دانشگران فضایی ایران در اخرین روزهای سال 89 موفق شدند «کاوشگر 4» حامل نخستین کپسول زیستی ایرانی را به فضا پرتاب کنند. گرچه این پرتاب بدون سرنشین بود اما بر اساس اعلام مسوولان «کاوشگر 4» در پرتاب بعدی حامل یک میمون خواهد بود تا گامی باشد در تحقق رویای اعزام نخستین فضانورد ایرانی با فضاپیمای ایرانی به فضا.
در آستانه پرتاب نخستین کپسول زیستی ایرانی حامل موجود زنده انسان نما به فضا، در گفتوگو با سیروس برزو، کارشناس و پژوهشگر تاریخ کیهان نوردی و مدیرمسوول و سردبیر مجله «مرزهای بیکران فضا» از تاریخچه پرتاب محموله های زیستی و سفر حیوانات به فضا پرسیده است.
* اصولا چه ضرورتی وجود دارد که قبل از سفر انسان به فضا از حیوانات استفاده شود؟
- لازم می دانم قبل از پاسخ دادن به سوال شما این نکته اشاره کنم که ایران در حال برداشتن گام های نخست در عرصه فضانوردی است و به جا خواهد بود مسوولان سازمان فضایی کشورمان، با تجربه دیگر کشور ها آشنا شوند تا بدین وسیله، ضمن کوتاه تر کردن راه برای دستیابی به اهداف تعیین شده در هزینه ها نیز صرفه جویی کنند.
بهره بردن از حیوانات برای بررسی خطر های احتمالی که می تواند باعث به خطر انداختن جان انسان ها شود امر تازه ای نیست. حتی در آغاز اختراع بالن ها، نخستین پرواز سرنشیندار را چند حیوان انجام دادند و بعد از آن بود که پرواز ها توسط انسان صورت گرفت. در آزمایش های پزشکی هم، نخست حیوانات تحت تاثیر دارو ها و یا بررسی ها قرار می گیرند.
*قبل از پرواز انسان به فضا از چه حیواناتی استفاده شد؟
- حیوانات مختلف مثل خوک، سگ، خرگوش، موش، خوکچه هندی و میمون قبل از انسان به فضا پرواز کردند. بر روی آنها دستگاههای مختلف و سامانه های تامین حیات آزمایش میشد. این حیوانات بودند که در آغاز عصر فضایی برای جواب دادن به سوال های ما در مورد تاثیر پرتاب ها و پرواز های فضایی به کار رفتند و ما از طریق آزمایش بر روی آنها توانستیم بفهمیم موجود زنده در شرایط بیوزنی که روی زمین ایجاد نمیشود چه حالتی پیدا کرده و چه چیزی را حس میکند. بدون اغراق این حیوانات بودند که راه فضا را برای انسان باز کردند.
* بعد از آغاز پرواز های فضایی سرنشیندار هم از حیوانات استفاده ای شد؟
بله! وقتی که فضا به تدریج از جایی برای کارهای قهرمانانه به جایی برای کارهای عادی هم تبدیل شد، آزمایشهای پزشکی-زیست شناسی زیادی جهت مطالعه و پژوهش تأثیر عوامل پرواز فضایی به خصوص تأثیر بیوزنی بر مکانیزم مختلف زیستی و غیره بر روی حیوانات انجام شده و می شود. به این ترتیب می توان گفت هنوز هم جانداران دیگر به انسان در کسب تجربیات کمک می کنند.
* آزمایش ها و تجربیات فضایی با حیوانات چه مراحلی داشته است؟
- به طور کلی این بررسی و پژوهش ها را می توان به چهار بخش اصلی تقسیم کرد:
1- پروازهای بالستیک با موشکهای ژئوفیزیک و مداری. این پروازها در دهه های 1950-1960 قرن 20 در شوروی و آمریکا انجام شد که در آنها بیشتر سگ و میمون شرکت داشتند. هدف اصلی این پروازها، بررسی تأثیر بیوزنی بر روی موجودات زنده بود.
2- پروازهایی که در آنها حیوانات برای آزمایش سامانه های مورد نیاز در سفینه های سرنشیندار به کار رفتند. این پروازها در شوروی، آمریکا و احتمالاً در چین انجام گرفت. سگها در شوروی و میمونها در آمریکا "فضانوردان اولیه" در این پروازها بودند.
3- پروازهای "همراه". پرواز "همراه" پرواز سرنشینداری بود که در آن فضانوردان بر روی حیوانات مختلف آزمایشهای پزشکی و بیولوژیکی انجام میدادند.
*این آزمایش ها از چه زمانی شروع شدند؟
- بستگی به دستیابی کشور های مختلف به موشک های بالستیک متفاوت است اما به طور کلی می توان گفت از اواخر دهه 1940 و اوایل سال های دهه 1950 نخستین قدم ها برداشته شد.
در اواخر دهه 1940 پزشکان دیگر با واکنش بدن انسان و حیوانات در برابر فشار بیش از حد، لرزش، سروصدا و عوامل دیگر پرواز با هواپیما آشنا بودند. اما اطلاعات لازم در مورد تأثیر بیوزنی را نداشتند. در شوروی، در سال 1947 سرگئی کارالیف برجستهترین طراح سامانه فضایی این کشور که سرپرستی فعالیت های موشکی و فضایی به او واگذار شده بود، زمینه آغاز پژوهش بر روی حیوانات برای پرواز های فضایی را به وجود آورد.
به دستور وی، انستیتوی پژوهش های پزشکی هوایی وابسته به نیروی هوایی وزارت دفاع شوروی، برنامه پژوهش مسایل پزشکی و زیستی پرواز با موشک در قشرهای فوقانی جو را طرحریزی کرد.
کارشناسان این پژوهشگاه امکان پرواز انسان با موشک به فضا و آماده کردن مجموعه اقداماتی که امنیت انسان را در چنین پرواز تامین خواهد کرد را باید بررسی می کردند. همین وظایف در آمریکا طی دوران مشابهی بر عهده موسسه آزمایشگاه پزشکی هوایی که آن نیز زیر نظر نیروی هوایی آمریکا کار می کرد گذاشته شد.
اما گام کارشناسان این دو موسسه به اصطلاح شرقی و غربی برای انتخاب نخستین « فضانوردان» متفاوت بود. روس ها سگ را برای آزمایش های خود انتخاب کردند و آمریکایی ها، میمون را.
*دلیل این اختلاف فاحش چیست؟
- نوع نگاه علمی و اقتصادی دانشمندان آمریکایی و روس. آمریکایی ها، میمون ها را از نظر زیست شناسی به انسان شبیه تر می دانستند. روس ها معتقد بودند سگ ها از چند جنبه برتری دارند. حتما شما داستان سرمایه گذاری کلان آمریکایی ها برای ساخت خودکاری که بتواند در فضا و شرایط بیوزنی بنویسد را شنیده اید. پول زیادی خرج شد تا چنین قلمی ساخته شود. روس ها در عوض به جای انتخاب این راه دشوار و صرف هزینه از همان اول تصمیم گرفتند فضانوردانشان از مداد استفاده کنند!
در جریان انتخاب حیوانات، روس ها از سگ استفاده کردند چون قرار بود در پرتاب های زیر مداری و پرواز ها، نحوه کار دستگاه های بدن در شتاب بالا و یا بی وزنی و یا صحت کار سیستم های سفینه مورد بررسی قرار گیرد. از نظر آنها، پاسخ های به دست آمده در کار بر روی این حیوان، برای سفر انسان به فضا کافی به نظر می رسید.
مساله بعدی صرفه جویی در هزینه ها بود. سگ حیوان نایاب و یا کمیابی نیست به ویژه که کارشناسان روس اعتقاد داشتند برای تحمل شرایط سخت مربوط به فشار پرتاب و یا وضعیت دشوار بی وزنی، باید از سگ های ولگرد استفاده کرد و نه سگ های لوس تربیت شده در خانه ها.
از نظر دانشمندان روس، میمون نسبت به سگ، ضمن آن که حیوانی گرانقیمت و نایاب است، ظریف و به اصطلاح نازک نارنجی است و در شرایط سخت تاب نمی آورد.
*آیا این نظریه ها در عمل هم ثابت شد؟
- البته میمون ها هم توانستند از عهده پرتاب ها و پرواز ها برآیند اما به طور کلی می توان گفت که انتخاب روس ها، همان نتایجی را در بر داشت که انتخاب آمریکایی ها، با این تفاوت که سگ ها هم ارزان تر بودند، هم سخت جان تر و هم حرف شنو تر.
به طور مثال آمریکایی ها، برای این که میمونها از روی ترسِ ناشی از سروصدا و فشار بیش از حد، به خود آسیب نرسانند و نتایج آزمایش را خراب نکنند، قبل از پرواز آنها را بیهوش میکردند.
سگهای ولگردی که روس ها از خیابانهای مسکو جمع کردند بهتر میتوانستند به اضطراب و وضعیت ناجور عادت کنند. این سگها سالم، قوی و زرنگ بودند. از نظر غذا خوردن پرتوقع نبودند. زود حرف شنو می شدند و تحت فرمان قرار میگرفتند.
* این حیوانات را چگونه آموزش می دادند؟
- در پرتاب های اولیه، آمریکایی ها همانطور که گفتم، میمون ها را بیهوش می کردند به همین دلیل نوع آمادهسازی آنها با روس ها متفاوت بود. روس ها سگ ها را طوری تربیت کردند که میتوانستند مدت نسبتاً طولانی بدون حرکت در اتاقک کوچک پرواز بمانند و فشار بیش از حد و لرزش را تحمل کنند. سگها از سروصدا دیگر نمیترسند، میتوانستند در لباس آزمایشی خود طوری بشینند که تغییرات در تپیدن قلب، تغییرات در ماهیچه، مغز، فشار شریانی، سرعت تنفس و غیره ثبت شود.
* پرتاب این حیوانات عملا از چه زمانی شروع شد و چه نتایجی در آغاز داشت؟
- آمریکایی ها که در پایان جنگ جهانی دوم توانسته بودند تعداد زیادی موشک های آماده ها و حدود 400 دانشمند و مهندس رده اول آلمانی را به غنیمت بگیرند و به آمریکا ببرند، زودتر پرتاب های سرنشیندار را شروع کردند. طی سال های 1948 تا 1950، سه میمون از نژاد "رزوس" و یک میمون از نژاد"کرابوید" فدای این آزمایش ها شدند. آنها طی آزمایش های مربوط به چهار پرتاب به دلایلی مثل خفگی در محفظه پرتاب، انفجار موشک و یا از کار افتادن سامانه چتر هنگام فرود آمدن کشته شد. در اقدام بعدی از یک موش استفاده شد که به سلامتی به زمین بازگشت.
با این حال باز هم نمیشود گفت پروازهای انجام شده کلا ناموفق بود یا هیچ نتیجه ای به بار نیاورد. اطلاعاتی که پژوهشگران آمریکایی ازتنفس و کار قلب حیوانات به دست آوردند نشان داد تا آخرین لحظه فرود، هیچ انحرافی در حال آنها مشاهده نشده است. موشی که 31 اوت 1950 با موشک پرتاب شد اولین حیوانی بود که بدون بیهوش کردن به فضا پرواز کرد. البته معلوم نیست موش هنگام فرود آمدن زنده ماند یا نه و در منابع اختلاف وجود دارد.
روس ها از ژوئن 1951 آزمایش بر روی های حیوانات را با موشک های بالستیک آغاز کردند. در هر پرتاب، دو قلاده سگ در محفظه مخصوص قرار داشتند. شش پرواز با 9 قلاده سگ (سه قلاده از آنها دو بار پرواز کردند) صورت گرفت. در جریان این آزمایش ها نیز چهار سگ، در دو پرواز، به علت خرابی و باز نشدن چتر نجات، همچنین بسته ماندن در محفظه محل استقرار آنها، کشته شدند.
* گفتید میمون ها را برای پرتاب بیهوش کرده بودند اما سگ ها نه، آیا این دو در شرایط مساوی به فضا پرتاب شدند؟
- فکر می کنم تشریح تمام وضعیت و وارد شدن به جرئیات بیشتر برای کارشناسان جذابیت داشته باشد. به همین دلیل به برخی موارد که برای همه خوانندگان ممکن است خسته کننده باشد نمی پردازم. در مورد میمونهایی که در سال های 1948 تا با موشک های بالستیک پرتاب شدند، متاسفانه من به منبع دقیقی برنخورده ام. اما سگ ها در محفظه ای قرار می گرفتند که ترکیب و فشار هوای محفظه برابر با جو زمین نگهداری میشد. آنها را با کمربندها به صندلیهای مخصوص می بستند. بر اساس اطلاعات دریافتی از دستگاه های داخل محفظه زیستی، آنها فشار شتابی در حد 5 تا 6 جی را تحمل کردند.
محفظه نفوذناپذیر با دستگاه تولید مجدد هوا، شرایط لازم را برای زنده ماندن دو سگ به مدت سه ساعت را داشت. تندتر شدن نبض و تنفس فقط هنگام لرزش در سیر نزولی زمان وارد شدن محفظه به قشرهای متراکم جو مشاهده میشد. هیچ تغییرای در حالت حیواناتی که دو بار پرواز کردند پیدا نشد. فشار بیش از حد، تشعشعات کیهانی، بیوزنی جزئی و عوامل دیگر پرواز بر کار بدن و رفتار حیوانات هیچ تأثیری نگذاشتند.
* مدت و شکل پرواز آنها چگونه بود. آیا در مدار هم می چرخیدند؟
- همانطور که گفتم این پرتاب ها شکل بالستیک داشت و محفظه زیستی در مدار قرار نمی گرفت. حیوانات در محفظه زیستی نفوذناپذیر توسط موشک به ارتفاع 100 کیلومتر و بالاتر پرواز میکردند. پس از حدود 6 دقیقه و رسیدن به ارتفاع تقریبی حدود 100 کیلومتر، دماغه موشک از بدنه آن جدا میشد و راه بازگشت را در پیش می گرفت. در ارتفاع 6-8 کیلومتر، چتر باز میشد و محفظه حیوانات را به زمین بر میگرداند. کل زمان پرواز بین 15 تا20 دقیقه بود.
*آیا بعد از آنچه گفتید تا زمان پرتاب «لایکا» در سال 1957، فعالیت دیگری هم صورت گرفت؟
- البته. پرتاب حیوانات به شکل بالستیک تا زمان لایکا، چه در آمریکا و چه شوروی مرتبا پیگیری شد. در حقیقت میتوان گفت که لایکا در ادامه پژوهش های بی وقفه قبلی راهی فضا شد.
آمریکایی ها در پرتاب های بعدی خود از موش و میمون استفاده کردند. در هر پرواز سرنشینان مختلط شرکت داشتند: میمون بیهوش شده و چند تا موش بدون آن که بیهوش شوند. حیوانات در محفظه مخصوص در نوک موشک قرار میگرفتند. این محفظه به وسیله چترنجات به زمین برمیگشت.
پرواز اولی که 18 آوریل 1951 روی داد پایان موفقیتآمیز نداشت. اطلاعات هنگام پرواز خوب دریافت میشد ولی به علت از کار افتادن سامانه چترنجات محفظه سقوط کرد و میمون و موش ها کشته شدند. 20 سپتامبر پرواز دوم انجام شد. در قسمت جلوی موشک یک میمون و 11 موش بودند. اطلاعاتی نشان می داد میداد همه حیوانات خوب پرواز را تحمل میکردند. گرچه محفظه به سلامت به زمین بازگشت اما متاسفانه میمون دو ساعت بعد از فرود به زمین مرد. اطلاعات دقیقی راجع به علت مرگ میمون وجود ندارد اما در بعضی منابع نوشته شده آسیبی که موقع فرود به میمون وارد شد یا گرمی زیاد داخل محفظه موجب مرگ میمون شد.
در پرواز سوم که در 21 مه 1952 رخ داد در محفظه زیستی دو میمون از نژاد "کرابوید" قرار داشتند. جهت تشخیص بهترین شکل قرار گرفتن بدن هنگام پرتاب موشک، یکی از میمون ها را روی صندلی نشاندند و با کمربند بستند و دومی را خواباندند. غیر ازآنها در بخش جداگانه ای در دو موش هم قرار دادند. هنگام بیوزنی که 2 دقیقه طول کشید موشها در محفظه شناور شدند. دوربین فیلمبرداری داخل ناو، این منظره به ایستگاه زمینی می فرستاد. همه حیوانات به راحتی پرواز را تحمل کردند و هیچ اثر منفی دیده نشد. آنها سالم به زمین بازگشتند. هر دو میمون را بعدا به پارک ملی واشنگتن سپردند. آنها تا آخر عمر آنجا به سر بردند. مرگ هر دوی آنها طبیعی بود یکی در سال 1954 مرد و دیگری تا 1967 عمرکرد. نتایج آزمایشها نشان داد که بیوزنی بر سرعت تنفس، فشار خون و سرعت نبض هیچ تاثیر منفی نمیگذارد.
در شوروی، پس از آن شش آزمایش، کار شکل بسیار جدی تری پیدا کرد. کارخانه ای که در آن زمان برای خلبانان هواپیما های بلند پرواز لباس مخصوص می ساخت ماموریت پیدا کرد لباس های ویژه برای سگ ها بسازد و به گروه صنایع نیز موشکی نیز دستور داده شد ساخت محفظه های زیستی مجهز تری بسازد از جمله این محفظه ها به سامانه پرتابی مجهز شوند تا در زمان بازگشت، بتوانند در ارتفاع مشخص از بقیه سیستم جدا شده و مستقل فرود آیند. دو صندلی پرتابی در محفظه قرار داشتند. هر صندلی مجهز به سامانه چترنجات، اکسیژن و دستگاههای ثبت مشخصههای فیزیولوژیکی بود.
کارخانه "زوزدا" لباس ویژه نفوذناپذیری آماده کرد که از پارچه سه لایه لاستیکی درست شده بود با کلاه فضانوردی و دو آستین برای دست های سگ. داخل لباس و روی آن کمربندهایی برای ثابت نگه داشتن حیوانات قرار داشت. سامانه تامین هوا از سه مخزن 2 لیتری اکسیژن تشکیل شده بود که برای دو تا دو و نیم ساعت کافی بود . در قسمت پایینی کلاه فضانوردی سوپاپی قرار داشت که هنگام فرود آمدن بوسیله چتر در ارتفاع 4 کیلومتر به طور خودکار باز میشد تا حیوانات بتوانند با هوای آزاد تنفس کنند.
* در مورد میمون ها گفتید که آنها را بیهوش می کردند اما سگ ها در حالت عادی پرتاب می شدند. این سگ ها چطور آموزش می دیدند که در برابر شرایط غیرعادی پرواز عکس العمل منفی نشان ندهند؟
- برای از بین بردن واکنش سگ در برابر وضعیتی که برای او غیر عادی بود به سگ لباس فضایی میپوشاندند، حسگر ها را به او وصل میکردند و رو صندلی با کمربند می نشاندند طوری که نتواند تکان بخورد. این تمرین به مدت سه ماه هر روزه انجام میشد و هر روز زمان نگهداری سگ در لباس فضایی را افزایش میدادند. در آزمایشهای نهایی فقط از سگهایی استفاده میکردند که طی روز آخر دوره تمرین ها به راحتی میتوانستند دو ساعت در لباس فضایی بگذرانند.
روز پرتاب، سگها را سه، چهار ساعت قبل از پرتاب به میدان پرتاب میآوردند. دو ساعت قبل از پرواز به سگها سینهبندهای مخصوص میپوشاندند که برای ثبت تغییرات حالت سگ هنگام پرواز حسگر داشت داشتند. بعد «لباس فضایی» آنها را به تنشان میپوشاندند و سگها را در حالت ثابت قرار میدادند. 40-50 دقیقه قبل از پرتاب، صندلیهای سگ در بالای موشک مستقر می شد. 20-35 دقیقه قبل از پرتاب کلاه فضانوردی را می بستند و اکسیژن رسانی از طریق سامانه تغذیه اکسیژن شروع میشد. سپس در محفظه را می بستند.
موشکها تا ارتفاع 100 کیلومتر پرواز میکردند. بیوزنی حدود 4 دقیقه طول میکشید. در مسیر بازگشت در ارتفاع 75-86 کیلومتر ، صندلی سمت راست با سگی که روی آن نشسته بود به بیرون پرتاب میشد. بعد از پرتاب، صندلی حدود 3 ثانیه سقوط میکرد و سپس چتر باز میشد.
صندلی چپ با سگی که روی آن نشسته بود در ارتفاع 39-46 کیلومتر به بیرون پرتاب میشد و بعد از سقوط آزاد در ارتفاع حدود 4 کیلومتر چتر باز میشد. صندلیها با سگها معمولاً در فاصلهای از 3 (صندلی چپ) تا 70 (صندلی راست) کیلومتر از میدان پرتاب به زمین مینشستند. طبق برنامه تا سال 1956، 9 پرواز با شرکت 12 سگ (6 تا از آنها 2 بار پرواز کردند) انجام شد. به دلایل مختلف در جریان این آزمایش ها پنج قلاده از سگ ها کشته شدند.
به این ترتیب، روس ها توانستند تجربه های خوبی برای پرتاب لایکا به دست آورند. لایکا در 3 نوامبر 1957 با دومین ماهواره ساخت دست بشر در مدار قرار گرفت.
البته این پایان به دست آوردن تجربه از پرواز حیوانات نبود بلکه می توان گفت آغازی بود بر سفر های مداری حیوانات که در جریان آنها، دانشمندان توانستند تجربه های بسیار با ارزشی برای ساخت ناو های کیهانی با سرنشین انسانی به دست آورند و اگر عمری بود در گفتوگوی دیگری خدمت شما خواهم گفت.
*می دانیم چندی پیش قرآنی که به ابتکار شما به فضا فرستاده شده بود به زمین بازگشت. قبلا هم مجموعه ای از مینیاتورهای استاد فرشچیان را به فضا فرستادید، آیا در زمینه فرستادن محموله ایرانی دیگری به فضا، برنامه دارید؟
- دو سال دیگر یکی دیگر از دوستان صمیمی قرار است به فضا برود. اگر عمری باشد، امکان فرستادن محموله ای دیگر را خواهم داشت. علاقمندم این بار، دیوان حافظ را بفرستم اما مایلم در انتخاب این محموله نظر هموطنانم را بپرسم. به همین دلیل در وبلاگم« موج»، نظرخواهی گذاشته ام تا هموطنانم، نظر دهند.
* قرآن ارسالی به شما تحویل شده است؟ تصمیم دارید با آن چه کنید؟
- در حال حاضر امکان سفر به مسکو را ندارم تا آن را تحویل بگیرم. اما تصمیم دارم اگر توانستم این قرآن تاریخی را در نمایشگاه قرآنی امسال تهران در معرض دید هموطنانم بگذارم.
*در پایان اگر نکته خاصی را ضروری می دانید، مطرح کنید.
- همانطور که مطلعید بنده بیش از سی سال است برای ترویج دانش فضانوردی در ایران فعالیت می کنم. من آرزویم روزی است که تمامی روزنامه های جهان خبر پرتاب نخستین فضانورد ایرانی را در صفحه اول خود بیاورند. به همین دلیل دوست دارم برادرانی که در زمینه فناوری فضایی در ایران تلاش می کنند نصیحت های این خادم و مروج کهنسال فضانوردی در ایران را بشنوند. به طور مثال به این عزیزان پیشنهاد می کنم دامنه مطالعات خودشان را به منابع غربی محدود نکنند.
خوشبختانه امروز ما جوانان هوشمندی داریم که در دانشگاه های روسیه تحصیل می کنند و به زبان روسی و دانش هوافضا آشنایی خوبی دارند. بعضی از آنان حتی در سطحی هستند که برای ما افتخار آفرین شده اند. از این افراد برای انتقال کسب تجربه های روسیه در زمینه فضانوردی و ترجمه کتب و مدارک علمی مربوط به فناوری کمک بگیرند.
فراموش نکنند که این کشور چه در گذشته و چه امروز، قدرت برتر فضایی جهان است و تجربه های با ارزشی در این زمینه دارد. بهره گیری از این مخزن عظیم علمی می تواند هم راه میانبری پیش پای کارشناسان فضایی ما باز کند و هم در پایین آمدن هزینه ها کمک کند.
نکته دوم، بردن دانش فضانوردی به میان اقشار جامعه و نشان دادن ضرورت این علم است. مردم باید بدانند سرمایه گذاری در زمینه فضانوردی همزمان با ایجاد توانمندی های صنعتی و علمی، می تواند سود های کلانی را در درازمدت نصیب ایران کند. برای آماده سازی جامعه، نیاز است مسوولان امر فضانوردی، به ترویج و تبلیغ و آشنا کردن مردم با این علم و مزایای آن بپردازن
به استقبال سفرنخستين ميمون فضانوردايراني
دانشگران فضايي ايران در اخرين روزهاي سال 89 موفق شدند «کاوشگر 4» حامل نخستين کپسول زيستي ايراني را به فضا پرتاب كنند. گرچه اين پرتاب بدون سرنشين بود اما بر اساس اعلام مسوولان «كاوشگر 4» در پرتاب بعدي حامل يك ميمون خواهد بود تا گامي باشد در تحقق روياي اعزام نخستين فضانورد ايراني با فضاپيماي ايراني به فضا.
در آستانه پرتاب نخستين كپسول زيستي ايراني حامل موجود زنده انسان نما به فضا، سرويس علمي پژوهشي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) در گفتوگو با سيروس برزو، كارشناس و پژوهشگر تاريخ كيهان نوردي و مديرمسوول و سردبير مجله «مرزهاي بيكران فضا» از تاريخچه پرتاب محموله هاي زيستي و سفر حيوانات به فضا پرسيده است.
ايسنا: اصولا چه ضرورتي وجود دارد كه قبل از سفر انسان به فضا از حيوانات استفاده شود؟
- لازم مي دانم قبل از پاسخ دادن به سوال شما اين نكته اشاره كنم كه ايران در حال برداشتن گام هاي نخست در عرصه فضانوردي است و به جا خواهد بود مسوولان سازمان فضايي كشورمان، با تجربه ديگر كشور ها آشنا شوند تا بدين وسيله، ضمن كوتاه تر كردن راه براي دستيابي به اهداف تعيين شده در هزينه ها نيز صرفه جويي كنند.
بهره بردن از حيوانات براي بررسي خطر هاي احتمالي كه مي تواند باعث به خطر انداختن جان انسان ها شود امر تازه اي نيست. حتي در آغاز اختراع بالن ها، نخستين پرواز سرنشيندار را چند حيوان انجام دادند و بعد از آن بود كه پرواز ها توسط انسان صورت گرفت. در آزمايش هاي پزشكي هم، نخست حيوانات تحت تاثير دارو ها و يا بررسي ها قرار مي گيرند.
ايسنا: قبل از پرواز انسان به فضا از چه حيواناتي استفاده شد؟
- حيوانات مختلف مثل خوك، سگ، خرگوش، موش، خوكچه هندي و ميمون قبل از انسان به فضا پرواز کردند. بر روي آنها دستگاههاي مختلف و سامانه هاي تامين حيات آزمايش ميشد. اين حيوانات بودند که در آغاز عصر فضايي براي جواب دادن به سوال هاي ما در مورد تاثير پرتاب ها و پرواز هاي فضايي به كار رفتند و ما از طريق آزمايش بر روي آنها توانستيم بفهميم موجود زنده در شرايط بيوزني که روي زمين ايجاد نميشود چه حالتي پيدا كرده و چه چيزي را حس ميکند. بدون اغراق اين حيوانات بودند که راه فضا را براي انسان باز کردند.
ايسنا: بعد از آغاز پرواز هاي فضايي سرنشيندار هم از حيوانات استفاده اي شد؟
بله! وقتي که فضا به تدريج از جايي براي کارهاي قهرمانانه به جايي براي کارهاي عادي هم تبديل شد، آزمايشهاي پزشکي-زيست شناسي زيادي جهت مطالعه و پژوهش تأثير عوامل پرواز فضايي به خصوص تأثير بيوزني بر مکانيزم مختلف زيستي و غيره بر روي حيوانات انجام شده و مي شود. به اين ترتيب مي توان گفت هنوز هم جانداران ديگر به انسان در كسب تجربيات كمك مي كنند.
ايسنا: آزمايش ها و تجربيات فضايي با حيوانات چه مراحلي داشته است؟
- به طور كلي اين بررسي و پژوهش ها را مي توان به چهار بخش اصلي تقسيم کرد:
1- پروازهاي بالستيك با موشکهاي ژئوفيزيک و مداري. اين پروازها در دهه هاي 1950-1960 قرن 20 در شوروي و آمريکا انجام شد که در آنها بيشتر سگ و ميمون شرکت داشتند. هدف اصلي اين پروازها، بررسي تأثير بيوزني بر روي موجودات زنده بود.
2- پروازهايي که در آنها حيوانات براي آزمايش سامانه هاي مورد نياز در سفينه هاي سرنشيندار به كار رفتند. اين پروازها در شوروي، آمريکا و احتمالاً در چين انجام گرفت. سگها در شوروي و ميمونها در آمريکا "فضانوردان اوليه" در اين پروازها بودند.
3- پروازهاي "همراه". پرواز "همراه" پرواز سرنشينداري بود که در آن فضانوردان بر روي حيوانات مختلف آزمايشهاي پزشکي و بيولوژيکي انجام ميدادند.
ايسنا: اين آزمايش ها از چه زماني شروع شدند؟
- بستگي به دستيابي كشور هاي مختلف به موشك هاي بالستيك متفاوت است اما به طور كلي مي توان گفت از اواخر دهه 1940 و اوايل سال هاي دهه 1950 نخستين قدم ها برداشته شد.
در اواخر دهه 1940 پزشکان ديگر با واکنش بدن انسان و حيوانات در برابر فشار بيش از حد، لرزش، سروصدا و عوامل ديگر پرواز با هواپيما آشنا بودند. اما اطلاعات لازم در مورد تأثير بيوزني را نداشتند. در شوروي، در سال 1947 سرگئي كاراليف برجستهترين طراح سامانه فضايي اين كشور كه سرپرستي فعاليت هاي موشكي و فضايي به او واگذار شده بود، زمينه آغاز پژوهش بر روي حيوانات براي پرواز هاي فضايي را به وجود آورد.
به دستور وي، انستيتوي پژوهش هاي پزشکي هوايي وابسته به نيروي هوايي وزارت دفاع شوروي، برنامه پژوهش مسايل پزشکي و زيستي پرواز با موشک در قشرهاي فوقاني جو را طرحريزي کرد.
كارشناسان اين پژوهشگاه امکان پرواز انسان با موشک به فضا و آماده کردن مجموعه اقداماتي که امنيت انسان را در چنين پرواز تامين خواهد کرد را بايد بررسي مي كردند. همين وظايف در آمريكا طي دوران مشابهي بر عهده موسسه آزمايشگاه پزشكي هوايي كه آن نيز زير نظر نيروي هوايي آمريكا كار مي كرد گذاشته شد.
اما گام كارشناسان اين دو موسسه به اصطلاح شرقي و غربي براي انتخاب نخستين « فضانوردان» متفاوت بود. روس ها سگ را براي آزمايش هاي خود انتخاب كردند و آمريكايي ها، ميمون را.
ايسنا: دليل اين اختلاف فاحش چيست؟
- نوع نگاه علمي و اقتصادي دانشمندان آمريكايي و روس. آمريكايي ها، ميمون ها را از نظر زيست شناسي به انسان شبيه تر مي دانستند. روس ها معتقد بودند سگ ها از چند جنبه برتري دارند. حتما شما داستان سرمايه گذاري كلان آمريكايي ها براي ساخت خودكاري كه بتواند در فضا و شرايط بيوزني بنويسد را شنيده ايد. پول زيادي خرج شد تا چنين قلمي ساخته شود. روس ها در عوض به جاي انتخاب اين راه دشوار و صرف هزينه از همان اول تصميم گرفتند فضانوردانشان از مداد استفاده كنند!
در جريان انتخاب حيوانات، روس ها از سگ استفاده كردند چون قرار بود در پرتاب هاي زير مداري و پرواز ها، نحوه كار دستگاه هاي بدن در شتاب بالا و يا بي وزني و يا صحت كار سيستم هاي سفينه مورد بررسي قرار گيرد. از نظر آنها، پاسخ هاي به دست آمده در كار بر روي اين حيوان، براي سفر انسان به فضا كافي به نظر مي رسيد.
مساله بعدي صرفه جويي در هزينه ها بود. سگ حيوان ناياب و يا كميابي نيست به ويژه كه كارشناسان روس اعتقاد داشتند براي تحمل شرايط سخت مربوط به فشار پرتاب و يا وضعيت دشوار بي وزني، بايد از سگ هاي ولگرد استفاده كرد و نه سگ هاي لوس تربيت شده در خانه ها.
از نظر دانشمندان روس، ميمون نسبت به سگ، ضمن آن كه حيواني گرانقيمت و ناياب است، ظريف و به اصطلاح نازك نارنجي است و در شرايط سخت تاب نمي آورد.
ايسنا: آيا اين نظريه ها در عمل هم ثابت شد؟
- البته ميمون ها هم توانستند از عهده پرتاب ها و پرواز ها برآيند اما به طور كلي مي توان گفت كه انتخاب روس ها، همان نتايجي را در بر داشت كه انتخاب آمريكايي ها، با اين تفاوت كه سگ ها هم ارزان تر بودند، هم سخت جان تر و هم حرف شنو تر.
به طور مثال آمريكايي ها، براي اين که ميمونها از روي ترسِ ناشي از سروصدا و فشار بيش از حد، به خود آسيب نرسانند و نتايج آزمايش را خراب نکنند، قبل از پرواز آنها را بيهوش ميکردند.
[IMG]file:///multimedia/pics/1390/1/Science/225.jpg[/IMG]
سگهاي ولگردي که روس ها از خيابانهاي مسکو جمع کردند بهتر ميتوانستند به اضطراب و وضعيت ناجور عادت کنند. اين سگها سالم، قوي و زرنگ بودند. از نظر غذا خوردن پرتوقع نبودند. زود حرف شنو مي شدند و تحت فرمان قرار ميگرفتند.
ايسنا: اين حيوانات را چگونه آموزش مي دادند؟
- در پرتاب هاي اوليه، آمريكايي ها همانطور كه گفتم، ميمون ها را بيهوش مي كردند به همين دليل نوع آمادهسازي آنها با روس ها متفاوت بود. روس ها سگ ها را طوري تربيت كردند كه ميتوانستند مدت نسبتاً طولاني بدون حرکت در اتاقك كوچك پرواز بمانند و فشار بيش از حد و لرزش را تحمل کنند. سگها از سروصدا ديگر نميترسند، ميتوانستند در لباس آزمايشي خود طوري بشينند که تغييرات در تپيدن قلب، تغييرات در ماهيچه، مغز، فشار شرياني، سرعت تنفس و غيره ثبت شود.
ايسنا: پرتاب اين حيوانات عملا از چه زماني شروع شد و چه نتايجي در آغاز داشت؟
- آمريكايي ها كه در پايان جنگ جهاني دوم توانسته بودند تعداد زيادي موشك هاي آماده ها و حدود 400 دانشمند و مهندس رده اول آلماني را به غنيمت بگيرند و به آمريكا ببرند، زودتر پرتاب هاي سرنشيندار را شروع كردند. طي سال هاي 1948 تا 1950، سه ميمون از نژاد "رزوس" و يك ميمون از نژاد"کرابويد" فداي اين آزمايش ها شدند. آنها طي آزمايش هاي مربوط به چهار پرتاب به دلايلي مثل خفگي در محفظه پرتاب، انفجار موشک و يا از کار افتادن سامانه چتر هنگام فرود آمدن کشته شد. در اقدام بعدي از يك موش استفاده شد كه به سلامتي به زمين بازگشت.
با اين حال باز هم نميشود گفت پروازهاي انجام شده كلا ناموفق بود يا هيچ نتيجه اي به بار نياورد. اطلاعاتي كه پژوهشگران آمريكايي ازتنفس و كار قلب حيوانات به دست آوردند نشان داد تا آخرين لحظه فرود، هيچ انحرافي در حال آنها مشاهده نشده است. موشي که 31 اوت 1950 با موشک پرتاب شد اولين حيواني بود که بدون بيهوش کردن به فضا پرواز کرد. البته معلوم نيست موش هنگام فرود آمدن زنده ماند يا نه و در منابع اختلاف وجود دارد.
روس ها از ژوئن 1951 آزمايش بر روي هاي حيوانات را با موشك هاي بالستيك آغاز كردند. در هر پرتاب، دو قلاده سگ در محفظه مخصوص قرار داشتند. شش پرواز با 9 قلاده سگ (سه قلاده از آنها دو بار پرواز کردند) صورت گرفت. در جريان اين آزمايش ها نيز چهار سگ، در دو پرواز، به علت خرابي و باز نشدن چتر نجات، همچنين بسته ماندن در محفظه محل استقرار آنها، کشته شدند.
ايسنا: گفتيد ميمون ها را براي پرتاب بيهوش كرده بودند اما سگ ها نه، آيا اين دو در شرايط مساوي به فضا پرتاب شدند؟
- فكر مي كنم تشريح تمام وضعيت و وارد شدن به جرئيات بيشتر براي كارشناسان جذابيت داشته باشد. به همين دليل به برخي موارد كه براي همه خوانندگان ممكن است خسته كننده باشد نمي پردازم. در مورد ميمونهايي كه در سال هاي 1948 تا با موشك هاي بالستيك پرتاب شدند، متاسفانه من به منبع دقيقي برنخورده ام. اما سگ ها در محفظه اي قرار مي گرفتند كه ترکيب و فشار هواي محفظه برابر با جو زمين نگهداري ميشد. آنها را با کمربندها به صندليهاي مخصوص مي بستند. بر اساس اطلاعات دريافتي از دستگاه هاي داخل محفظه زيستي، آنها فشار شتابي در حد 5 تا 6 جي را تحمل كردند.
محفظه نفوذناپذير با دستگاه توليد مجدد هوا، شرايط لازم را براي زنده ماندن دو سگ به مدت سه ساعت را داشت. تندتر شدن نبض و تنفس فقط هنگام لرزش در سير نزولي زمان وارد شدن محفظه به قشرهاي متراکم جو مشاهده ميشد. هيچ تغييراي در حالت حيواناتي که دو بار پرواز کردند پيدا نشد. فشار بيش از حد، تشعشعات کيهاني، بيوزني جزئي و عوامل ديگر پرواز بر کار بدن و رفتار حيوانات هيچ تأثيري نگذاشتند.
ايسنا: مدت و شكل پرواز آنها چگونه بود. آيا در مدار هم مي چرخيدند؟
- همانطور كه گفتم اين پرتاب ها شكل بالستيك داشت و محفظه زيستي در مدار قرار نمي گرفت. حيوانات در محفظه زيستي نفوذناپذير توسط موشک به ارتفاع 100 کيلومتر و بالاتر پرواز ميکردند. پس از حدود 6 دقيقه و رسيدن به ارتفاع تقريبي حدود 100 کيلومتر، دماغه موشک از بدنه آن جدا ميشد و راه بازگشت را در پيش مي گرفت. در ارتفاع 6-8 کيلومتر، چتر باز ميشد و محفظه حيوانات را به زمين بر ميگرداند. کل زمان پرواز بين 15 تا20 دقيقه بود.
[IMG]file:///multimedia/pics/1390/1/Science/224.jpg[/IMG]
ايسنا: آيا بعد از آنچه گفتيد تا زمان پرتاب «لايكا» در سال 1957، فعاليت ديگري هم صورت گرفت؟
- البته. پرتاب حيوانات به شكل بالستيك تا زمان لايكا، چه در آمريكا و چه شوروي مرتبا پيگيري شد. در حقيقت ميتوان گفت كه لايكا در ادامه پژوهش هاي بي وقفه قبلي راهي فضا شد.
آمريكايي ها در پرتاب هاي بعدي خود از موش و ميمون استفاده كردند. در هر پرواز سرنشينان مختلط شرکت داشتند: ميمون بيهوش شده و چند تا موش بدون آن كه بيهوش شوند. حيوانات در محفظه مخصوص در نوك موشک قرار ميگرفتند. اين محفظه به وسيله چترنجات به زمين برميگشت.
پرواز اولي که 18 آوريل 1951 روي داد پايان موفقيتآميز نداشت. اطلاعات هنگام پرواز خوب دريافت ميشد ولي به علت از کار افتادن سامانه چترنجات محفظه سقوط كرد و ميمون و موش ها کشته شدند. 20 سپتامبر پرواز دوم انجام شد. در قسمت جلوي موشک يك ميمون و 11 موش بودند. اطلاعاتي نشان مي داد ميداد همه حيوانات خوب پرواز را تحمل ميکردند. گرچه محفظه به سلامت به زمين بازگشت اما متاسفانه ميمون دو ساعت بعد از فرود به زمين مرد. اطلاعات دقيقي راجع به علت مرگ ميمون وجود ندارد اما در بعضي منابع نوشته شده آسيبي که موقع فرود به ميمون وارد شد يا گرمي زياد داخل محفظه موجب مرگ ميمون شد.
در پرواز سوم كه در 21 مه 1952 رخ داد در محفظه زيستي دو ميمون از نژاد "کرابويد" قرار داشتند. جهت تشخيص بهترين شكل قرار گرفتن بدن هنگام پرتاب موشک، يكي از ميمون ها را روي صندلي نشاندند و با کمربند بستند و دومي را خواباندند. غير ازآنها در بخش جداگانه اي در دو موش هم قرار دادند. هنگام بيوزني که 2 دقيقه طول کشيد موشها در محفظه شناور شدند. دوربين فيلمبرداري داخل ناو، اين منظره به ايستگاه زميني مي فرستاد. همه حيوانات به راحتي پرواز را تحمل كردند و هيچ اثر منفي ديده نشد. آنها سالم به زمين بازگشتند. هر دو ميمون را بعدا به پارك ملي واشنگتن سپردند. آنها تا آخر عمر آنجا به سر بردند. مرگ هر دوي آنها طبيعي بود يكي در سال 1954 مرد و ديگري تا 1967 عمرکرد. نتايج آزمايشها نشان داد که بيوزني بر سرعت تنفس، فشار خون و سرعت نبض هيچ تاثير منفي نميگذارد.
در شوروي، پس از آن شش آزمايش، كار شكل بسيار جدي تري پيدا كرد. كارخانه اي كه در آن زمان براي خلبانان هواپيما هاي بلند پرواز لباس مخصوص مي ساخت ماموريت پيدا كرد لباس هاي ويژه براي سگ ها بسازد و به گروه صنايع نيز موشكي نيز دستور داده شد ساخت محفظه هاي زيستي مجهز تري بسازد از جمله اين محفظه ها به سامانه پرتابي مجهز شوند تا در زمان بازگشت، بتوانند در ارتفاع مشخص از بقيه سيستم جدا شده و مستقل فرود آيند. دو صندلي پرتابي در محفظه قرار داشتند. هر صندلي مجهز به سامانه چترنجات، اکسيژن و دستگاههاي ثبت مشخصههاي فيزيولوژيکي بود.
کارخانه "زوزدا" لباس ويژه نفوذناپذيري آماده کرد که از پارچه سه لايه لاستيکي درست شده بود با کلاه فضانوردي و دو آستين براي دست هاي سگ. داخل لباس و روي آن کمربندهايي براي ثابت نگه داشتن حيوانات قرار داشت. سامانه تامين هوا از سه مخزن 2 ليتري اکسيژن تشکيل شده بود که براي دو تا دو و نيم ساعت کافي بود . در قسمت پاييني کلاه فضانوردي سوپاپي قرار داشت که هنگام فرود آمدن بوسيله چتر در ارتفاع 4 کيلومتر به طور خودکار باز ميشد تا حيوانات بتوانند با هواي آزاد تنفس کنند.
ايسنا: در مورد ميمون ها گفتيد كه آنها را بيهوش مي كردند اما سگ ها در حالت عادي پرتاب مي شدند. اين سگ ها چطور آموزش مي ديدند كه در برابر شرايط غيرعادي پرواز عكس العمل منفي نشان ندهند؟
- براي از بين بردن واکنش سگ در برابر وضعيتي که براي او غير عادي بود به سگ لباس فضايي ميپوشاندند، حسگر ها را به او وصل ميکردند و رو صندلي با کمربند مي نشاندند طوري که نتواند تکان بخورد. اين تمرين به مدت سه ماه هر روزه انجام ميشد و هر روز زمان نگهداري سگ در لباس فضايي را افزايش ميدادند. در آزمايشهاي نهايي فقط از سگهايي استفاده ميکردند که طي روز آخر دوره تمرين ها به راحتي ميتوانستند دو ساعت در لباس فضايي بگذرانند.
روز پرتاب، سگها را سه، چهار ساعت قبل از پرتاب به ميدان پرتاب ميآوردند. دو ساعت قبل از پرواز به سگها سينهبندهاي مخصوص ميپوشاندند که براي ثبت تغييرات حالت سگ هنگام پرواز حسگر داشت داشتند. بعد «لباس فضايي» آنها را به تنشان ميپوشاندند و سگها را در حالت ثابت قرار ميدادند. 40-50 دقيقه قبل از پرتاب، صندليهاي سگ در بالاي موشک مستقر مي شد. 20-35 دقيقه قبل از پرتاب کلاه فضانوردي را مي بستند و اکسيژن رساني از طريق سامانه تغذيه اکسيژن شروع ميشد. سپس در محفظه را مي بستند.
[IMG]file:///multimedia/pics/1389/11/Science/325.jpg[/IMG]
موشکها تا ارتفاع 100 کيلومتر پرواز ميکردند. بيوزني حدود 4 دقيقه طول ميکشيد. در مسير بازگشت در ارتفاع 75-86 کيلومتر ، صندلي سمت راست با سگي که روي آن نشسته بود به بيرون پرتاب ميشد. بعد از پرتاب، صندلي حدود 3 ثانيه سقوط ميکرد و سپس چتر باز ميشد.
صندلي چپ با سگي که روي آن نشسته بود در ارتفاع 39-46 کيلومتر به بيرون پرتاب ميشد و بعد از سقوط آزاد در ارتفاع حدود 4 کيلومتر چتر باز ميشد. صندليها با سگها معمولاً در فاصلهاي از 3 (صندلي چپ) تا 70 (صندلي راست) کيلومتر از ميدان پرتاب به زمين مينشستند. طبق برنامه تا سال 1956، 9 پرواز با شرکت 12 سگ (6 تا از آنها 2 بار پرواز کردند) انجام شد. به دلايل مختلف در جريان اين آزمايش ها پنج قلاده از سگ ها کشته شدند.
به اين ترتيب، روس ها توانستند تجربه هاي خوبي براي پرتاب لايكا به دست آورند. لايكا در 3 نوامبر 1957 با دومين ماهواره ساخت دست بشر در مدار قرار گرفت.
البته اين پايان به دست آوردن تجربه از پرواز حيوانات نبود بلكه مي توان گفت آغازي بود بر سفر هاي مداري حيوانات كه در جريان آنها، دانشمندان توانستند تجربه هاي بسيار با ارزشي براي ساخت ناو هاي كيهاني با سرنشين انساني به دست آورند و اگر عمري بود در گفتوگوي ديگري خدمت شما خواهم گفت.
ايسنا: مي دانيم چندي پيش قرآني كه به ابتكار شما به فضا فرستاده شده بود به زمين بازگشت. قبلا هم مجموعه اي از مينياتورهاي استاد فرشچيان را به فضا فرستاديد، آيا در زمينه فرستادن محموله ايراني ديگري به فضا، برنامه داريد؟
- دو سال ديگر يكي ديگر از دوستان صميمي قرار است به فضا برود. اگر عمري باشد، امكان فرستادن محموله اي ديگر را خواهم داشت. علاقمندم اين بار، ديوان حافظ را بفرستم اما مايلم در انتخاب اين محموله نظر هموطنانم را بپرسم. به همين دليل در وبلاگم« موج»، نظرخواهي گذاشته ام تا هموطنانم، نظر دهند.
ايسنا: قرآن ارسالي به شما تحويل شده است؟ تصميم داريد با آن چه كنيد؟
- در حال حاضر امكان سفر به مسكو را ندارم تا آن را تحويل بگيرم. اما تصميم دارم اگر توانستم اين قرآن تاريخي را در نمايشگاه قرآني امسال تهران در معرض ديد هموطنانم بگذارم.
ايسنا: در پايان اگر نكته خاصي را ضروري مي دانيد، مطرح كنيد.
- همانطور كه مطلعيد بنده بيش از سي سال است براي ترويج دانش فضانوردي در ايران فعاليت مي كنم. من آرزويم روزي است كه تمامي روزنامه هاي جهان خبر پرتاب نخستين فضانورد ايراني را در صفحه اول خود بياورند. به همين دليل دوست دارم برادراني كه در زمينه فناوري فضايي در ايران تلاش مي كنند نصيحت هاي اين خادم و مروج كهنسال فضانوردي در ايران را بشنوند. به طور مثال به اين عزيزان پيشنهاد مي كنم دامنه مطالعات خودشان را به منابع غربي محدود نكنند.
خوشبختانه امروز ما جوانان هوشمندي داريم كه در دانشگاه هاي روسيه تحصيل مي كنند و به زبان روسي و دانش هوافضا آشنايي خوبي دارند. بعضي از آنان حتي در سطحي هستند كه براي ما افتخار آفرين شده اند. از اين افراد براي انتقال كسب تجربه هاي روسيه در زمينه فضانوردي و ترجمه كتب و مدارك علمي مربوط به فناوري كمك بگيرند.
فراموش نكنند كه اين كشور چه در گذشته و چه امروز، قدرت برتر فضايي جهان است و تجربه هاي با ارزشي در اين زمينه دارد. بهره گيري از اين مخزن عظيم علمي مي تواند هم راه ميانبري پيش پاي كارشناسان فضايي ما باز كند و هم در پايين آمدن هزينه ها كمك كند.
نكته دوم، بردن دانش فضانوردي به ميان اقشار جامعه و نشان دادن ضرورت اين علم است. مردم بايد بدانند سرمايه گذاري در زمينه فضانوردي همزمان با ايجاد توانمندي هاي صنعتي و علمي، مي تواند سود هاي كلاني را در درازمدت نصيب ايران كند. براي آماده سازي جامعه، نياز است مسوولان امر فضانوردي، به ترويج و تبليغ و آشنا كردن مردم با اين علم و مزاياي آن بپردازند.