتهی به این شد که ما تراز اکولوژیک را برای دریاچه نگهداریم. تراز اکولوژیک 1274.1 متر تعریف شده است. بر اساس مطالعهای که شده بود، گفته میشود برای اینکه بتوانیم دریاچه را در این تراز حفظ کنیم، باید سالیانه از طریق رودخانه ها، 3.1 میلیارد مترمکعب آب وارد دریاچه شود. در صورتی که بر اساس بررسی هایی که من و خانم دکتر ترابی از وزارت نیرو انجام داده ایم، 3.1 رقم بسیار کمی است. حداقل رقمی که ما می توانیم تراز اکولوژیک را حفظ کنیم، رقم 3.9 میلیارد مترمکعب است که باید از طریق آبهای سطحی وارد شود. در صورتی که تراز متوسط دراز مدت دریاچه 5/1275 متر است و تراز مصوب مرز پارک ملی، 1277.1 متر است. جالب است بدانید که حداکثر تراز ثبت شده دریاچه ارومیه 1278.4 متر در سال 75 است. می بینیم که تراز اکولوژیک پایینتر از تمام این ترازها است. حتی پایینتر از تراز متوسط دراز مدت. بهترین استدلال در خصوص دبی یک جا و یا حجم آب، متوسط دراز مدت است. این رقم، مربوط به 45 سال است. بهترین سطح ترازی هم که میتوانستیم برای دریاچه ارومیه تعیین کنیم، تراز دراز مدت است که میزان آب لازم آن مطمئناً بالای 4.5 میلیارد مترمکعب است.
- شما گفتید که سدها یک چهارم آب مورد نیاز دریاچه را در خود نگه می دارند. سد به طور کلی، جدا از توقف آب، به دلیل ساخته شدن در گسل با مسئله فرار آب از زیر سد و همچنین افزایش تبخیر آب روبرو هستند. به نظر می رسد سدها، بیشتر از میزان آب درون مخزن خود، جلوی ورود آب به دریاچه را میگیرند.
این رقمی که برای مخزن سدها گفته می شود، رقم قابل تنظیم است. مثلاً سدی احداث می کنیم که 100 میلیون متر مکعب حجم مخزن دارد ولی می بینیم که برای این نوشته اند که حجم مخزن 100 میلیون متر مکعب و حجم آب قابل تنظیم، 130 میلیون متر مکعب. تمام آب یکجا وارد سد نمی شود و تمام آن را هم یکجا مصرف نمی کنیم. تمام آبی که وارد مخزن سد می شود ممکن است در پایین دست استفاده نشود و سه ماه بعد مورد استفاده قرار گیرد. به خاطر همین سد قادر است آب بیشتری به نسبت مخزن در خود ذخیره کند که این رقم را با حجم قابل تنظیم مشخص می کنیم.
- در حال حاضر بحث انتقال آب به دریاچه ارومیه مطرح است و از همه بیشتر نام رودخانه زاب (در استان کردستان) به عنوان مهمترین گزینه برای انتقال آب مطرح می شود. اگر چنین اتفاقی بیافتد، اکوسیستم رودخانه زاب نیز دستخوش تغییر خواهد شد. نظر شما چیست؟
در هر صورت انتقال آب از رودخانه زاب نیاز به مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی دارد و نتیجه آن خیلی مهم است. تا کنون این گزارش ها به دست ما نرسیده که ما آن را بررسی کنیم. در هر صورت کاری که میتوان انجام داد تا اثرات زیست محیطی نداشته باشد این است که از آب یک رودخانه دیگر برای کشاورزی منطقه استفاده کرد و در عوض اجازه داد آب رودخانه هایی که به دریاچه ارومیه ختم می شوند به طور طبیعی وارد دریاچه شوند.
- مطالعات آن را چه نهادی باید انجام بدهد؟
وزارت نیرو
- بحث دیگری درباره انتقال پساب های تصفیه شده صنایع به دریاچه نیز مطرح شده بود.
بله این هم یکی از برنامه ها است. در هر صورت آبی که تصفیه می شود اگر در حد استانداردهای سازمان حفاظت محیط زیست باشد، می توان وارد منابع آبی کرد.
نمایی از سد شهرچای در نزدیکی شهر ارومیه
- بعد از بارندگی و آبهای سطحی، سومین منبع تغذیه دریاچه ارومیه آب های زیر زمینی است.
عمده این آبها شیرین هستند ولی ممکن است با ورود به حوضه، غلظت نمک آنها به نسبت آب دشتها بیشتر شود. رقمی که در گزارشها برای سهم آبهای زیرزمینی در تامین آب دریاچه برآورد شده، بین 200 تا 500 میلیون مترمکعب است.
- درباره منبع آبهای زیر زمینی، نقش تالاب های اقماری در تامین آب دریاچه مطرح شده بود. گفته می شود تالاب های اقماری در بالا بردن سطح آبهای زیر زمینی منطقه نقش بسیار مهمی دارند.
تالاب ها در تعادل با سطح آبهای زیر زمینی اطرافشان هستند که می تواند آب چاه های اراضی اطراف را تامین کند. مثلا جاهایی که ما تالاب های خشک شده داشتیم، سطح آبهای زیر زمینی اراضی نیز به شدت کاهش پیدا کرده بود. ولی اینکه بگوییم تالاب های اقماری در سطح آب دریاچه ارومیه خیلی تاثیر گذار هستند، به من به عنوان یک کارشناس معتقدم که اگر چنین باشد، اثر آنها خیلی جزئی است. چون فاصله خیلی زیاد است. از طرف دیگر سطح تالاب های اقماری با سطح دریاچه ارومیه اختلاف بسیار زیادی دارد. اگر این تالاب ها با یکدیگر ارتباط داشتند، باید کل آب این تالابهای اقماری از طریق آبهای زیرزمینی به دریاچه ارومیه تخلیه می شدند. ولی وضعیت خاک و ساخت این تالابها به گونهای است که ارتباط خاصی با دریاچه ارومیه ندارند.
- درباره فعالیت های آبخیزداری برای نجات دریاچه ارومیه چه نظری دارید.
معتقدم که فعالیت های آبخیزداری می توانند ما را از ساخت سدها بی نیاز کنند. به عنوان یک کارشناس، اعتقادی به ساخت سد ندارم. در یکی از سدهای استان آذربایجان غربی فقط رسوبات به مخزن سد وارد میشود. شاید عمر مفید سد بیشتر از 30 تا 40 سال نشود.
- این به دلیل فرسایش بالای خاک در منطقه است؟
بله. متأسفانه در کشور ما به این مسئله اصلا توجه نمی شود. باید سه کار با هم انجام شود. پنج تا شش سال قبل از اینکه تصمیم به ساخت سد بگیریم باید آبخیزداری را آغاز کنیم. سپس تعداد دام را در مراتع حوضه کاهش دهیم و بعد از آن روی احداث سد فکر کنیم و همزمان با آن نیز شبکههای آبیاری و زهکشی را در حوضه احداث کنیم. در جایی مانند سد حسنلو، 6-5 سال است که آبگیری و تبخیر انجام می شود ولی مقدار کمی از این آب مورد استفاده قرار میگیرد چون شبکه آبیاری و زهکشی حوزه درست نشده است. اگر بخواهیم آبخیزداری را به شکل درست انجام دهیم، مشکل کم آبی نخواهیم داشت.
20 سال پیش سد شهرچای ارومیه نبود، همیشه آب در رودخانه جاری بود. چون حوضه آبخیز آن اینقدر تخریب نشده بود. وقتی بارندگی انجام میشد، پوشش گیاهی آنقدر مناسب بود که مانند اسفنج آب را در خود ذخیره می کرد و به آبهای زیرزمینی تزریق میکرد. چشمهها همیشه آب داشتند. حتی در فصل تابستان رودخانه آب داشت و مردم هم برای کشاورزی و استفاده های دیگر از آب برداشت می کردند.
با افزایش جمعیت، تخریب بیش از حد اراضی و دام بیش از حد در منطقه، این پوشش گیاهی حوضهها را از دست داده ایم. در خیلی از کشورها، چرای دام در بالادست سدها را ممنوع کردهاند.
نباید انتظار داشته باشیم که دریاچه ارومیه در عرض یکسال به وضعیت طبیعی بازگردد. هنوز میزان آب ورودی به دریاچه واقعا کم است. البته آمار را در دست ندارم که بدانم چقدر آب وارد دریاچه ارومیه شده. ولی آماری که در یکی از جلسات استانی ارائه شده بود، رقمی کمتر از دو میلیارد مترمکعب بود. با این میزان هم هیچ دردی دوا نمیشود.
- رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از ورود دو میلیارد مترمکعب آب به دریاچه ارومیه خبر داده بود در حالی که حداقل آب مورد نیاز محاسبه شده، بیش از سه میلیارد مترمکعب است.
پتانسیل آب در حوزه، 6.9 میلیارد مترمکعب است. ما هرکاری که داشته باشیم، باید برای این مقدار برنامه ریزی کنیم. تامین آب دریاچه، ساماندهی بخش کشاورزی، تامین آب شرب و آب مورد نیاز صنعت باید به وسیله همین مقدار آب تامین شود. در برنامه جامع مدیریت دریاچه ارومیه، یکی از رئوس اصلی، بهرهوری در آب کشاورزی است. رقم بهرهوری آب 30 درصد اعلام میشود اما هدر رفت آب بسیار بالاست. در حال حاضر 92 درصد آب مصرفی ما در بخش کشاورزی استفاده میشود. فقط کمتر از 30 درصد آن مورد استفاده قرار میگیرد و مابقی هدر میرود. از طرفی، ما می خواهیم دریاچه را برای مردم نگه داریم و نمی توانیم به صورت یکجا تمام 6.9 میلیارد متر مکعب آب را وارد دریاچه کنیم. جواب مردمی که به این آب برای کشاورزی و شرب نیاز دارند را چه بدهیم. اما می توانیم آرام آرام آب مورد نیاز را به دریاچه برسانیم تا نه به اقتصاد و نه به محیط زیست منطقه آسیبی وارد شود. در حال حاضر ورودی آب به دریاچه از طریق رودخانهها در حد صفر است. چون از آب تمامی رودخانههای منتهی به دریاچه استفاده میشود و ما هر روز در سطح تراز آب دریاچه کاهش میبینیم. ما بدترین و کمترین سطح تراز را در ماههای آینده خواهیم داشت. وقتی برای بازدید به دریاچه میرویم، پسروی دریاچه را به راحتی احساس می کنیم و این پسروی امری روزانه شده. مثلا جایی که تا دیروز آب وجود داشت امروز خشک شده.