یکی از دلایل دیرینه شادی،‌ ورود یک باکتری به بدن و تاثیر آن بر مغز است. به نظر می‌رسد با بالا رفتن بهداشت و مواجهه کم‌تر با این باکتری،‌ افسردگی شایع‌تر شده و افراد احساس شادی کم‌تری را تجربه می‌کنند.

احساس می‌کنید قدری افسرده شده‌اید؟ شادی کم‌تری را تجربه می‌کنید؟ احساس رضایت از زندگی چه‌طور؟ چه راه‌حل‌هایی را امتحان کرده‌اید؟ شاید یک تزریق،‌ حال شما را خیلی خیلی بهتر کند. نه،‌ در مورد روان‌گردان‌ها و مانند آن صحبت نمی‌کنیم. در مورد آلوده کردن خودتان با یک باکتری حرف می‌زنیم!
ام.واکایی در آغاز قرار بود درمانی تازه برای سرطان باشد؛ ایده این بود که با تزریق باکتری،‌ سیستم ایمنی بدن تحریک شود تا تومور را از بین ببرد. اما متاسفانه این روش در اولین مرحله آزمایشی خود بر روی بیماران مبتلا به سرطان ریه، ‌تاثیر مثبت چندانی بر روند بهبود بیماری سرطان نشان نداد، ‌اما در عوض تاثیری غیرمنتظره داشت: کسانی که باکتری به بدنشان تزریق شده بود به نحو چشم‌گیری خلقشان بالا رفت و کیفیت زندگی‌شان به شدت بهبود یافت.
به گزارش نیوساینتیست، چارلز الکه،‌ مدیر موسسه درمان‌های ایمنی لندن،‌ در مورد این مطالعه می گوید: «قرار بود که این یک مطالعه دو سر کور باشد. اما خب، ‌محققین اغلب به دلیل رویکردی که دارند، متوجه می‌شوند که چه کسی چه درمانی را دریافت کرده است. آن‌ها متوجه شدند که در این گروه، عده‌ای ناگهان بهتر شدند.» (مطالعه دو سر کور به مطالعه‌ای گفته می‌شود که افراد شرکت‌کننده و محققینی که ناظر بر مطالعه هستند، از هدف مطالعه خبر ندارند - م)
اما تزریق یک باکتری چه طور می‌تواند خلق یک نفر را بالا ببرد؟ در حقیقت ما هنوز نمی‌دانیم! مطالعاتی که بر روی حیوانات انجام شده پیشنهاد می‌کند که میکوباکتریوم واکایی، پاسخی را از جانب سیستم ایمنی بدن به دنبال دارد که باعث می‌شود سلول‌های عصبی قشر پیش‌پیشانی مغز،‌ مقادیر زیادی سروتونین آزاد کند و بدین ترتیب، خلق و بهزیستی بالا می‌رود.
شاید این نتیجه خیلی عجیب باشد،‌چون چنین تحریکی از طرف سیستم ایمنی باید افسردگی به بار بیاورد (یعنی درست برخلاف آن‌چه اتفاق افتاد). اما این داستان مفصل‌تر از این حرف‌ها است. به گفته گراهام روک از دانشکده پزشکی کالج لندن،‌ به نظر می‌رسد که این باکتری و سیستم ایمنی بدن ما دوستان قدیمی هستند و این باکتری که به اختصار ام. واکایی نامیده می‌شود،‌ به نحوی جالب روی سیستم ایمنی بدن تاثیر می‌گذارد. وی می‌گوید: «ما فکر می‌کنیم ام.واکایی سلول‌های تنظیم‌کننده‌ را کاهش می‌دهد و از این طریق، می‌تواند پاسخ‌های ناخواسته را تعدیل کند یا حتی از بین ببرد.»
نحوه تاثیر ام.واکایی هر چه باشد، ‌سند دیگری به یافته‌های اخیر می‌افزاید که نشان می‌دهند باکتری‌ها نه تنها روی بدن، بلکه روی مغز ما هم تاثیر دارند. خود باکتری‌ها و تولیدات آن‌ها می‌توانند روی مغز و مسیرهایی که به مغز منتهی می‌شوند تاثیر بگذارند. البته هنوز مقاله‌های خیلی کمی در زمینه استفاده از باکتری‌ها برای تغییر رفتار وجود دارند.
در حقیقت یک نتیجه ضمنی و البته مهم این مطالعه، این است که غربی‌ها امروزه خیلی بیشتر به افسردگی دچار می‌شوند و خلق پایین‌تری را تجربه می‌کنند، چون با سبک جدید زندگی خود،‌ کم‌تر با موجوداتی مثل ام.واکایی روبرو میشوند. این فرضیه بهداشتی در اصل برای شیوع بیماری‌های آسم و آلرژی عنوان شده بود اما حالا دارد وارد حوزه بیماری‌های روانپزشکی و روان‌شناختی هم می‌شود.
بنابراین، آیا می‌توان از باکتری‌هایی چون ام.واکایی برای ایجاد احساس شادمانی یا رفع افسردگی در انسان‌ها استفاده کرد؟ خب، به نظر نمی‌رسد که استفاده از بیماران افسرده در این مطالعه، انتخاب خوبی برای گام بعدی مطالعه باشد. محققین قصد دارند مرحله بعدی مطالعه خود را با بیماران مبتلا به سرطان پروستات ادامه بدهند. اگر نتیجه باز همین باشد و ام.واکایی واقعا خلق و بهزیستی افراد را در این گروه افزایش بدهد،‌ ممکن است در قدم‌های بعدی، به ام.واکایی به عنوان درمان بالقوه اختلال افسردگی نگاه شود. البته اگر مکانیسم تاثیر این باکتری به درستی روشن شود،‌ می‌توان به ساخت داروهای جدید با استفاده از آن هم امیدوار بود.