پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • عکس سگ های خندان ◄ عکس سگ های خندان
      مجموعه عکس های زیبا دارای پرتره هایی از سگ های بامزه است که برای دوربین لبخند می زنند . پروژه "نمایش سگ" توسط الکساندر خوخلوف و ورونیکا ارشووا .
  • چرخ ورزش گربه ◄ چرخ ورزش گربه
      چرخ دویدن داخلی که برای گربه ها و حیوانات خانگی کوچک طراحی شده است را می توان بر روی یک دیوار محکم در خانه یا آپارتمان مدرن نصب کرد . چرخ ورزش گربه ساخته شده از چوب و فولاد ضد زنگ توسط HolinDesign . چرخ همستر بزرگ به گربه شما کمک می کند تا در شرایط فیزیکی عالی بماند.
  • هدفون‌های خلاقانه بی‌سیم ژاپنی ◄ هدفون‌های خلاقانه بی‌سیم ژاپنی
      هدفون‌های بی‌سیم Neko که توسط شرکت ژاپنی Radius طراحی شده‌اند ، از گربه‌ای الهام گرفته شده‌اند که در تخت خود جمع شده است. کیس شارژ گربه ای دارای سه نشانگر LED روشن به شکل ماهی است که با محبت "ال ای دی ماهی" نامیده می شود. هنگامی که آنها چشمک می زنند، این نشانه ای است که هدفون گربه شما باید تغذیه شود، فقط کابل شارژ را وصل کنید و اجازه دهید غذای الکتریکی جریان یابد.
  • ماهی مرکب غول پیکر در پرتغال ◄ ماهی مرکب غول پیکر در پرتغال
      مجسمه تعاملی یک ماهی مرکب قرمز غول پیکر که در اطراف ساختمان Fábrica da Cerveja در فارو، پرتغال پیچیده شده است ، که در ابتدا به عنوان آبجوسازی عمل می کرد. با گذشت زمان، Fábrica da Cerveja تغییر کاربری داده و اکنون به عنوان یک مکان فرهنگی عمل می کند و میزبان رویدادها، نمایشگاه ها و جشنواره های مختلف است. ماهی مرکب غول پیکر لومی طراحی شده توسط موراداواگا برای جشنواره مارس 2024 که در فارو، پرتغال برگزار شد، هنر، فرهنگ و خلاقیت را جشن می گیرد.
  • کوله پشتی لاک پشتی ◄ کوله پشتی لاک پشتی
      کوله پشتی چشم نوازی که به گونه ای طراحی شده است که شبیه لاک لاک پشت واقعی باشد، سرها را تبدیل می کند و شما را به یک لاک پشت نینجا تبدیل می کند . کوله پشتی لاک پشتی ساخته شده توسط Lisbanoe از چرم طبیعی دباغی شده گیاهی 5 تا 6 اونس. کوله پشتی خلاقانه فوق العاده بزرگ را می توان به عنوان بخشی از لباس TMNT استفاده کرد .
  • کیبورد بتمن ◄ کیبورد بتمن
      صفحه کلید کامپیوتری به شکل خفاش چاپ سه بعدی سفارشی با الهام از ظاهر و طراحی نمادین ابزارهای افسانه ای بتمن. صفحه کلید بتمن نسخه Vengeance ساخته شده توسط rain2 ، علاقه مندان به چاپ سه بعدی و عضوی از جامعه کیبوردهای مکانیکی. مکمل صفحه کلید Vengeance، ماوس کامپیوتر Batmobile است که برای مطابقت با زیبایی شناسی کیبورد با مضمون بتمن طراحی شده است.
  • سگ ربات ابتکاری ◄ سگ ربات ابتکاری
      سگ ربات ابتکاری مجهز به نازل های خلاء در هر پا که برای تمیز نگه داشتن سواحل، پارک ها و کوچه های ما طراحی شده است. ربات سگ جاروبرقی VERO می تواند زباله ها، به ویژه ته سیگارها را از زمین هایی که برای ربات های چرخ دار چالش برانگیز است جمع آوری کند. با استفاده از تشخیص زباله پیشرفته و عملکرد مستقل، VERO به زباله ها نزدیک می شود و جاروبرقی ها را فعال می کند.
  • جعبه کنترلر Wolverine Xbox ◄ جعبه کنترلر Wolverine Xbox
      کاور قابل چاپ سه بعدی کنترلر Xbox شما را به لباس زرد نمادین می پوشاند و پنجه هایی به پشت کنترلر اضافه می کند. جعبه کنترلر Wolverine Xbox طراحی شده توسط Do3D از فیلم مورد انتظار "Deadpool & Wolverine" الهام گرفته شده است. کاور Wolverine کاملاً با " Cheeky Deadpool Xbox Controller " جفت می شود و طرفداران را تشویق می کند که از لوازم جانبی مضمون با هم استفاده کنند.
  • مجسمه کبوتری بزرگ ◄ مجسمه کبوتری بزرگ
      در اکتبر 2024، های لاین شهر نیویورک مجسمه کبوتری بزرگ 21 فوتی را به نمایش می گذارد که متن را بر روی بناهای سنتی تغییر می دهد. مجسمه "دایناسور" از یک کبوتر که توسط هنرمند با استعداد ایوان آرگوت طراحی شده است . دایناسور که برای تداعی در مقیاس عظیم و تبار باستانی خود نامگذاری شده است، در مورد انقراض و بقا منعکس می شود. این به آینده‌ای اشاره می‌کند که در آن، مانند دایناسورها، انسان‌ها ممکن است ناپدید شوند و بقایای انعطاف‌پذیری مانند کبوتر را پشت سر بگذارند. کبوتر غول پیکر مجسمه های غول پیکر به جای ارج نهادن به شخصیت های تاریخی، کبوتر روزمره را که شهرنشینی همه جا حاضر اما اغلب نادیده گرفته می شود، بالا می برد. کبوتر دایناسور در نیویورک اینستالیشن هنری گذشته داستانی کبوتر را به عنوان یک حیوان اهلی و پرنده پیام رسان زمان جنگ جشن می گیرد. دایناسور ایوان آرگوت این به طنز نشان می دهد که کبوترها، با مقاومت شهری و ریشه های مهاجر خود، به اندازه هر شخصیت تاریخی، سزاوار جایگاهی بر روی پایه هستند. ایوان آرگوت کبوتر دایناسور "دایناسور" وعده می دهد که پرها را به هم بزند و عمیقاً در بین مردم نیویورک طنین انداز شود. ایوان آرگوت کبوتر مجسمه کبوتر غول پیکر توسط ایوان آرگوت توسط های لاین سفارش داده شد . کبوتر در نیویورک مجسمه کبوتر فوق واقع گرایانه «دایناسور» در ماه اکتبر در های لاین فرود می آید. ایوان آرگوت کبوتر غول پیکر
  • لامپ LED قابل شارژ با الهام از پرندگان ◄ لامپ LED قابل شارژ با الهام از پرندگان
      لامپ LED قابل شارژ با گیره یکپارچه از لطف و زیبایی پرندگان در طبیعت الهام می گیرد. قسمت پایینی CLIPPY به صورت گیره طراحی شده است که به نور پرنده اجازه می دهد به راحتی به سطوح مختلف متصل شود. قطعه ای از طبیعت در خانه شما. برای نورپردازی فوری آن را در هر جایی گیره دهید. CLIPPY Mood Light توسط Junyoung Jang و Joonhyeok Heo طراحی شده است
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29355    |     صفحه 1 از 2936
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

باور کن اینجا فرحزاده

امروز

یکی از بهترین و خوش آب و هوا‌ترین مناطق شمال غربی تهران تبدیل به پاتوقی برای معتادان به مواد مخدر صنعتی شده و با وجودآگاهی اغلب دستگاه های مسئول، برای رفع این معضل هنوز اقدامی نشده است.

به گزارش پیمانه به نقل از فردا، فرحزاد در تاریخ تهران، همواره محلی خوش آب و هوا و مناسب گردش و هواخوری بوده و با وجود حملهٔ بی‌امان برخی مظاهر مدرنیسم، همچنان، این اصالت را حفظ کرده و همین، عامل مهمی برای مراجعهٔ مردم تهران به این محل بوده و هست. در واقع همچنان، کسانی که قصد هواخوری، پیاده روی و یا صرف غذا با خانواده را دشته باشند فرحزاد احتمالا یکی از گزینه‌های انهاست و به هر حال به این نقطه از شمال غرب تهران سری می‌زنند.

یکی از راه‌های رسیدن به فرحزاد انتهای بزرگراه اشرفی اصفهانی است. درواقع با پایان این بزرگراه، خیابانی آغاز می شود که منتهی به باغ و باغچه های فرحزاد می شود.

در دو طرف این خیابان هم باغ‌هایی وجود دارد که همچنان در مقابل یورش آپارتمان‌سازهای امروزی مقاومت کرده و با درخت های متعددی که دارند نمای بسیار زیبایی هم به حد فاصل انتهای اشرفی اصفهانی و بزرگراه یادگار امام (ره) داده اند و می توان با نگاه به آنها؛ به یاد روزهایی افتاد که تهران بدون دود بود. نوستالژی که شاید از مهمترین دلایل جذابیت آن در شرایط معاصر باشد.

اما متاسفانه اکنون این‌ها، همهٔ موجودی باغ‌های فرحزاد نیست. چون حتی اگر در تابستان برگ‌های درختان بخش مهمی از واقعیت را پنهان کند و عموم گمان کنند که اوضاع همچون گذشته است، اما در پاییز امسال تاسف‌ اغلب عابران آغاز و در زمستان به اوج خود رسیده است؛ چرا که الان دیگر در هر متر این مکان معتاد یا معتادانی دیده می شوند که یا چمباتمه زده و به قول خودشان هنوز زنده‌اند؛ و یا عده ای دیگر از همین نوع، از شدت سرما و خماری امیدی به زنده ماندن ندارند

امثال این معتاد‌ان می‌ گفتندکه از سرما نمی‌میرند، چون بالاخره ماموران نیروی انتظامی از راه می‌رسند؛ آن‌ها که می‌توانند فرار می‌کنند، ولی مامواران ناجا رو به موت‌ها را سوار ماشین‌های نیروی انتظامی می کنند و به پاسگاه می‌برند. بعد به آن ها غذای گرم به عنوان شام و جای خواب در بازداشتگاه داده می شود و صبح که می‌شود بیرون شان می‌کنند. نه آزاد نمی‌شوند؛ از جایی که غذا و گرما برایشان دارد رانده می‌شوند.

در بینشان ازهمه گونه سنی هم هست، حتی کودکان یک و دو ساله که در خاک و آلودگی‌های آنجا می‌لولند و.... کس یا کسانی را که شبهی از پدر و مادر هستند، غرق در خماری و چرت و التماس به فروشندگان می‌بینند، اما پدر و مادری به خود نمی‌بینند. اگر چه این کسان وقتی برای خرید جنس پول ندارند و یا اینکه بابت خریدهای قبلی به فروشندگان مواد بدهکار مانده‌اند و نمی‌توانند بدهیشان را بپردازند، این‌ها را جلوی چماق به دستان نگهبان قاچاقچی‌ها پرت می‌کنند و به جانشان قسم می‌دهند، تا بلکه دل فروشندگان نرم شود و رحم کنند، اگر چه چنین هم نمی‌شود و همگی کتک می‌خورند و... فروشندگان این محل حکایت دیگری دارند.

سه یا چهار فروشنده هستند که آنجا را بین خودشان تقسیم کرده و با نامگذاری، محل را متعلق به خود کرده‌اند، پاتوق ممد دراز، پاتوق... هر کدام از فروشنده‌ها دو سه نفر نگهبان ویژه ( بخوانید بپا یا محافظ) دارند، نگهبانان با چماق‌هایی که به دست می گیرند و با جثه‌هایی درشتی که دارند هراس به دل هر بیننده‌ای می‌اندازند. در هنگامی که این افراد در باغ و محل چاتوق شان حضور دارند کافیست سرکرده‌ (یا همان صاحب پاتوق) ازمعتادی یا معتادانی، به هر دلیل، خوشش نیاید یا ناراحت شود، آنوقت روزگار آن بخت برگشته یا بخت برگشتگان سیاه است و محافظان صاحب پاتوق تا جایی که خسته شوند آن فرد یا افراد را کتک می‌زنند؛ هیچ کس هم جرات وساطت ندارد، چون باید سهمی از کتک‌ها را پذیرا شود. نمونه این رفتارهای فروشندگان مواد مخدر و محافظان شان را، شاید فقط در برخی فیلم فارسی‌ها دیده شده باشد. اما اینجا، فیلم نیست، عین واقعیت است؛ واقعیتی که دیدنش دل هر بیننده ای را به درد می اندازد. انگار به سال‌های دهه ۳۰ و ۴۰ در حلبی آباد برگشته باشند.

یکی از این معتادان که تازه مصرف کرده، در پاسخ به این سوال که چه کسانی به آن باغ قدیم و پاتوق فعلی می‌آیند، با مالش انگشت‌های شصت و اشاره بهم، تقاضای پول می‌کند، به چند نخ سیگار هم راضیست، می‌گوید: «... به این‌ها که تو خاک و خل می‌لولن نگاه نکنین، این‌ها مستاجر ثابت شیشه ان؛.... یعنی اون قده گرفتارن که نای رفتن و برگشتن ندارن، خیلی شون اصلا جایی ندارن که برن؛ خونواده و دوست و آشنا بیرون شون کردن؛ اما به جز این زمین گیرشده‌ها، کسایی هم هستن که با ماشین‌های آخرین مدل می‌آن؛ با عزت و احترامی که مواد فروش‌ها براشون قایل میشن، چندساعتی میمونن و تا می‌تونن مصرف می‌کنن و بعد یکی دو ساعت می‌رن؛ بعضی شون خرده مرامی هم دارن، پول چندتا از زمینگیر‌ها رو هم می‌دن تا ممد دراز بهشون جنس بده. »

برای ارایه اطلاعات بیشتر حاضر به همکاری نشد و گفت: «زیاتیش باعث می‌شه خمارشم. اگه پول می‌دی خودمو بسازم بمون؛... و گرنه ....»، واقعا ادامه نداد و از باغ هم خارج شد.

یکی دیگر از‌‌ همان افراد نزدیک شد،‌‌ همان اوضاع آشفته، مثل قبلی، تصور او، بدون آلودگی هایش، حاکی از این بود که ۲۰ و یا حداکثر ۲۲، ۲۳ سالش بیشتر نداشته باشد، گفت: «اگر جنس می‌خواید برید از ممد دراز بگیرین، اونهاش، از بالای باغ داره می‌آد... البت چون غریبه‌اید ریختتتون هم ترتمیزه بهتون نمی‌ده، پول بدید من برم براتون بگیرم. بدید دیگه...»

قرارشد در قبال جواب سوالات پولی بگیرد؛ و بگوید چه کسانی بیشتر به آنجا می‌آیند و می‌روند؟

گفت: «... می‌فهمم، درس خوانده‌ام؛ این لعنتی بیچاره‌ام کرد وگرنه الان لیسانسم را هم گرفته بودم،...». برخلاف بسیاری از معتادان کسی را مقصر نمی‌دانست. گفت: «همه چیز داشتم به جز فهم و شعور. بیخود و بیجهت احمق شدم و خواستم که سرخوش باشم، شدم الکی خوش و این شد حال و وروزم؛..... پدرم دق کرد و مرد و مادرم.... نمی‌دونم کجاس.... آخرین بار که رفتم خونه، دایی‌ام اومده بود. از مشهد. می‌خواست ببرش مشهد، پیش خودش. گفت نمی‌ذاره مادرم، یعنی خواهرش، فوری بره پیش بابام، از دست من..... زدم بیرون از خونه،..... مادرم نا‌ نداشت بیاد دنبالم .... دایی‌ام هم نمی‌ذاشت که بیاد؛ حالا دیگه هیچ کس برام نمونده،....» بغض کرد و گریه امانش نداد. بهتر که شد، جواب داد.

او درباره معتادانی که برای تهیه مواد مخدر به باغ‌های ابتدای فرحزاد در آمد و رفت هستند، گفت: «همه شون یا کراکین یا شیشه می‌کشن. بیشترشون هم هر دوشو مصرف می کنن. متنوعن اونهایی که می‌آن خودشونو با کراک و شیشه بسازن. بعضی‌ها میان جنس می‌خرن و می‌رن، بعضی‌ها جنس می‌خرن و بیشتر میمونن تا خودشونو بسازن، بعد ب‌رن. این‌ها روال زندگیشان شده اینکه نزدیک ظهر به این باغ‌ها می‌آن و غروب که می‌شه می‌رن. شاید زیاد نباشن اما توشون زن و مرد، پیر و جوون، همه جورش هست. بعضی خراب و داغون می‌آن و به ظاهر سرحال و قبراق می‌رن، اونهایی که بی‌پولن، خراب‌تر برمی گردن....» سیگار می‌خواست، نداشت. راه افتاد که از خیابان نزدیک باغ بخرد. در حینی که می‌رفت گفت: «این همه اطلاعات یه بسته سیگارکه می‌ارزید. نمی‌ارزید؟» قرار شد در حینی که می‌رود سیگار بخرد باقی را بگوید. خیالش که از پول سیگار راحت شد، گفت: «کسانی هم هستن که اونجا، روی زمین و خاشاک باغ خونه شون شده رو کارتون می‌خوابن و شب هم زیرکارتون تا صبح می‌لرزن از سوز سرما، کارشون اینه که می‌رن تو محل نزدیک باغ تا هر طور شده پولی جور کنن، اگه شما نبودید من هم همین کارو باید می‌کردم.»

از خیابان کنار باغ‌ها که عبور کرد به خیابانی رسید که می‌گفت پیش‌تر‌ها به عنوان یکی از دنج‌ترین و امن‌ترین خیابان‌های منطقه شناخته می‌شده، بعد اضافه کرد: «اینجا ۳۵ متری... چندوقتیه که عابرای غریبه، خاک آلوده، کثیف و ژولیده‌ای مث من و امثال من توش زیاد رفت و اومد می‌کنن، از گشتن و زیر و روکردن سطل‌های آشغال گرفته تا دله دزدی‌های احمقانه شده کارمون، من یه دوست هم پیدا کردم که هر وقت از جلوی مغازه‌اش رد می‌شم بهم چایی تعارف می‌کنه، برعکس خیلی‌ها که بار‌ها حتی دنبالم کردن تا کتکم بزنن؛ حق دارن، محلشون دیگه امن نیست، دوستم که بنگاه خونه داره می‌گفت مردم خوبین؛ می‌خوان که خوب بشید... برا همین... ولش کن.»

جوانک گفت: «همون بهم گفته که هر وقت خواستی ترک کنی خرجتو می‌دم تا بری اردوگاه مخصوص ترک.... خسته شدم. می‌رم. تو هم دیگه برو.»

نزدیک شب شده بود. دیدن تصاویری تلخ و دردناک تمام نیروی بیننده را صرف می‌کند. تا جایی که نایی باقی نمی‌گذارد.

شب، در خیابانی نزدیک به یکی از خوش آب و هوا‌ترین مناطق تهران، که ده‌ها آدم، غرق در اعتیاد، بی‌پولی، بدون بهداشت، امنیت، سلامت و... از عنوان آدم، غباری برایشان مانده، به واقع سیاه و دردناک است.

تنها چراغ روشن و نقطه امید بخش در این مکان، آن کسی بود که می‌خواست بدون آنکه جوانک معتاد را بشناسد، خرج درمانش را بدهد. برعکس باقی که می‌گفت، یا این‌ها را نمی‌بید، یا وقتی می‌دیدند که می‌خواستند کتکشان بزنند. آنکه به ایشان مواد مخدر می‌فروخت هم کتکشان می‌زد!

اما احتمال درمان برای آن همه که در باغ بودند و ماندند، یا می‌آمدند و می‌رفتند، چطور؟

در مغازه که باز شد مردی، که او هم جوان بود، اما مسن‌تر از جوان معتاد، از جایش بلند شد، سلام گرمی کرد و گفت: «منتظر بوده و می‌دانسته که می‌آییم.»، تعجب داشت این برخورد اول. کمی درنگ معلوم کرد که برای جوان معتاد برخاسته و به استقبالش آمده بود. جوانک مستقیم رفت پیش صاحب مغازه، انگار فقط او آنجا بود و چند نفر مشتری و... وجود خارجی ندارند.

گفت: خسته شده‌ام. به قولت عمل می‌کنی؟؛ مرد بی‌آنکه معطل کند گفت: الساعه. از مشتریانش عذر خواهی کرد و گفت: مغازه تعطیل است بفرمایید. کار واجب تری پیش آمده. باید برویم. جوانک با خودش حرف می‌زد و می‌گفت: «مادرم هنوز زنده است. برای یه دره نون بهم گفت: «ایشالله مادرت بمیره تورو نبینه» نگفت چه کسی. ولی گویا یکی از اهل محل ناسزایی به او گفته بود که برایش خیلی ناگوار تمام شده بود به حدی که تصیم گرفته ترک کند. بی‌هیچ توضیحی کرکره مغازه را بست و با جوانک راهی جایی شدند که می‌گفتند احتمال درمان وجود دارد.

محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ عکس سگ های خندان
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle