پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر ◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
      نسخه مدرن صندلی کلاسیک دارای بدنه ای پلاستیکی است که آن را شبیه مجسمه یک کبوتر می کند . صندلی بازو کبوتر که توسط Muddycap طراحی شده است تا برخی از پرها را در دنیای مبلمان به هم بزند. صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر شهری طراحی شده است چیزی بسیار غیر معمول است. این یک مجسمه کاربردی روی پایه های فولادی است که از پلاستیک کبوتری شکل ساخته شده است. بازوهای صندلی در واقع بال های کبوتری هستند که شما را به نشستن و آرامش در آغوش گرم دعوت می کنند. نگران نباشید، هیچ کبوتر واقعی برای فاکتور راحتی مشورت نشد. صندلی کبوتر کمی نگرش پرندگان را برای هرکسی که به دنبال اضافه کردن رنگ حیات وحش شهری به خانه خود است، بدون بذر پرندگان، به ارمغان می آورد.
  • کارتن تخم مرغ خلاقانه ◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
      کارتن تخم مرغ خلاقانه دارای طراحی بازیگوشی است که طراوت و ارتباط با فرآیند طبیعی را برجسته می کند. بسته بندی "Just Laid Eggs" که توسط Springetts طراحی شده است، بر تخم هایی که به صورت محلی گذاشته می شوند تاکید دارد و تمایل مصرف کنندگان را برای محصولات مزرعه تا سفره جلب می کند. مکانیسم بستن به عنوان یک نشانه بصری برای تخمگذاری در حال تخمگذاری دو برابر می شود. تصویر چاپ شده از مرغ در حالت های مختلف، طنز و جذابیت را به یک بسته بندی تخم مرغ معمولی تزریق می کند تا آن را سرگرم کننده و به یاد ماندنی کند.
  • بطری چشم نواز ◄ بطری چشم نواز
      بطری چشم نواز شراب که شبیه یک پاندا خندان طراحی شده است، منشا شراب برنج و شایستگی غیرقابل انکار پانداها را ترکیب می کند. بسته بندی شراب برنج چینی لیدائو توسط ShenZhen BOB یک بطری شراب را به یک نماد عاطفی و فرهنگی تبدیل می کند. این بسته بندی با ترکیب پاندا، نماد محبوب و شناخته شده چین در سطح جهانی، محصول را به طور خلاقانه ای با میراث خود پیوند می دهد. بطری سرامیکی شراب پاندا دارای کلاه سنتی کشاورز و طناب کنفی است.
  • پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه ◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
      پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه و چنگک برگ طراحی شده اند ، لایه تازه ای از طنز و خلاقیت را اضافه می کنند. Cat Paw Backscracher یک پنجه بافت دار و گرد در انتهای یک دسته چوبی براق است. پنجه، در رنگ قرمز پر جنب و جوش یا مشکی کلاسیک موجود است، با طرح‌های خز واقعی و پدهای نرم که شبیه حرکت بازیگوش ورز دادن یک گربه واقعی است. پشت خراش چنگک برگ: تفسیر مجدد چنگک باغچه، این طرح برگ ها را با پشت خارش دار تعویض می کند. سر چنگک جمع و جور و زاویه‌دار است و در روکش‌های فلزی مانند سبز تیره یا خاکستری متال موجود است.
  • مبلی برای شما و سگ شما ◄ مبلی برای شما و سگ شما
      مبل نوآورانه دارای پلت فرم متحرکی است که به سگ شما کمک می کند تا به راحتی به کاناپه دسترسی پیدا کند و در عین حال راحتی را افزایش دهد و از فشار بر مفاصلش جلوگیری کند. «مبل CoZY» طراحی شده توسط هیون جین اوه، یک تکه مبلمان دوستدار سگ است که نحوه به اشتراک گذاشتن فضای زندگی خود با حیوانات خانگی خود را دوباره تعریف می کند. این طراحی مبل مخصوصاً برای سگ هایی که مستعد ابتلا به بیماری هایی مانند کشکک کشکک هستند که 80 درصد سگ های کوچک را تحت تأثیر قرار می دهد مفید است .
  • بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس ◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
      بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس خوک دارای پوشش بامزه ای با صورت خوک است که هم جذاب و هم چشم نواز است. در دریایی از سوسیس های گرد، کوبر جرأت می کند با شکل مکعبی متفاوت باشد . بسته بندی خوک طراحی شده توسط Bunker Media برای برش ساندویچ عالی . این دستگاه که در پلاستیک صورتی براق پیچیده شده است، دارای یک تصویر پوزه خوک جذاب با دو چشم نقطه ای ریز است که به آن بیانی شگفت انگیز می دهد. روی بسته بندی سوسیس خوک Kuber با برش کلاه سرآشپز کارتونی پوشانده شده است.
  • بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ ◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
      بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ مرغ لاستیکی آن را در قفسه های فروشگاه حیوانات خانگی متمایز می کند. بسته بندی Doggie Dazzle توسط Mathilde Solanet طوری طراحی شده است که شبیه سگی است که مرغ لاستیکی را در دهان خود می گیرد . قسمت بالای بسته بندی نمای نزدیک از صورت یک سگ را نشان می دهد که پوزه آن کاملاً روی بدن مرغ قرار گرفته است. اسباب بازی مرغ لاستیکی به صورت افقی گسترش می یابد تا به نظر برسد که سگ با افتخار جایزه خود را حمل می کند.
  • نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته ◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
      نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته شده است، بدن تکه تکه شده و پاهای باریک حشره را به گونه ای بازیگوش و پیچیده تفسیر می کند. نیمکت موراوی که توسط مهدی دخلی طراحی شده است ، نشستن را از دریچه بیومیمیک دوباره تجسم می کند و از فرم زیبای مورچه الهام می گیرد. این نیمکت که از آلومینیوم سبک وزن ساخته شده است، به اندازه کافی محکم است تا بدن شما را پشتیبانی کند و به لطف تودوزی مخملی، به اندازه کافی نرم است تا آن را راحت نگه دارد. پاهای دراز و حشره مانند هم بیانیه بصری و هم گواهی بر تعادل و ظرافت است.
  • بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
      بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ، چوب‌های پوست خام را به‌عنوان دندان‌های سگ از پنجره دهان بریده‌شده نشان می‌دهد . بسته بندی Whitebites طراحی شده توسط Cecilia Uhr دارای تصویر سیاه و سفید از صورت یک سگ است که فورا توجه شما را جلب می کند. ناحیه دهان به طرز ماهرانه‌ای بریده شده است، چوب‌های چرم خام که شبیه دندان‌های سگ هستند نمایان می‌شود و پوزخندی برزخی ایجاد می‌کند که نمی‌توان به آن لبخند زد .
  • چراغ سگ ◄ چراغ سگ
      لامپ ناز برای صاحبان داچشوند شبیه سگی با پاهای کوتاه و دراز است . چراغ سگ شیری طراحی شده توسط استودیو Wants and Needs از کره جنوبی .
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29387    |     صفحه 1 از 2939
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

راسوی نابغه

!
جان باروز زیست شناس مشهور٬مقاله های جامعی درباره ی زندگی جانوران نیوانگلند و شمال نیویورک نوشته است.در مقاله ی زیر که از کتاب ساحل رودخانه خلاصه شده است باروز داستان برخورد خود را با لانه ی یک راسو و کشفیاتش را در این زمینه شرح می دهد.او نخست راسوی کوچکی را تماشا می کند ولی کنجکاوی علمی او باعث می شود که لانه ی حیوان را زیر و رو بکند و شناخت دقیقتری از پناهگاه زیرزمینی او به دست آورد.هر چند او موفق شد چیز های جالبی از زندگی راسو در لانه اش بفهمد ولی بعد ها از اینکه لانه جانور را خراب کرده بود به شدت پشیمان شد.


جالب نوجه ترین نوشته ی من در سال 1893 درباره ی یک راسو است.یک روز در اواسط ماه نوامبر من و پسرم برای تماشای کوکوهایی که می دانستیم در اطراف باتلاق در داخل جنگل زندگی می کنند٬به آنجا رفتیم.هنوز کاملا بر روی تخته سنگ کنار باتلاق جا نگرفته بودیم که صدای خش خش کوتاهی از میان برگهای اطرافمان شنیده شد.ابتدا تصور کردیم که صدای با احتیاط راه رفتن کوکویی به گوش ما می رسد.اما از میان علف های پرپشت٬جانور کوچکی به چشم ما خورد که به نظرسنجاب می نمود.ولی بعد وقتی که جانور کوچولو به فاصله ی چند متری ما رسید ٬متوجه شدیم که یک راسو است.وقتی دوباره به سوی حیوان نگاه کردیم٬چیزی به دهان داشت.به نظر می رید که چیزی شبیه موش باشد.راسو در امتداد تنه ی پوسیده درخت افتاده ای به چالاکی دوید.ولی پس از 3-4 متر دویدن ایستاد و نگاهی به اطراف کرد و پس از گذشتن از تنه ی درخت و سنگها و شاخه ها در فاصله 7-8 متری در پشت تخته سنگی در ساحل باتلاق ناپدید شد.من به پسرم گفتم که او غذا به داخل لانه می برد.بهتر است متوجهش باشم.بعد از حدود 4-5 دقیقه راسو دوباره ظاهر شد و راهی را که آمده بود طی کرد.از میان بوته ها و سنگ ها گذشت و به طرف مرداب رفت.ما حرکتی نکرده بودیم و ظارا حیوان نیز ما را ندیده بود.



بعد از حدود شش دقیقه ما صدای خش و خش اولیه را شنیدیم و لحظه ای بعد راسو با موشی در دهان پدیدار شد.حیوان دوباره مسیر سابق خود را در امتداد تنه ی درخت٬تخته سنگ کنار باتلاق بدون هیچ تغییری ادامه داد و از نظر ناپدید شد.بعد از چند لحظه باز حیوان ظاهر شد و از مسیر قبلی به طرف باتلاق رفت و سپس در حالیکه موشی در دهان داشت پدیدار شد. راسو ظاهرا منبع غذایی خوبی از موشها در آن اطراف٬میان بوته ها و علف ها پیدا کرده بود و ماهرانه آنها را شکار می کرد.ما که به شدت کنجکاو شده بودیم و می خواستیم لانه ی حیوان را ببینیم به سوی محلی که حیوان از نظر ناپدید میشد٬رفتیم و منتظر ماندیم.راسو که بسیار وقت شناس به نظر می رسید به موقع بار دیگر با موشی که در دهان داشت ظاهر شد.حیوان ما را که تصادفا در فاصله دو قدمی لانه اش ایستاده بودیم دید اما بدون اینکه نشانی ازترس در او ظاهر شود به داخل لانه اش فرو رفت.لانه راسو بر خلاف تصو ما در زیر تخته سنگ کنار باتلاق نبود بلکه در فاصله ی چند آن قرار داشت.بعد از اینکه راسو به داخل لانه اش رفت ما برای مدتی بدون حرکت آنجا ایستادیم ولی حضور ما در آنجا حیوان را به شک انداخت و ظاهرا به این زودیها خیال بیرون آمدن نداشت.بعد از مدتی مقداری برگ خشک را کنار زده و دهانه لانه را که گرد و کوچک بود یافتیم.ولی این کار کنجکاوی شدید ما را برطرف نکرد.بنابر این با یک تکه چوب خشک شروع به کندن دهانه ی لانه کردیم ولی به زودی با انبوهی از ریشه های درخت روبرو شدیم که ما را مایوس کرد بنابر این تصمیم گرفتیم که از این کار دست بکشیم و روز بعد با یک کلنگ دو سر به سراغ لانه بیاییم ولی قبل از حرکت تا آنجا که ممکن بود صدمه ای را که به لانه ی حیوان زده بودیم با ریختن دوباره ی خاکهای کنده شده و گذاشتن تکه چوب های خشک روی آن مرمت کردیم.روز بعد همراه با کلنگ برای زیر و رو کردن لانه ی راسو آماده بودیم.


ادامه دارد...
قسمت دوم راسوی نابغه
هوا هم ملایم و آرام بود.پیش از شروع به کار بر روی تخته سنگی که روز پیش نشسته بودیم به انتظار راسو نشستیم.هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای خش و خش برگهای خشک شده شنیده شد و بعد راسو در حالیکه موشی در دهان داشت ظاهر شد.من منتظر ماندم تا اینکه راسو سومین موش خود را به خانه برد.به حساب من هر 6-7 دقیقه یک موش شکار میشد و اگر حیوان برای مدت طولانی این کار را انجام میداد می بایست گنج بزرگی از لاشه ی موشها و همینطور قلعه ای برای خود داشته باشد!
این بار به نزدیک لانه ی راسو رفتیم٬حیوان هنوز آخرین شکار خود را که یک موش مرغزار بود به داخل لانه نبرده بود.بنابراین منتظر ماندم و حرکات او را نگاه می کردم.راسو ابتدا موش را در دهانه لانه به زمین گذاشت و سپس خود داخل سوراخ شد و بعد لاشه را نیز با خود کشید.

من با خود فکر کردم که باید از این کار حیوان سر در بیاورم.بنابراین کلنگ سنگینم را برداشتم و شروع به کار کردم.ابتدا حدود 60 سانتی متر امتدا سوراخ را کندم بعد از یک متر کندن متوجه شدم که سوراخ به دو شاخه تقسیم شد٬یکی به غرب و دیگری به طرف شمال شرقی!من شاخه ی غربی را دنبال کردم ولی کمتر از یک متر دیگر به یک دو راهی دیگری بر خورد کردم که شاخه ی شرقی را دنبال کرده و دوباره به دو راهی بعدی رسیدم!یکی از آنها را کندم باز هم به سوراخ منشعب دیگری بر خودم!من دیگر داشتم ناامید می شدم٬مقدار بسیار زیادی خاک در اطرافم جمع شده بود و ظاهرا راسو پیش بینی کرده بود که مزاحمی چون من به سراغش خواهد رفت و خود را کاملا آماده کرده بود!
در طول حفره هایی که تا کنون کنده بودم تعدادی محفظه های بزرگ دیدم که احتمالا برای دور زدن٬استراحت کردن٬یا ملاقات با دیگر هم لانه ای هایش ساخته بود!اما هیچگونه فضایی که شباهت به محل زیست دائمی آنها باشد٬ دیده نشد.آن موشها را کجا برده است؟
برای اینکه بهتر بتوانم به کارم ادامه دهم ٬کوشش کردم مقداری از خاکهای جمع شده را با کلنگ به عقب بزنم ولی بی فایده بود.کار خسته کننده شده بود و به نظر می رسید که تازه آغاز کار شروع شده است و هر چه بیشتر زمین را می کندم تعداد انشعاب حفره های لانه بیشتر می شد.بنا بر این تصمیم گرفتم که کار را تعطیل کنم و روز بعد علاوه بر کلنگ یک بیل هم با خود بیاورم!
روز بعد با بیل و کلنگ به ساحل باتلاق رفتم و در حالی که احساس می کردم برای کار کردن آمادگی زیادی دارم شروع به کندن زمین کردم.ولی باز هم مجموعه ای از حفره های پر پیچ و خم با تعدادی محفظه های کوچک در مقابل من ظاهر شد.یکی از این حفره ها بسیار قابل توجه بود.چرا که بعد از پیچ و خم فراوان تا 15 سانتی متری سطح زمین رسیده بود و حدود یک متر آن طرف تر به سطح زمین راه داشت.
بعد از مدتی رفع خستگی دوباره شروع به کندن زمین کردم.هر لحظه کنجکاوی من بیشتر میشد.
اینبار محفظه ای به بزرگی یک کلاه در میان انبوه ریشه های درخت توجه مرا به خود جلب کرد.ظاهرا اینجا تالار راسو ها بود!چون کف آن با انواع با برگهای خشک و موی انواع موشها پوشیده شده بود!
در فاصله ی چند سانتی متری این گودال حفره ی کوچکتری بود که راسو ها مواد زاید خود را در آنجا میریختند و از توده های انبوه خز های مرطوب و پوسیده ی جوندگان و فضولات پر بود.همچنین در داخل این حفره دم یک سنجاب پرنده بود که گویای آن بود که زمانی راسو از این حیوان شامی برای خود آماده کرده بد!
من به کندن ادامه دادم...

ادامه دارد...
قسمت دوم راسوی نابغه
هوا هم ملایم و آرام بود.پیش از شروع به کار بر روی تخته سنگی که روز پیش نشسته بودیم به انتظار راسو نشستیم.هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای خش و خش برگهای خشک شده شنیده شد و بعد راسو در حالیکه موشی در دهان داشت ظاهر شد.من منتظر ماندم تا اینکه راسو سومین موش خود را به خانه برد.به حساب من هر 6-7 دقیقه یک موش شکار میشد و اگر حیوان برای مدت طولانی این کار را انجام میداد می بایست گنج بزرگی از لاشه ی موشها و همینطور قلعه ای برای خود داشته باشد!
این بار به نزدیک لانه ی راسو رفتیم٬حیوان هنوز آخرین شکار خود را که یک موش مرغزار بود به داخل لانه نبرده بود.بنابراین منتظر ماندم و حرکات او را نگاه می کردم.راسو ابتدا موش را در دهانه لانه به زمین گذاشت و سپس خود داخل سوراخ شد و بعد لاشه را نیز با خود کشید.

من با خود فکر کردم که باید از این کار حیوان سر در بیاورم.بنابراین کلنگ سنگینم را برداشتم و شروع به کار کردم.ابتدا حدود 60 سانتی متر امتدا سوراخ را کندم بعد از یک متر کندن متوجه شدم که سوراخ به دو شاخه تقسیم شد٬یکی به غرب و دیگری به طرف شمال شرقی!من شاخه ی غربی را دنبال کردم ولی کمتر از یک متر دیگر به یک دو راهی دیگری بر خورد کردم که شاخه ی شرقی را دنبال کرده و دوباره به دو راهی بعدی رسیدم!یکی از آنها را کندم باز هم به سوراخ منشعب دیگری بر خودم!من دیگر داشتم ناامید می شدم٬مقدار بسیار زیادی خاک در اطرافم جمع شده بود و ظاهرا راسو پیش بینی کرده بود که مزاحمی چون من به سراغش خواهد رفت و خود را کاملا آماده کرده بود!
در طول حفره هایی که تا کنون کنده بودم تعدادی محفظه های بزرگ دیدم که احتمالا برای دور زدن٬استراحت کردن٬یا ملاقات با دیگر هم لانه ای هایش ساخته بود!اما هیچگونه فضایی که شباهت به محل زیست دائمی آنها باشد٬ دیده نشد.آن موشها را کجا برده است؟
برای اینکه بهتر بتوانم به کارم ادامه دهم ٬کوشش کردم مقداری از خاکهای جمع شده را با کلنگ به عقب بزنم ولی بی فایده بود.کار خسته کننده شده بود و به نظر می رسید که تازه آغاز کار شروع شده است و هر چه بیشتر زمین را می کندم تعداد انشعاب حفره های لانه بیشتر می شد.بنا بر این تصمیم گرفتم که کار را تعطیل کنم و روز بعد علاوه بر کلنگ یک بیل هم با خود بیاورم!
روز بعد با بیل و کلنگ به ساحل باتلاق رفتم و در حالی که احساس می کردم برای کار کردن آمادگی زیادی دارم شروع به کندن زمین کردم.ولی باز هم مجموعه ای از حفره های پر پیچ و خم با تعدادی محفظه های کوچک در مقابل من ظاهر شد.یکی از این حفره ها بسیار قابل توجه بود.چرا که بعد از پیچ و خم فراوان تا 15 سانتی متری سطح زمین رسیده بود و حدود یک متر آن طرف تر به سطح زمین راه داشت.
بعد از مدتی رفع خستگی دوباره شروع به کندن زمین کردم.هر لحظه کنجکاوی من بیشتر میشد.
اینبار محفظه ای به بزرگی یک کلاه در میان انبوه ریشه های درخت توجه مرا به خود جلب کرد.ظاهرا اینجا تالار راسو ها بود!چون کف آن با انواع با برگهای خشک و موی انواع موشها پوشیده شده بود!
در فاصله ی چند سانتی متری این گودال حفره ی کوچکتری بود که راسو ها مواد زاید خود را در آنجا میریختند و از توده های انبوه خز های مرطوب و پوسیده ی جوندگان و فضولات پر بود.همچنین در داخل این حفره دم یک سنجاب پرنده بود که گویای آن بود که زمانی راسو از این حیوان شامی برای خود آماده کرده بد!
من به کندن ادامه دادم...

ادامه دارد

Tavajoh قسمت سوم و پایانی راسوی نابغه

من به کندن ادامه دادم و می خواستم به محوطه ای که تمام این تونل ها از آنها سرچشه گرفته برسم ولی هر چه بیشتر زمین را می کندم کمتر به نتیچه می رسیدم.
زمین مثل کندوی زنبور عسل پر از سوراخ شده بود.راستی این جانور چگونه دشمنی دارد که مجبور است این همه راه فرار برای خود بسازد؟چرا باید در سر هر پیچ حفره ای هم وجود داشته باشد؟
گیر انداختن راسو در داخل این شبکه ی زیر زمینی غیر ممکن بوداو حتی می توتند تعقیب کنندگان خود را نیز دست بیندازد!از یک سوراخ آنها را به مبارزه بطلبد و و از سوراخی دیگر آنها را مسخره کند!
از همه اینها گذشته من فقط از یک در ورودی٬کندن را آغاز کرده بودم ولی بعضی از محفظه ها آنچنان به زمین نزدیک به نظر می رسید که در صورتی که جانور لازم بداند٬می توند سریعا از محل جدیدی سر از خاک بیرون بیاورد.
بعد از کمی مکث به بیلم تکیه کردم و برای تسکین درد کمرم روی زمین نشستم.سپس بلند شدم و احساس کردم که هرگز این ضرب المثل قدیمی را که می گفت:"تو هیچگاه نمی توانی راسویی را در خواب غافل گیر کنی!"نباید فراموش بکنم.
من با جا به جا کردن 2-3 تن خاک گودال بی قواره ای را در ساحل باتلاق ایجاد کرده بودم.بااین همه به هیچ وجه به راسو و موشهایش نزدیک نشده بودم.تاسف من از این بود که لانه ی چنین جانوری را کاملا ویران کرده بودم و در نتیجه خود را از تماشای روزهای بعد و شمارش موشهای شکار شده محروم کرده بودم.و امکان هر گونه مشاهده ای را در سالهای بعد نیز از بین برده بودم.
شکافی که به مدخل لانه وارد ساخته بودم ترمیم نا پذیر بود و بدون شک جانور به این باهوشی خوب میداند که بهتر است لانه ای جدید برای خود بسازد تا این لانه ی در هم کوبیده شده را بازسازی کند.
و همین طور هم شد و بعدا راسو به نقطه ای دیگر نقل مکان کرد.
شاید بتوان گفت که اطلاعات زیادی درباره ی نحوه ی زندگی جانوران وحشی کوچکی مانند راسو در دست نیست.ولی دیگر فهمیدم که موجودات از ما انسانها با هوش ترند!
این گونه راسو گونه ای کوچک بود که 20 تا 25 سانی متر طول داشت و درازای دمش به 12.5 سانتی متر می رسید.او در آن هنگام با پوشش تابستانی خود با پشت قهوه ای بلوطی و شکم سفید بود.
برای من ایت معمایی بود که چگونه راسو در جایی زیر خاک لانه ساخته بود که هیچ اثری از خاکهای بیرون ریخته وجود نداشت!
در حالی که از کندن چنین لانه ای حداقل می بایست مقدار قابل توجهی خاک بیرون بریزد!
آرزو میکنم که اگر کسی بار دیگر با چنین چیزی روبرو شد به جای کندن آن به مشاهده ی زندگی و کار او بپردازد.
منبع:
ترجمه: ببر هیرکانی
...
محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

10 خبر اخر سایت

◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
◄ بطری چشم نواز
◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
◄ مبلی برای شما و سگ شما
◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
◄ چراغ سگ
◄ لامپ گربه ای
◄ فسیل دایناسور لگو تی رکس
◄ کلاه زیبای ساخته شده از نمد
◄ مدفوع وحشی اثر خورخه هررا
◄ میز خانه سگ
◄ تخت سکوی چوبی با خانه سگ
◄ کوزه خرس شکلی
◄ اسب ربات چهار پا
◄ چراغ شب مرغ
◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی قهوه گربه
◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
◄ کفش های میکی موس
◄ ماسک صورت Cthulhu
◄ کیف دستی میکی موس
◄ گودال آتش کوسه
◄ کاناپه راحت حیوانات خانگی
بعدی 1 قبلی

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle