فقط به این دلیل که انسانم و متاسفانه فعالیت مغزم مداوم و تا لحظه مرگ طراحی شده و توقف این فعالیت در اختیار من نیست بنابراین حتی وقتی طوطی مرده را از پاهایش گرفته بودم و به سطل زباله نزدیک می شدم کلی افکار ریز و درشت به مغزم هجوم آوردند
هنوز هم بعد از گذشت چندین ساعت از مرگ آخرین طوطی مرده امروز نتوانستم به این سوال جواب دهم که واقعا جنایتهای بشری با دانسته هایش دردناک تر است یا با نادانی هایش ؟؟؟
شاید بشود اینطور مرز بندی کرد جنایات در حق همنوعان آگاهانه تر صورت می گیرد و در کمال خوش باوری ازبین رفتن سایر موجوات بدست انسان را به پای ناآگاهی های او نوشت
این لطیف ترین نوع تعبیر از هزاران نوع جنایت است جوری که با ساحت مقدس انسانیت هم برنخورد
البته زیاد مطمئن نیستم که نظر این طوطی مرده که جزو انبوه پرندگانی است که به دلیل عدم واکسیناسیون می میرند زیاد با نظر من موافق باشد
مدتی وقت صرف کرده ام ولی هنوز نتوانسته ام حساب کنم که در طول زمان طبابتم تا به امروز فقط خود من بعنوان یک دامپزشک از بین صدها دامپزشک جسد چند پرنده را بدلیل نا آگاهی صاحبانشان ار لزوم واکسیناسیون پرنده ها به سطل آشغال روانه کرده ام ! و به همان اندازه واقعا حساب تعداد دفعاتی که لزوم واکسیناسیون پرنده ها را شرح داده ام از دستم خارج شده
شکی در این نیست که حیوانات خانگی در این کشور و بسیار از ممالک دیگر مظلوم واقع شده اند ولی بایذ اذعان کنم که از بین همه حیوانات خانگی پرندگان بدترین نوع مظلومیت را در این کشور تجربه می کنند
دیدن چهره متعجب صاحب پرنده مرده وقتی می شنود که پرنده ها هم باید واکسینه شوند برای من به یک تصویر همیشگی و هر روزه تبدیل شده است .بنظر می رسد این ناآگاهی در مورد سایر حیوانات خانگی به این قوت نباشد
به این فکر می کنم که مانند زندانیانی که امیدی به رهایی دارند و روزهای حبس را بر روی دیواری با یک خط حک می کنند و به امید روزهای بهتر صبر می کنند منهم از امروز به ازای هر پرنده مرده یک خط روی دیوار بکشم به این امید که
شاید روزی انسانیت از بند جهل و ناآگاهی رهایی یابد و به امید روزهای بهتر
راستی مگه پرنده ها هم نیاز به واکسن دارند؟
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.