در حالی كه زن جوان برای معالجات تخصصی به بیمارستانی در تهران منتقل شده بود كارآگاهان كه در تلاش برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت بودند، در تحقیقات تخصصی دریافتند همسر قربانی اسیدپاشی، از یك سال قبل با دختر 27 ساله‌ای ارتباط پنهانی دارد. با كشف این سرنخ، فرضیه اسیدپاشی به دست «مونا» قوت گرفت. كارآگاهان شناسایی و دستگیری وی را در دستور كار داشتند كه از انتقال دختر جوانی به یكی از بیمارستان‌ها باخبر شدند كه دستش با اسید سوخته بود.

بنابراین كارآگاهان بلافاصله راهی بیمارستان شده و با «مونا» روبه‌رو شدند. وی پس از انتقال به اداره آگاهی منكر اسیدپاشی شد، اما پس از روبه‌رو شدن با مدارك و مستندات پلیسی، جزئیات ارتباط پنهانی با مرد هوسران و اسیدپاشی انتقامجویانه روی همسر و دختر وی را فاش كرد.

متهم به كارآگاهان گفت: «ناصر» راننده مینی‌بوس محل كارم است. حدود یك سال قبل نیز با هم آشنا شدیم. پس از مدتی در حالی كه فریب حرف‌ها و چرب‌زبانی‌هایش را خورده و ارتباط‌مان بیشتر شده بود از «ناصر» قول ازدواج گرفتم اما بعد از گذشت یك سال وقتی از او خواستم به قولش برای ازدواج عمل كند، ادعا كرد همسرش راضی به طلاق نمی‌شود و به همین خاطر نمی‌تواند با من ازدواج كند!

وقتی خودم را با این شكست روبه‌رو دیدم تصمیم به انتقام از او و همسرش گرفتم. روز حادثه نیز با تهیه یك ظرف اسید راهی خانه «ناصر» شدم، چرا كه می‌دانستم آن موقع روز در خانه نیست. وقتی همسرش در را باز كرد، بدون هیچ حرفی ظرف اسید را به طرفش پاشیدم كه مقداری از آن هم روی دست خودم ریخت.

پس از تكمیل تحقیقات مقدماتی نخستین جلسه رسیدگی به اتهام اسیدپاشی هفته گذشته به ریاست قاضی شریفی و مستشارانش - قاضی وثیقی، ‌پورمهدی و رمضانی - در دادگاه كیفری استان همدان برگزار شد.

قصاصش كنید تابداند چه می‌كشم
طاهره - قربانی این جنایت هولناك - كه با صورت باندپیچی و دستان پنهان زیردستكش در جلسه دادگاه حاضر شده بود با شکایت از مونا گفت: من متهم را نمی‌شناختم و تا روز حادثه هم او را ندیده بودم. به هیچكس هم بدی نكرده بودم به همین دلیل خیلی راحت اجازه دادم وارد خانه‌ام شود و این بلا را سر من و دخترم بیاورد.

وی درباره روز حادثه به قضات دادگاه گفت: بعد از رفتن شوهرم به محل كارش همراه دخترم پانیذ خوابیده بودم كه با شنیدن صدای زنگ در از خواب پریده و در را باز كردم. دختر جوانی به من ‌گفت: برایم غذای نذری آورده است. او دستكش پوشیده بود و سطل آبی رنگی در دست داشت. وقتی برای آوردن ظرف رفتم پشت سرم وارد خانه شد و از من خواست ظرف بزرگتری بیاورم، رفتم ظرف بزرگتر بیاورم كه دختر جوان ناگهان وسیله‌ای شبیه آچار از كیفش خارج كرد و با آن چند ضربه به سرم زد كه از حال رفتم و روی زمین افتادم. برای چند لحظه او را ندیدم. فكر كردم رفته است. اما وقتی از جا بلند شدم و به طرف در ورودی رفتم دیدم همانجا منتظر من است. سپس مایع داخل سطل را به سمت چپ صورت و بدنم پاشید پس از چند لحظه باقیمانده آن را هم به سمت راست بدنم پاشید.

من از رابطه او با شوهرم خبر نداشتم البته از مدت‌ها قبل به رفتار شوهرم شك كرده بودم و حدس می‌زدم كه گرفتار مشكلات سختی شده اما او مدعی بود علت تغییر رفتارش، مشكلات كاری است.

قربانی اسیدپاشی در ادامه خطاب به دادگاه گفت: از آن روز تاكنون حتی لحظه‌ای از كابوس سایه شوم و وحشتناك ماجرا رها نشده‌ام. وقتی اثرات داروهای مسكن و ضد درد از بین می‌رود روح و جانم از درد و سوزش آتش می‌گیرد گویی حادثه دوباره و چند باره برایم اتفاق می‌افتد. می‌خواهم متهم قصاص شود به همان شیوه‌ای كه روی من اسید پاشید باید رویش اسید پاشیده شود. می‌خواهم او هم كمی از عذاب مرا تحمل كند.

جعفر- ز همسر طاهره و پدر پانیذ كه در مرحله اول و قبل از صدور قرار منع تعقیب یكی از متهمان این جنایت بود با اعلام شكایت از متهمه و تقاضای قصاص گفت: اگر من گناهی كرده بودم باید اسید روی من ریخته می‌شد نه روی همسرم و فرزند بیگناهم.

اتهامم را قبول دارم مجازاتم كنید
مونا متهم این جنایت هولناك نیز با قبول كیفرخواست و اتهام اسید پاشی در محضر دادگاه گفت: به شاكی حق می‌دهم بخواهد مرا اعدام كند و تمام بدنم را با اسید بسوزاند. چون او هیچ بدی به من نكرده بود فقط از دادگاه می‌خواهم هر طوری كه می‌خواهد مرا قصاص كند ولی بعد از اینكه مجازات شدم حلالم كند.

وكیل متهم نیز با اشاره به وجود مواردی در پرونده مبنی بر نقش جعفر (همسر قربانی) در جنایت از دادگاه خواست به رغم صدور قرار منع تعقیب وی در رابطه با جرم اسید پاشی، او را نیز محاكمه و متهم را با توجه به سابقه مصرف ماده روانگردان شیشه از لحاظ سلامت عقلی در زمان وقوع حادثه تحت معاینات پزشكی قانونی قرار دهند. در پایان جلسه، با دستور رئیس دادگاه ادامه رسیدگی به پرونده و صدور حكم به جلسه آینده موكول شد.