پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر ◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
      نسخه مدرن صندلی کلاسیک دارای بدنه ای پلاستیکی است که آن را شبیه مجسمه یک کبوتر می کند . صندلی بازو کبوتر که توسط Muddycap طراحی شده است تا برخی از پرها را در دنیای مبلمان به هم بزند. صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر شهری طراحی شده است چیزی بسیار غیر معمول است. این یک مجسمه کاربردی روی پایه های فولادی است که از پلاستیک کبوتری شکل ساخته شده است. بازوهای صندلی در واقع بال های کبوتری هستند که شما را به نشستن و آرامش در آغوش گرم دعوت می کنند. نگران نباشید، هیچ کبوتر واقعی برای فاکتور راحتی مشورت نشد. صندلی کبوتر کمی نگرش پرندگان را برای هرکسی که به دنبال اضافه کردن رنگ حیات وحش شهری به خانه خود است، بدون بذر پرندگان، به ارمغان می آورد.
  • کارتن تخم مرغ خلاقانه ◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
      کارتن تخم مرغ خلاقانه دارای طراحی بازیگوشی است که طراوت و ارتباط با فرآیند طبیعی را برجسته می کند. بسته بندی "Just Laid Eggs" که توسط Springetts طراحی شده است، بر تخم هایی که به صورت محلی گذاشته می شوند تاکید دارد و تمایل مصرف کنندگان را برای محصولات مزرعه تا سفره جلب می کند. مکانیسم بستن به عنوان یک نشانه بصری برای تخمگذاری در حال تخمگذاری دو برابر می شود. تصویر چاپ شده از مرغ در حالت های مختلف، طنز و جذابیت را به یک بسته بندی تخم مرغ معمولی تزریق می کند تا آن را سرگرم کننده و به یاد ماندنی کند.
  • بطری چشم نواز ◄ بطری چشم نواز
      بطری چشم نواز شراب که شبیه یک پاندا خندان طراحی شده است، منشا شراب برنج و شایستگی غیرقابل انکار پانداها را ترکیب می کند. بسته بندی شراب برنج چینی لیدائو توسط ShenZhen BOB یک بطری شراب را به یک نماد عاطفی و فرهنگی تبدیل می کند. این بسته بندی با ترکیب پاندا، نماد محبوب و شناخته شده چین در سطح جهانی، محصول را به طور خلاقانه ای با میراث خود پیوند می دهد. بطری سرامیکی شراب پاندا دارای کلاه سنتی کشاورز و طناب کنفی است.
  • پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه ◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
      پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه و چنگک برگ طراحی شده اند ، لایه تازه ای از طنز و خلاقیت را اضافه می کنند. Cat Paw Backscracher یک پنجه بافت دار و گرد در انتهای یک دسته چوبی براق است. پنجه، در رنگ قرمز پر جنب و جوش یا مشکی کلاسیک موجود است، با طرح‌های خز واقعی و پدهای نرم که شبیه حرکت بازیگوش ورز دادن یک گربه واقعی است. پشت خراش چنگک برگ: تفسیر مجدد چنگک باغچه، این طرح برگ ها را با پشت خارش دار تعویض می کند. سر چنگک جمع و جور و زاویه‌دار است و در روکش‌های فلزی مانند سبز تیره یا خاکستری متال موجود است.
  • مبلی برای شما و سگ شما ◄ مبلی برای شما و سگ شما
      مبل نوآورانه دارای پلت فرم متحرکی است که به سگ شما کمک می کند تا به راحتی به کاناپه دسترسی پیدا کند و در عین حال راحتی را افزایش دهد و از فشار بر مفاصلش جلوگیری کند. «مبل CoZY» طراحی شده توسط هیون جین اوه، یک تکه مبلمان دوستدار سگ است که نحوه به اشتراک گذاشتن فضای زندگی خود با حیوانات خانگی خود را دوباره تعریف می کند. این طراحی مبل مخصوصاً برای سگ هایی که مستعد ابتلا به بیماری هایی مانند کشکک کشکک هستند که 80 درصد سگ های کوچک را تحت تأثیر قرار می دهد مفید است .
  • بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس ◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
      بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس خوک دارای پوشش بامزه ای با صورت خوک است که هم جذاب و هم چشم نواز است. در دریایی از سوسیس های گرد، کوبر جرأت می کند با شکل مکعبی متفاوت باشد . بسته بندی خوک طراحی شده توسط Bunker Media برای برش ساندویچ عالی . این دستگاه که در پلاستیک صورتی براق پیچیده شده است، دارای یک تصویر پوزه خوک جذاب با دو چشم نقطه ای ریز است که به آن بیانی شگفت انگیز می دهد. روی بسته بندی سوسیس خوک Kuber با برش کلاه سرآشپز کارتونی پوشانده شده است.
  • بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ ◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
      بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ مرغ لاستیکی آن را در قفسه های فروشگاه حیوانات خانگی متمایز می کند. بسته بندی Doggie Dazzle توسط Mathilde Solanet طوری طراحی شده است که شبیه سگی است که مرغ لاستیکی را در دهان خود می گیرد . قسمت بالای بسته بندی نمای نزدیک از صورت یک سگ را نشان می دهد که پوزه آن کاملاً روی بدن مرغ قرار گرفته است. اسباب بازی مرغ لاستیکی به صورت افقی گسترش می یابد تا به نظر برسد که سگ با افتخار جایزه خود را حمل می کند.
  • نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته ◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
      نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته شده است، بدن تکه تکه شده و پاهای باریک حشره را به گونه ای بازیگوش و پیچیده تفسیر می کند. نیمکت موراوی که توسط مهدی دخلی طراحی شده است ، نشستن را از دریچه بیومیمیک دوباره تجسم می کند و از فرم زیبای مورچه الهام می گیرد. این نیمکت که از آلومینیوم سبک وزن ساخته شده است، به اندازه کافی محکم است تا بدن شما را پشتیبانی کند و به لطف تودوزی مخملی، به اندازه کافی نرم است تا آن را راحت نگه دارد. پاهای دراز و حشره مانند هم بیانیه بصری و هم گواهی بر تعادل و ظرافت است.
  • بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
      بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ، چوب‌های پوست خام را به‌عنوان دندان‌های سگ از پنجره دهان بریده‌شده نشان می‌دهد . بسته بندی Whitebites طراحی شده توسط Cecilia Uhr دارای تصویر سیاه و سفید از صورت یک سگ است که فورا توجه شما را جلب می کند. ناحیه دهان به طرز ماهرانه‌ای بریده شده است، چوب‌های چرم خام که شبیه دندان‌های سگ هستند نمایان می‌شود و پوزخندی برزخی ایجاد می‌کند که نمی‌توان به آن لبخند زد .
  • چراغ سگ ◄ چراغ سگ
      لامپ ناز برای صاحبان داچشوند شبیه سگی با پاهای کوتاه و دراز است . چراغ سگ شیری طراحی شده توسط استودیو Wants and Needs از کره جنوبی .
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29387    |     صفحه 1 از 2939
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

گفت وگو با «آتنه فقیه‌نصیری» بازیگر سریال حیرانی

 با حضور در سریال «خاله سارا» در ذهن مخاطب باقی ماند و هنوز هم خیلی‌ها او را به عنوان خاله سارا می‌شناسند قبل از آن آتنه فقیه‌نصیری از سال 70 با حضور در فیلم «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» فعالیت خود را به عنوان بازیگر آغاز كرد.

 
گفت وگو با «آتنه فقیه‌نصیری» بازیگر سریال حیرانی
 
لیلی «خانه سبز» نیز كنار خاله سارا قرار گرفت تا وی به بازیگری محبوب با چهره‌ای معصوم بدل شود. این تصویر با حضور جسورانه وی در نقش انسیه در سریال «جراحت» شكسته شد، اما محبوبیت او به جای خود باقی ماند. در سال‌های اخیر شاهد حضور پررنگ آتنه فقیه‌نصیری در مجموعه‌های تلویزیونی ای هستیم. 
مانند «شیدایی» و اینك در سریال «حیرانی» هستیم. او در حیرانی ایفاگر سه نقش متفاوت است كه یكی از آنها گریم بسیار سنگینی هم دارد. 
با وی به بهانه حضورش در مجموعه تلویزیونی حیرانی گفت‌وگویی انجام دادیم كه می‌خوانید.
 
به نظر من آتنه فقیه‌نصیری بعد از حضور درخشان در مجموعه خاله سارا و خانه سبز برای مدتی از تلویزیون فاصله گرفت و كمتر شاهد بازی او در سریال‌هایی تلویزیونی بودیم. اما در سال‌های اخیر دوباره این حضور بیشتر و پررنگ‌تر شده و شاید بتوانیم از بازگشت قدرتمند شما به تلویزیون سخن بگوییم. با این تحلیل موافق هستید؟
واقعیتش این است كه اكثر مخاطبان مرا با اولین مجموعه تلویزیونی‌ام یعنی خاله سارا به یاد دارند و هنوز هم مردم در جامعه مرا به خاله سارا می‌شناسند یا خطاب می‌كنند. این در حالی است كه خاله سارا به 2 سال بعد از ورود من به حرفه بازیگری برمی‌گردد. در واقع من كارم را با سینما و بازی در فیلم جیب‌برها به بهشت نمی‌روند شروع كردم. بعد از این فیلم بلافاصله در فیلم «دو نفر و نصفی» حضور پیدا كردم. «بندر مه‌آلود» و «بلوف» فیلم‌های بعدی من بود و پس از این تجربه چهارگانه، اولین حضور تلویزیونی‌ام با سریال خاله سارا اتفاق افتاد. چون این سریال خیلی مورد توجه قرار گرفت و دیده شد، همه فكر می‌كنند اولین كار من خاله ساراست. بعد از خاله سارا هم در تلویزیون و هم سینما فعال بودم. شاید آن دوره‌ای كه شما می‌گویید من غیبت داشتم به همین دوره برمی‌گردد كه حضور من درسینما بیشتر شده بود. من 21 فیلم در كارنامه‌ام دارم و احتمالا در دوره‌ای كه درسینما پركارتر بودم حضور تلویزیونی‌ام كمرنگ‌تر شد یا در سریال‌هایی كار كردم كه خیلی به یاد ماندنی نشد و درخاطره مردم باقی نماند. در بین مجموعه‌های تلویزیونی كه من كار كردم خاله سارا، خانه سبز، «داستان یك شهر» ساخته اصغر فرهادی و در سال‌های اخیر هم جراحت و شیدایی از جمله سریال‌هایی بود كه در ذهن مردم مانده و بالطبع نقش مرا هم در این مجموعه‌ها به یاد می‌آورند. واقعیت این است كه قدرتمند و برجسته بودن خود سریال و مجموعه عوامل آن به دیده شدن نقش بازیگر در آن مجموعه كمك زیادی می‌كند ، هرچند خلاقیت‌های فردی بازیگر را نباید نادیده گرفت.
 
خاله سارا و لیلی خانه سبز خیلی معصوم بودند و در خانه سبز یك وجوه كودكانه هم در شخصیتی كه بازی می‌كردید، وجود داشت و البته ویژگی‌های چهره شما هم موجب شد مخاطب تصویری معصومانه از شما در ذهن داشته باشد، اما ناگهان در جراحت با بازی در نقش انسیه این تصویر بشدت شكسته می‌شود و آن خاله سارای مثبت و معصوم در اینجا به زنی خودخواه و لجباز بدل می‌شود كه با تصویر ذهنی مخاطب از شما فرق می‌كند. انگار قصد داشتید یك ساختارشكنی در بازی‌هایتان را تجربه كنید...
اصلا به همین دلیل این نقش را پذیرفتم، چون خیلی با نقش‌های قبلی‌ام فرق می‌كرد. جالب است بدانید ابتدا از انتخاب خودم برای آن نقش تعجب كردم و این‌كه كارگردان چطور چنین ریسكی كرده است! چون معمولا تهیه‌كننده‌ها و كارگردان‌ها به سراغ بازیگرانی برای نقش‌ها می‌روند كه قبلا امتحان خودشان را پس داده‌اند. برای همین وقتی آقای عسگرپور این نقش را به من پشنهاد كردند سریع پذیرفتم چون كمتر چنین فرصت‌هایی ممكن است برای بازیگر پیش بیاید.
 
از این نگران نبودید كه بازی در این نقش تصویر ذهنی مخاطب از شما را مخدوش كرده و محبوبیت شما را به خاطر این نقش منفی نزد مخاطبان كم كند؟
اولا كه به نظرمن این شخصیت منفی نبود و دوم باید اینطوری باشد؛ یعنی بازیگر باید در هر نقش و تجربه تازه‌ای بتواند از نقش قبلی خود فاصله بگیرد و تجربه متفاوتی را مقابل مخاطبان به تصویر بكشد. من این نقش را بشدت دوست داشتم و با این‌كه آن را نقش منفی بدانید، مخالف هستم. او مادری بود كه اكثر مادران ایرانی به او شباهت دارند و ممكن است از سر دلسوزی و نگرانی برای فرزندشان اشتباه كنند یا در تصمیم‌گیری برای آینده آنها مداخله منفی داشته باشند و به نظر من چقدر خوب است كه مخاطب بویژه آنها كه مادر هستند با منفی دانستن این نقش، رفتارهای اشتباه خود را در آن ببینند و اصلاح كنند. 
متاسفانه در جامعه ما بسیاری از والدین به خود حق می‌دهند چون پدر و مادر هستند در همه تصمیم‌گیری‌ها و امورات فرزندشان دخالت كنند و بویژه در ارتباط با ازدواج و بچه‌دار شدن برای آنها تصمیم بگیرند. نقش من در جراحت، شمایلی بود از اكثر مادران ایرانی كه گاه دلسوزی‌های بی‌منطق آنها به ضرر فرزندانشان تمام می‌شود. اگر این اتفاق افتاده باشد من موفق شدم همان حسی را كه می‌خواستم به مخاطب منتقل كنم. رفتاری كه من در جراحت داشتم رفتاری است كه 90 درصد مادران ایرانی انجام می‌هند و اسمش را می‌گذارند عشق به فرزند. به نظرمن این شخصیت منفی نبوده، اما رفتار غلطی داشته است. بسیاری از والدین آرزوهای برآورده نشده خود را در فرزندانشان جستجو می‌كنند و همین مساله به تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای غلط منجر می‌شود كه این مادر هم نمونه‌ای از این آدم‌ها بود.
 
حالا برعكس دهه‌های 60 و 70 شده و حضور پررنگ شما در سریال‌های تلویزیونی موجب شده در سینما كمتر بازی كنید؟
در سینما حضور ندارم، چون نقش‌های مورد علاقه‌ام را پیدا نمی‌كنم یا نقش‌های خوب به من پیشنهاد نمی‌شود. بسیاری از نقش‌هایی كه در سال‌های اخیر پیشنهاد شد ارزش ریسك كردن نداشت و خود من را به عنوان بازیگر به قبول این نقش‌ها ترغیب نمی‌كرد. ضمن این‌كه در یك دهه اخیر سینمای ایران شاهد حضور تعداد زیادی بازیگر جوان بوده كه بسیاری از آنها هم با استعداد و توانا هستند و این شاید دلیلی باشد كه فرصت پیشنهاد نقش به بازیگران محدودتر شده است.
 
معیارهای شما برای انتخاب نقش چیست؟ این به وسواس یا سختگیری شما در انتخاب نقش برمی‌گردد یا نقش‌ها فاقد جذابیت لازم برای تاثیرگذار بودن هستند؟
به نظر من معیار ثابت و مدونی درباره انتخاب نقش وجود ندارد و این معیار متناسب با هر بازیگری فرق می‌كند. به نظر من نقش اگر بتواند انگیزه كار كردن را در بازیگر ایجاد كند مهم‌ترین معیار برای پذیرش است و خود من زمانی نقشی را می‌پذیرم كه این انگیزه و علاقه در درونم شكل بگیرد. الان سینمای ما تقسیم شده به 2 گروه عمده فیلم‌های تجاری و فیلم‌های هنری و روشنفكری. سینمای تجاری ما بیشتر به سمت سینمای كمدی گرایش پیدا كرده كه ساختار و مقتضیات خاص خود را می‌طلبد و بازیگران مخصوص دارد. خیلی از اینها مورد پسند من نیست و سلیقه مرا ارضا نمی‌كند. نه این‌كه بگویم سینمای تجاری بد است و نباید وجود داشته باشد. این سینما بخشی از این صنعت است و در همه جای دنیا هم وجود دارد. اما گاهی اوقات برخی از این فیلم‌ها را كه می‌بینم تعجب می‌كنم چطور برای چنین آثاری سرمایه هزینه شده و وقت و انرژی و نگاتیو مصرف شده است. یك سیستم ستاره سالاری هم شكل گرفته كه مناسبات سینمایی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد كه از نظر من بسیاری از آنها غلط است و مسیر حرفه‌ای بازیگری را مخدوش می‌كند و انگیزه بسیاری از بازیگران برای حضور در فیلم‌های سینمایی را از بین برده است. به هر حال مجموعه‌ای از این عوامل موجب شده من در سال‌های اخیر حضور كمتری در عرصه سینما داشته باشم. این را هم اضافه كنم كه صرف حضور در سینما یك امتیاز نیست و این‌كه مثلا بازی در سریال یا تله‌فیلم را كم ارزش‌تر از سینما بدانیم اشتباه است. به نظرم اصل و معیار باید خوب و حرفه‌ای بودن بازیگر باشد نه نوع رسانه‌ای كه در آن حضور دارد. من چند سالی در سینما حضور داشتم و كارنامه‌ام به گونه‌ای است كه نشان می‌دهد حضور در سینما چندان دغدغه بزرگی برایم نیست. برای من نقش، متن اثر و گروهی كه با آنها كار می‌كنم اولویت دارد نه سینما، تلویزیون، تله‌فیلم و...
 
پس حضور شما در حیرانی هم به همین اولویت‌هایی كه اشاره كردید برمی‌گردد؟
دقیقا. البته این سریال هم قصه خاص خودش را دارد. به قول معروف كه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشكل‌ها. من در این سریال سه نقش بازی می‌كنم بویژه وقتی وارد نقش پیری شدم به دلیل آن گریم سنگینی كه وجود داشت بارها پیش آمد، پشیمان شدم كه چرا این كار را قبول كردم. به هر حال یك ریسك بزرگی بود. گریم من چهار صبح شروع می‌شد و تا ساعت 9 ادامه می‌یافت. یعنی حدود پنج ساعت طول می‌كشید، در حالی كه من حداكثر دو ساعت مقابل دوربین بازی داشتم. بعد از دو ساعت، ماسكی كه روی صورتم می‌گذاشتند از صورتم جدا می‌شد و شكل آن تغییر می‌كرد و حتی حرف زدن برایم مشكل می‌شد. ضمن این‌كه خود گریم هم مصائب خاص خودش را از حیث تامین مواد و كمیاب بودنش و این مسائل دارد كه به دشواری كار می‌افزود.
 
پذیرفتن چنین گریمی بویژه از سوی بازیگران زن ما شاید یك ریسك محسوب شده و بسیاری از آنها نمی‌پذیرند با چهره تغییر یافته آن هم در تلویزیون با گستردگی مخاطب حضور پیدا كنند. به نظرم پذیرش این نقش از سوی شما یك جسارت بزرگ بود كه ممكن است یك بازیگر از خودش نشان دهد.
وقتی بازی در سریال حیرانی را پذیرفتم خیلی‌ها به من گفتند برای چه این نقش را قبول كردی یا چرا این شكلی شدی و از این جور حرف‌ها و انتقادات. ولی برای من خود نقش و موقعیت نمایشی آن مهم بود. ضمن این‌كه قرار نیست من تازه به مخاطبان معرفی شوم. مردم مرا می‌شناسند و لذا چندان نگران نبودم كه مثلا با چهره پیر و دگرگون شده جلوی دوربین بروم. اصلا من به دنبال تجربه‌های تازه در بازیگری هستم و از این نقش‌ها بشدت استقبال می‌كنم. من سر كار شیدایی بعد از تصادف كلی به كارگردان اصرار كردم یك اتفاق عجیب در صورتم بیفتد مثلا بینی‌ام شكسته باشد. خودم گریم متفاوت داشتن را پیشنهاد می‌كردم و این نباید برای بازیگران بویژه خانم‌ها نگران‌كننده باشد كه زیبایی چهره‌شان در برخی نقش‌ها مخدوش شود. مهم خوب بازی كردن است نه زیبا بودن.
 
این‌كه در نقش سودابه، در سریال حیرانی سه موقعیت را بازی كنید برای بازیگر فرصت خوبی جهت تجربه كردن است. ولی ممكن است مخاطب چندان با این مساله ارتباط برقرار نكند؟
خب این به موقعیت داستان و نوع مخاطب و البته تنوع سلیقه برمی گردد. شاید اگر من كارگردان بودم ترجیح می‌دادم در این مورد از سه بازیگر استفاده كنم.
 
به این دلیل این سوال را مطرح كردم كه تمایز قائل شدن و فاصله‌گذاری میان این نقش‌ها برای یك بازیگر واحد ممكن است دشوار باشد و مثلا به تداخل شخصیت منجر شود.
قبول دارم. برای همین گفتم كار دشواری بود. ولی از آن طرف به واسطه تجربه‌ای كه در این سال‌ها در عرصه بازیگری به دست آورده‌ام و البته هدایت كارگردان توانستم به فاصله‌گذاری و تفكیك شخصیت‌ها برسم و تداخل نقش‌ها مشكل‌ساز نشود. به هر حال بازیگر هم از یكسری تكنیك‌ها و ابزارها برخوردار است كه بتواند بین نقش‌های مختلف خود در یك اثر، تمایز قائل شود و من سعی كردم از این ابزارها استفاده كنم. حالا نمی‌دانم چقدر موفق شدم بین این شخصیت، تمایز هویتی برقرار كنم و از پس كار برآمده باشم. به هر حال حیرانی كار سختی بود، بویژه كه تصویربرداری از موقعیت‌های این شخصیت‌ها لابه‌لای هم انجام می‌شد و اینطوری نبود كه كار فیلمبرداری یك شخصیت تمام شود، بعد به سراغ شخصیت بعدی بروند. حفظ تداوم بازی شخصیت‌ها به تمركز زیادی نیاز داشت و دشواری كار هم در این بخش بود. در ضمن درایت و دقت‌های كارگردان‌های سریال هم به من كمك می‌كرد تا از پس كار برآیم.
 
تجربه همكاری با گروه بویژه كیوان علی‌محمدی و امید بنكدار چطور بود؟
تجربه خیلی خوبی بود. من قبلا هم با این دو كارگردان كار كرده بودم و این سومین تجربه همكاری من با امید بنكدار و كیوان علی‌محمدی بود. این سریال به واسطه نوع فرم و ساختار خاصی كه دارد، تعامل متفاوتی با بازیگران را طلب می‌كرد كه با كارهای قبلی فرق داشت.
 
یعنی این فرم و ساختار غیرمتعارف، جنس بازی متفاوتی را طلب می‌كرد؟ خصوصیات این بازی چه بود؟
نمی‌توان گفت جنس خاصی از بازیگری را طلب می‌كرد. ولی حیرانی سریالی بود كه بازیگر در خدمت ساختار و فرم آن است و باید باشد. یعنی شما نمی‌توانید خارج ازمیزانسن و فرم وقاب كلی كه سریال ترسیم كرده بازی كنید. در ضمن هم بازیگران و هم كارگردان‌ها سعی كردند این قاب را كنترل كنند تا بازی بازیگران از آن بیرون نزند. در واقع شكل كار به صورتی بود كه خیلی مبتنی بر خلاقیت‌های فردی بازیگر نبود و بیشتر تابع ساختار كلی قصه و روایت آن بود. دقیقا شبیه یك اركستر كه همه در نت مخصوص خودشان ساز می‌زدند و خیلی فرصت و امكان تك‌نوازی وجود نداشت. این ویژگی سریال بود نه نقطه ضعف آن. اگر غیر از این بود قطعا نمی‌شد فرم خاص سریال را شكل داد و این شیوه بازیگری هم سر و سامان نمی‌گرفت.
 
در ضمن این سریال با وجود تعدد شخصیت و تنوع بازیگر یك قصه شخصیت محور نداشته و داستان بر اساس موقعیت‌های درام پیش می‌رود.
دقیقا همین طور بود. این محدودیت‌ها متناسب با ساختار اثر بود و یك ضرورت دراماتیكی محسوب می‌شد. شاید بخشی از جذابیت بازیگری در این سریال به همین موضوع برمی‌گردد و بازیگر باید بتواند خودش را با مقتضیات درام و ضرورت‌های نمایشی و روایتی آن تطبیق دهد. حیرانی از جمله این كارها بود. خوشبختانه همكاری قبلی‌ام با كارگردان‌ها به من كمك ‌كرد با نوع سلیقه و شیوه كارآنها آشنا باشم. فرم و ساختار كار برایم ناآشنا و نامفهوم نبود.
 
برخی مخاطبان و منتقدان به فرم این سریال انتقاد كردند كه مانعی برای درك مخاطب از قصه و به طور كلی ارتباط برقرار كردن با اثر بود. خود شما به عنوان بازیگر سریال چه تحلیلی از این مساله دارید؟
به هرحال هر اثری با موافقان و مخالفانی همراه است و این به ذات هنر برمی‌گردد كه خیلی تابع ذوق و سلیقه افراد است. به هر حال هر كسی حق دارد بنا به ذائقه خود، اثری هنری را بپسندد یا از آن خوشش نیاید. نمی‌توان كسانی را كه با این مجموعه ارتباط برقرار نكردند، محكوم كرد. اما حیرانی برای من از این حیث مهم و ارزشمند است كه یك تجربه جدید در سریال‌سازی و جسارت بزرگ بود. یكی از موانع مهم تجربه كردن فضاها و روایت‌های تازه در مجموعه‌های تلویزیونی كه به یك عامل بازدارنده بدل شده، همین ترس ازمتفاوت بودن و تجربه روایت‌های جدید است كه به نظر من در حیرانی از این ترس و نگرانی عبور شد و جسارت تجربه كردن روایتی متفاوت در سریال‌سازی اتفاق افتاد و این نقطه قوت و اصلی سریال حیرانی است.
 
سودابه در یك جا نابیناست. این موقعیت خاص برای شما به عنوان بازیگر سخت نبود؟
نه، چون نابینایی سودابه صرفا به واسطه یك عینك دودی نمایش داده می‌شود و كار سختی نبود. خود عصا سفید و عینك سیاه داشتن به عنوان ابزارهای نمایش می‌توانست به باورپذیری نقش از سوی مخاطب كمك كند و شخصیت هم‌چندان چالش خاصی در درام نداشت كه به دشواری بازی برای بازیگر منجر شود. ضمن این‌كه نماهای حركتی برای سودابه نابینا زیاد نداشتم و حضور مستمری هم كه ندارد تا او را در موقعیت‌های مختلف و متنوع ببینیم. بازی در چند نما در قاب‌های بسته و حركت‌های كم چندان دشوار نبود كه از پس آن برنیایم یا خیلی چالش‌برانگیز باشد.
 
نزدیك نبودن نقش با شخصیت خودتان نمی‌تواند چالش‌برانگیز باشد؟
نه، چون من به دنبال این نیستم كه حتما نزدیكی بین شخصیت خودم و نقش وجود داشته باشد تا آن را بازی كنم. در این سریال خود كارگردان‌ها و تجربه همكاری قبلی، وجود آقای پورصمدی به عنوان تصویربرداری كه نماهای زیبا را ثبت می‌كند، گریم متفاوت، ساختار و فرم و مجموعه بازیگرانی كه در حیرانی حضور دارند دلایلی بود كه بازی در این سریال را بپذیرم.
 
   
منبع: jamejamonline.ir
محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

10 خبر اخر سایت

◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
◄ بطری چشم نواز
◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
◄ مبلی برای شما و سگ شما
◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
◄ چراغ سگ
◄ لامپ گربه ای
◄ فسیل دایناسور لگو تی رکس
◄ کلاه زیبای ساخته شده از نمد
◄ مدفوع وحشی اثر خورخه هررا
◄ میز خانه سگ
◄ تخت سکوی چوبی با خانه سگ
◄ کوزه خرس شکلی
◄ اسب ربات چهار پا
◄ چراغ شب مرغ
◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی قهوه گربه
◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
◄ کفش های میکی موس
◄ ماسک صورت Cthulhu
◄ کیف دستی میکی موس
◄ گودال آتش کوسه
◄ کاناپه راحت حیوانات خانگی
بعدی 1 قبلی

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle