گرچه شباهتهاي زيادي بين آنها وجود دارد، ولي ويژگيهاي متمايزكنندهاي هم در آنها به چشم ميخورد. ممكن است علايم هر سه طبقه در يك كودك ديده شود كه براي آشنايي بيشتر به رفتارهاي هركدام اشاره ميكنيم.
روزگارنو: رفتارهاي ناسازگارانه رفتارهايي هستند كه با نظر پدر و مادر، اطرافيان و جامعه سازگاري ندارد. رفتار فرزندان ناسازگار احساس بسيار بدي را در اطرافيان ايجاد ميكند به طوري كه خود نيز تحتتاثير واكنشهاي ناخوشايند آن، از سوي ديگران واقع ميشوند.
انواع رفتارهاي ناسازگارانه:
روانشناسان معمولا رفتارهاي ناسازگار را در سه گروه تقسيمبندي ميكنند:
1- اختلال بيشفعالي و كمبود توجه
2-اختلال لجبازي و نافرمانـي
3-اختلال سلوك
گرچه شباهتهاي زيادي بين آنها وجود دارد، ولي ويژگيهاي متمايزكنندهاي هم در آنها به چشم ميخورد. ممكن است علايم هر سه طبقه در يك كودك ديده شود كه براي آشنايي بيشتر به رفتارهاي هركدام اشاره ميكنيم.
كودكان بيش فعال و كمبـود توجه:
- نميتوانند رفتارشان را كنترل و تنظيم كنند.
- نميتوانند رفتارهاي هماهنگ و مناسب با اطرافيان، از خود نشان دهند.
- داراي علامتهايي مثل كمتوجهي، حواسپرتي و كمبودتمركز هستند.
- رفتارهاي تكانشي آنها بيش از حد معمول است.
- در كارهايي كه به آنها علاقه و مهارت داشته باشند، هيچ تفاوتي با همسالان خود ندارند.
- خيلي سريع توسط محركهاي خارجي دچار حواسپرتي ميشوند و از كار و وظيفه اصلي خود (غالبا تكاليف مدرسه) بازميمانند.
- اغلب وسايلشان را گم ميكنند و فراموشكارند.
- مرتب حـركت ميكنند و آرام و قرار ندارند.
- ميان صحبت ديگـران ميپرند و تامل ندارند.
- نوبت را رعايت نميكنند.
- سريع از كوره دررفته و اشيا را به سوي ديگران پرتاب ميكنند.
- رفتارهاي جسورانه و خطـرناك از خود نشان ميدهند.
- در توجه به جزييات ناتوانند.
- در صحبتكردن مستقيم با آنان، به نظر ميرسد به گوينده توجهي ندارند و گوش نميكنند.
- قادر به پيگيري دستورات نيستند و كارها را نيمهكاره رها ميكنند.
- از كارهايي كه نياز به تلاش ذهني دارد اجتناب ميكنند.
كودكان لجباز و نافـرمان:
- رفتارهاي منفي و نابهنجار از آنها زياد ديده ميشود.
- از قوانين روزمره سرپيچي ميكنند.
- با بزرگترها بيش از حد بحث و جدل ميكنند.
- ديگران را در امور مقصر ميدانند و از آزار و اذيت و ناسزاگويي به آنان دريغ ندارند.
- عصبانـي و زودرنجاند.
-كينهتوز و انتقامگيـرند.
كودكان دچار اختلال سلوك:
- معمولا به حقوق ديگـران تجاوز ميكنند.
- در نزاع و كتككاري از وسايل خطرناك مانند چاقو و... استفاده ميكنند.
- به اموال عمومـي و ديگران آسيب ميرسانند.
- فرار از خانه و مدرسه در آنها بيشتر ديده ميشود.
علل و انگيزههاي ناسازگاري فرزندان:
1- علل ارثـي: گروهي معتقدند بسياري از ناسازگاريهاي
كودكان ريشه در سرشت و طينت آنها دارد كه به همراه ژن از طريق والدين به آنها منتقل ميشود.
2- علل زيستي: مانند نقص عضو، اختلال در بينايي و شنوايي و اختلال در مغز و دستگاههاي عصبي در قبل يا حين يا بعد از تولد ميتواند از ديگر عوامل باشد.
3-علل رواني: مانند وجود فشارهاي دروني، ميل به استقلال، وجود تعارض و كشمكش در زندگي روزمره خصوصا زماني كه كودك خود را بيپناه و بدون پشتوانه احساس كند عادات عصبي مانند ناخن جويدن و انگشت مكيدن و... در او مشاهده ميشود. migna.ir
4- علل عاطفي: مانند احساس محروميت از محبت والدين، ناكامي از دستيابي به اهداف موردعلاقه، ولادت كودك جديد در خانواده، عدم امنيت عاطفي به هر دليل ممكن.
5- علل اجتماعي: مانند نابساماني و اختلاف و درگيري بين اعضاي خانواده، متاركه والدين، بدآموزي از الگوهاي خانه، مدرسه و جامعه، عدم مقبوليت در بين ديگران، يادگيري رفتارهاي نامطلوب از گروه همسالان، عدمنظارت كافي والدين، تفريط وجود قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشكلات اقتصادي و... .
6- علل تربيتـي: مانند عدم يا افراط محبت، ناهماهنگي بين عاملان تربيتي در خانه، مدرسه و جامعه، برآورده كردن تمام خواستههاي كودك بدون چون و چرا يا بالعكس، تنبيه بدني و آزارهاي رواني، مقايسه و تحقير و سرزنش كودك و...
چگونه با رفتارهاي ناسازگارانه فـرزندان برخورد كنيم؟
اگر خودمان تحت فشارهاي رواني ناشي از زندگي و كار قرار داريم و نميتوانيم رفتار و گفتار خود را كنترل كنيم، بهتر است قبل از انجام هر كاري در مورد فرزند به فكر روشي براي كنترل فشارهاي خود باشيم .
افكار غلط و انحرافي درباره فرزند خود نداشته باشيم. چنين افكاري زمينه به وجود آمدن احساس بسيار بد را نسبت به فرزند مهيا ميكند و يقينا بر رفتار ما و او اثر منفي ميگذارد. از ارايه دستورات مبهم، كلي و تكراري اجتناب كنيم. مثلا به جاي اينكه بگوييم «خودت را جمع و جور كن» شفاف و مشخص بگوييم كه از او چه ميخواهيم مثلا دوست دارم تا پنج دقيقه ديگر دفتر و كتابهايت را از وسط اتاق جمع كني.
به جاي سخنراني و بحث و جدل، كوتاه و موثر با لحني محكم ولي در كمال آرامش به او گوشزد كنيم كه رفتارش در ما چه تاثيري گذاشته و اگر از اين رفتار خود دست برندارد چه عاقبتي در انتظار اوست.
به ياد داشته باشيم عاقبتي را براي او مشخص كنيم كه شدني و كوتاهمدت باشد. مثلا نگوييم «براي هميشه از اين خانه خواهم رفت» يا «حق نداري از اين به بعد تلويزيون تماشا كني» بهتر است بگوييم امروز از ديدن اين برنامه محروم هستي يا اين هفته تو را به پارك نميبرم.
با مشاركت فرزندمان فهرستي از مهمترين قوانين در خانه به ترتيب و همراه با روش انجام دقيق آنها تهيه كرده و پس از مشخصكردن نوع محروميت براي انجامندادنشان، با قاطعيت اجرا كنيم.
از تنبيه بدني اكيدا خودداري كرده و در صورت نياز از محرومسازيهاي كوتاهمدت استفاده كنيم.
از سرزنش و تحقير كردن و مقايسه فرزندان جدا خودداري كنيم.