پرشین پت > > گفتگوی با دکتر ایرج نوروزیان

گفتگوی با دکتر ایرج نوروزیان

تاریخ ایجاد 1389/01/08
مشاهده 4610
بازگشت

مشکل دامپزشکی امروزمان در بعد اجتماعی و نداشتن Leadership است که سابقاً به آن می‎گفتیم رجل! در مسایل سیاسی داشتن یک رهبر و یک رجل چقدر می‎تواند نقش تعیین کننده در مواقع بحرانی داشته باشد؟ حالا در دامپزشکی هم همینطور است. منظورم وجود فرد یا تشکلی است که مسئولانه و با اعتقادات زیربنایی همه ما که الهی است و خدا است که باید از کار و رهبری ما راضی باشد مشکلات را بتواند پیگیری کند...

حکیم مهر - مشروح گفتگوی عیدانه با دکتر ایرج نوروزیان استاد برجسته جراحی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران

- می‎دانستم در دامپزشکی می‌توانم محقق خوبی باشم

- در طول تحصیل فقط یک نمره (ب) گرفتم

- به خودم گفتم باید دامپزشک خوبی بشوم

- عاشق دکتر تاج‎بخش بوده و هستم

- نزدیک‎ترین دوست دوران دانشجویی من دکتر سید محمد مهدی کیایی بوده است

- دکتر علی دبیری هیچگاه رشته دامپزشکی را تنها نگذاشت

- دکتر هوشنگ خاوری یکی از سه معلم تأثیرگذار در زندگی من است

- مشکل امروز دامپزشکی در بعد اجتماعی و نداشتن رجل است

- برکت نان آن پیرمرد هنوز سر سفره‎ام هست

- شجاعت تغییر دادن فضا بسیار مهم است

حکیم مهر : جناب آقای دکتر نوروزیان ضمن تشکر از شما به دلیل وقتی که در اختیار نشریه حکیم مهر قرار دادید فرارسیدن سال نو را تبریک عرض نموده و سالی سرشار از موفقیت ، سلامتی و شادکامی برایتان آرزو می‌کنم. اگر در ابتدا سخنی با بینندگان محترم حکیم مهر دارید بفرمایید تا چند سؤال حضورتان مطرح کنم.

به نام خدا. من هم از تشکر می‌‎کنم از شما بخاطر وقتی که به من دادید تا صحبت و گپ دوستانه‌ای با هم داشته باشیم. من هم نوروز باستانی را خدمت شما ، همه خوانندگان نشریه شما ، عزیزان دامپزشک این مملکت و مردم این سرزمین تبریک می‌گویم. ان‌شاء الله که سالی پر از نعمات و برکات خداوندی برای همه ما باشد و این سال را با موفقیت به پایان ببریم.

حکیم مهر : خیلی متشکرم. متولد چه سالی هستید و اهل کجا ؟

19 بهمن 1325 ، در تهران به دنیا آمده‌ام اما ریشه اجدادی من یزدی است.

حکیم مهر : چه سالی به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران برای تحصیل وارد شدید؟

1344

حکیم مهر : به یاد دارید ورودی شما چند نفر بودند و چند دختر و چند پسر بودید؟

48 نفر که حدود 16 نفر دختر بودند و بقیه پسر

حکیم مهر : چرا رشته دامپزشکی را برای تحصیل انتخاب فرمودید؟

در اصل انتخاب شدم و این رشته را انتخاب نکردم. در سالی که کنکور دادم دامپزشکی در شکل تبلیغاتی خیلی شناخته شده نبود و اطلاعات زیادی درباره این رشته نداشتم. آن زمان قاعدتاً بیشتر رشته پزشکی مورد نظر بود و من هم خودم را برای این رشته کاندید کرده بود. در کنکور آن سال از بین 480 نفر در گروه تجربی (طبیعی) رتبه من 160 شد. آن زمان کنکور دو قسمت تجربی (پزشکی) و کشاورزی (علوم) بود. در گروه کشاورزی هم نفر سوم شدم. به دلیل رتبه‌ای که داشتم و علاقه‎ای هم که به گروه پزشکی داشتم در رشته دامپزشکی پذیرفته شدم. یعنی رتبه من به دامپزشکی و داروسازی می‌خورد که من دامپزشکی را انتخاب کردم. ابتدا هم این رشته برایم ناشناخته بود ولی این را می‌دانستم که در این رشته می‌توانم محقق خوبی بشوم. آن زمان در مؤسسه رازی و پاستور هم محققین برجسته پزشکی دامپزشک بودند. بعد از شش ماه اول تحصیل علاقمند شدم. در ترم اول در دو سه امتحان شکست سختی خوردم که بیشتر آناتومی و علوم پایه بود. من در دبیرستان فیروز بهرام تهران که مدرسه اقلیت‎های مذهبی بود درس خوانده بودم و شاگرد اول آنجا بودم و اولین نمره من برای یک شاگرد اول دبیرستان در دانشگاه خوب نبود. اگر در قید حیات هستند که خداوند طول عمر به ایشان عنایت کند و اگر از دنیا رفتند که خداوند ان ‌شاء الله رحمتشان کند ، خانم دکتر پوراندخت عطایی که استاد آناتومی من بودند رفتم خدمتشان و گفتم نمره میان ترم من خیلی خوب نشده و اگر من تلاش زیادی کردم و نمره پایان ترم من خوب شد می‎شود این نمره را نادیده بگیرید؟ ایشان هم با سعه صدر قبول کردند.

حکیم مهر : نمره‎‌تان چند بود؟

نه دیگه گفتنی نیست (خنده)! ولی هیچوقت یادم نمی‌رود.

حکیم مهر : بسیار خوب...

نمره‎ای بود که خیلی ناراحت بودم که چرا با بی تفاوتی سر جلسه امتحان رفته بودم. البته بعد در پایان ترم 20 گرفتم. آن زمان البته نمرات الف ، ب ، ج و د بود و در طول تحصیل فکر کنم فقط یک نمره ب از درس پرورش طیور گرفتم. در پایان تحصیلات هم جزء شش نفر اول ورودی بودم که مورد تشویق مقامات آن زمان وزارت علوم قرار گرفتم.

حکیم مهر : فارغ‌التحصیل چه سالی هستید؟

فارغ التحصیل 49-48

حکیم مهر : رئیس دانشکده دامپزشکی در آن زمان چه فردی بود؟

جناب آقای دکتر عزیز رفیعی که خداوند رحمتشان کند.

حکیم مهر : موضوع پایان نامه و استاد راهنمایتان را به یاد دارید؟

بله ... هیسترکتومی در میش با استاد عزیزم آقای دکتر پرویز حکمتی

حکیم مهر : بعد از فارغ التحصیلی بلافاصله وارد دوره تحصیلات تکمیلی شدید؟

آن زمان ما نظام حین تحصیل داشتیم. لذا طول دوره نظام ما 5/1 سال بیشتر نبود چون بقیه را در تابستان مثلاً به اردو در طول دوره تحصیل می‌رفتیم یا مثلاً پنج شنبه‎ها آموزش تئوریک نظامی می‌دیدیم و بعد هم به سپاه ترویج وارد شدم و به استان کرمان و شهر مادری خودم رفتم. در آنجا درخواست شخص آقای دکتر حکمتی که علاقه خاصی داشتند من به ایشان ملحق شوم به دستم رسید. آن موقع تقاضاهایی برای ادامه تحصیل در خارج از کشور با توجه به توانایی که در خودم می‎دیدم داشتم و برای گروه بارنارد که جراح قلب در آفریقای جنوبی بودند و یک دامپزشک برای تحقیقات خود می‎خواستند درخواست همکاری فرستادم و من را قبول کردند. برای دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا هم تقاضا فرستادم که رشته پزشکی را دنبال کنم و برای دانشگاه وین اتریش که همه اینها من را قبول کردند. جالب این بود که برای همه اینها به منظور دامپزشکی تقاضا نفرستاده بودم و بیشتر جنبه تحقیقات پزشکی مدنظرم بود. در همین زمان آقای دکتر انصاری استاد مامایی ما که خداوند زنده نگهشان دارد نامه آقای دکتر حکمتی را برایم آوردند. این بود که به تهران آمدم و با ایشان صحبت کردم و از برنامه‌های خود گفتم و ایشان محبت و اصرار کردند و من هم قبول کردم و به عنوان عضو هیأت علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران مشغول شدم.

حکیم مهر : چه سعادتی نصیب تعداد زیادی دانشجو از جمله خود من در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شد.

قربان شما ... این بزرگواری شما است.

حکیم مهر : چه سالی عضو هیأت علمی شدید؟

1351 ... یک چیزی هم اجازه بدهید بگویم که الآن یادم افتاد.

حکیم مهر : خواهش می‌کنم. بفرمایید...

در همان زمانی که نمره بد گرفته بودم در ابتدای تحصیل در دانشکده پیش خودم گفتم ایرج ! حالا که قرار است در دانشکده دامپزشکی بمانی ... چون می‎توانستیم باز امتحان بدهیم و برویم پزشکی مثل آقای دکتر وفایی که الآن از ارتوپدهای خیلی خوب است یا آقای دکتر شاملو که متخصص قلب خوب مملکت است ... لذا گفتم حالا که قرار است بمانم باید دامپزشک خوبی بشوم. در زمانی که در سال چهارم بودم، سه جوان که حالا اسمشان را ببرم با گذشت ایام پا به سن گذاشته‎اند از خارج که برای تحصیل رفته بودند به دانشکده برگشتند. دو نفر از این سه نفر در دانشکده ما ماندند. آقای دکتر پرویز حکمتی ، آقای دکتر حسن تاج‎بخش و آقای دکتر احمد افشار که آقای دکتر افشار بعد از یک سال به شیراز رفتند و آنجا رئیس دانشکده دامپزشکی شیراز شدند و الآن هم مرکز بیماریهای اگزوتیک کانادا را در اتاوا رهبری می‎کنند. یک چهره بسیار تماشایی که از انگلستان آمده بودند. آقای دکتر تاج‎بخش هم از فرانسه و آقای دکتر حکمتی از دانمارک آمده بودند. آقای دکتر تاج‌بخش در علوم پایه و ایمونولوژی و میکروبیولوژی شاگرد اول در فرانسه و پرآوازه و با ادبیاتی قوی و به نظرم واقعاً فیلسوف بودند. ما هم نسل طلبه آن زمان بودیم و هاج و واج نگاه می‌کردیم و یاد می‌گرفتیم. دکتر حکمتی هم با خودش تکنیک‌‎های جدید آورده بود و برای ما جذاب بود و تکنیک‌هایی برای جراحی LDA، سزارین و غیره آورده بود. ابتدا پایان‌نامه من قرار بود با دکتر تاج‌بخش به دلیل علاقه به تحقیقات و علوم پایه باشد و ایشان دو پایان نامه داشتند که به دخترهای کلاسمان دادند که بچه‌های خوبی هم بودند و بعد ...

حکیم مهر : یادتان هست دو نفر چه کسانی بودند؟!

بله ... خانم دکتر فرخ گلبازحق که الآن کانادا هستند و خانم دکتر اکرم فرزام که ازمتخصصین طیور خوب مملکت هستند.

حکیم مهر : و بعد ...

بعد که خلاصه آقای دکتر تاج‎بخش این بی‎مهری را به ما کردند و من هم طلبه خوب ایشان بودم و عاشق‌شان بودم و هنوز هم هستم و ارتباط بسیار معنایی بین من و ایشان هست پایان نامه دیگری در جراحی گرفتم.

حکیم مهر : چرا به جراحی گرایش پیدا کردید؟

دکتر حکمتی در این زمینه و بخصوص شخصیت ایشان خیلی تأثیرگذار بود. از طرفی در فامیل ما هم جراح زیاد بود و هر کدام برای من الگو بودند. جراحی هم بعنوان یک کار خوب که نتیجه کار را می‌شود بعد از عمل می‎توان دید و این خیلی جذاب است و خودتان هم تشریف داشته‌اید و شاید احساس مشترکی داشته باشیم.

حکیم مهر : یقیناً ... خیلی شیرین است.

بله ... البته هنوز کنجکاوی تحقیقاتی با من همراه بود و در بخش جراحی آمدم. هر کسی جراحی را نگاه می‌کند دائم به فکر کارهای تکنیکی آن است ولی من نظرم این بود که تشخیص جراحی هم فضای فکری خیلی خوبی دارد. بخصوص که وقتی شما یک تشخیصی دارید بعد با مثلاً لاپاراتومی صحت این تشخیص هم سنجیده می‌شود و این خیلی جذاب است.

حکیم مهر : فهرست‌وار دوره‌های تحصیلات تکمیلی که طی کردید را می‌فرمایید؟

در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران که کار جراحی را گفتم. بعد به آمریکا رفتم و در دانشگاه کالیفرنیا رزیدنسی جراحی و کار روی اندامهای حرکتی اسب را گذراندم. آن موقع Master در جراحی نمی‌دادند و اول باید یک Master می‌گرفتیم. در آمریکا بیشتر سیستم بصورت Coursework است. من هم این زمینه را بیشتر در اپیدمیولوژی و آمار حیاتی دنبال کردم ولی با گرایش جراحی که آن زمان می‌گفتند یک نفر آمده که اپیدمیولوژی و آمار می‌خواند ولی کار جراحی هم می‎کند و آن موقع هنوز Clinical Epidemiology مطرح نبود. با این حال یادم هست که وقتی مقاله درباره بیماری Navicular در اسب ارائه می‎کردم خیلی‎ها متوجه شدند که چقدر ثبت اطلاعات و اپیدمیولوژی می‎تواند به تشخیص و کنترل و پیشگیری کمک کند.

حکیم مهر : بهترین یا صمیمی‌ترین دوستان شما در زمان تحصیل چه افرادی بودند؟

Beautiful friends ! نه تنها به زعم من و اگر خودستایی نباشد اصولاً ورودی‌های سال 44 دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران فکر می‌کنم جزء بهترین‌ دانشجویانی بودند که در این رشته تحصیل کرده بودند. من که یک ذره بودم اما با احتساب آنها که انصراف دادند آن 42 نفر ورودی اینطور بودند. به علت علاقه‌ای که به آنها داشتم هر کس می‌خواهد بداند اینها کجا هستند از من می‌پرسد!

حکیم مهر : چند نفر از این دوستان نزدیک‎تان را نام می‎برید؟

از نظر نزدیکی فکری و دوستانه و صمیمانه نزدیک‌ترین دوست فکر می‎کنم دکتر سید محمد مهدی کیایی بوده است. هنوز این دوستی پابرجا است و علاقه عجیبی به مهدی دارم و خودش هم این را می‌داند. با آقای دکتر پرویز هورشتی هم که فامیل هستیم و ایشان پسرعمه مادرم است. غیر از روابط فامیلی روابط دوستانه هم داریم. همه خوب بودند و شیطان‎ترین ،پرحرارت‎ترین و پرانرژی‎ترین بچه‎های آن چهار پنج سال دانشکده هم بودیم و در عین حال این بچه‎ها همه بسیار باهوش بودند و به این دلیل بعد هم در موقعیت‌هایی که قرار گرفتند خیلی موفق بودند. اگر بخواهم نام ببرم آقای دکتر رضویلر ، آقای دکتر احمد مرشدی که الآن دانشگاه ارومیه هستند ، خدارحمت کند آقای دکتر غفار اردلانی که ارومیه بودند ، خدا رحمتشان کند آقای دکتر هدایت الله رشیدی که دانشگاه اهواز بودند ، از آن جمع در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران من ماندم ، آقای دکتر کیایی ، آقای دکتر رضویلر و آقای دکتر هورشتی. از بهترین‎های دنیا که در آن جمع بودند آقای دکتر فرخ خمامی اسدی استاد ایمونولوژی دانشگاه شیکاگو ، آقای دکتر عطاءالله میرزابیگی که هر جا اسم Leukocyte باشد نام ایشان هم هست بخصوص در مورد بیماری سل ، آقای دکتر پرویز مالک‎نژاد ، آقای دکتر عبدالحسین کیهانی و آقای دکتر نعمت الله خوانساری سه تا از بهترین اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران در زمینه ایمونولوژی ، ویرولوژی و میکروبیولوژی هستند. خانم دکتر زهرا سلیمانی که علوم پایه پزشکی هستند ، خانم دکتر تابنده شریعتی همسر مرحوم دکتر مجابی که هر دو همکلاس خوب ما بودند ، خانم دکتر عادله اسفندیاری استاد دانشکده لس آنجلس ، خانم دکتر صبری در فلوریدا ، خانم دکتر قدیمی در میشیگان و خیلی‎های دیگر ... خانم دکتر معصومه محمدی ، دکتر موسی ملک محمدی که آزمایشگاه تشخیص طبی بزرگی در تهران دارند. آقای دکتر جاودانی و آقای دکتر حقیقی هم از همکلاسی‌های خوب ما بودند. در کارهای کلینیک خدا رحمتش کند آقای دکتر هوشنگی که خیلی موفق بود. آقای دکتر استادزاده و کلینیسین‌های خوب دیگر و اگر بخواهیم یک نام را ببریم که هم موفق بوده و هم بعلت توانایی‌های فکری و اثرگذاری و موفق بودنش که هیچوقت رشته دامپزشکی را تا بازنشستگی و حتی بعد از آن تنها نگذاشت و در کنار همه همکلاسی‎ها که موفق بودند بخواهیم بگوییم که خیلی به درد جامعه خورد و من و جامعه دامپزشکی هم خیلی مدیون محبت‎های ایشان هستیم جناب آقای دکتر علی دبیری است. ایشان بعد از فارغ‌التحصیلی جذب شرکت فایزر شدند و تا سی سال این موضوع ادامه یافت. در تمام این سی سال لحظه‌ای از کمک به کارهای تحقیقاتی کوتاهی نکردند و یکی از یاران صمیمی جامعه دامپزشکان ایران هم بوده‌اند و این محبت ایشان تا امروز هم ادامه دارد. یکسری هم جذب کارهای آزمایشگاهی شدند. شاخص‌ترین آنها آقای دکتر جلیل‌ وند یوسفی هستند. خلاصه این کلاس خیلی پرحرارت بودند. دخترخانم‌‎هایمان هم که یکی از یکی گل‎تر و موفق‌تر بودند. بخواهید نامشان را هم می‌برم.

حکیم مهر : حتماً ... بفرمایید.

نسرین مظفری ، پروین شایان ، کبری گلشن ، اکرم فرزام ، حشمت مظفری‌نژاد که شاگرد اول بعضی دوره‌ها و رقیب شاگرد اولی من هم بود و آقای دکتر میمندی‌نژاد بانی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران دایی ایشان بودند و ایشان الآن از متخصصین طیور خیلی قوی در استان همدان هستند ، کیان‎دخت قدیمی ، شهلا صدری ، فرخ گلباز و عادله اسفندیاری که قبلاً نام بردم و الآن خارج از ایران هستند، تابنده شریعتی و زهرا سلیمانی که هر دو در دانشگاه علوم پزشکی ایران هستند...

حکیم مهر : فکر می‎کنم همه ورودی را نام بردید!

فکر می‎کنم همینطور است. بچه‎های خیلی خوبی بودند. هنوز هم ارتباط صمیمی بین آنهایی که در قید حیات هستند برقرار است. خلاصه یکی از یکی بهتر بودند و من هم ناقابل‌ترین آنها ...

حکیم مهر : اختیار دارید، شما گل سر سبد آنها هستید. اگر بخواهید یک نفر را نام ببرید ، در دانشکده بیشتر تحت تأثیر کدام استادتان بودید؟

دکتر هوشنگ خاوری

حکیم مهر : بیشتر از یک نفر هم می‌توانید بفرمایید.

سه معلم در زندگی من تأثیرگذار بوده‌اند. آقای زینالی معلم تاریخ ششم دبستان من در دبستان ابوعلی سینا در خیابان جمهوری امروز ، دکتر هوشنگ خاوری در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و سومی هم مرحوم پروفسور چارلز فرانتی در دانشگاه دیویس کالیفرنیا. آقای دکتر خاوری در سال اول تحصیل در دانشکده در کنار آقای دکتر آزرم درس ژنتیک می‌دادند. این درس با احتمالات و آمار سروکار دارد. ایشان این درس را با زیبایی خاصی تدریس می‌کردند. شما دانشجوی ایشان نبودید؟!

حکیم مهر : متأسفانه خیر...زمانی که من دانشجو بودم ایشان تشریف نداشتند و بازنشسته شده بودند.

ایشان استادیار جوان دانشکده در آن زمان بودند. آن موقع ریاضیات کاربردی در مدارس به ما نمی‎‌گفتند و ایشان این مسئله را با ژنتیک مخلوط کرده بودند و با روانی و زیبایی به خوبی تدریس می‎کردند. الآن هم هنوز در قید حیات هستند و دختر خانم ایشان را که در دانشکده می‎بینم با ادای احترام می‌گویم که عرض ادب و احترام من را خدمتشان ابلاغ کنید. البته افراد دیگری هم تأثیرگذاری داشته‎اند اما من جرقه‌ای که باعث می‌شود مسیر زندگی و انتخاب عوض شود عرض کردم وگرنه آقای دکتر تاج‎بخش هم بودند که نشان دادند می‌شود در کنار دامپزشکی به چیزهایی دیگر هم پرداخت و عشق داشت و همینطور آقای دکتر حکمتی در موضوع جراحی.

حکیم مهر : با توجه به حساسیت صنفی که من شاهد بوده‎ام دارید به نظر شما مهمترین مشکل امروز دامپزشکی کشورمان چیست؟

سؤال خوب و کلیدی است. پاسخ آن چند جنبه می‎‌تواند داشته باشد ولی کوتاه بگویم که مشکل دامپزشکی امروزمان در بعد اجتماعی و نداشتن Leadership است که سابقاً به آن می‎گفتیم رجل! در مسایل سیاسی داشتن یک رهبر و یک رجل چقدر می‎تواند نقش تعیین کننده در مواقع بحرانی داشته باشد؟ حالا در دامپزشکی هم همینطور است. منظورم وجود فرد یا تشکلی است که مسئولانه و با اعتقادات زیربنایی همه ما که الهی است و خدا است که باید از کار و رهبری ما راضی باشد مشکلات را بتواند پیگیری کند. فکر می‌کنم در این سالها گاهی افرادی بودند که سکاندار خوبی بودند و بقیه را زیر یک چتر جمع و مدیریت کردند. توانایی تک تک ما فوق العاده است و باید بدانیم چطور می‎شود این توانایی‎ها را در یک جهت سامان دهیم. این کار یک سیستم یا رجل مناسب می‎خواهد که منافع دامپزشکان را پیگیری کند و دلش برای دامپزشکی که در یک روستا تا آن دامپزشکی که در یک لابراتوار و دانشکده کار می‎کند و همه جزء یک خانواده هستند بتپد!

حکیم مهر : یک خاطره خوب از جراحی‎هایی که انجام دادید تعریف می‌فرمایید؟

بجز خاطرات زیادی که از آموزش به جوانانی که سراپا انرژی مثبت هستند دارم و اگر کسی بخواهد جوان بماند باید با جوانان کار کند ...

حکیم مهر : خیلی عذر می‌خواهم بین فرمایش‎تان می‌پرسم. چون به جوانان اشاره داشتید قبل از بیان خاطره ، بفرمایید شاخص‌‎ترین جوان دانشجویی که داشته‌اید و بعد دامپزشک موفقی شده چه فردی بوده است؟

دو نفر را می‎گویم. یکی در زمینه تحقیقات بدون هیچ تأملی باید سید رضا جعفرزاده را نام ببرم که PhD را الآن در دانشگاه دیویس کالیفرنیا گرفته و تصمیم به بازگشت به ایران و اقامت در آنجا و انجام کارهای تحقیقاتی مشخص نیست. ایشان اول اینجا دستیار جراحی بودند و بعد تغییری ایجاد کردند و من هم همیشه گفته‎ام که در این شجاعت تغییر محیط است که انسان بعضی اوقات رشدهای فاکتوریل‎گونه می‎کند. باید قبول کنیم که برای همه افراد همیشه بستر مناسب نیست و ممکن است توانمندی فرد بیش از محیط فعلی باشد و بعنوان معلم اگر خوب این مسئله را تشخیص بدهیم می‎توانیم فرد را بخوبی راهنمایی کنیم تا با تغییری که ایجاد می‎کند برای سرزمین مادری‌اش چه در اینجا و چه جاهای دیگر مثمر ثمر باشد. در زمینه کلینیک هم اگر بخواهم یک نفر را بگویم ...

حکیم مهر : اگر دوست دارید می‌توانید چند نفر را نام ببرید.

دکتر سید مهدی قمصری با دو ویژگی که هم در بخش آموزش و پژوهش و هم در بخش کلینیک مثل خودم دو بعدی است البته ایشان که خیلی از من بهتر است. در کلینیک به صورت صرف بخواهم بگویم که یک نفر با تمام وجود کار می‌کند و موفق است دکتر حمید قماشچی را باید نام ببرم که خدمتگزاری من بعنوان معلم برای ایشان در سالهای آخر دانشجویی بوده است. البته دیگران هم در کار کلینیک هستند مثلاً دکتر سید مرتضی میرترابی ، دکتر جواد اسماعیلی ، دکتر ابوالفضل رستمی و خیلی زیاد هستند. دکتر ادیب هاشمی و یا دکتر مهدی دهقان که اتفاقاً در جراحی حیوانات کوچک موفق هستند.

حکیم مهر : و خاطره خوب شما؟

منصفانه بخواهم بگویم با همراهی برادر و یار تکنیکی خودم آقای سید محمد کربلایی سید جواد خیلی در کار جراحی دام بزرگ که کار ساده‎ای نیست و هم حوصله و هم توانایی جسمی می‎خواهد خیلی زحمت کشیده‎ایم که تا امروز هم با این تکنسین خوب همراه هستم. یادم هست سال 63 شبی برفی و زمستانی که خیلی برف آمده بود نیمه شب حدود ساعت یک، خدا رحمت کند آقای سلیم علیاری نگهبان کلینیک قدیم دانشکده دامپزشکی تماس گرفت که آقایی زنگ زده و گفته از پشت کوه‎های بوئین زهرا گاو دچار سخت‌زایی را برای سزارین دارم به تهران میاورم. سلیم هم به من زنگ زد و این را گفت. من گفتم الآن ساعت از یک گذشته و برف شدیدی هم آمده و گفتی که هزینه‌ دارد. گفت که بله گفتم و ایشان هم گفته که این گاو برای من مهم است و خیلی هم قربان صدقه می‌رود. من رفتم در خانه سید جوادی و گفتم سید جان یک گاوی هست که به قول عامیانه توش هیچی نداره! فقط ثواب خداوند و از این حرف‌‎ها! خلاصه در برف به کلینیک رفتیم. دقایقی منتظر بودیم که دیدیم پیرمردی با یک وانت آمد و دور گردن گاوش هم از این چیزهایی که برای چشم نخوردن هست انداخته و قربان صدقه گاو هم می‌رود. خلاصه کار جراحی را انجام دادیم و گوساله ماده را درآوردیم. همان وقت که داشتم بخیه می‌زدم دیدم پیرمرد گوساله را در بغل گرفته و کنار شوفاژ داره قربان صدقه گوساله می‎رود و بر اساس اعتقاداتی که داشت متوسل به ائمه اطهار نظیر فاطمه زهرا (س) ، امام حسین و حضرت عباس شده بود. واقعاً مسائل اقتصادی مهم بود و هنوز هم این مسائل را داریم و بخشی از خدمات ما بجز مسئله گاوداریهای صنعتی برای افرادی است که با یک گاو زندگی را اداره می‌کنند. خدا رحمتش کند به سلیم گفتم یک چای برایش بیاور! بعد پیرمرد گفت این زحمت شما را باید چگونه جبران کنیم. گفتم : پدر جان این کار هزینه‎‌اش 3000 تومان است. با اینکه می‌دانستم ندارد مخصوصاً این را گفتم که بداند هر کاری ارزش خودش را دارد. پیرمرد من را کمی نگاه کرد و گفت ندارم. گفتم مگر نگفتند که این کار چقدر هزینه دارد. گفت : چرا گفتند ولی من هم گفتم که چی دارم! گفتم : خوب چی داری؟! گفت : دعا دارم و برای شما دعا می‎کنم. من هم دیوانه این اخلاق بودم و مرامم این بود و ماچش کردم و گفتم حرفی نیست و ایشان رفت و من هم رفتم خانه. دو روز بعد دیدم پیرمرد دوباره آمده و بادام و نان آورده است. گفت : من همین را داشتم و گفتم هر طور شده که باید دوباره بیایم و این را به شما بدهم و برای من هم دعا کرد. گفتم که راضی به زحمتت نبودم و خلاصه باور کنید با اینکه آن زمان قوانین حق محرومیت از مطب طوری تعریف شده بود که من قبول نکرده بودم آن سال یکی از سالهای پررونق چه از نظر علمی و چه از نظر اقتصادی برای من بود. این است که می‌‎خواستم بگویم این دنیا حساب و کتاب دارد و همیشه قیافه این پیرمرد و رفتارش با گوساله کنار شوفاژ را در ذهن دارم. همیشه می‌گویند ببین نان کجاست نه پول ! و این نانی که آن پیرمرد آورد همیشه برکاتش سر سفره من و خانواده‎ام خودش را نشان داده و تا الآن خداوند من را محتاج نکرده است.

حکیم مهر : اشاره به خانواده فرمودید. چند فرزند دارید و تحصیلاتشان چیست؟

دو دختر و شش نوه دارم. نوه بزرگ هجده ساله و دختر است به نام شیوا و نوه کوچکم به اسم مادرم است یعنی کتایون که دو ساله هم هست. یکی از دخترهایم معلم است و دیگری هم فوق لیسانس مارکتینگ دارد.

حکیم مهر : بجز دکتر هورشتی که نسبت فامیلی دارید بهترین دوست شما از بین اقلیت‌های مذهبی در دامپزشکی کیست؟

در بین بچه مسلمان‎ها دکتر محمود بلورچی بهترین دوستم است که ایشان را تحسین می‎کنم و البته دکتر تقی تقی‌پور بازرگانی و دکتر نورمحمدزاده هم همینطور و از بین زرتشتی‌‎ها هم دکتر کوروش دارابیان که چند فارم بزرگ شیری را ویزیت می‎کنند. در عین حال در یزد هم فعالیت دارند و دانشجوی خوب من بوده و پایان‎نامه‎‌اش هم با من بوده است. اصولاً پایان نامه تمام بچه‌های دانشجوی یزدی با من بوده است.(خنده)

حکیم مهر : توصیه شما به دامپزشکان جوان تازه ‎فارغ‎التحصیل چیست؟

به هر شکل ممکن تداوم در یادگیری داشته باشند. یعنی اینکه همیشه در حال آموزش و یادگیری مداوم باشند و به قول آقای دکتر بازرگانی نگوییم فارغ‌التحصیل ، بلکه بگوییم در یک مقطع دانش‌آموخته شده‌اند. مسئله بعد اینکه از تمام پتانسیل‎های مثبت خودشان بهره بگیرند و اگر از ظرفیت‌های مثبت خودشان خبر ندارند حداقل می‌توانند مشورت کنند و در این مشورت‌ها گاهی ظرفیت‌های مثبت افراد کشف می‌شود. مسائل منفی را هم که کاملاً کنار بگذارند. خداوند انسان‌های positive minded را دوست دارد و با negative minded کاری ندارد. بعد هم اینکه باید وارد صحنه رقابت بشوند آنهم رقابت سالم و نباید هم بترسند. نوآوری و خلاقیت داشته باشند. توانایی show up داشته باشند و آن چیزهایی را که به آن اعتقاد و باور دارند و در وجودشان هست را نشان بدهند و هر موقع هم خسته شدند فضا را تغییر دهند. شجاعت تغییر مهم است. من با دامپزشکان آمریکایی زیاد سروکار دارم. یکی از ویژگیهای آنها تغییر است. الآن دوستی دارم که جزء محققین animal lab است که حیوانات را به فضا می‌فرستند و در ناسا کار می‌کند و از آن بچه آمریکایی‌های خیلی نازنین است. ایشان کارش را از مامایی دام بزرگ شروع کرد و آنقدر چرخ زد و دو سال یکجا و سه سال جای دیگر بود تا اینکه آخر خودش را در اینجا پیدا کرد. لذا هر انسانی به خودش فرصت تغییر بدهد می‌تواند beautiful life داشته باشد. تغییر خیلی مهم است. تغییر سازنده و رو به رشد و مثبت آدم‌ساز است.

حکیم مهر : بسیار خوب. جناب آقای دکتر نوروزیان خیلی تشکر می‎کنم به دلیل وقتی که در اختیار نشریه حکیم مهر قرار دادید. مجدداً ضمن تبریک عید نوروز ، امیدوارم سال خوبی در پیش داشته باشید.

خیلی لطف کردید. شما با این سایت خوبی که تدارک دیده‌اید مخاطبین خیلی زیادی خواهید داشت و این خیلی خوب است. یک پایگاه اطلاع‌رسانی خوبی است که اگر روز به روز قوام بیشتری بگیرد و وسعت پیدا کند و به ابعاد مختلف مسائل هم بپردازد فکر می‎کنم می‌تواند به شکوفایی کمی و کیفی حرفه دامپزشکی در مملکت خیلی کمک کند. من هم مجدداً نوروز 1389 را خدمتتان تبریک عرض می‌کنم و برای خانواده بزرگ دامپزشکی این سرزمین اهورایی آرزوی شادزیوی و به کامه زیوی دارم.

The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.

◄ چراغ شب مرغ
◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی قهوه گربه
◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
◄ کفش های میکی موس
◄ ماسک صورت Cthulhu
◄ کیف دستی میکی موس
◄ گودال آتش کوسه
◄ کاناپه راحت حیوانات خانگی
◄ بازوهای مینیاتوری
◄ کوله پشتی لاک پشتی
◄ عکس سگ های خندان
◄ چرخ ورزش گربه
◄ هدفون‌های خلاقانه بی‌سیم ژاپنی
◄ ماهی مرکب غول پیکر در پرتغال
◄ کوله پشتی لاک پشتی
◄ کیبورد بتمن
◄ سگ ربات ابتکاری
◄ جعبه کنترلر Wolverine Xbox
◄ مجسمه کبوتری بزرگ
◄ لامپ LED قابل شارژ با الهام از پرندگان
◄ مکانی جذاب برای حیوان خانگی
◄ میز اداری نوآورانه با خانه سگ یکپارچه
◄ خانه سگ یکپارچه
◄ تخت گربه یکپارچه
◄ نور شب توتورو دیوراما
◄ صندلی اختاپوس
بعدی 1 قبلی

خبر های روز حیوانات خانگی

معرفي نژاد گربه

اخبار ومقالات - گالری

نمایش متن مقالات

گفتگوی با دکتر ایرج نوروزیان

بیوگرافی

نوروزیان

دامپزشک

فعالیت

معصومه

جلیل

نگین

اسدی

دکتر

اروميه

پرشین

فرخ

ایرج

عکس

کلینیک

دکتر 91

گفتگوی 11

ایرج 2

نوروزیان 1

آبی

حفاظت

تنها

شگفت

مجسمه

موبایل

کاهش

افراد

زنده

قیمت روز موبایل

10 خبر اخر سایت

جدیدترین مقالات

◄ چراغ شب مرغ نور شب معمولی تبدیل شده به یک مرغ شایان ستایش با شخصیتی فراموش نشدنی که باعث می شود بچه ها قبل از خواب لبخند بزنند . Chicken Night Light که توسط Zanwen Li طراحی شده است، زمان خواب را به درخششی گرم و ملایم از آرامش تبدیل می کند. این چراغ شب که به شکل یک جوجه چاق و شایان ستایش است، به لبخند زدن در شب و افزایش روشنایی در صبح کمک می کند. لامپ مرغ نوری آرام بخش می تابید که اتاق را آرام می کند و به بچه های کوچک کمک می کند تا با آرامش از آنجا دور شوند و با مثبت اندیشی از خواب بیدار شوند. ◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت مبلمان گوتیک که روی پاهای عنکبوتی متعادل شده اند، عناصر طراحی ترسناک و غیرمنتظره با موضوع هالووین را با مواد لوکس با کیفیت بالا ترکیب می کنند . Arachnid طراحی شده توسط Haunt مجموعه جدیدی از مبلمان لوکس گوتیک است که فانتزی جاودانه را وارد عصر مدرن می کند. صندلی تخت، میز کناری ، و تخت با پاهای عنکبوتی با ابهت که از زیر هر قطعه می خزند، بالا می روند. هر اثر عنکبوتی ترکیبی از ظرافت و هنر تاریک است که همه از چوب ماهون جامد توسط صنعتگران چیره دست تراشیده شده است. ◄ قاب دوربین فیدر پرنده غذیه پرنده چند منظوره با کیف یکپارچه برای دوربین در فضای باز به افراد اجازه می دهد تا پرندگان را در حیاط خلوت خود تغذیه و ضبط کنند . تغذیه پرنده که توسط Wasserstein برای قرار دادن دوربین‌های محبوبی مانند Wyze Cam طراحی شده است به شما کمک می‌کند هر صدای جیر جیر و بال زدن را با وضوح بالا ثبت کنید. در عین حال که دوربین شما را از باران، باد و عناصر بیرونی در امان نگه می‌دارد، حیات وحش را مستقیماً در معرض دید قرار می‌دهد. این تغذیه کننده پرنده که به راحتی بر روی درختان یا دیوارها نصب می شود و با انرژی خورشیدی سازگار است، پرنده نگری را به یک ماجراجویی با فناوری پیشرفته تبدیل می کند. ◄ بستنی قهوه گربه آثار هنری شگفت انگیز نقاشی شده با قهوه توسط هنرمند روسی Elena Efremova . انواع مختلف قهوه ویژگی منحصر به فردی را برای هر نقاشی گربه ایجاد می کند . ◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده فنجان های قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغدهای شایان ستایش با چشمانی به اندازه چشمان شما پس از اولین جرعه است. بسته بندی Boo Takeaway و فنجان های قهوه که توسط Backbone Branding برای خط جدید قهوه رویال ارمنستان "Owl" طراحی شده است. در ارمنی، "بو" به معنای "جغد" است، اشاره مستقیم به پرنده شب‌زی، که برای یک برند قهوه از آن به عنوان نام استفاده می‌کند. چشمان کنجکاو جغد با فنجان های دارای تصاویر کارتونی که آنها را به جغدهای جذاب تبدیل می کند، به کانون طراحی تبدیل می شود. فنجان‌های قهوه جغد در رنگ‌های مختلفی عرضه می‌شوند تا با زمانی از روز که قهوه سفارش می‌دهید، مطابقت داشته باشد، چه برای بیدار شدن از خواب صبحگاهی و چه در اواخر شب. ◄ قاب دوربین فیدر پرنده تغذیه پرنده چند منظوره با کیف یکپارچه برای دوربین در فضای باز به افراد اجازه می دهد تا پرندگان را در حیاط خلوت خود تغذیه و ضبط کنند . تغذیه کننده پرنده که توسط Wasserstein برای قرار دادن دوربین های محبوبی مانند Wyze Cam طراحی شده است به شما کمک می کند هر صدای جیر جیر و بال زدن را با وضوح بالا ثبت کنید. در عین حال که دوربین شما را از باران، باد و عناصر بیرونی در امان نگه می‌دارد، حیات وحش را مستقیماً در معرض دید قرار می‌دهد. این تغذیه کننده پرنده که به راحتی بر روی درختان یا دیوارها نصب می شود و با انرژی خورشیدی سازگار است، پرنده نگری را به یک ماجراجویی با فناوری پیشرفته تبدیل می کند. ◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ ذوب می شود تا یک پنگوئن یا خرس قطبی را در بالای چوب بستنی نشان دهد. بسته بندی بستنی تابستانی تاک طراحی شده توسط BXL به بچه ها در مورد تأثیر تغییرات آب و هوا می آموزد. این طراحی بسته بندی قدرتمند است زیرا یک تجربه ساده از خوردن بستنی را به یک درس قابل تامل تبدیل می کند. این نشان دهنده ناپدید شدن حیات وحش در مناطق قطب شمال به دلیل گرمایش جهانی است. ◄ کفش های میکی موس کفش‌های پاشنه بلند خلاقانه با گوش‌های نمادین میکی موس که به جلو متصل شده‌اند، ترکیبی عالی از شیطنت دوران کودکی و مد بزرگسالان هستند. کفش های میکی موس توسط کوپرنی طراحی شده اند زیرا بزرگسالان دیزنی نیز به مد لباس نیاز دارند. در نمایشگاه کوپرنی بهار تابستان 2025 در دیزنی لند پاریس رونمایی شد. کفش های میکی موس که در ایتالیا ساخته شده اند، یک کفش کلکسیونی با نسخه محدود هستند که ترکیبی از تجمل و نوستالژی هستند. ◄ ماسک صورت Cthulhu ماسک صورت خلاقانه با شاخک‌های چرم واقعی برای افرادی که می‌خواهند به نظر برسند که به تازگی از رویای تب لاوکرافت بیرون آمده‌اند. ماسک صورت Steampunk Cthulhu که توسط Uchronic از چرم ساخته شده است ، با هر شاخک شکل و جزئیات برای به تصویر کشیدن آن حال و هوای وهم انگیز و اخروی. چرم با کیفیت بالا برش خورده، قالب‌گیری شده و دوخته می‌شود تا جلوه‌ای واقعی و لغزنده به ماسک بدهد. تناسب قابل تنظیم، ماسک صورت Cthulhu را به طرز شگفت‌آوری راحت نگه می‌دارد، زیرا در مناطق بایر حرکت می‌کنید یا در Burning Man مورد توجه قرار می‌گیرید. ◄ کیف دستی میکی موس کیف چرمی شیک و چشم نوازی که برای طرفداران شیک دیزنی ساخته شده است با گوش های نمادین میکی موس در بالا ارائه می شود. کیف سوایپ میکی موس توسط کوپرنی برای کسانی که عاشق دیزنی و مد بالا هستند طراحی شده است. کیف دستی میکی موس که در ایتالیا از چرم مشکی باکیفیت ساخته شده است، هم یک کیف روزمره کلکسیونی و هم پوشیدنی است. در طول نمایش مد SS25 Coperni در دیزنی لند پاریس معرفی شد.
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 بعدی آخرین (1 - 10) / 29369 \| صفحه 1 از 2937