البرز:بحران
سوریه در شهر درعا با شعارنویسی چند دانش آموز نوجوان علیه نظام حاکم شروع شد و مانند هر پدیده سیاسی – امنیتی و اجتماعی تحت تاثیر فعل و انفعال بازیگران داخلی و خارجی، تحول یافته و روند آن تحت مجموعهای از رفتارها و مواضع شکل گرفت.
از جمله مواردی که از شهر درعا اوج گرفت، درگیری مسلحانه و کشتار مردم و نیروهای امنیتی بود. افراد زیادی در درگیری با شبه نظامیان مسلح کشته شدند، شبه نظامیانی که هویت آنها مشخص نبود و در این درگیریها نیروهای امنیتی زیادی را نیز کشتند.
مردم سوریه، معارضان این کشور و نیروهای نظامی بارها اعلام کردهاند که این افراد مزدورانی هستند که با کمک برخی کشورها از جمله عربستان سعودی، اردن، ترکیه و چند کشور دیگر حمایت مالی، لجستیکی، و تسلیحاتی می شوند.
بدنبال ردیابی این ماجرا، ارتش سوریه موفق شد عده زیادی از این مزدوران را دستگیر و بازداشت کند و پس از مدتی اعتراف کردند که چگونه ماموریت گرفته بودند تا در سوریه رعب و وحشت ایجاد کنند.
برای پی بردن به هویت این افراد و کشورهای حامی آنها و نحوه فعالیت های خرابکارانهاشان فرصتی پیدا کردیم تا در شهر درعا با چند تن از این افراد به گفتوگو بنشینیم. آنچه در پی می آید مصاحبه با ناصر جمیل از تروریست های دستگیر شده است.
چی شد که به فعالیت های خرابکاری روی آوردید؟
ناصر جمیل: عدهای به سراغ من آمدند و از من خواستند در مقابل پولی که از آنها میگیرم، دست به اقداماتی در زمینه ناامن نشان دادن کشور بزنم از جمله اقدامات مورد مطالبه آنها تجاوز به زنان بیگناه بود به یاد دارم یک روز در حومه شهر حمص یک خودرو "کیا" حامل یک زن و یک مرد در حال عبور بود، من و یکی از دوستانم و به وسط جاده رفته و آن خودرو رامتوقف کردیم، پس از این اقدام در ابتدا مرد با زور از ماشین پیاده کردیم و دست و پا و دهنش را بستیم. سپس به نوبت من و دوستم شروع به تجاوز به آن زن کردیم به مدت 2 هفته با جابجایی مکانهای خود و از شهرهای مختلف این اقدام را انجام میدادم.
آیا در این اقدامات شهروندی هم کشته شد؟
ناصر جمیل: روزی عدهای به سراغم آمدند و گفتند ما با پرداخت مبلغی از تو میخواهیم که اقدام به کشتن تعدادی از شهروندان سوریه کنی. من که مدتها بیکار بودم پذیرفتم و پس از دریافت پول، 2 قبضه اسلحه از آنها تحویل گرفتم و مامور شدم که درجریان تظاهرات مسالمتآمیز مردم حما، بر روی آنان آتش بگشایم.
آیا کسی را هم کشتید؟
ناصر جمیل: بله، یک روز جمعه که شهروندان حما تظاهرات کردند من با جای گرفتن در پشت بام یکی از ساختمانهای مسیر تظاهرات به طرف آنها شلیک کردم. البته من خیلی ترسیده بودم و سریع فرار کردم ولی به یاد دارم که حدو 7 الی 8 نفر از شهروندان پس از شلیک من به روی زمین افتادند.
چه احساسی دارید از اینکه شهروندان سوریه و هم نوعان خود را کشتید؟
ناصر جمیل: احساس خوبی ندارم اما آن شخص به من گفت که ما در راستای تقویت اسلام در کشور به دنبال سرنگونی کفار هستیم و با دادن نشانی یک شهروند وکافر توصیف کردن وی از من خواست که او را به قتل برسانم.
کدام کشورها از شما حمایت می کنند؟
ناصر جمیل: برخی گروههای وابسته به 14 مارس لبنان به ما پول می دادند که با ایجاد رعب و وحشت، اعمال خرابکارانه و ناامن کردن شهر بپردازیم، همچنین از ما خواسته شد که با آتش زدن برخی از مغازهها چنین وانمود کنیم که نیروهای امنیتی با انجام چنین اعمالی قصد تهدید مردم را دارند.
برای غارت اموال مردم فتوا صادر می کردند
گزارش فارس از جمله نکات جالب توجه این است که برخی افراد در پوشش علمای دین با صدور فتاوای دینی قصد داشتند چنین القا کنند که چنانچه از افراد متمول و سرمایهدار سرقتی صورت گیرد و یا به آنها حمله شود این مسئله در راستای تقویت انقلاب سوریه وحمایت از مظلومان یا دفاع از آنان در قبال ظالمان است. و اینگونه بود که به ما میگفتند غارت کنید، اموال مردم را بزدید و نا امنی ایجاد کنید.
از اردن و لبنان سلاح وارد می کردیم / کلاشینکف، مسلسل، هفت تیر ، نارنجک دستی از جمله سلاح هایی بود که به دست ما می رسید
از چه کشورهایی سلاح می گرفتید؟
ناصر جمیل: یکی از راههای دریافت اسلحه از طریق مرز اردن و یا مرز لبنان بود و عدهای در این 2 مرز به طرقی که من از جزئیات آن خبر ندارم، اقدام به وارد کردن اسلحه و اعطای آن به تبهکاران و تروریستها میکردند. کلاشینکف، مسلسل، هفت تیر، نارنجک دستی از جمله سلاح هایی بود که بدست ما می رسید.
آنها میگفتند مهم پیروزی در انقلاب سوریه است که در حقیقت انقلاب علیه ظالمان میباشد و دائماً ادعا میکردند که چه از لحاظ مالی و تسلیحاتی، هر نیازی داشته باشید ما تامین میکنیم و شما فقط باید به تحقق اهداف وآرمانهای انقلاب بیاندیشید.
پایگاه اصلی حمایت از تروریست ها انگلیس است
البته من چند بار شنیدم که گفته میشد پایگاه اصلی حامی این مسئله در انگلیس است هر چند هیچ گاه شخصی انگلیس را ندیدیم اما از رابطههای گروه، گاه و بیگاه کلمه انگلیس و دریافت اوامر از این کشور را میشنیدم.
یکی از وظایف ما حمله مسلحانه به مسیر عبور گشتیهای پلیس بود. ما وظیفه داشتیم در هنگام ترور آنها، با استفاده از سلاحهایی که در اختیار داشتیم به آنها تیراندازی کنیم و در مقابل هر قتلی پادایش بگیریم.