انسان ها عادت داشتند تا زماني كه پيامبران برايشان معجزه نياورده اند، حرف اين فرستادگان خدا را رد كنند. بعضي ها حرف آن ها را قبول مي كردند و بعضي هم بر سرسختي خود مي افزودند. اكنون بعد از وفات پيامبران، باز هم مردم نياز دارند بدانند آيا خدا وجود دارد؟، داروينيسم و نظريه تكامل به كفر ورزي انسان ها و سكولاريزم كمك كرد به طوري كه اين نظريه انسان ها را تا تاريكي هاي عصر حجر برد. به خاطر تحريف دين مسيحيت و دين يهوديت، پيروان اين اديان در اثر اين نظريه دچار تزلزل و دودلي شدند.


اسلام، آخرين دين آسماني اكنون در مقابل اين نظريات كفر آميز ايستاده است. بيشتر يافته هاي علمي كه دانشمندان به آن مي بالند در قرآن ذكر شده است ( قابل توجه كه ما مسلمانان اعتقاد داريم تمامي علوم در قرآن است و منظور نويسنده در اين جا آن است كه علوم كشف شده را ما با قرآن توانسته ايم تطبيق دهيم. مترجم) كه ۱۴۰۰سال پيش نازل شده است. خداوند در قرآن فرموده اند: يكي از معجزات علمي كه در قرآن آمده است، در مورد سياه چاله ها مي باشد.

خداوند با اشاره به مشخصات خاصي، در آيه زير به سياه چاله ها اشاره مي كنند. اين مشخصات عبارتند از:


۱) آن ها ستارگاني در حال حركت هستند.

۲) آن ها پنهان هستند.

۳) آن ها ستارگاني جارو كننده هستند.



اجازه بدهيد قبل از اينكه ببينيم اخترفيزيك دان ها در مورد سياه چاله ها چه مي گويند، به آيه زير از قرآن كريم اشاره كنيم. خداوند در قرآن فرموده اند:

{ فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ*الْجَوَارِ الْكُنَّس* وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ * وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ * إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ}[التكوير:۱۵-۱۹]

به راستي سوگند به اختران بازآينده نمي خورم. ۱۶. آن روندگان نهان شونده. ۱۷. و به شب چون تاريك شود. ۱۸. و به سپيده چون بدمد. ۱۹. كه اين سخن فرستاده اي است بزرگوار(جبرئيل). به خوبي امروزه مشخص شده است كه ستارگان در طول عمر خود دچار تحول مي شوند تا آنكه بميرند.


يكي از انواع مرگ ستارگان، تبديل شدن به سياه چاله است. خداوند در قرآن مي فرمايند: {وَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لا إِلَهَ إِلا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}[القصص:۸۸] با خداوند، معبود ديگري را نخوانيد. خدايي نيست جز او، هرچيزي نابود مي شود مگر ذات او. فرمان مخصوص اوست، به سوي او بازگردانده مي شويد. در طول دوره زندگي ستارگان، آن ها موجوديت خود را تغيير مي دهند. اين تغيير ميليون ها سال طول مي كشد. يكي از آن ها تبديل شدن به سياه چاله است كه چهره اي ترسناك دارد.


● انواع سياه چاله ها كدامند؟ دانشمندان سه نوع سياه چاله را كشف كرده اند:كوچك، متوسط و بزرگ.


۱) نوع كوچك يا كم جرم يا نوع اختري يا كهكشاني اين نوع از سياه چاله ها از ستارگاني تشكيل مي شوندكه جرمشان ۱۰۰برابر جرم خورشيد ما است. وقتي كه انرژي چنين ستاره اي تمام مي شود، پوسته خارجي خود را پرتاب مي كند و هسته خود را كه هنوز ۱۵برابر خوررشيد ما است را نگه مي دارد. دانشمندان عقيده دارند كه كهكشان راه شيري ما داراي ده ها هزار از اين سياه چاله ها است بنابراين به آن سياه چاله كهكشاني مي گويند.


۲) سياه چاله هاي متوسط.


۳) سياه چاله هاي بسيار سنگين. در مركز كهكشان ها قرار دارند. بعضي از دانشمندان عقيده دارند كه بيشتر كهكشان ها كه كهكشان ما هم جزوي از آن است، داراي سياه چاله اي در مركز خود است. در ستارگان سنگين دو فرايند مهم پيوسته رخ مي دهد. يكي جوش هسته اي است( كه هيدروژن را از مركز ستاره به بيرون مي فرستد و ديگري جاذبه (كه تمامي هيدروژن را به طرفي كه آمده بود مي كشد).

اين دو روند يكديگر را خنثي مي كنند تا اينكه هيدروژن ستاره سوخته شود و در اين موقع جاذبه غلبه مي كند. وقتي كه جاذبه غلبه كرد، ستاره ناپايدار مي شود و منفجر مي گردد. وقتي كه شروع به منفجر شدن كرد، ديگر متوقف نمي شود و ستاره ( و در نهايت اتم هايش) به داخل خود فرو مي ريزند و منجر به تشكيل سياه چاله مي شود.( Hewitt ۱۸۶). اين تصوير كه به كمك اشعه ايكس گرفته شده است نشان دهنده سياهچاله اي است كه در حال بلعيدن ستاره اي مي باشد.


سياهچاله بسيار سنگين سياهچاله اي است كه جرم آن بين ۱۰۵تا ۱۰۱۰برابر جرم خورشيد است. امروزه اين عقيده وجود دارد كه اگر همه كهكشان ها سياهچاله اي از اين نوع نداشته باشند، تعداد زيادي از آن ها كه كهكشان راه شيري نيز جزئي از آن است، در مركز خود چنين سياه چاله اي را دارند. اين سياه چاله ها داراي خصوصيات عجيبي هستند كه آن ها را از همنوعان خود متمايز مي كند. ● چرا سياهچاله ها سياه مي باشند؟ يك موشك براي آنكه سطح زمين را ترك كند بايد سريعتر از ۲۵۰۰۰ مايل در ساعت ( ۷مايل در ثانيه) حركت كند. به اين سرعت، سرعت فرار از زمين مي گويند. اگر راكت سرعتي كم تر از اين مقدار داشته باشد، توسط جاذبه به زمين بر مي گردد. سرعت فرار از يك سياه چاله بيش از ۱۸۶۰۰۰مايل در ساعت است پس اگر بخواهيم از آن فرار كنيم، بايد سرعتي بيش از اين مقدار داشته باشيم. سرعت نور ۱۸۶۰۰۰مايل در ساعت است بنابراين نمي تواند از سياهچاله ها فرار كند پس اين سياهچاله ها به رنگ سياه هستند.(به عبارت بهترديده نمي شوند. مترجم)


ستاره شناسان به كمك اشعه ايكس و تلسكوپ هاي راديويي توانسته اند سياه چاله قديمي را كه در اطراف كهكشان راه شيري است كشف كنند. اين سياه چاله كه داراي مسيري نامتقارن است در حال بلعيدن ستاره اي مي باشد. اعتقاد بر اين است كه اين سياه چاله باقي مانده يك ستاره بسيار بزرگ است كه ميلياردها سال پيش زندگي مي كرده و از خانه خود به بيرون پرتاب شده و سرگردان در حال حركت مي باشد.


بسياري از ستارگان منظومه شمسي ما در يك صفحه نازكي به نام صفحه كهكشاني هستند. اگرچه خوشه هاي گردي نيز وجود دارند كه هركدام داراي صدها هزار ستاره قديمي هستند و به دور مركز كهكشان در حركت مي باشند و در مسيري مي باشند كه از صفحه كهكشاني به دور مي باشند.

بنابراين زماني كه يك ستاره تمام سوختش به مصرف رسيد در خود فرو مي ريزد و در نهايت به سياه چاله اي تبديل مي شود كه داراي چگالي بي نهايت و حجم بسيار ناچيز است و ميدان مغناطيسي بسيار قوي دارد. خداوند در قرآن به اين حقيقت مرگ ستارگان( كه به خاطر پايان سوختشان است اشاره مي كنند) در آن جا كه مي گويند: { وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ} آنگه كه ستارگان به سياهي مي گرايند.

● آيا تمامي ستارگان به سياه چاله تبديل مي شوند؟ تمامي ستارگان به سياه چاله تبديل نمي شوند. ستاره اي كه جرمش كم تر از ۱.۴بار بزرگتر از خورشيد باشد، به كوتوله سفيد تبديل مي شود. ستاره اي كه ۱.۴ تا ۳برابر خورشيد جرم داشته باشد تبديل به ستاره نوتروني مي شود. تنها ستارگاني كه جرمشان بيش از ۳برابر خورشيد باشد به سياهچاله تبديل مي شوند.

سياه چاله ها آن قدر جرمشان زياد است كه نور نمي تواند از آن ها عبور كند و چون چيزي سريع تر از نور نمي تواند حركت كند، هيچ چيز از سياهچاله نمي تواند بيرون بيايد. خداوند به اين موارد قسم ياد مي كنند تا تائيد كنند كه قرآن از طرف پروردگار نازل شده است.


به آيات ۱۵تا ۱۹سوره تكوير كه در بالا آمده است نگاهي دوباره بياندازيد. اين نوع تاكيد كه در اين آيات به كار رفته است و خداوند با قسم از آن ها ياد كرده، به خاطر اهميت سياهچاله ها است كه در واقع ستارگان مرده در حال حركتي مي باشند و نوري از خود توليد نمي كنند و هرچه سرراهشان باشد مي بلعند. قرآن مجيد از آن ها به "پاك كنندگان" ياد مي كند كه در تطابق كامل با عملكرد آن ها از لحاظ علمي است. دانشمندي غير مسلمان كه نام سياهچاله را براي اين پديده گذاشته است، بسيار مناسب اين نام را انتخاب كرده است.

اگرچه او هرگز قرآن نخوانده است ولي همان نامي را بر آن ها نهاده كه قرآن با آن نام آن ها را خوانده است. اين نشان دهنده آن است كه قرآن تا چه حدي به حقايق علمي كه امروزه كشف مي شود نزديك است.


اين دانشمند اين چنين تاين پديده را تعريف كرده " آنچنان نيروي جاذبه اي دارند كه مانند يك جاروبرقي نامرئي كيهاني هستند و آن چنان مواد اطراف خود را جذب مي كنند كه حتي نور نيز نمي تواند ازآن بيرون بيايد". كلمه قرآني خُنَّسِ در آيه ۱۵سوره تكوير را در عربي مي توان به جاروبرقي ترجمه كرد. زماني كه سياه چاله ها از لحاظ علمي تعريف شدند، دقت قرآن مجيد در تعريف آن ها تنها در سه كلمه بيشتر مشخص مي شود. قرآن سياه چاله ها را با خصوصيات زير تعريف مي كند:
۱) آن ها در حال حركت مي باشند. (همان گونه كه علم مي گويد.)
۲) آن ها وقتي شناسايي شدند، داراي حجاب مي باشند. همان طور كه علم مي گويد نور نيز نمي تواند از آن ها عبور كند.
۳) آن ها همه چيز را مي بلعند.

منبع: بانك مقالات علمي