پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر ◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
      نسخه مدرن صندلی کلاسیک دارای بدنه ای پلاستیکی است که آن را شبیه مجسمه یک کبوتر می کند . صندلی بازو کبوتر که توسط Muddycap طراحی شده است تا برخی از پرها را در دنیای مبلمان به هم بزند. صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر شهری طراحی شده است چیزی بسیار غیر معمول است. این یک مجسمه کاربردی روی پایه های فولادی است که از پلاستیک کبوتری شکل ساخته شده است. بازوهای صندلی در واقع بال های کبوتری هستند که شما را به نشستن و آرامش در آغوش گرم دعوت می کنند. نگران نباشید، هیچ کبوتر واقعی برای فاکتور راحتی مشورت نشد. صندلی کبوتر کمی نگرش پرندگان را برای هرکسی که به دنبال اضافه کردن رنگ حیات وحش شهری به خانه خود است، بدون بذر پرندگان، به ارمغان می آورد.
  • کارتن تخم مرغ خلاقانه ◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
      کارتن تخم مرغ خلاقانه دارای طراحی بازیگوشی است که طراوت و ارتباط با فرآیند طبیعی را برجسته می کند. بسته بندی "Just Laid Eggs" که توسط Springetts طراحی شده است، بر تخم هایی که به صورت محلی گذاشته می شوند تاکید دارد و تمایل مصرف کنندگان را برای محصولات مزرعه تا سفره جلب می کند. مکانیسم بستن به عنوان یک نشانه بصری برای تخمگذاری در حال تخمگذاری دو برابر می شود. تصویر چاپ شده از مرغ در حالت های مختلف، طنز و جذابیت را به یک بسته بندی تخم مرغ معمولی تزریق می کند تا آن را سرگرم کننده و به یاد ماندنی کند.
  • بطری چشم نواز ◄ بطری چشم نواز
      بطری چشم نواز شراب که شبیه یک پاندا خندان طراحی شده است، منشا شراب برنج و شایستگی غیرقابل انکار پانداها را ترکیب می کند. بسته بندی شراب برنج چینی لیدائو توسط ShenZhen BOB یک بطری شراب را به یک نماد عاطفی و فرهنگی تبدیل می کند. این بسته بندی با ترکیب پاندا، نماد محبوب و شناخته شده چین در سطح جهانی، محصول را به طور خلاقانه ای با میراث خود پیوند می دهد. بطری سرامیکی شراب پاندا دارای کلاه سنتی کشاورز و طناب کنفی است.
  • پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه ◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
      پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه و چنگک برگ طراحی شده اند ، لایه تازه ای از طنز و خلاقیت را اضافه می کنند. Cat Paw Backscracher یک پنجه بافت دار و گرد در انتهای یک دسته چوبی براق است. پنجه، در رنگ قرمز پر جنب و جوش یا مشکی کلاسیک موجود است، با طرح‌های خز واقعی و پدهای نرم که شبیه حرکت بازیگوش ورز دادن یک گربه واقعی است. پشت خراش چنگک برگ: تفسیر مجدد چنگک باغچه، این طرح برگ ها را با پشت خارش دار تعویض می کند. سر چنگک جمع و جور و زاویه‌دار است و در روکش‌های فلزی مانند سبز تیره یا خاکستری متال موجود است.
  • مبلی برای شما و سگ شما ◄ مبلی برای شما و سگ شما
      مبل نوآورانه دارای پلت فرم متحرکی است که به سگ شما کمک می کند تا به راحتی به کاناپه دسترسی پیدا کند و در عین حال راحتی را افزایش دهد و از فشار بر مفاصلش جلوگیری کند. «مبل CoZY» طراحی شده توسط هیون جین اوه، یک تکه مبلمان دوستدار سگ است که نحوه به اشتراک گذاشتن فضای زندگی خود با حیوانات خانگی خود را دوباره تعریف می کند. این طراحی مبل مخصوصاً برای سگ هایی که مستعد ابتلا به بیماری هایی مانند کشکک کشکک هستند که 80 درصد سگ های کوچک را تحت تأثیر قرار می دهد مفید است .
  • بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس ◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
      بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس خوک دارای پوشش بامزه ای با صورت خوک است که هم جذاب و هم چشم نواز است. در دریایی از سوسیس های گرد، کوبر جرأت می کند با شکل مکعبی متفاوت باشد . بسته بندی خوک طراحی شده توسط Bunker Media برای برش ساندویچ عالی . این دستگاه که در پلاستیک صورتی براق پیچیده شده است، دارای یک تصویر پوزه خوک جذاب با دو چشم نقطه ای ریز است که به آن بیانی شگفت انگیز می دهد. روی بسته بندی سوسیس خوک Kuber با برش کلاه سرآشپز کارتونی پوشانده شده است.
  • بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ ◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
      بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ مرغ لاستیکی آن را در قفسه های فروشگاه حیوانات خانگی متمایز می کند. بسته بندی Doggie Dazzle توسط Mathilde Solanet طوری طراحی شده است که شبیه سگی است که مرغ لاستیکی را در دهان خود می گیرد . قسمت بالای بسته بندی نمای نزدیک از صورت یک سگ را نشان می دهد که پوزه آن کاملاً روی بدن مرغ قرار گرفته است. اسباب بازی مرغ لاستیکی به صورت افقی گسترش می یابد تا به نظر برسد که سگ با افتخار جایزه خود را حمل می کند.
  • نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته ◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
      نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته شده است، بدن تکه تکه شده و پاهای باریک حشره را به گونه ای بازیگوش و پیچیده تفسیر می کند. نیمکت موراوی که توسط مهدی دخلی طراحی شده است ، نشستن را از دریچه بیومیمیک دوباره تجسم می کند و از فرم زیبای مورچه الهام می گیرد. این نیمکت که از آلومینیوم سبک وزن ساخته شده است، به اندازه کافی محکم است تا بدن شما را پشتیبانی کند و به لطف تودوزی مخملی، به اندازه کافی نرم است تا آن را راحت نگه دارد. پاهای دراز و حشره مانند هم بیانیه بصری و هم گواهی بر تعادل و ظرافت است.
  • بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
      بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ، چوب‌های پوست خام را به‌عنوان دندان‌های سگ از پنجره دهان بریده‌شده نشان می‌دهد . بسته بندی Whitebites طراحی شده توسط Cecilia Uhr دارای تصویر سیاه و سفید از صورت یک سگ است که فورا توجه شما را جلب می کند. ناحیه دهان به طرز ماهرانه‌ای بریده شده است، چوب‌های چرم خام که شبیه دندان‌های سگ هستند نمایان می‌شود و پوزخندی برزخی ایجاد می‌کند که نمی‌توان به آن لبخند زد .
  • چراغ سگ ◄ چراغ سگ
      لامپ ناز برای صاحبان داچشوند شبیه سگی با پاهای کوتاه و دراز است . چراغ سگ شیری طراحی شده توسط استودیو Wants and Needs از کره جنوبی .
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29387    |     صفحه 1 از 2939
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

کمک یک دلفین معلول به زنی معلول!




حکیم مهر - ماجاکازازیک، زن معلولی که پایش را در جنگ بوسنی از دست داده می‌گوید: یک دلفین معلول، او را به زندگی برگردانده است!
یک روز صبح از خواب بیدار شد و تصمیم گرفت به آرزوی‌اش جامه عمل بپوشاند....
ماجاکازازیک، جلوی آکواریوم عظیمی در فلوریدا ایستاده و با هیجان به آن زل زده بود. این اولین‌باری نبود که او مات این آکواریوم و دلفین درون آن شده بود؛ دلفینی که با وجود آسیب‌دیدگی شدید دم‌اش، خوب شنا می‌کرد و همه، مخصوصا ماجا، عاشق‌اش بودند. ماجا کازازیک مدام توی دل‌اش می‌گفت که دیگر نگاه کردن بس است. وقت، وقت عمل است و رسیدن به رویای کودکی. او یک روز در حالی که تمام خاطرات کودکی و نوجوانی‌اش را پیش‌ چشمان‌اش مرور می‌کرد، عزم‌اش را جزم کرد و به بالای آکواریوم رفت. ناگهان ترسی وصف ناشدنی تمام وجودش را دربرگرفت و هیجان و اشتیاق چندساله‌اش برای شنا کردن با دلفین‌ها بروز پیدا کرد. اما ماجاکازازیک، به‌‌رغم ترس جانکاه‌اش، یک آن چشمان‌اش را بست و خودش را به داخل آب پرتاب کرد. او لذت شنا کردن با پای مصنوعی‌اش را در تمام وجودش حس می‌کرد. حالا دیگر او توانسته بود نه تنها به خودش، بلکه به همه اطرافیان‌اش ثابت کند که او خواسته و توانسته است به زندگی برگردد.

خیلی از دوستان و اطرافیان ماجا، مدام از او می‌پرسیدند که چرا این‌قدر به دلفین‌ها و شنا کردن با آنها علاقه‌مند است و چرا ساعت‌های زیادی از روزش را صرف نشستن جلوی آکواریوم وینتر (همان دلفینی که دم‌اش صدمه دیده بود) می‌کند و او پاسخ یکسانی برای همه پرسش‌گران داشت: «من اهل بوسنی‌وهرزگوبین هستم و در کودکی، دختر عموی عزیزم، ژاسیمنا که به بیماری سرطان خون مبتلا بود را از دست دادم. من و ژاسمینا هم‌بازی‌های خوبی برای هم بودیم و آرزوهای مشترک زیادی را در سر می‌پروراندیم. یکی از بزرگ‌ترین آرزوهای ما این بود که یک روز با دلفین‌ها شنا کنیم اما ژاسمینا از دنیا رفت و این آرزو را با خودش به گور برد. به خاطر همین، من هم تصمیم گرفتم بالاخره یک روز به خاطر ژاسمینا با دلفین‌ها شنا کنم و دلیل اینکه الان در 32 سالگی و با پای مصنوعی، قصد هم‌بازی شدن با وینتر، دلفین محبوب‌ام، را دارم؛ همین است.»

پای‌ام را توی جنگ از دست دادم

جنگ، جنگ است و آتش‌ آن به پیر و جوان رحم نمی‌کند. ماجا کازازیک می‌گوید در دوران دبیرستان، بسکتبال و فوتبال و تنیس بازی می‌کرده و تصمیم داشته در آینده یک ورزشکار حرفه‌ای بشود اما آتش جنگ داخلی بوسنی در سال 1993، این آرزو را به تلی از خاکستر تبدیل کرد: «خمپاره‌ها یکی پس از دیگری در حوالی ساختمان ما فرود می‌آمدند و باعث می‌شدند من حتی در یک روز 6، 7 نفر از عزیزترین دوستان‌ام را از دست بدهم. هنوز گرد ماتم مرگ دوستان‌ام را بر شانه‌های خود حس می‌کردم که ناگهان دردی بزرگ در وجودم شعله‌ور شد. ‌سوختم! تمام وجودم داشت می‌سوخت. به خودم آمدم و دیدم تیر یک ترکش، بازوی چپ‌ام و هر 2 پایم را، در حالی که فقط 16 سال از عمرم گذشته بود، نشانه رفته. خونی را که تمام بدن‌‌ام را پوشانده بود، دیدم و از وحشت، بی‌هوش شدم.»

او پس از بی‌هوشی به بیمارستان‌ «ماکه‌شیفت» انتقال یافت و وقتی پزشکان متوجه شدند شدت صدمه‌ای که به پای چپ‌‌اش رسیده زیاد است و کاری از دست آنها برنمی‌آید، آن را از زانو قطع کردند: «من کمی پس از انتقال به بیمارستان به هوش آمدم و فهمیدم آنها می‌خواهند پای چپ‌ام را قطع کنند. دوران جنگ بود و امکانات درمانی، کفاف همه بیماران را نمی‌داد. دارویی برای بی‌هوش کردن من وجود نداشت. پزشکان یک تکه پارچه را در دهان‌ام قرار دادند و از من خواستند هنگام درد، به جای جیغ کشیدن، آن را محکم گاز بگیرم. داشتند پای‌ام را قطع می‌کردند، آن‌هم بدون بی‌هوشی، و من از درد دوست داشتم بمیرم! همه چیز را حس می‌کردم. حس می‌کردم و درد می‌کشیدم. درد می کشیدم و چاره‌ای جز فشردن آن تکه پارچه در بین دندان‌هایم نداشتم. داشتم بدترین لحظات زندگی‌ام را پشت‌سر می‌گذاشتم؛ لحظاتی که انگار نمی‌خواستند تمام شوند.» اما بالاخره تمام شد و زخم پای او را بستند و به او هیچ آنتی‌بیوتیکی برای جلوگیری از عفونت زخم‌اش ندادند؛ یعنی اصلا نبود که بدهند. والدین ماجا، هفته‌ها از او مراقبت‌ کردند تا جای زخم‌های او عفونت نکند.

از بوسنی تا آمریکا

در بحبوبه جنگ و خانه‌نشینی «ماجا» بود که «سالی بکر» با او آشنا شد. او یک فعال انگلیسی مدافع حقوق کودکان و نوجوانان بود که تمام تلاش‌اش را برای دور کردن آنها از فضای جنگ انجام می‌داد. «سالی» پس از آشنایی با «ماجا»، او را برای درمان به بیمارستان «کامبرلند» در مریلند آمریکا منتقل کرد. ماجا در بیمارستان کامبرلند با استقبال عظیمی از طرف دوستداران صلح جهانی مواجه شد و ماه‌ها تحت بهترین درمان‌ها از سوی پزشکان مجرب آمریکایی قرار گرفت. ماجا به تنهایی به آمریکا رفت زیرا مادرش مجبور بود در بوسنی بماند و از پدر مجروح و برادر 10 ساله‌اش نگهداری کند. روند درمان ماجا داشت خوب پیش می‌رفت، اما پای مصنوعی‌ای که برای او ساخته شده بود، خوب در جای‌اش قرار نمی‌گرفت و چون پای راست او هم صدمه دیده بود، راه رفتن برایش بسیار سخت و دردناک شده بود. ماجا کم‌کم با پای مصنوعی‌اش کنار آمد و در 18 سالگی بیمارستان را ترک کرد و در یک دبیرستان محلی ثبت‌نام کرد تا تحصیلات‌اش را که به خاطر جنگ ناتمام مانده بود، ادامه دهد.

پس از مدتی، والدین‌اش در مریلند به او ملحق شدند و بعد از اینکه ماجا مدرک کارشناسی‌اش را در رشته روان‌شناسی از پنسیلوانیا گرفت، همگی با هم به فلوریدا نقل مکان کردند. بعد از پشت ‌سر گذاشتن این همه دردسر و مصیبت، ماجا هنوز رویایی را که او و ژاسمینا در سر داشتند، فراموش نکرده بود. او می‌خواست با دلفین‌ها شنا کند اما می‌دانست و مطمئن بود که نمی‌تواند. پای راست او هنوز هم هنگام راه رفتن درد می‌گرفت و پای چپ‌اش هم که مصنوعی بود. پس او چگونه می‌توانست شنا کند؟ با این افکار ناامیدکننده، ماجا روز به روز غمگین‌تر می‌شد و پیش خودش فکر می‌کرد چرا بین این همه آدم، او باید این‌قدر بلاسرش بیاید و قادر نباشد به تنها آرزوی زندگی‌اش، یعنی شنا کردن با یک دلفین، برسد؟!

من از دلفین که کمتر نیستم!

حالا دیگر ماجا کازازیک در یک شرکت بیمه مشغول به کار بود و یک وب سایت اختصاصی هم داشت و مشتریان زیادی را هم از طریق آن به دست آورده بود اما هنوز خوشحال نبود چون می‌دید که معلول شده و این معلولیت را سدی بر سر راه رسیدن به آرزوهایش می‌دانست. درست زمانی که او در لاک تنهایی و غم خود فرو رفته بود، به همراه خانواده‌اش به خانه‌ای رفتند که در نزدیکی آن یک آکواریوم بزرگ و هیجان‌انگیز قرار داشت؛ هیجان‌انگیز از آن جهت که یک دلفین درون آن آکواریوم مشغول به شنا کردن بود. وینتر، دلفین دوست‌داشتنی و خوش‌رویی که درون آکواریوم بود، مانند ماجا از یک معلولیت نسبی رنج می‌برد. ماجا، پای چپ‌اش را در طول جنگ از دست داده و وینتر، دم‌اش را به تله‌ای سپرده بود. ماجا درباره وینتر می‌گوید: «در اولین نگاه به نظرم آمد که او بیشتر شبیه یک میگو شنا می‌کند تا یک دلفین! به همین خاطر، بیشتر، روی اندام‌ها و ظاهرش تمرکز کردم و دیدم که دم او هم مانند پای من، مصنوعی است.»

ناگهان ایده‌ای در ذهن ماجا جرقه زد. او با خودش گفت که چگونه باید یک دلفین بتواند با دم پلاستیکی انعطاف‌پذیر و مصنوعی‌اش شنا کند و من نتوانم با بدنی سالم و تنها با پایی معلول شنا کنم؟ به قول خودش: «من از یک دلفین معلول که کمتر نیستم! اراده من بیشتر و قوی‌تر از اوست و من انگیزه بالاتری دارم. من ژاسیمنا را از دست داده‌ام؛ دختر عمویی که به او قول دادم برای یک بار هم که شده، نه به خاطر خودم، بلکه به خاطر او با دلفین‌ها شنا کنم.»
تمام این اعتقادات باعث شد ماجا با پزشک‌اش مشورت کند و با تشویق‌های والدین خود، سعی در شنا کردن در آکواریوم به همراه وینتر بکند. او هر روز پیش وینتر می‌رفت و با او صحبت می‌کرد و این دلفین‌ مهربان هم با تکان دادن سر و دم‌اش، جواب محبت‌های او را می‌داد. تا اینکه روز موعود فرا رسید. ماجا به خاطر ژاسمینا، به خاطر آرزوهایش و به خاطر احیای اعتماد به نفس‌ از دست رفته‌اش، بالای آکواریوم رفت. اول کمی ترسید. ولی انگار وینتر با آن لبخند همیشگی از او می‌خواست که زودتر به درون آب بپرد. شاید به همین خاطر هم مدام خودش را به ماجا نزدیک‌تر می‌کرد. ماجا بالاخره پرید. او خودش را به داخل آب پرتاب کرد. وینتر او را در پشت خودش جای داد. ماجا می‌گوید: «من وقتی پشت وینتر قرار گرفتم، اول کمی ترسیدم! او بزرگ‌تر از آن چیزی بود که فکرش را می‌کردم اما لذت شنا و غلبه کردن بر معلولیت‌ام، مرا غرق شادی کرده بود. من حتی می‌توانستم چهره خندان ژاسمینا را در کنار آکواریوم ببینم. من نمی‌توانم آن شادی فوق‌العاده را با هیچ کلمه‌ای توصیف کنم.
-حكيم مهر-
محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

10 خبر اخر سایت

◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
◄ بطری چشم نواز
◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
◄ مبلی برای شما و سگ شما
◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
◄ چراغ سگ
◄ لامپ گربه ای
◄ فسیل دایناسور لگو تی رکس
◄ کلاه زیبای ساخته شده از نمد
◄ مدفوع وحشی اثر خورخه هررا
◄ میز خانه سگ
◄ تخت سکوی چوبی با خانه سگ
◄ کوزه خرس شکلی
◄ اسب ربات چهار پا
◄ چراغ شب مرغ
◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی قهوه گربه
◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
◄ کفش های میکی موس
◄ ماسک صورت Cthulhu
◄ کیف دستی میکی موس
◄ گودال آتش کوسه
◄ کاناپه راحت حیوانات خانگی
بعدی 1 قبلی

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle