روزهای ماه مبارك است طاعات و عباداتتان قبول. امیدوارم سر سفرههای سحر و افطار، كنار همه آنها كه دعایشان میكنید ما را هم از یاد نبرید.
این
ماه همانقدر كه
ماه رحمت و مغفرت است به همان اندازه
فرصتی است برای ایجاد دگرگونیهایی در ما انسانها؛ ما كه در طول سال درگیر زندگی روزمره و فعالیتهای كاری و شغلی و خانهداری و دهها مساله دیگر هستیم.
این
تغییر البته باید ابتدا در خانه و رفتارهای ما با افراد خانواده بروز كند؛ رفتارهایی كه شاید به آنها
عادت كردهایم و كم و كسریهایشان را درست درك نمیكنیم.
فكر كردهاید ما آدمها گاهی تا چه اندازه شبیه یك ماشین عمل میكنیم؟
صبح كه از خواب بیدار میشویم تا شب كه دوباره به رختخواب میرویم.
چه قدر كارهای یكنواخت با روال یكسان انجام میدهیم؟
این نوع رفتار را در خانمهای خانهدار بیشتر میتوان دید. شاید به دلیل نوع كارهای خانه كه كمتر تنوع دارد؛ شاید هم دلیلش روحیه زنهای خانهدار باشد یا...
به هرحال
همه اینها باعث شدهاند كه ما ضعفها و كاستیهای رفتاری خودمان را كمتر درك كنیم.شاید یكی از آن رفتارها كه این
ماه فرصت خوبی برای تغییرش باشد،
زیادهروی در پذیرایی و تعارف در مهمانیها باشد.
نمیدانم از چه تاریخی ما ایرانیها اینگونه رفتار میكنیم؟
وقتی 4 نفر مهمان داریم، برای 8 نفر غذا میپزیم و برای 10 نفر میوه میخریم. سر سفره علاوه بر دو یا سه نوع غذا، سالاد، سبزی، ماست، خیار و... هم باید باشد؛ اگر دوغ داریم، میرویم و دو نوع نوشابه هم میخریم؛ مبادا به مهمانها بربخورد! یا یكی بگوید پذیرایی چندان كه باید مناسب نبود.
این عادت كه شاید بهتر باشد با عنوان اسراف از آن نام ببریم، باعث میشود مهمانیها و رفتوآمدها به تدریج كمتر شود. مهمانی بجای دور هم بودن و از همصحبتی هم لذت بردن، تبدیل به موضوعی میشود كه از چند روز پیش از شروع تا چند روز پس از پایانش ذهن ما را درگیر میكند و میشود یكی از معضلات زندگی امروز!
چند وقت پیش كه منزل یكی از فامیلها مهمان بودیم، بعد از اینكه شام مفصلی خوردیم و به نظر میرسید همه بیش از ظرفیتشان هم خورده باشند، خانم صاحبخانه با اصرار و نوعی خواهش از مهمانها میخواست كه به قول خودش آن یك لقمه باقیمانده را هم بخورند تا غذایی در سفره نماند. البته آن یك لقمه چیزی بود در حد غذای 5 نفر!
همه ما از این نوع تعارفها دیده و شنیدهایم. تعارفهایی كه گاهی دلیلش را هم نمیدانیم؛ شاید خودمان هم همینطور رفتار كرده و بكنیم اما آنچه مهم است،
عزمی است برای تغییر در این رفتار.
چرا اینگونه نباشیم؟
ما هم میتوانیم مانند بسیاری از مردم مناطق دیگر جهان از رودربایستیها و تعارفها كم كنیم و بیشتر به روابط منطقی با دوستان و آشنایان فكر و عمل كنیم.
ما هم میتوانیم اگر 4 نفر مهمان داریم، برای 4 نفر غذا درست كنیم. اگر بر حسب اتفاق كسی هم فكر كرد ممكن است سیر نشود، میتواند غذایش را با نان بخورد.
شاید خواندن این جملهها برای برخی از خوانندگان، عجیب به نظر برسد، اما بدانید و اطمینان داشته باشید كه میتوان اینطور رفتار كرد. فقط باید یاد بگیریم و به آن عمل كنیم.
نمیدانم چرا هنوز بعضیها فكر میكنند، میزان غذاهای باقی مانده در سفره، معادل احترام صاحبخانه به مهمانان است! ما كه آموزههای دینیمان فراوان در این مورد تاكید كردهاند؛ ما كه از صدها سال پیش، رفتن به جایی را به دلیل «روی باز» میدانستیم و نه «در باز و سفره گسترده»؛ پس چه شده كه حالا اینگونه رفتار میكنیم؟
تغییر ممكن است
آنچه مهم است و باید به عنوان یك روش به آن باور داشته باشیم این است كه تغییر در زندگی ممكن است؛ در خانه و خانهداری هم میتوان تغییراتی ایجاد كرد. این تغییرات گاهی در ظاهر و رویه زندگی است و گاهی در روش و لایههای زیرین زندگی؛ به یقین تغییر در روش كاری مهمتر و به همان نسبت مشكلتر است، اما نشدنی نیست.
پس خوب است در این ماه عزیز ما خانمها ، چه كار بیرون از خانه داشته باشیم چه نداشته باشیم، تلاش كنیم زمینههای این دگرگونی را در خانه فراهم كنیم؛ پیشنهاد ما كم كردن از تعارفها، اسرافها و... است. اطمینان داشته باشید، این قبیل تغییرات، زندگی را شیرینتر میكنند.