ل: اين خانم به ترس از چاقي مبتلاست به همين دليل انقدر چيزي نخورد تا جان خود و نوزادش را به خطر انداخت.
چون پزشكان در دوران نوجواني به او گفته بودند كه ممكن است بچه دار نشود زمانيكه در سن 27 سالگي باردار شد بي نهايت خوشحال شد.
او از سن 12 سالگي به ترس از چاقي دچار شد و آنقدر چيزي نخورد كه وزنش حدود 20 كيلوگرم بود. بعد از ازدواج با تشويق همسرش شروع به مبارزه با بيماري اش كرد و توانست خود را تا 54 كيلوگرم برساند اما بعد از شنيدن خبر بارداري اش دوباره نگراني از چاق شدن به سراغ او آمد.
او آنقدر چيزي نخورد كه وزنش به 25 كيلوگرم رسيد تا جايي كه جان او نوزادش به خطر افتاد او از هفته 11 بارداري در بيمارستان بستري شد و به وسيله يك لوله به او و نوزاد در شكمش تغذيه داده ميشد.
نوزاد او كه يك پسر است در 30 هفتگي به دنيا آمد و حالا سه ساله است و از سلامتي جسمي خوبي برخوردار است.
اين زن ميگويد خدا را شاكر است كه جان دوباره اي به او و زندگي به فرزندش بخشيده است . وي ميگويد اگر بلايي سر فرزندش مي آمد او هرگز خودش را نميبخشيد ، او در تمام دوران بارداري تا قبل از بيمارستان بستري شدنيش تنها از ميوه و سالاد استفاده كرده است.
وي اكنون 30 ساله است و دوباره توانسته بر بيماري اش غلبه کند.