چنين به نظر مي‌رسد كه ستاره‌هاي دريايي در ميان سياهه عظيم مخلوقات چندسلولي، نهايت تفاوت را با ساير موجودات داشته باشند، اما محققان اخيرا اين باور همگاني كه ستاره‌هاي دريايي فاقد هر گونه سامانه عصبي مرکزي هستند را به چالش کشيدند.

به گزارش سرويس علمي ايسنا، ريچارد اي. سترلي، زيست شناس دريايي دانشگاه کاروليناي شمالي در ويلمينگتن كه اين مساله را اخيرا در مجله علمي زيست شناسي تجربي مطرح كرده است، مي‌گويد: ممکن است پراکندگي نورون‌هاي سامانه عصبي مرکزي ستاره‌هاي دريايي در مقايسه با حيواناتي با مغز و نخاع مشخص، تا حدي بيشتر باشد، اما به سختي مي‌توان گفت که اين ياخته‌هاي عصبي دچار هرج و مرج هستند.
وي مي‌افزايد: پژوهش‌هاي تفصيلي از ساختار و کنش عصبي ستاره ماهي‌ها مستندهايي از «تمرکز عصبي» را فاش مي‌سازد. نقاطي که سلول‌هاي عصبي به هم مي‌آميزند و ساختارهاي مشخصي را تشکيل مي‌دهند، به عنوان مراکز درهم تنيده عمل مي‌كنند؛ به اين ترتيب که اطلاعات حسي را دريافت، و آن‌ها را به پاسخ‌هاي مناسب تبديل مي‌کنند.
به گفته سترلي ستاره ماهي‌ها بسيار بيشتر از آنچه مردم تصور مي‌کنند داراي قابليت هستند، در حالي كه کتاب‌هاي دانشگاهي ادعا مي‌کنند آن‌ها هيچ سامانه عصبي مرکزي ندارند، اما اين ادعا کاملا اشتباه است.
دکتر ديويد جي آلبرت از کارشناسان ستاره دريايي در خليج روسکو از آزمايشگاه زيست‌شناسي دريايي ونکوور کانادا در بريتيش کلمبيا حتي جلوتر مي‌رود و اصرار دارد که ستاره ماهي‌ها داراي مغز هستند. او سال‌ها را به مطالعه جمعيت ستاره ماهي‌هاي ماه ساکن خليج کوچک روسکو پرداخت، و مطالعه را با اين پرسش ساده آغاز كرد که چگونه اين خليج مي‌تواند داراي يک جمعيت ساکن باشد؟ جريان جزر و مد هر روز وارد خليج کوچک شده و از آن خارج مي‌شود. ستاره ماهي‌ها قرار بود مانند پلانکتون‌ها باشند، يعني تحت فرمان جزر و مد. بنا بر اين، چرا آنها خيلي راحت، بدون حتي يک خداحافظي، توسط جريان جزر و مد به درياي آزاد برده نمي‌شوند؟
آلبرت دريافت که ستاره ماهي‌ها به هيچ وجه شناورهاي کنش‌پذير و بي‌اختيار نيستند.