انسان ها با نگهداری گاوهای اهلی در شرایط محدود شده ، آزادی آنها را جهت انجام رفتارهای دلخواه کاهش میدهند . ممکن است انجام برخی از این رفتارها دقیقا " مانند وقتی که وحشی بوده اند ضروری نباشد ، مثلا" مقداری کاهش در تحرک قابل قبول است ، و جفتگیری قابل جایگزینی با کنترل مصنوئی توسط انسان است . به هر حال اگر ما بر آنیم که ارتباطی سالم با گونه های دیگر که محیط را با انها شریک هستیم داشته باشیم ، باید بدانیم که محرومیت از آزادی انجام برخی رفتار های خاص باید با در نظر گرفتن حقوق دیگری جبران شود . اگر ما از یک طرف آزادی تحرک ، آزادی جفت گیری طبیعی و آزادی غذا خوردن به طور طبیعی را از آنها سلب میکنیم ، باید آن را با فراهم کردن خوراکهای کافی با ترکیبات مناسب ، دادن آزادی برای برقراری ارتباط با دامهای مشابه و محافظت از شکار شدن جبران کنیم . این اساس تشکیل یک قرار داد برای اهلی شدن است ، که احترام به گونه های تحت مراقبتمان را نشان میدهد .
این احترام در جوامع بسیار ابتداییی یک اصل اساسی بوده و هنوز در بسیاری از جوامع مدرن نیز چنین است . در بسیاری از تمدن های کهن ، به دلیل وابستگی های انسان ها به گاوها به عنوان تولید کننده اصلی شیر و گوشت ، این احترام تا خداسازی و تقدیس گاوها پیش رفته است .

به هر حال هم اکنون در جهان غرب بسیاری از مردم گاوهایی که برای آنها غذا تهیه میکنند دور هستند و ممکن است به دلیل بیخبری و یا سود جویی ، سیستم های تولید صنعتی را بپذیرند که محصولات را به قیمت از دست رفتن رفاه حیواناتی که در این سیستم ها نگهداری میشوند ، ارزانتر تولید میکند .
اگر گاوداران ، کشاورزان و محققان درک بهتری از نیاز های رفتاری گاوها داشتند ، میتوانست منجر به نگهداری آنها در شرایطی شود که واقعا " بتوانیم بگوییم از امکانات و سبک زندگی همسطح حالت وحشی برخوردار هستند . باید هر جامعه ی پیشرفته ای خود تعیین کند که آیا این اتفاق می افتد یا خیر .
وقتی این توجه به کیفیت زندگی گاوها در میان سیستم های کشاورزی ما جا افتاد ، درک جزئیات بیشتر رابطه بین انسانها و گاوها اجتناب ناپذیر است . انسان از نظر گاو میتواند یک شکارچی محسوب شود و یا یک محافظ و سرپرست ، و اطلاعات بیشتری مورد نیاز است تا اثر حظور انسان در مزارع بر روی گاوها به عنوان عامل موثر بر رفاه آنها در نظر گرفته شود .