بزرگترین٬ معروفترین و نیز آخرین دایناسور شاخدار "تری سراتوپس"بوده که معنی نامش "سه شاخ"است.طول بدن این جانور تا 11 متر و وزنش تا 8.5 تن می رسید.
دایناسور های شاخدار نیز مانند جانوران دیگر همواره بزرگتر می شدند و تکامل می یافتند.دانشمندان معتقدند که در دنیای موجودات زنده جانوران مقاوم تر و سازگارتر با شرایط زیست زیست محیطی بیشترین شانس بقا و تولید مثل را دارند.


دایناسورهای شاخدار در زمانی می زیستند که جانداران بزرگتر و نیرومند تر شانس بقای بیشتری داشتنداز این رو ادامه ی حیات نسل آنها نیز در گرو بزرگترشدن آنها بود.


"تری سراتوپس"سه شاخ قطور داشت.یکی از شاخها روی پوزه و دو شاخ دیگر بر بالای چشمان جانور بود.این شاخها که هر یک تقریبا یک متر طول داشت جنگ افزارهایی مفید و موثر در برابر همه ی مهاجمان بود.علاوه بر آن تری سراتوپس سپری استخوانی داشت که سر و گردن و شانه های او را از حملات دشمنان حفظ می کرد.


با اینکه تری سراتوپس گیاهوار بوده جانور آرام و صلحجویی نبوده.او را از جنگ افزار های خود به خوبی استفاده می کرد.
بر روی بعضی استخوانهای پیدا شده ی این جانور شیارها و خراشهایی دیده شده که نشان دهنده ی نبرد هایی سخت و احتمالا پیروزمندانه است. گمان می رود که این جانور در جنگ پیشقدم بوده است.درست مانند کرگدن های امروزی.



منطقه ی اصلی زندگی این جانور آمریکای شمالی بود.
با توجه از فسیلهای فراوانی که در این مناطق به دست آمده است می توانیم این نبرد را به طور نسبتا دقیق بازسازی کنیم.صحنه ی وقوع نبرد منطقه ای است که در دور دستهای آن آتشفشانهایی به چشم می خورد که چون رعد می غرند و دود می کنند.
هوا گرم است و زمین پوشیده از گیاهان سبز.


گیاهخواران غول پیکر به آرامی پیش می روند و تقریبا بی وقفه مشغول چریدن و خوردند.آنها با قدمهایی سنگین بر زمین نرم پا می گذارند و برگ های تازه و آبدار درختان را می خوردند.برخی دیگر از آنها در آب فرو می روند و بستر رودها را در جست و جوی مواد غذایی زیر و رو می کنند.


ناگهان آرامش در هم می ریزد و تعدادی از دایناسور های کوچک چابک در حالی که روی دو پا می دوند رد می شوند.


یک دایناسور منقار اردکی با پاهای سنگینش با سرعت پیش می آید.او کاملا به جلو خم شده است تا بتواند سریعتر بدود و خود را به آب برساند.


تری سراتوپس سر سنگین خود را بلند می کند و همچنان به جویدن برگها ادامه می دهد.اما آماده است تا در صورت بروز خطر بلافاصله حمله ور شود.تنها "آنکیلوزروس"است که از هیچ خطری نمی ترسد.او می داند که با داشتن زرهی سنگین و قطور خطری تهدیدش نمی کند.


آنگاه موجودی که آرامش را بر هم زده است ظاهر می شود."تیرانازروس از بخشی از جنگل که پوشیده از درختان بلوط جوان است خارج می شود.او به بلندی درختان است.
آرواره های بزرگش باز و آماده ی حمله است.گرسنه است و چشمانش در جست و جوی طعمه اند.


ناگهان...

ادامه دارد