دانشمنداني که مي‌خواهند منشا ذهن انسان را درک کنند، شايد بهتر باشد حداقل براي بخشي از پاسخ خود به زنبور عسل و نه به ميمون‌ها نگاه کنند، اين نتيجه گيري يک باستان شناس دانشگاه کلرادو در بولدر است.
به گزارش سرويس علمي ايسنا، جان هوفکر، پژوهشيار دانشگاه کلرادو در بولدر، گفت: سنگواره‌ها و مستندات فراواني درباره تکامل ذهن انسان وجود دارد، از جمله درباره توان ويژه او براي خلق بالقوه بي نهايت گونه‌هاي انديشه که در شکل جمله‌ها، هنر و فناوري پديدار مي‌شود.
وي توان در حال تحول ذهن را به تشکيل آنچه که آن را «ابرمغز» يا «مغز دسته جمعي» مي‌خواند، نسبت مي‌دهد و مي‌گويد اين واقعه در آفريقا و نه ديرتر از 75 هزار سال پيش رخ داد.
هوفکر که يک باستان شناس سرشناس بين‌المللي است و در مکان‌هاي باستاني در اروپا و قطب شمال پژوهش کرده است، خاطرنشان مي‌كند که شکل گيري ابرمغز پيامدي ناشي از قابليت نادر انسان‌ها در به مشارکت گذاشتن افکار پيچيده ميان مغزهاي منفرد بود. در ميان ديگر مخلوقات روي زمين، زنبور عسل ممکن است بهترين نمونه از موجودات زنده‌اي باشد که توانسته در تبادل اطلاعات پيچيده از مغزي به مغز ديگر، از جمله تبادل نقشه مکان‌هاي غذايي و اطلاعات مربوط به مکان‌هاي بالقوه براي لانه سازي، با استفاده از «رقص فرفره‌اي» پيچيده خود مهارت به دست آورد.
به گفته هوفکر، از پژوهشگران موسسه پژوهش‌هاي قطب شمال و آلپ، روشن است که انسان‌ها ابزارهاي ارتباطي وسيعتري را براي ابراز انديشه‌هاي خود متحول کردند که مهمترين آنها زبان است.
وي افزود: مغز انسان‌هاي منفرد در گروه‌هاي اجتماعي به عنوان جزيي ترکيبي از يک نوع شبکه عصب زيستي شده و ذهن را متولد مي‌کند.