Resigzed Image Click this bar to view the full image.

تالاب انزلی نه تنها یکی از منابع درآمدی برای مردم حاشیه‌نشین خود بوده، بلکه مأمنی برای هزاران پرنده مهاجری است که در فصول مختلف مهمان این پهنه سبز-آبی هستند.
شاید باورش سخت باشد اما سرما که آغاز می‌شود بیش از 110 هزار بال پرنده خود را از سردترین نقاط سیبری و شمال روسیه به دامن گرم این تالاب می‌رسانند و تمام زمستان را در آن به سر می‌برند.

اما تالاب انزلی، اکنون تنها نامش تالاب است و 16 سال است که مسیر خود را به سراشیبی مردابی شدن آغاز کرده است و
اگر بخواهیم واقع‌بینانه نگاه کنیم، دیر زمانی است که مرگ تدریجی تالاب شاه ایران آغاز شده است،عرصه تالاب آرام و آرام کوچک‌تر می‌شود و آب،‌ جای خود را به نی‌زار و نی‌زار جای خود را به زمین خشک می‌دهد. مجموعه‌ای از عوامل دست به دست هم داده‌اند تا تالاب را مرداب کنند و اولینش کاهش نزولات آسمانی است.
Resigzed Image Click this bar to view the full image.

اواخر فصل پاییز باید حداکثر بارندگی را داشته باشیم اما امسال نه تنها بارانی نیامده بلکه گرمی هوا هم بی‌سابقه است.

200 هزار هکتار وسعت کل تالاب آرام‌آرام کوچک و کوچک‌تر می شود. کاشتن درخت در همه جا تلاشی برای آبادانی است اما اینجا هر درختی که در حریم آبی تالاب کاشته می‌شود امضایی است در تومار نابودی تالاب.
ماجرا از این قرار است که حاشیه نشینان تالاب در قسمت‌هایی از حریم تالاب که آب عقب رفته و تبدیل به نیزار شده اقدام به کاشت درخت می‌کنند و با این ترفند هم به خشک شدن سریع‌تر این مناطق کمک می‌کنند و هم به بهانه‌ اینکه با درخت‌کاری سبب آبادانی شده‌اند این نقاط را به زمین‌های کشاورزی خود اضافه می‌کنند.
آیا به درستی این مردمان نمی‌دانند که حاصلخیزی زمین‌های کشاورزی‌شان را مدیون تالابند و اگر تالابی نباشد این زمین‌های پربار و محصول نیز وجود نخواهد داشت؟




پساب‌های کارخانه‌ها و کشتارگاه‌ها، آب تالاب انزلی را مسموم کرده‌اند

ورود انواع فاضلاب و پس‌آب شهری و صنعتی که از طریق رود‌های ورودی به تالاب، آب تالاب را مسموم کرده است مشکلی است که قدمتش از خشک‌سالی نیز بیشتر است پساب چندین کارخانه و کارگاه صنعتی از طریق رود‌خانه‌هایی مانند ثوفیان ده، هندخاله، راسته‌خاله، پیربازار، گوهررود، زرجوب و سیاه درویشان به تالاب سرازیر می‌شود که در این میان پیربازار آلوده‌ترین این رودخانه‌هاست.
شب هنگام هم کشتار‌گاه‌ها و مرغ‌داری‌ها به طور مخفیانه پساب‌های خود را در این تالاب بی‌نظیر رها می‌کنند انگار که نمی‌دانند که این پساب‌ها و پس‌ماندها چه بر سر طبیعت می‌آورد و آلودگی ناشی از آن نه فقط حیاط وحش تالاب بلکه همه کسانی که به نوعی با تالاب سرو کار دارند را به مخاطره می‌اندازد.


تالاب انزلی میهمان ناخوانده‌ای هم دارد، این مهمان نامیمون آزولا است.
آزولا سالها پیش‌ برای این در تالاب رها شد تا به واسطه رشد خوب و ارزش تغذیه‌ای بالا به عنوان علوفه برای دام‌ها استحصال شود اما نه تنها آزولا منفعتی برای دامداران حاشیه تالاب نداشت بلکه همچون طنابی در گردن تالاب شد که راه نفس کشیدن را بر آن بست. عدم وجود رقیب غذایی و دشمن طبیعی برای آزولا که از جنوب شرقی آسیا آمده بود، موجب شد تا در چشم بر هم زدنی تمام عرصه آبی تالاب پوشیده از آزولا شود و وجود فاضلاب و غنی بودن آب شرایط را برای شکوفایی و رشد بیش از حد آن محیا ساخت.
پوشیده‌ شدن سطح آب از آزولا ، لایه‌ای نفوذناپذیر را به وجود آورد که تبادل اکسیژن را بین هوا و آب تالاب مختل کرد در نتیجه آبزیان تالابی با کمبود اکسیژن مواجه شدند و بسیاری از این آبزیان مانند انواع ماهی‌ مانند اردک ماهی، سوف، سیم در اثر کمبود اکسیژن تلف شدند.

کنارگذر، روگذر، زیرگذر، میان‌گذر انزلی اسمش هرچه که هست زمانی برای آن احداث شد تا مسیر دسترسی به انزلی را کوتاه‌تر کند اما این گذرگاه تنها عمر تالاب انزلی را کوتاه‌تر کرد.

تالاب انزلی آبروی تالاب‌های ایران است، نگذاریم این تالاب هم مانند تالاب های بختگان، پریشان، کم‌جان، شادگان و... بمیرد!


phce.irg