پروپاگاندا مشهورترین شکل از جنگ پوسترهاست. با اینکه پروپاگاندا بیشتر مواقع برای برانگیختن احساسات انسان با کمک به تصویر کشیدن واقعیت های دستچین شده به کار می رود اما همچنان پروپاگاندا می تواند در انتقال پیام ها بسیار کارا باشد.

متن زیر، به انواع مختلفی از پروپاگاندا و افرادی که پشت آنها بوده اند، نگاهی می اندازد.



دمیتری مور: روسیه، ۱۹۲۱ – ۱۹۱۷

دمیتری مور، چهره ی طراحی گرافیک را در اتحاد جماهیر شوروی ۱۹۱۸ تغییر داد. استیلای کارش بر هر دو دوره ی بلشویک ها و دوره ی “سیاست اقتصادی جدید” سایه می افکند. موضوع اصلی کار مور، تقابلی سخت مابین شر ِ ظالم و هم پیمان قهرمان است. بهرحال، فشار زیادی بر روی کارگران روسی تحمیل می شد تا علیه امپریالیسم طغیان کنند.








Hans Schweitzer: آلمان، ۱۹۳۰
در آلمان ۱۹۳۰، پروپاگاندا توسط مشاوران هیتلر برای فراخواندن و رسته کردن مردم آلمان و انتشار دروغ هایی درباره یهودیان استفاده می شد. یکی از مشهورترین هنرمندان در پشت پروپاگاندای نازی، Hans Schweitzer (یا Mjolnir) بود.
یکی از پوسترهای Mjolnir با عنوان “آخرین امید ما: هیتلر” بود که در انتخابات ۱۹۳۲ استفاده شد، این انتخابات مصادف بود با ابتلای آلمان به یک رکود بزرگ اقتصادی. تبلیغات چی های نازی، مردم آلمان را نشانه رفتند، مردمی که بیکار بودند و در فقر به سر می بردند. تبلیغات چی ها، هیتلر را به عنوان راه برون رفت و ناجی شان معرفی کردند.


سپس، از پروپاگاندا برای بلاگردان کردن یهودیان و سرزنش آنها برای تمام مشکلات آلمان و جنگ استفاده می کردند. بسیاری از پوسترها اینگونه نام نهاده می شد: “او برای جنگ گناهکار است”. این ها در واقع پیام کلیدی هیتلر برای آغاز عملیات آدم کشی و تطهیر نژادی بود که او دنبال می کرد. تقریبا تمام عملیات از ابتدا تا به انتها توسط Mjolnir گردانده می شد.




Gino Boccasile: ایتالیا، ۱۹۳۰
Gino Boccasile یکی از حامیان بنیتو موسلینی بود که پروپاگانداهای زیادی را برای او تهیه کرده بود. پوسترهای او به عنوان حمایتی برای دولت دست نشانده ی آلمان، به شکل قابل توجه ایی نژادپرستانه و ضد یهودی شد.

Boccasile، پس از جنگ، به جرم همدستی با رژیم فاشیست روانه زندان شد. بهرحال پس از آزادی از زندان او نتوانست کاری بهتر از کار تبلیغاتی برای شرکت آرایش و تزیینی Paglieri و کفش Zenith بیابد!




پابلو پیکاسو: اسپانیا، ۱۹۳۷

پیکاسو، Guernica را در پاسخ به بمباران شهری توسط آلمان و ایتالیا، کشید. نقاشی بزرگ دیگری از او، فاجعه ی جنگ را نشان می داد. این نقاشی به سمبل بزرگی برای ضدیت با جنگ بدل شد، و به محض تکمیل شدن و برای گسترش پیام، برای جهانیان به معرض نمایش گذاشته شد.




Xu Ling: چین، ۱۹۵۰
کسب اطلاعات درباره هنرمندان چینی سخت است، اما ما می توانیم بر روی چیزی که آنها در نظر داشتند تا با کار هنری شان منتقل کنند، متمرکز شویم. تصویر زیر، کاریکاتوری از فرمانده آمریکایی در کره ی آن زمان است، یعنی ژنرال مک آرتور.

این تصویر ، ایالات متحده را به عنوان یک شرور ِ منزجر کننده نشان می دهد، و مک آرتور را نشان می دهد که بر روی یک مادر و فرزند کره ایی چاقو کشیده است. بمب هایی با برچسب “ایالات متحده” در حال سقوط بر روی شهرهایی در چین در پس زمینه به عنوان تهاجم ایالات متحده به کره دیده می شود.




Brian Lane Winfield: ایالات متحده، ۲۰۰۹


Brain Moore هنرمند پروپاگاندای هم عصر ما است که کارهایش را نیز در وبلاگش به نمایش می گذارد. او هم اکنون در بروکلین زندگی می کند. پوسترهای او بر مبنای پوسترهای پروپاگاندای قدیمی مربوط به جنگ جهانی دوم است اما او آنها را با پیغام های جدیدی به روز کرده است.