دو دهه پیش دیدن نام موتسارت آهنگساز اتریشی در یکی از اسناد شهرداری وین بحث زیادی را درمورد زندگی این هنرمند به راه انداخت.






به گزارش خبرآنلاین، مدارک زندگی موتسارت، نامه‌ها، خاطرات دوستان او، پرتره‌ها و کاغذبازی‌های اداری درمورد او همیشه مورد بررسی دقیق قرار گرفته‌اند.

سند مذکور متعلق به سال 1791 است و نشان می‌دهد یکی از دوستان اشراف‌زاده او به نام شاهزاده کارل لیشنوسکی از موتسارت به دلیل طلب هزار و 435 فلورین و 32 کروتزری پول اتریش از این آهنگساز شکایت کرده است. این مبلغ دو برابر درآمد سالانه موتسارت بوده. این شکایت دو هفته پیش از مرگ آهنگساز به دادگاه ارائه شده بود.


این ماجرا بسیار رازآمیز است. چون هیچ اطلاع دیگری از این پرونده در دست نیست، هرچند متخصصان معتقد هستند وامی که موتسارت دریافت کرده مربوط به سفر دو مرد به برلین بوده است.


حالا پیتر هویت، متخصص زندگی و آثار موتسارت به نظریه‌ای جدید در این مورد رسیده است: روز دوم مه سال 1789 شاهزاده به همراه خدمه‌اش راهی سفر برلین می‌شود، موتسارت که پولی نداشته و از پس خرج سفر برنمی‌آمده مبلغ هزار تالرز به واحد پول پروس وام می‌گیرد و راهی سفر می‌شود.


اگر این نظر درست باشد ما با حقیقتی جدید از زندگی موتسارت روبرو می‌شویم؛ نگرانی او از مشکلات مالی در آخر عمرش و وضعیت اجتماعی او در یکی از آخرین سفرهایش. حداقلش این است که متوجه وسواس متخصصان به کوچکترین امور زندگی او می‌شویم.



هویت در مصاحبه‌ای گفت: «این مسئله تصویری دقیق از سختی که موتسارت در دو سال و نیم آخر عمرش کشید به ما نشان می‌دهد.» او ابراز امیدواری کرد این نظریه موجب شود دیگر متخصصان نیز توجه‌اشان را معطوف پیدا کردن مدارکی درمورد جزئیات این وام کنند.

موتسارت در نامه‌های آن سالها به مشکلات مالی‌اش اشاره کرده است و متخصصان وقت زیادی صرف تفسیر لحن نامه‌ها کرده‌اند. آیا او بیخودی سروصدا می‌کرد؟ آیا نامه‌ها خبر از دلشوره دیگری می‌دهند؟

موتسارت در نامه‌ای به تاریخ ژوئیه 1789 به میشائیل پوشبرگ می‌نویسد: «بدون کمک تو عزت، آرامش و شاید حتی زندگی دوستت نابود می‌شد.»


بروس آلن بروس، پروفسور جامعه‌شناسی موسیقی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی دراین مورد گفت: «این نظریه تصویر موتسارت را شفاف می‌کند. این نظریه نه تنها اطلاعاتی درمورد وضعیت مالی موتسارت به ما می‌دهد بلکه روش او در کنار آمدن با زندگی اشرافی را هم نشان می‌دهد.» موتسارت در آن زمان بزرگترین چهره موسیقی وین بود.


هویت برای رسیدن به نظریه‌اش مجبور بوده به گذشته برگردد، در آن زمان نرخ بهره وام چهار درصد بوده، وی همچنین برای تبدیل واحدهای پول به یکدیگر به یکی از نامه‌های موتسارت به همسرش رجوع کرده است.


لیشنوسکی به دلیل مقام نظامی‌اش در پروس مجبور بوده به این سفر برود، او از موتسارت هم دعوت می‌کند همراهش باشد. آنها هشت آوریل به راه می‌افتند و در درسدن، لیپزیگ، پوستدام و برلین توقف می‌کنند، بعد لیشنوسکی به لیپزیگ برمی‌گردد و موتسارت هم در تاریخ چهار ژوئن به وین بازمی‌گردد. این آخرین سفر طولانی آهنگساز بزرگ پس از سالها سفر بوده است.
این سفر بار موسیقایی چندانی نداشته است، موتسارت قطعه‌های اندکی در رابطه با این سفر ساخت و از لحاظ اقتصادی هم که هیچ سودی نبرد.



هرچند این نظریه کاملا تایید نشده است اما دو چیز آشکار است؛ موتسارت بدهکار از دنیا رفت و لیشنوسکی پس از مرگ وی از بیوه او طلبش را درخواست نکرد.