مسیر نگهداری
ببر ماده از باغ وحش و محل شهربازی، دور است، مسیر را با ماشین، طی می کنیم تا به یک فضای باز می رسیم که یک اتاق آجری در وسط آن دیده می شود، می گویند که این محل قرنطینه است و
ببر ماده حدود 2 سال است که درون آن زندگی می کند. هیچ خبری از ببر نیست، نه نعره ای، نه صدایی. کارمند باغ وحش می گوید که این ببر با ما دوست است و الآن آن را می بینید. صدایش می کند: «ببری، ببری و...»
اتاق کوچک قرنطینه که مسقف است و تاریک به نظر می رسد تنها نورش را از پنجره باریک با میله های آهنی روی یک دیوارش می گیرد. ناگهان با صدا زدن های «ببری، ببری و...» بیشتر فضای پنجره را یک صورت پرصلابت ببر، پر می کند، صدا ندارد تنها چند بار دستانش را بالا می آورد و از پنجره، نشانمان می دهد اما نور آفتاب، چشمانش را می زند و خیلی اجازه نمی دهد تا تماشاچی اش باشیم.
اتاقک قرنطینه ببر را با یک تیغه آهنی به 2 نیمه تقسیم کرده اند تا بتوانند فضای پاک و تمیزی را برای نگهداری آن فراهم کنند، این تیغه از بیرون قابل کنترل است و حالت کشویی دارد. به گونه ای که یک تکه گوشت را یک سمت تیغه آهنی قرار می دهند و تیغه کشویی را از بیرون می کشند تا
ببر ماده به سمت گوشت برود و دوباره تیغه آهنی را به حالت اولیه خود که دیوار بین دو قسمت اتاق، محسوب می شود برمی گردانند تا بدون مزاحمت ببر بتوانند آن بخش را تمیز و ضدعفونی کنند و سمت دیگر را نیز به همین ترتیب، تمیز می کنند.
ببر ماده دیگر گوشت الاغ نمی خورد/حداقل روزی 5 کیلو گوشت گوساله می خورد
سازمان دامپزشکی اعلام کرده است که
ببر ماده سیبری هم مثل ببر نر مبتلا به بیماری باکتریایی و مسری «مشمشه» است از کارمند باغ وحش درباره نوع تغذیه
ببر ماده می پرسیم که می گوید: قبلاً گوشت الاغ داده می شد اما مدتهاست که دیگر ببر ماده، گوشت گوساله می خورد، تقریباً روزی 5 کیلوگرم.
با یک حساب سرانگشتی هزینه خوراک گوشت
ببر ماده را روزی 100 هزار تومان برآورد کردیم که در سال می شود
36 میلیون و 500 هزار تومان. به دنبال حساب هزینه 2 سال و 8 ماه نگهداری از آن بودیم که یادمان آمد رئیس سازمان محیط زیست بودجه احیای ببر مازندران از این ببرهای سیبری را سال
1389 رقم 5 میلیارد تومان اعلام کرده بود که رقم های میلیونی خورد و خوراک، در مقابل این رقم میلیاردی واقعاً هیچ است.
البته اگر قرار بود ببری متولد شود که از نسل ببر مازندران باشد صرف این بودجه، قابل توجیه بود اما صرف هزینه برای ببر بیماری که سازمان دامپزشکی هم با مثبت بودن تست بیماری «مشمشه» آن حکم معدوم سازی آن را داده است چه توجیهی می تواند داشته باشد؟
سر و کله ببرهای سیبری چگونه در تهران پیدا شد؟
ببر نر سیبری که اردیبهشت ۱۳۸۹ به ایران وارد شد حاصل تفاهمنامه مشترک سازمان محیط زیست ایران و روسیه بود برای احیای نسل منقرض شده "ببر مازندران ". محیط زیست برای ورود 2 قلاده ببر از سیبری پروژهای را تعریف کرد که رئیس سازمان محیط زیست بودجه مورد نیاز برای آن را 5 میلیارد تومان اعلام کرد.
تفاهمنامهای که حاصل آن، خروج دو قلاده پلنگ ایرانی به روسیه و ورود دو قلاده ببر بیمار از سیبری بود.
ببر نر وارداتی پس از گذشت 8 ماه از انتقال به ایران جان داد. مرگی که تبدیل به سوژه ناب رسانههای داخلی و خارجی شد، مدیر باغ وحش تهران گفت: "ببر نر گوشت خر خورد و مرد "، محیط زیست اعلام کرد: "علت مرگ به احتمال 60 درصد بیماری مشمشه است "، باغ وحش تهران پاسخ داد: "ببر نر قبل از مشمشه، «ایدز گربهسانان» داشته است "، مشاور سازمان محیط زیست گفت: "تست ایدز ببر منفی است " و...
پس از مرگ ببر نر سیبری، نگرانیها از ابتلای
ببر ماده به بیماری "مشمشه" نیز بالا گرفت تا حدی که از همان زمان مرگ ببر نر،
ببر ماده در اتاقک "قرنطینه" قرار گرفت.
سال گذشته نتیجه آزمایشهای تست بیماری مشمشه
ببر ماده "مثبت" اعلام شد و به گفته پیام محبی، نائب رئیس جامعه دامپزشکی در یک نشست خبری «حکم قطعی معدوم شدن
ببر ماده سیبری به وسیله سازمان دامپزشکی صادر شده اما محیط زیست هیچ گاه برای معدوم سازی در محل حاضر نمی شود.»
عدم پذیرش شکست/ ببر ماده یک مورد استثنایی برای مطالعه است محمد جواد محمدی زاده، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، می خواست گونه منقرض شده ببر مازندران را که آخرین بار در سال 1337 در پارک ملی گلستان دیده شد، احیا کند علی رغم آنکه کارشناسان محیط زیست از جمله اسماعیل کهرم از همان ابتدا، آینده این پروژه را همراه با شکست می دیدند و از آن به عنوان شوی رسانه ای یاد می کردند.
رئیس سازمان محیط زیست در شرایط کنونی که ببر نر وارداتی مرده است و
ببر ماده نیز با بیماری که دارد در انتظار مرگ نشسته است درباره سرنوشت این پروژه می گوید: «برخلاف گفته بعضی از افراد این پروژه شکست نخورده و همچنان به عنوان یک پروژه تحقیقاتی ادامه دار خواهد بود. از روز اول اعلام کردیم که این یک پروژه تحقیقاتی است و هدف آن احیای ببر مازندران است.»
وی ادامه می دهد که «این گونه جانوری با توجه به بیماری که دارد یک مورد استثنائی برای مطالعه است. اینکه بعضیها غیرمنصفانه میگویند پروژه شکست خورده، صحیح نیست و این پروژه نه تنها شکست نخورده بلکه ادامه پیدا میکند. یک پروژه تحقیقاتی ممکن است به نتیجه برسد و ممکن است هم به نتیجه نرسد.»
به گفته وی ببرهای جدید هم در راه هستند و به دلیل اینکه هوا در تابستان گرم بوده و هوای مبدأ از هوای کشور ما خنکتر است بنا به تشخیص طرفهای روسی با یک تأخیر، ببرهای جدید وارد ایران میشوند.
ببرها گوشت الاغ خوردند و در باغ وحش لنگر انداختند!
از همان ابتدا محیط زیست اعلام کرده بود که ببرهای سیبری تنها یک ماه در باغ وحش می مانند و بعد از آن به میانکاله منتقل می شوند، یک ماه که به 8 ماه رسید، ببر نر مرد و حالا 2 سال و 8 ماه است که
ببر ماده در باغ وحش ارم نگهداری می شود.
کارمند باغ وحش درباره هزینه های نگهداری این ببر می گوید: محیط زیست هزینه های خوراک ببر را می دهد اما بالاخره نگهداری این ببر هم سخت است و بهتر است که هر چه زودتر، محیط زیست تکلیف این ببر بیچاره را مشخص کند.
به او درباره پروژه مطالعاتی محیط زیست روی این
ببر ماده می گوییم که در جواب ما می گوید: محیط زیست می خواهد روی این ببر، مطالعه کند خوب به جای آنکه آن را در قرنطینه باغ وحش نگه دارد در یکی از مناطق تحت حفاظت خودش از آن مراقبت کند و تا هر زمانی که می خواهد روی آن مطالعه انجام دهد.
سرنوشت نامعلوم در انتظار ببر وارداتی
در حالی که فرصت ملاقات با ببر زندانی در قرنطینه به پایان رسیده است، به سرنوشت این
ببر ماده که دیگر فقط جثه اش به ببر می ماند و حرکاتش از یک گربه خانگی، دست آموزتر شده است فکر می کنیم، به زندگی و مرگی که به واسطه انسان بودنمان، برای آن به بازی می گیریم و در مسیر خواسته هایمان اسیرش می کنیم.
ببر بیوه سیبری اگر اثر باقیمانده از شکست یک پروژه هم نباشد یک جاندار است که به تشخیص سازمان دامپزشکی به علت بیماری مسری باید معدوم شود و از سازمان محیط زیست که مدافع حقوق گونه های جانوری است این انتظار می رود که پس از گذشت 2 سال و 8 ماه و انجام امور مطالعاتی، این تنها ببر موجود در ایران را که با بیماری دست و پنجه نرم می کند،به هر شیوه علمی که سراغ دارد، راحت کند.