شکارگاه بهرام گور گورستان طبيعت مي شود
ايرن : نياکان ايراني، تالاب گندمان در جنوب غربي شهر گندمان از شهرستان بروجن ديار بختياري را به نام
شکارگاه بهرام گور و مردمان همين چند سال پيش آن را زيستگاه محبوب پرندگان مهاجر و اردک هاي غازنما مي شناسند اما نام گندمان امروز تالابي را در ذهن تداعي مي کند که سال گذشته در آتش سوخت و هنوز آثار اين سوختگي بر تن و روح آن آشکاراست.
به گزارش خبرنگار اجتماعي پانا، تالاب ها گذشته از زيبايي روياگونه فراز و فرود پرندگان، رقص برگ هاي درختان و انعکاس آسمان در زلالي آب و سکوت فيلسوفانه طبيعت، عمدتا حامل ارزش هاي تاريخي نيز هستند مثل تالاب گندمان که گذشته از زيبايي هايش زماني
شکارگاه بهرام گور با تمام تشکيلات و بارگاه و دستگاهش بوده است اما اگر
بهرام گور امروز در
گور نبود باز هم گندمان را به عنوان پايتخت تابستاني خود برمي گزيد؟
گندمان پايان شهريور سال گذشته در آتش سوخت و ماه ها طول کشيد تا آتش دست از دامن گندمان بکشد اما گندمان همچنان تاول هاي آتش سال گذشته را بر تن دارد و در تب و تاب تندتري از آتش مي سوزد و آن بيم آتش سوزي دوباره و جبران نشدن خسارات آتش گذشته است.
پرنده ها گندمان را ترک کردند
گزارشات محلي و مشاهدات کارشناسان محيط زيست و منابع طبيعي که در روزهاي اخير گندمان را ديده اند، حکايت خوشايندي از گندمان ندارند.
يکي از اين حکايات تلخ خاموشي تالاب از همهمه و صداي فراز و فرود پرندگان است؛ در حالي که گندمان جزء تالاب هاي ثبت شده در دفتر بين المللي تحقيقات پرندگان آبزي و زيستگاه درناي خاکستري و محل مهاجرت اردک هاي غازنماست.
هومان خاکپور، کارشناس محيط زيست و منابع طبيعي که هفته گذشته به ديدار گندمان رفته است، در مورد حضور پرنده ها در گندمان مي گويد: خبري از گله هاي با جمعيت زياد پرندگان و حتي غازها هم نيست به طوري که مردم قديمي اطراف تالاب مي گويند که در طول 40-30 سال گذشته چنين وضعيتي را براي تالاب به ياد ندارند.
اين فعال محيط زيست ادامه مي دهد: اغلب آبگير هاي تالاب به جز موارد معدودي خشک شده است و آب همان موارد معدود نيز کيفيت خوبي ندارد و علت اصلي هم که پرندگان گندمان راترک کرده اند همين است که تالاب به شدت خشک شده است.
ماهي گامبوزيا به دليل ناتواني در ترک تالاب محکوم به مرگ است
گندمان در تمام ايران تنها ميزبان ماهي گامبوزياست و اين گونه از ماهي را تنها در اين تالاب مي توان پيدا کرد اما با خشک شدن تالاب گامبوزيا نيز اميدي به فرداي خود ندارد.
پرندگان با پريدن گندمان را ترک کردند اما ماهي گامبوزيا پر پرواز ندارد و محکوم به مرگ در آبگيرهاي خشک است.
خاکپور در مورد وضعيت ماهي گامبوزيا در گندمان با تاکيد بر اينکه اين تالاب يگانه زيستگاه ماهي گامبوزياست، مي گويد: عمق آب آبگيرهايي که زماني مردم محلي از آن جا ماهي هاي گامبوزيا را صيد مي کردند در حال حاضر شايد به ده سانتي متر هم نرسد.
کسي حق آبه تالاب را نمي گيرد
به گفته خاکپور يکي از مسائلي که مزيد بر آتش سوزي پارسال شد رعايت نکردن حق آبه گندمان است که از تالاب چغاخور تامين مي شد.
وي مي افزايد: پس از زخمي که آتش بر جان گندمان زد و شرايط خاص و بحراني که براي آن پيش آمده است محيط زيست بايد آب اين تالاب را تامين مي کرد اما نه تنها براي جبران اين خسارات کاري نشد بلکه حتي به کشاورزان اجازه داده شد تا از منتهي اليه رودخانه آقبلاغ که آب گندمان را تامين مي کرد، آب را به سمت اراضي کشاورزي خود تغيير مسير دهند.
چاه ها برقي شد، تالاب رفتني شد اين کارشناس محيط زيست و منابع طبيعي برقي شدن چاه ها را نيز يکي ديگر از دلايل خشک تر شدن گندمان عنوان کرد، بدين معني که با ظهور چاه هاي برقي آب با سرعت و حجم بيشتري از سفره هاي آب زيرزميني برداشت شد و به دنبال آن زمين گندمان نه تنها خالي از آب شده است بلکه ترک ها و شکاف هايي پيدا کرده است که در محلي که زماني از مفرح ترين ييلاق ها بوده است کوير را تداعي مي کند.
البته چاه هاي غيرمجاز حکايتي ديگر از برقي شدن چاه هاست؛ چاه هايي که بدون هيچ نظارتي حفر مي شوند و آب
طبيعت را مي دزدند و اگر قرار بود در هر ثانيه 25 ليتر برداشت کنند با برقي شدن چند برابر آن را برداشت مي کنند.
جولان ادوات کشاورزي در گندمان
هومان خاکپور در آخرين بازديد خود از گندمان که هفته پيش بوده است از وضعيت اسف بار چراي دام و جولان ادوات کشاورزي اي خبر داد که علوفه هاي گندمان را برداشت مي کنند.
به گفته وي بخش اعظمي از پوشش گياهي گندمان در آتش سال گذشته سوخت و مقداري که باقي مانده است با چراي دام هاي 10 روستاي اطراف تالاب و بدتر از آن ادوات کشاورزي اي که ناباورانه علوفه ها و ني هاي تالاب را برداشت مي کنند و مي برند از بين مي رود.
وي در اين مورد توضيح مي دهد: اگر تالاب در شرايط مناسب و استاندارد بود به طور منطقي چراي دام يکي از بهره وري هاي آن محسوب مي شد اما در وضعيت بحراني اي که تالاب گرفتار آن است چراهاي با مجوز و بي مجوز مداوم تالاب را به مرگ نزديک تر مي کند.
خاکپور با اشاره به صد راس گاوميشي که از خوزستان براي چرا به تالاب آورده شده بودند و يک ماهي طول کشيد تا محيط زيست بتواند با حکم قضايي آن ها را بيرون کند، مي گويد: هنوز هم گاوميش هايي با نياز غذايي بالا به بهانه هاي مختلف در تالاب نگه داشته شده اند.
نيزارهاي گندمان زماني آنقدر زياد و بلند بود که زمستان ها مردم محلي روي سورتمه مي نشستند و روي آب يخ زده تالاب سر مي خوردند، اما امروز ديگر خبري از ني هاي انبوه نيست.
خشک شدن تالاب و از بين رفتن بافت گياهي و علوفه هاي آن زمين را براي حضور ماشين هاي شکار برهنه کرده است به طوري که چرخ ماشين هايي که دور و بر تالاب در ترددند روي خاک برهنه گندمان پيداست.
خطر ديگري که فعالان محيط زيست در مورد از بين رفتن علوفه هاي گندمان هشدار مي دهند اين است که علوفه ها مهمترين محل لانه گذاري پرندگان تالاب است که از بين رفتن آن ها منجر به ترک تالاب از سوي پرندگان شده است.
تمام اين شرايط بحراني اين نگراني را ايجاد کرده است که روزي علاوه بر پرندگان، زلالي آب و سبزي درختان و طراوت
طبيعت و تمام برکت و نعمتي که يک تالاب براي مردم يک منطقه دارد نيز گندمان را ترک کند و گندمان از تفرجگاه
بهرام گور به
گورستان طبيعت تبديل شود.