پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا ◄ گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا
      اسباب‌بازی قابل تمدید چاپ سه بعدی که شبیه شخصیت ترسناک گیاه پیرانا از بازی‌های ویدیویی کلاسیک Super Mario Bros است. از Grabber قابل گسترش گیاه پیرانا برای برداشتن اقلام از مکان های صعب العبور، اعم از تنقلات، کلیدها یا سایر اشیاء کوچک استفاده کنید. نسخه چاپی سه بعدی که توسط Alice3DTreasures از مواد PLA سازگار با محیط زیست ساخته شده است، هم پایدار و هم برای محیط زیست بی خطر است. هر گیربکس تحت بازرسی های کیفی کامل قرار می گیرد تا اطمینان حاصل شود که استانداردهای بالا را برآورده می کند و در مجموعه اسباب بازی های طرفداران ماریو قرار می گیرد.
  • صندلی چوبی به شکل زرافه ◄ صندلی چوبی به شکل زرافه
      صندلی چوبی به شکل زرافه دارای کشوی یکپارچه برای نگهداری کاغذ طراحی و مداد رنگی است. صندلی زرافه طراحی شده توسط لوئیس لیم برای بچه ها به عنوان میز نقاشی و بزرگسالان می توانند از آن به عنوان صندلی برای نشستن و استراحت در حین بازی کودکان استفاده کنند.
  • lمیز کار مشترک با گربه ◄ lمیز کار مشترک با گربه
      میز اداری ارگونومیک با طراحی توخالی تضمین می کند که دستان شما در ارتفاع مطلوب قرار دارند و فشار و ناراحتی را در ساعات طولانی کار کاهش می دهد. میز توخالی طراحی شده توسط SUNRIU وعده می دهد که تجربه فضای کاری را با نگه داشتن دستان شما در ارتفاع عالی افزایش دهد. ناحیه فرورفته در داخل سطح میز شکل گرفته است و با ظرافت برای نگه داشتن دستان شما هنگام درگیر شدن با کارهای روزانه خود، حجاری شده است. میز ساخته شده از تخته سه لا شامل نقاط تعیین شده برای وسایل ضروری و ابزارهای رایج است که جریان کار را بهینه می کند و به هم ریختگی را به حداقل می رساند.
  • ک زنبور رباتیک ◄ ک زنبور رباتیک
      پهپاد مینیاتوری ساخته شده برای پرواز ازدحام مستقل شبیه یک زنبور رباتیک است و از الگوهای پرواز طبیعی زنبورها الهام گرفته شده است. Festo BionicBee تنها 34 گرم وزن دارد و به لطف ساختار فوق العاده سبک و مانور استثنایی، از قابلیت های چشمگیری برخوردار است. مجهز به فناوری پیشرفته، هر پهپاد به طور مستقل در یک گروه حرکت می کند و مسیرهای از پیش تعیین شده را با دقتی بی نظیر دنبال می کند. از طریق کالیبراسیون هوشمند، Bionic Bee عملکرد را بهینه می‌کند و هماهنگی یکپارچه را در میان گروه تضمین می‌کند. این نوآوری نشان دهنده اوج بیومیمیک و پیشرفت تکنولوژی در طراحی هواپیماهای بدون سرنشین است.
  • تخت راحت با آکواریوم ◄ تخت راحت با آکواریوم
      تخت راحت با آکواریوم سفارشی بزرگ که 650 گالن آب را در خود جای می دهد و هنگام خواب شما را احاطه می کند . آکواریوم زیبای سر تخت برای Furnitureland South توسط Wayde King و Brett Raymer از تولید مخازن اکریلیک طراحی شده است.
  • تخت توتور ◄ تخت توتور
      تختخواب راحت طراحی شده تا شبیه موجودی غول پیکر شایان ستایش از انیمیشن من Neighbor Totoro اثر هایائو میازاکی باشد. در این تخت خواب / کیسه خواب نرم توتورو به راحتی به خواب خواهید رفت و رویای ماجراهای شگفت انگیزی خواهید داشت
  • چراغ شب به شکل حیوانات که شبیه یک گوسفند ◄ چراغ شب به شکل حیوانات که شبیه یک گوسفند
      چراغ شب به شکل حیوانات که شبیه یک گوسفند بامزه طراحی شده است ، به ایجاد لحظاتی دنج و خاطرات ماندگار با بچه های کوچکتان کمک می کند. چراغ شب گوسفند از MoziDozen، روال روزانه قبل از خواب را جالب نگه می دارد و شمارش گوسفندان را بسیار زیباتر می کند. ساخته شده از مواد طبیعی مانند گردو، خاکستر و نمد پشمی، درخشندگی نرمی از خود ساطع می کند که می تواند مطابق با ترجیحات فردی تنظیم شود. Sheep Lamp دارای فناوری بی سیم است که به آن اجازه می دهد تا از پایه شارژ جدا شود تا به راحتی در اطراف اتاق قرار گیرد. ایده‌آل برای داستان‌های قبل از خواب و شمارش گوسفند، The Sheep Night Light به همراهی لذت‌بخش برای کودکان در هنگام خوابیدن تبدیل می‌شود. هنگامی که داستان به پایان می رسد، گوسفند "به خانه باز می گردد" به پایگاه شارژ خود، آماده برای درخشش دوباره در شب بعد.
  • صندلی چوبی توسط جویس لین ◄ صندلی چوبی توسط جویس لین
      صندلی منحصر به فرد به نظر می رسد که گویی مستقیماً از تنه درخت بریده شده و به زیبایی طبیعت می پردازد و حس اصالت ارگانیک را القا می کند. صندلی چوبی جویس لین که شبیه تکه ای از تنه درخت است، از نظر بصری چشمگیر و غیر متعارف است و آن را در هر محیطی متمایز می کند. خلقت جویس لین با ترکیبی از موادی مانند رنگ روغن، خاک رس اپوکسی و تخته سه لا، شیفتگی او را به تعامل بین عناصر طبیعی و دستکاری انسان به نمایش می گذارد. جویس لین با استفاده از مواد آلی مانند چوب در کنار مواد مصنوعی مانند رزین، به موضوعات اتصال و قطع ارتباط می پردازد و حقیقت پشت ظاهر را زیر سوال می برد. صندلی چوبی هم به عنوان قطعه ای کاربردی و هم به عنوان مجسمه هنری زیبا عمل می کند و بینندگان را دعوت می کند تا در مورد پارادوکس های رابطه ما با محیط زیست و دنیای تولید شده فکر کنند. جویس لین از طریق کار خلاقانه، پیچیدگی های جامعه صنعتی مدرن ما را بررسی می کند، جایی که مرزهای بین طبیعی و مصنوعی محو شده است.
  • جا عسلی بامزه ◄ جا عسلی بامزه
      بسته بندی خلاقانه عسل طراحی شده به شکل زنبور عسل دارای رویه چوبی و چهار بال است که باز کردن ظرف شیشه ای را آسان می کند. بسته بندی عسل زنبور عسل توسط کنستانتین بولیموند برای کودکان غیرقابل انکار زیبا و جذاب است. طراحی منحصر به فرد بسته بندی توجه آنها را به خود جلب می کند و شیشه عسل را برجسته می کند و آنها را به کاوش و کشف محتویات آن دعوت می کند. عسل صد گل ترکیبی از شهدهای شکوفه های مختلف است که ترکیبی از طعم های آبی زمستانه تا شاه بلوطی را ارائه می دهد. هر شیشه می تواند به عنوان شروع کننده گفتگو در مورد زنبورها و نقش مهم آنها در گرده افشانی و تولید عسل باشد. این فرصتی را برای والدین فراهم می کند تا به کودکان در مورد طبیعت و محیط زیست به روشی سرگرم کننده و جذاب آموزش دهند.
  • درخت گربه ای با قابلیت شکل های متفاوت ◄ درخت گربه ای با قابلیت شکل های متفاوت
      خانه گربه ممتاز ساخته شده از چوب با کیفیت بالا و پوست گوسفند مجلل از طرحی از بالا به پایین استفاده می کند تا پناهگاهی راحت برای گربه شما فراهم کند. مبلمان مدولار برای گربه های خانگی طراحی شده توسط Catissa از Haapsalu، استونی . صرفه جویی در فضا و طراحی قابل نصب بر روی دیوار، فضای کف را به حداکثر می رساند و آن را برای خانه هایی با هر اندازه ای ایده آل می کند. سطوح رنگ شده در برابر تجمع گرد و غبار مقاوم هستند و تمیز کردن آنها بسیار آسان است و ظاهری بکر را همیشه تضمین می کند. خانه گربه مدولار معلق مکانی سرگرم کننده و امن برای آرامش است. با استفاده از نردبان همراه، حیوان خانگی شما به راحتی به خانه درخت گربه دسترسی خواهد داشت .
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29334    |     صفحه 1 از 2934
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

راسوی نابغه

!
جان باروز زیست شناس مشهور٬مقاله های جامعی درباره ی زندگی جانوران نیوانگلند و شمال نیویورک نوشته است.در مقاله ی زیر که از کتاب ساحل رودخانه خلاصه شده است باروز داستان برخورد خود را با لانه ی یک راسو و کشفیاتش را در این زمینه شرح می دهد.او نخست راسوی کوچکی را تماشا می کند ولی کنجکاوی علمی او باعث می شود که لانه ی حیوان را زیر و رو بکند و شناخت دقیقتری از پناهگاه زیرزمینی او به دست آورد.هر چند او موفق شد چیز های جالبی از زندگی راسو در لانه اش بفهمد ولی بعد ها از اینکه لانه جانور را خراب کرده بود به شدت پشیمان شد.


جالب نوجه ترین نوشته ی من در سال 1893 درباره ی یک راسو است.یک روز در اواسط ماه نوامبر من و پسرم برای تماشای کوکوهایی که می دانستیم در اطراف باتلاق در داخل جنگل زندگی می کنند٬به آنجا رفتیم.هنوز کاملا بر روی تخته سنگ کنار باتلاق جا نگرفته بودیم که صدای خش خش کوتاهی از میان برگهای اطرافمان شنیده شد.ابتدا تصور کردیم که صدای با احتیاط راه رفتن کوکویی به گوش ما می رسد.اما از میان علف های پرپشت٬جانور کوچکی به چشم ما خورد که به نظرسنجاب می نمود.ولی بعد وقتی که جانور کوچولو به فاصله ی چند متری ما رسید ٬متوجه شدیم که یک راسو است.وقتی دوباره به سوی حیوان نگاه کردیم٬چیزی به دهان داشت.به نظر می رید که چیزی شبیه موش باشد.راسو در امتداد تنه ی پوسیده درخت افتاده ای به چالاکی دوید.ولی پس از 3-4 متر دویدن ایستاد و نگاهی به اطراف کرد و پس از گذشتن از تنه ی درخت و سنگها و شاخه ها در فاصله 7-8 متری در پشت تخته سنگی در ساحل باتلاق ناپدید شد.من به پسرم گفتم که او غذا به داخل لانه می برد.بهتر است متوجهش باشم.بعد از حدود 4-5 دقیقه راسو دوباره ظاهر شد و راهی را که آمده بود طی کرد.از میان بوته ها و سنگ ها گذشت و به طرف مرداب رفت.ما حرکتی نکرده بودیم و ظارا حیوان نیز ما را ندیده بود.



بعد از حدود شش دقیقه ما صدای خش و خش اولیه را شنیدیم و لحظه ای بعد راسو با موشی در دهان پدیدار شد.حیوان دوباره مسیر سابق خود را در امتداد تنه ی درخت٬تخته سنگ کنار باتلاق بدون هیچ تغییری ادامه داد و از نظر ناپدید شد.بعد از چند لحظه باز حیوان ظاهر شد و از مسیر قبلی به طرف باتلاق رفت و سپس در حالیکه موشی در دهان داشت پدیدار شد. راسو ظاهرا منبع غذایی خوبی از موشها در آن اطراف٬میان بوته ها و علف ها پیدا کرده بود و ماهرانه آنها را شکار می کرد.ما که به شدت کنجکاو شده بودیم و می خواستیم لانه ی حیوان را ببینیم به سوی محلی که حیوان از نظر ناپدید میشد٬رفتیم و منتظر ماندیم.راسو که بسیار وقت شناس به نظر می رسید به موقع بار دیگر با موشی که در دهان داشت ظاهر شد.حیوان ما را که تصادفا در فاصله دو قدمی لانه اش ایستاده بودیم دید اما بدون اینکه نشانی ازترس در او ظاهر شود به داخل لانه اش فرو رفت.لانه راسو بر خلاف تصو ما در زیر تخته سنگ کنار باتلاق نبود بلکه در فاصله ی چند آن قرار داشت.بعد از اینکه راسو به داخل لانه اش رفت ما برای مدتی بدون حرکت آنجا ایستادیم ولی حضور ما در آنجا حیوان را به شک انداخت و ظاهرا به این زودیها خیال بیرون آمدن نداشت.بعد از مدتی مقداری برگ خشک را کنار زده و دهانه لانه را که گرد و کوچک بود یافتیم.ولی این کار کنجکاوی شدید ما را برطرف نکرد.بنابر این با یک تکه چوب خشک شروع به کندن دهانه ی لانه کردیم ولی به زودی با انبوهی از ریشه های درخت روبرو شدیم که ما را مایوس کرد بنابر این تصمیم گرفتیم که از این کار دست بکشیم و روز بعد با یک کلنگ دو سر به سراغ لانه بیاییم ولی قبل از حرکت تا آنجا که ممکن بود صدمه ای را که به لانه ی حیوان زده بودیم با ریختن دوباره ی خاکهای کنده شده و گذاشتن تکه چوب های خشک روی آن مرمت کردیم.روز بعد همراه با کلنگ برای زیر و رو کردن لانه ی راسو آماده بودیم.


ادامه دارد...
قسمت دوم راسوی نابغه
هوا هم ملایم و آرام بود.پیش از شروع به کار بر روی تخته سنگی که روز پیش نشسته بودیم به انتظار راسو نشستیم.هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای خش و خش برگهای خشک شده شنیده شد و بعد راسو در حالیکه موشی در دهان داشت ظاهر شد.من منتظر ماندم تا اینکه راسو سومین موش خود را به خانه برد.به حساب من هر 6-7 دقیقه یک موش شکار میشد و اگر حیوان برای مدت طولانی این کار را انجام میداد می بایست گنج بزرگی از لاشه ی موشها و همینطور قلعه ای برای خود داشته باشد!
این بار به نزدیک لانه ی راسو رفتیم٬حیوان هنوز آخرین شکار خود را که یک موش مرغزار بود به داخل لانه نبرده بود.بنابراین منتظر ماندم و حرکات او را نگاه می کردم.راسو ابتدا موش را در دهانه لانه به زمین گذاشت و سپس خود داخل سوراخ شد و بعد لاشه را نیز با خود کشید.

من با خود فکر کردم که باید از این کار حیوان سر در بیاورم.بنابراین کلنگ سنگینم را برداشتم و شروع به کار کردم.ابتدا حدود 60 سانتی متر امتدا سوراخ را کندم بعد از یک متر کندن متوجه شدم که سوراخ به دو شاخه تقسیم شد٬یکی به غرب و دیگری به طرف شمال شرقی!من شاخه ی غربی را دنبال کردم ولی کمتر از یک متر دیگر به یک دو راهی دیگری بر خورد کردم که شاخه ی شرقی را دنبال کرده و دوباره به دو راهی بعدی رسیدم!یکی از آنها را کندم باز هم به سوراخ منشعب دیگری بر خودم!من دیگر داشتم ناامید می شدم٬مقدار بسیار زیادی خاک در اطرافم جمع شده بود و ظاهرا راسو پیش بینی کرده بود که مزاحمی چون من به سراغش خواهد رفت و خود را کاملا آماده کرده بود!
در طول حفره هایی که تا کنون کنده بودم تعدادی محفظه های بزرگ دیدم که احتمالا برای دور زدن٬استراحت کردن٬یا ملاقات با دیگر هم لانه ای هایش ساخته بود!اما هیچگونه فضایی که شباهت به محل زیست دائمی آنها باشد٬ دیده نشد.آن موشها را کجا برده است؟
برای اینکه بهتر بتوانم به کارم ادامه دهم ٬کوشش کردم مقداری از خاکهای جمع شده را با کلنگ به عقب بزنم ولی بی فایده بود.کار خسته کننده شده بود و به نظر می رسید که تازه آغاز کار شروع شده است و هر چه بیشتر زمین را می کندم تعداد انشعاب حفره های لانه بیشتر می شد.بنا بر این تصمیم گرفتم که کار را تعطیل کنم و روز بعد علاوه بر کلنگ یک بیل هم با خود بیاورم!
روز بعد با بیل و کلنگ به ساحل باتلاق رفتم و در حالی که احساس می کردم برای کار کردن آمادگی زیادی دارم شروع به کندن زمین کردم.ولی باز هم مجموعه ای از حفره های پر پیچ و خم با تعدادی محفظه های کوچک در مقابل من ظاهر شد.یکی از این حفره ها بسیار قابل توجه بود.چرا که بعد از پیچ و خم فراوان تا 15 سانتی متری سطح زمین رسیده بود و حدود یک متر آن طرف تر به سطح زمین راه داشت.
بعد از مدتی رفع خستگی دوباره شروع به کندن زمین کردم.هر لحظه کنجکاوی من بیشتر میشد.
اینبار محفظه ای به بزرگی یک کلاه در میان انبوه ریشه های درخت توجه مرا به خود جلب کرد.ظاهرا اینجا تالار راسو ها بود!چون کف آن با انواع با برگهای خشک و موی انواع موشها پوشیده شده بود!
در فاصله ی چند سانتی متری این گودال حفره ی کوچکتری بود که راسو ها مواد زاید خود را در آنجا میریختند و از توده های انبوه خز های مرطوب و پوسیده ی جوندگان و فضولات پر بود.همچنین در داخل این حفره دم یک سنجاب پرنده بود که گویای آن بود که زمانی راسو از این حیوان شامی برای خود آماده کرده بد!
من به کندن ادامه دادم...

ادامه دارد...
قسمت دوم راسوی نابغه
هوا هم ملایم و آرام بود.پیش از شروع به کار بر روی تخته سنگی که روز پیش نشسته بودیم به انتظار راسو نشستیم.هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای خش و خش برگهای خشک شده شنیده شد و بعد راسو در حالیکه موشی در دهان داشت ظاهر شد.من منتظر ماندم تا اینکه راسو سومین موش خود را به خانه برد.به حساب من هر 6-7 دقیقه یک موش شکار میشد و اگر حیوان برای مدت طولانی این کار را انجام میداد می بایست گنج بزرگی از لاشه ی موشها و همینطور قلعه ای برای خود داشته باشد!
این بار به نزدیک لانه ی راسو رفتیم٬حیوان هنوز آخرین شکار خود را که یک موش مرغزار بود به داخل لانه نبرده بود.بنابراین منتظر ماندم و حرکات او را نگاه می کردم.راسو ابتدا موش را در دهانه لانه به زمین گذاشت و سپس خود داخل سوراخ شد و بعد لاشه را نیز با خود کشید.

من با خود فکر کردم که باید از این کار حیوان سر در بیاورم.بنابراین کلنگ سنگینم را برداشتم و شروع به کار کردم.ابتدا حدود 60 سانتی متر امتدا سوراخ را کندم بعد از یک متر کندن متوجه شدم که سوراخ به دو شاخه تقسیم شد٬یکی به غرب و دیگری به طرف شمال شرقی!من شاخه ی غربی را دنبال کردم ولی کمتر از یک متر دیگر به یک دو راهی دیگری بر خورد کردم که شاخه ی شرقی را دنبال کرده و دوباره به دو راهی بعدی رسیدم!یکی از آنها را کندم باز هم به سوراخ منشعب دیگری بر خودم!من دیگر داشتم ناامید می شدم٬مقدار بسیار زیادی خاک در اطرافم جمع شده بود و ظاهرا راسو پیش بینی کرده بود که مزاحمی چون من به سراغش خواهد رفت و خود را کاملا آماده کرده بود!
در طول حفره هایی که تا کنون کنده بودم تعدادی محفظه های بزرگ دیدم که احتمالا برای دور زدن٬استراحت کردن٬یا ملاقات با دیگر هم لانه ای هایش ساخته بود!اما هیچگونه فضایی که شباهت به محل زیست دائمی آنها باشد٬ دیده نشد.آن موشها را کجا برده است؟
برای اینکه بهتر بتوانم به کارم ادامه دهم ٬کوشش کردم مقداری از خاکهای جمع شده را با کلنگ به عقب بزنم ولی بی فایده بود.کار خسته کننده شده بود و به نظر می رسید که تازه آغاز کار شروع شده است و هر چه بیشتر زمین را می کندم تعداد انشعاب حفره های لانه بیشتر می شد.بنا بر این تصمیم گرفتم که کار را تعطیل کنم و روز بعد علاوه بر کلنگ یک بیل هم با خود بیاورم!
روز بعد با بیل و کلنگ به ساحل باتلاق رفتم و در حالی که احساس می کردم برای کار کردن آمادگی زیادی دارم شروع به کندن زمین کردم.ولی باز هم مجموعه ای از حفره های پر پیچ و خم با تعدادی محفظه های کوچک در مقابل من ظاهر شد.یکی از این حفره ها بسیار قابل توجه بود.چرا که بعد از پیچ و خم فراوان تا 15 سانتی متری سطح زمین رسیده بود و حدود یک متر آن طرف تر به سطح زمین راه داشت.
بعد از مدتی رفع خستگی دوباره شروع به کندن زمین کردم.هر لحظه کنجکاوی من بیشتر میشد.
اینبار محفظه ای به بزرگی یک کلاه در میان انبوه ریشه های درخت توجه مرا به خود جلب کرد.ظاهرا اینجا تالار راسو ها بود!چون کف آن با انواع با برگهای خشک و موی انواع موشها پوشیده شده بود!
در فاصله ی چند سانتی متری این گودال حفره ی کوچکتری بود که راسو ها مواد زاید خود را در آنجا میریختند و از توده های انبوه خز های مرطوب و پوسیده ی جوندگان و فضولات پر بود.همچنین در داخل این حفره دم یک سنجاب پرنده بود که گویای آن بود که زمانی راسو از این حیوان شامی برای خود آماده کرده بد!
من به کندن ادامه دادم...

ادامه دارد

Tavajoh قسمت سوم و پایانی راسوی نابغه

من به کندن ادامه دادم و می خواستم به محوطه ای که تمام این تونل ها از آنها سرچشه گرفته برسم ولی هر چه بیشتر زمین را می کندم کمتر به نتیچه می رسیدم.
زمین مثل کندوی زنبور عسل پر از سوراخ شده بود.راستی این جانور چگونه دشمنی دارد که مجبور است این همه راه فرار برای خود بسازد؟چرا باید در سر هر پیچ حفره ای هم وجود داشته باشد؟
گیر انداختن راسو در داخل این شبکه ی زیر زمینی غیر ممکن بوداو حتی می توتند تعقیب کنندگان خود را نیز دست بیندازد!از یک سوراخ آنها را به مبارزه بطلبد و و از سوراخی دیگر آنها را مسخره کند!
از همه اینها گذشته من فقط از یک در ورودی٬کندن را آغاز کرده بودم ولی بعضی از محفظه ها آنچنان به زمین نزدیک به نظر می رسید که در صورتی که جانور لازم بداند٬می توند سریعا از محل جدیدی سر از خاک بیرون بیاورد.
بعد از کمی مکث به بیلم تکیه کردم و برای تسکین درد کمرم روی زمین نشستم.سپس بلند شدم و احساس کردم که هرگز این ضرب المثل قدیمی را که می گفت:"تو هیچگاه نمی توانی راسویی را در خواب غافل گیر کنی!"نباید فراموش بکنم.
من با جا به جا کردن 2-3 تن خاک گودال بی قواره ای را در ساحل باتلاق ایجاد کرده بودم.بااین همه به هیچ وجه به راسو و موشهایش نزدیک نشده بودم.تاسف من از این بود که لانه ی چنین جانوری را کاملا ویران کرده بودم و در نتیجه خود را از تماشای روزهای بعد و شمارش موشهای شکار شده محروم کرده بودم.و امکان هر گونه مشاهده ای را در سالهای بعد نیز از بین برده بودم.
شکافی که به مدخل لانه وارد ساخته بودم ترمیم نا پذیر بود و بدون شک جانور به این باهوشی خوب میداند که بهتر است لانه ای جدید برای خود بسازد تا این لانه ی در هم کوبیده شده را بازسازی کند.
و همین طور هم شد و بعدا راسو به نقطه ای دیگر نقل مکان کرد.
شاید بتوان گفت که اطلاعات زیادی درباره ی نحوه ی زندگی جانوران وحشی کوچکی مانند راسو در دست نیست.ولی دیگر فهمیدم که موجودات از ما انسانها با هوش ترند!
این گونه راسو گونه ای کوچک بود که 20 تا 25 سانی متر طول داشت و درازای دمش به 12.5 سانتی متر می رسید.او در آن هنگام با پوشش تابستانی خود با پشت قهوه ای بلوطی و شکم سفید بود.
برای من ایت معمایی بود که چگونه راسو در جایی زیر خاک لانه ساخته بود که هیچ اثری از خاکهای بیرون ریخته وجود نداشت!
در حالی که از کندن چنین لانه ای حداقل می بایست مقدار قابل توجهی خاک بیرون بریزد!
آرزو میکنم که اگر کسی بار دیگر با چنین چیزی روبرو شد به جای کندن آن به مشاهده ی زندگی و کار او بپردازد.
منبع:
ترجمه: ببر هیرکانی
...
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle