شنبه 6 مهر روزنامه همشهری صفحه 13 محیط زیست
هرچه زیر زمین است ؛ ته می کشد
مصوبه ی که مشکل ساز است
منابع طبیعی > حسین عبیری گلپایگانی : در سال جدید و در اولین روزهای کاری مجلس شواری اسلامی یکی از مصوبه های که در صحن علنی مجلس مطرح شد و توسط رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید موضوع صدور پروانه برای چاههای بدون جواز در دشتهای ممنوعه بود. بر اساس طرح اولیه ارائه شده ؛ وزارت نیرو موظف است ضمن اطلاع رسانی فراگیر و موثر به ذینفعان، طی دو سال تمام پس از ابلاغ این قانون برای کلیه چاههای آب کشاورزی فعال فاقد پروانه واقع در دشتهای ممنوعه آبی که قبل از پایان سال 85 حفر و توسط وزارت نیرو و دستگاههای استانی شناسایی شده اند، پروانه مناسب صادر کند و این مصوبه اگر به تائید شورای نگهبان می رسید حتما" وقوع یک فاجعه زیست محیطی برای آبهای زیر زمینی در آینده نزدیک ممکن بود. با توجه به اینکه این مصوبه توسط شورای نگهبان باطل شد ولی دوباره در چند روز اخیر این مصوبه برای اصلاح مواردی در صحن علنی مطرح شد و مجلس این بار با اضافه کردن بندی های که آن را به تصویب رساند و قرار است به شواری نگهبان ارسال شود ولی هنوز خطر برای منابع آبهای زیر زمینی جدی می باشد و وقتی این خطر برای منابع آبهای زیر زمینی رفع می شود که کنترل و یا جلوگیری از برداشت غیر استاندارد آب از سفره های زیر زمینی در حد شعار باقی نماند و برای برداشت بیرویه آب از منابع زیر زمینی یک چاره جویی اساسی شود.
آمارهای واقعی
به این آمارها توجه کنید:" طبق گزارش وزارت نیرو مقدار 60 میلیارد مترمکعب آب در سراسر کشور توسط بیش از 450 هزار چاه عمیق و نیمه عمیق از سفره های زیر زمینی برداشته شده است " و یا خبربعدی "مقدار برداشت آب از سفره های زیر زمینی در سی سال اخیر؛ با برداشت آب از این سفره ها در هزار سال گذشته برابری داشته است" و همچنین اخباری از قبیل "تائید نشست زمین دشت ها کشاورزی در بعضی از نقاط کشور از جمله کرمان و همدان " که این خبر توسط مدیر عامل آب منطقه کرمان در سال گذشته مورد تایید قرار گرفت و علت این نشست ها برداشت بیش از حد آب از سفره های زیر زمینی توسط چاه ها عمیق و نیمه عمیق می باشد.
آب یکی از نیازهای اساسی کشاورزان
از زمانهای قدیم "زمین و آب" دو تا از عوامل اصلی رونق کشاورزی بودند و حتی در عصر حاضر که دانش بشری به انواع تکنولوژی های مدرن صنعتی در بخش کشاورزی دست یافته است ولی آب و زمین همچنان برای کشاورزان از عامل اصلی کشت و کار محسوب می شوند. بنا به موقعیت جغرافیائی کشورمان بر روی کره زمین از هزاران سال پیش متاسفانه میزان بارندگی ومنابع آبی بخش عظیمی از مرکز کشور ایران ( به جزء حاشیه جنوبی دریا خزر؛ دشت خوزستان و بعضی از نقاط زاگرس ) از کم آبی شدید رنج می برند و این کم آبی در طول تاریخ باعث به وجود آمدن بیابانها و کویرها زیادی در این سر زمین پهناور شده است .
خاطره ای از تجربه یک کشاورز ساده
متاسفانه در نیم قرن اخیر بنا به عللی که در این نوشته به آن خواهم پرداخت بعضی از مشکلات از قبیل افزایش جمعیت ؛ عدم بارندگی و کم آبی در بخش عظیمی از کشور ایران؛ زیر کشت بردن مقداری زیادی از زمینهای کشاورزی بدون در نظر گرفتن تامین منابع آبی ؛ صنعتی شدن بخشی از کشاورزی و دلایل دیگر باعث شده است که مردم و دولت برای رفع کمبود آب به بهره برداری بیرویه از منابع زیر زمینی آب بپردازند ولی پیش از آنکه به اصل مطلب به پردازم به نقل یک خاطره می پردازم.
در دوران کودکی و نوجوانی ( پیش از انقلاب سال 1357) در اطراف محل زندگیم در شهرستان گلپایگان و روستاهای اطراف آن مخصوصا" روستای زاده گاهم ؛ زمینهای کشاورزی زیاد وجود داشتند که یا بایر بودند و یا اینکه این زمینها یک سال در میان زیر کشت می رفتند لذا مردم فقط مقدار محدودی از این زمینها که در حاشیه محل زندگیشان را کشت می کردند و همیشه در ذهن کودکانه ام فکر می کردم که عدم کشت زمینها بایر به خاطر کم کاری کشاورزان می باشد ( مقدار زمین های کشاورزی اکثر کشاورزان آن دیار زیریک هکتار بود ) و از طرفی همیشه کشاورزان در سرتاسر سال در این کشتزارها مشغول به کار بودند و در این مقدار زمینهای محدود آنان انواع و اقسام مایحتاج خود را برداشت می کردند. از طرفی با توجه به نبود برق و لوازم جانبی در آن مناطق ؛ مردم زندگی خیلی ساده ای داشتند تا اینکه یکی از روزهای تابستانی که به روستا رفته بودم و با عمویم که سن سالش بالا بود به صحرا رفتم و ایشان با داس مشغول درو کردن گندمهایش بود که بنده از ایشان سوال کردم که شما چگونه با 5 جریب زمین کشاورزی ( هر جریب معادل هزار متر مربع می باشد )یک خانواده سه نفری را امر معاش می کنی؟ و این همه زمین کشاورزی در کنار شما بلا استفاده افتاده است چرا بیشتر تلاش نمی کنید و زمین های بیشتری را زیر کشت نمی بری و وضعیت زندگی خودت را بهتر نمی کنی؟
در پاسخ بنده ایشان این جواب را داد. در چندین سال متوالی تجربه کرده ام هر وقت میزان زمینهای زیر کشتم را افزایش داده ام به علت کمی آب ؛ آن سال محصول کمتری برداشت کرده ام ایشان گفت میزان آب کشاورزی من در روستا برای همین مقدار زمین کفایت می کند من اگر بخواهم کشاورزیم را توسعه بدهم فقط درد سر و گرفتاری های خودم زیاد می کنم و به علت کم آبی این مقدار محصولی را که از این مقدار زمین به دست می آورم را نیز از دست خواهم داد و ایشان ضرب المثلی که "یک ده آباد بهتر از صد ده ویران" زد و در نهایت ایشان گفت من اعتقاد دارم روزی دهند خداوند می باشد و او هر مقداری که دوست دارد روزی می دهد ایشان اعتقاد داشت حرص و طمع جز اینکه ایمان انسان سست می کند و آدمی را به درد سر می اندازد کار دیگری انجام نمی دهد او اعتقاد به قناعت داشت .
پیشرفت ها و مشکلات چند دهه اخیر برای منابع طبیعی ایران
در قرن اخیر در کشورهای پیشرفته و در نیم قرن اخیر در ایران به طور همزمان چهار تا اتفاق مهم برای کشور به شرح ذیل افتاده است.
الف – افزایش جمعیت : در چند دهه اخیر میزان جمعیت کشور از 15 میلیون نفر در سال 1320 به مرز هفتاد میلیون نفر در زمان حاضر رسیده است لذا جمعیت کشور نزدیک به پنج برابرشده است و از طرفی میزان نیاز افراد نسبت به محصولاتی نظیر خوراک ؛ پوشاک ؛ مسکن و کار نیز پنج برابر گردیده است آیا به همان نسبت نیاز به آب نیز بیش از پنج برابر نشده است ؟
ب – پیشرفت علم و تکنولوژی در صنعتی و کشاورزی : انسان اولیه با ابتدای ترین وسایل از قبیل سنگ ؛ چوب و فلزات اولیه به کارهای صنعتی و کشاورزی مشغول بود. او فقط می توانستند مقدار خیلی محدودی زمین کشاورزی زیر کشت ببرد و حتی وقتی انسان توانست از گاو آهن و خیش در کشاورزی کمک بگیرد و یا با به کار کشیدن حیوانات در کشاورزی سود بجوئید هنوزهم میزان زمینهای زیر کشت برای کشاورزی محدود بود ولی در قرن اخیر پس از کشف ماشین بخار که هم در صنعت و هم در کشاورزی انقلاب و جهش عظیمی ایجاد کرد و در این انقلاب صنعتی نه فقط به علت زیر کشت رفتن زمین های زیادی در کشاورزی که به آب فراوان احتیاج داشت همچنین خود صنایع نیز محتاج شدید آب شدند( مثلا" صنایع فولاد سازی ؛ کارخانه ذوب آهن ؛ صنایع پتروشیمی و غیره ) که باید آب آنها تامین می شد .
کشاورز قدیمی برای کشت ؛ داشت و برداشت محصول گندم خود باید کل سال را با فعالیتهای از قبیل بیل زدن ؛ کاشتن ؛ درو کردن ؛ خرمن کردن ؛ کوفتن ؛ باد دادن و جمع آوری محصول بپردازد که ماه ها گرفتارش این فعالیتها بود. ولی کشاورز امروزه برای کاشت ؛ داشت و برداشت گندم با تراکتور شخم می زند ؛ با دیسک و ماله می کرد و یک روز صبح با کمباین هم محصولات خود راهم درو می کند و هم می کوبد و هم باد می دهد و در نهایت غروب گندم محصوله یک ساله خود را سوار بر تراکتور به خانه اش می آورد. ( اگر یک کشاورز با گاو آهن فقط در یک روز 1500 مترمربع زمین را شخم می زد با آمدن تراکتور روزانه می تواند بیش از 5 هکتار زمین را شخم بزند )
ج- تغییردر شرایط آب وهوای جوی و کاهشن میزان بارندگی: شاید بزرگترها به یاد داشته باشند که در زمانهای قدیم نه چندان دور میزان بارش برف در حتی در مناطق خشک و بیابانی برای چندین بار در زمستان اتفاق می افتد و حتی در بعضی از شهرها گاهی آنقدر میزان بارش برف زیاد بود که برای تردد در بین خانه مردم از درون تونل یا کانال برفی حرکت می کردند ولی در این بیست سال اخیر بنا به علت گرم شدن سطح کره زمین و علل دیگر؛ میزان بارش برف خیلی کم می باشد و برای بچه ها کم سن و سال بارش برف فقط یک خاطره می باشد و بارش باران نیز آنقدر کم می باشد که باعث خشکسالی شده است.
به یاد دارم در سی سال پیش و در سالهای که میزان بارش برف کم بود تجربه شده بود میزان آبهای سطحی در چاه های که بیشتر از 10 مترعمق نداشتند ( چون اکثر مردم در قدیم به علت نبود آب لوله کشی در منازل از چاه آب استفاده می کردند ) آب چاه ده متری یک مقدار پایین می رفت که کاملا" معلوم بود ولی هرگز این چاهها خشک نمی شدند و چشمه ها و قناتها که اصلی ترین منبع تامین آب آشامیدنی و کشاورزی بودند ؛ آب آنان کاهش می یافت و نسبت به سالهای پر باران این چشمه ها و قناتها زودتر کم آب می شدند و گاهی نیز خشک می شدند ولی با اولین بارش برف و باران آب در درون آنها جاری می شد . چون آن زمان سدی وجود نداشت تا بتواند آبهای اضافی را جمع آوری کند مردم اعتقتاد داشتن که برای کشاورزی وبالا رفتن آبهای زیر زمینی بارش برف بهتر از باران می باشد زیرا آب شدن آهسته برف به سفره های زیر زمینی آب کمک بیشتری می کرد ولی باران بیشتر به سیل و تخریب منتهی می شد .
د –افزایش زیر کشت رفتن زمینها کشاورزی بدون داشتن تامین آب : در سالهای 1357 هم زمان با دوران انقلاب و سال ها بعد از آن مردم با سقوط حکومت شاهنشاهی در یک اقدام انقلابی با گرفتن زمینهای کشاورزی حاشیه شهرها و با زیر کشت بردن این زمینها و همچنین دولت نیز بعد از انقلاب با تشکیل تعاونی های کشاورزی و یا در اختیار قرار دادن زمین به جوان بیکار باعث شد که میزان زیادی از زمین های بایر زیر کشت بروند بدون آنکه فکر برای تامین آب کشاورزی این زمینها شده باشد از طرفی تا سالهای 1357 و حتی تا چند سال بعد از آن در اکثر مناطق کشاورزی چاههای عمیق در زمین های کشاورزی وجود نداشت و یا کم و خیلی محدود بودند و همه قناتها و چشمها در سراسر کشور مشغول آب دهی بودند ولی از سالهای 1362-1363 که با افزایش چاههای عمیق در دشت های که تازه زیر کشت رفته بودند قناتها و چشمه ها یکی پس از دیگری خشک شدند و امروزخیلی نادر قناتی یا چشمه ای می توان یافت که آبی داشته باشد و هم زمان نیز همه چاههای دستی که کمتر از 15 متر عمق داشتن نیز از داشتن آب محروم شدند .
مسئولین و نمایندگان بدانند
من نمی دانم مجلس بنا به خواسته چه کسانی و یا به چه دلایلی به دنبال مصوبه ای رفته است که ساده ترین کارشناسان منابع طبیعی و محیط زیست نیز به غیر عادلانه و ضد محیط زیست بودن آن اعتقاد جدی دارند (حال شواری نگهبان که خود خبره قانون هستند). با توجه به مشکلات که در چند دهه اخیر برای منابع طبیعی و مخصوصا" منابع آبی به علت برداشت آب از چاه های غیر مجاز بوجود آمده است که می توان آن را دست درازی به بیت المال دانست که از جمله می توان به مواردی از جمله تجاوز به حریم دشت ها ؛ جنگلها ؛ بیابان ها و زمینهای کشاورزی و همچنین حفرچاه های غیر مجاز در دشتهای غیر ممنوعه وممنوعه اشاره کرد ولی چگونه دولت و مجلس که به عدالت اجتماعی و برابری اعتقاد جدی دارند به جای برخورد با این مقصرین و جلوگیری از هدر رفتن حق دیگران با تصویب این مصوبه ها ؛ خود به کمک این متخلفین می آیند. آیا کسانی که چندین سال است در زمین های غصب شده کشت و کار می کند و یا با برداشت آب از چاه غیر مجاز بدون آنکه بابت آن مالیات و یا عوارضی پرداخت کنند باید امروز هم مورد حمایت مسئولین قرار بگیرند و به آن جواز داد ؟ .
چرا مجلس به دنبال غیر قانونی کردن واردات محصولات کشاورزی غیر استراتژیک از جمله برنجهای آلوده نمی باشد؟ با توجه به اینکه لطف خداوند شامل حال ملت ایران شده است و مقدار زیاد منابع نفتی را در اختیار این ملت قرار داده است ( ویک روزی به پایان می رسد ) آیا ما می توانیم از پول حاصل از صادرات این ثروت خدا دادی برای وارد کردن میوه ؛ برنج ؛ شکر و دیگر محصولات کشاورزی به اقتصاد کشاورزی داخلی صدمات جبران ناپذیر وارد کنیم ؟ راستی کدام کشاورز یا مردم عادی می تواند انگور شیلی و شلیل که از فلان کشور می آیید وبه قیمتهای بالا به فروش می رسد را نوش جان نمائید؟
آیا دولت و مجلس نمی توانند برای اصلاح ساختاری کشاورزی سنتی به کشاورزی پیشرفته هزینه نمایند ؟ سیستم کشاورزی سنتی در ایران دارای مشکلات زیادی می باشد که مورد دو اساسی آن عبارتند از:
1 – به علت کشاورزی سنتی در ایران و پراکندگی زمینهای کشاورزی روستاییان در ایران یک مشکل جدی و اساسی می باشد که باعث به هدر رفتن آب ؛ وقت و هزینه های اضافی زیادی برای آنها می شود آیا مجلس و دولت نمی تواند به یک پارچه سازی زمینهای کشاورزی روستایی کمک کنند .
2 – از زمان های قدیم در ایران روش آبیاری در کشاورزی غرقابی می باشد و در روش آبیاری غرقابی حدود بیش از 90 در صد آب کشاورزی در نهر ها و کانالها پیش از رسیدن آب به زمین کشاورزی هدر می رود. آیا مجلس و دولت نمی توانند با سرمایه گذاری در این بخش یعنی کمک به کشاورزان جهت جایگزینی سیستم تحت فشار آب به جای سیستم غرقابی کمک کنند ؟
سخن پایانی
اکثر دشت های کشاورزی ایران از زمانهای دور گرفتار مشکلات و معضلات کم آبی و بی آبی هستند و از طرف کاهش بارش نزولات آسمانی در چند سال اخیر این مشکل را دو چندان کرده است و اگر قرار باشد که چاه های که آب های زیر زمینی را از درون زمین به سطح می کشند نیز بدون هیچ مشکلی به فعالیت خود ادامه دهند. دولت و کشاورزان برای چند سال با عدم برداشت آب از منابع زیر زمینی به احیاء این نعمت خدادی نپردازند و وضع به همین منوال ادامه پیدا کند شاید روز بیاید که جز پشیمانی هیچ کاری نتوانیم انجام دهیم ای کاش همان قناعت کشاورزان قدیمی دو باره احیاء می شد تا در آینده صنعت کشاورزی این سر زمین دچار مشکل و معضل نمی گردید .