پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر ◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
      نسخه مدرن صندلی کلاسیک دارای بدنه ای پلاستیکی است که آن را شبیه مجسمه یک کبوتر می کند . صندلی بازو کبوتر که توسط Muddycap طراحی شده است تا برخی از پرها را در دنیای مبلمان به هم بزند. صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر شهری طراحی شده است چیزی بسیار غیر معمول است. این یک مجسمه کاربردی روی پایه های فولادی است که از پلاستیک کبوتری شکل ساخته شده است. بازوهای صندلی در واقع بال های کبوتری هستند که شما را به نشستن و آرامش در آغوش گرم دعوت می کنند. نگران نباشید، هیچ کبوتر واقعی برای فاکتور راحتی مشورت نشد. صندلی کبوتر کمی نگرش پرندگان را برای هرکسی که به دنبال اضافه کردن رنگ حیات وحش شهری به خانه خود است، بدون بذر پرندگان، به ارمغان می آورد.
  • کارتن تخم مرغ خلاقانه ◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
      کارتن تخم مرغ خلاقانه دارای طراحی بازیگوشی است که طراوت و ارتباط با فرآیند طبیعی را برجسته می کند. بسته بندی "Just Laid Eggs" که توسط Springetts طراحی شده است، بر تخم هایی که به صورت محلی گذاشته می شوند تاکید دارد و تمایل مصرف کنندگان را برای محصولات مزرعه تا سفره جلب می کند. مکانیسم بستن به عنوان یک نشانه بصری برای تخمگذاری در حال تخمگذاری دو برابر می شود. تصویر چاپ شده از مرغ در حالت های مختلف، طنز و جذابیت را به یک بسته بندی تخم مرغ معمولی تزریق می کند تا آن را سرگرم کننده و به یاد ماندنی کند.
  • بطری چشم نواز ◄ بطری چشم نواز
      بطری چشم نواز شراب که شبیه یک پاندا خندان طراحی شده است، منشا شراب برنج و شایستگی غیرقابل انکار پانداها را ترکیب می کند. بسته بندی شراب برنج چینی لیدائو توسط ShenZhen BOB یک بطری شراب را به یک نماد عاطفی و فرهنگی تبدیل می کند. این بسته بندی با ترکیب پاندا، نماد محبوب و شناخته شده چین در سطح جهانی، محصول را به طور خلاقانه ای با میراث خود پیوند می دهد. بطری سرامیکی شراب پاندا دارای کلاه سنتی کشاورز و طناب کنفی است.
  • پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه ◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
      پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه و چنگک برگ طراحی شده اند ، لایه تازه ای از طنز و خلاقیت را اضافه می کنند. Cat Paw Backscracher یک پنجه بافت دار و گرد در انتهای یک دسته چوبی براق است. پنجه، در رنگ قرمز پر جنب و جوش یا مشکی کلاسیک موجود است، با طرح‌های خز واقعی و پدهای نرم که شبیه حرکت بازیگوش ورز دادن یک گربه واقعی است. پشت خراش چنگک برگ: تفسیر مجدد چنگک باغچه، این طرح برگ ها را با پشت خارش دار تعویض می کند. سر چنگک جمع و جور و زاویه‌دار است و در روکش‌های فلزی مانند سبز تیره یا خاکستری متال موجود است.
  • مبلی برای شما و سگ شما ◄ مبلی برای شما و سگ شما
      مبل نوآورانه دارای پلت فرم متحرکی است که به سگ شما کمک می کند تا به راحتی به کاناپه دسترسی پیدا کند و در عین حال راحتی را افزایش دهد و از فشار بر مفاصلش جلوگیری کند. «مبل CoZY» طراحی شده توسط هیون جین اوه، یک تکه مبلمان دوستدار سگ است که نحوه به اشتراک گذاشتن فضای زندگی خود با حیوانات خانگی خود را دوباره تعریف می کند. این طراحی مبل مخصوصاً برای سگ هایی که مستعد ابتلا به بیماری هایی مانند کشکک کشکک هستند که 80 درصد سگ های کوچک را تحت تأثیر قرار می دهد مفید است .
  • بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس ◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
      بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس خوک دارای پوشش بامزه ای با صورت خوک است که هم جذاب و هم چشم نواز است. در دریایی از سوسیس های گرد، کوبر جرأت می کند با شکل مکعبی متفاوت باشد . بسته بندی خوک طراحی شده توسط Bunker Media برای برش ساندویچ عالی . این دستگاه که در پلاستیک صورتی براق پیچیده شده است، دارای یک تصویر پوزه خوک جذاب با دو چشم نقطه ای ریز است که به آن بیانی شگفت انگیز می دهد. روی بسته بندی سوسیس خوک Kuber با برش کلاه سرآشپز کارتونی پوشانده شده است.
  • بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ ◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
      بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ مرغ لاستیکی آن را در قفسه های فروشگاه حیوانات خانگی متمایز می کند. بسته بندی Doggie Dazzle توسط Mathilde Solanet طوری طراحی شده است که شبیه سگی است که مرغ لاستیکی را در دهان خود می گیرد . قسمت بالای بسته بندی نمای نزدیک از صورت یک سگ را نشان می دهد که پوزه آن کاملاً روی بدن مرغ قرار گرفته است. اسباب بازی مرغ لاستیکی به صورت افقی گسترش می یابد تا به نظر برسد که سگ با افتخار جایزه خود را حمل می کند.
  • نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته ◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
      نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته شده است، بدن تکه تکه شده و پاهای باریک حشره را به گونه ای بازیگوش و پیچیده تفسیر می کند. نیمکت موراوی که توسط مهدی دخلی طراحی شده است ، نشستن را از دریچه بیومیمیک دوباره تجسم می کند و از فرم زیبای مورچه الهام می گیرد. این نیمکت که از آلومینیوم سبک وزن ساخته شده است، به اندازه کافی محکم است تا بدن شما را پشتیبانی کند و به لطف تودوزی مخملی، به اندازه کافی نرم است تا آن را راحت نگه دارد. پاهای دراز و حشره مانند هم بیانیه بصری و هم گواهی بر تعادل و ظرافت است.
  • بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
      بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ، چوب‌های پوست خام را به‌عنوان دندان‌های سگ از پنجره دهان بریده‌شده نشان می‌دهد . بسته بندی Whitebites طراحی شده توسط Cecilia Uhr دارای تصویر سیاه و سفید از صورت یک سگ است که فورا توجه شما را جلب می کند. ناحیه دهان به طرز ماهرانه‌ای بریده شده است، چوب‌های چرم خام که شبیه دندان‌های سگ هستند نمایان می‌شود و پوزخندی برزخی ایجاد می‌کند که نمی‌توان به آن لبخند زد .
  • چراغ سگ ◄ چراغ سگ
      لامپ ناز برای صاحبان داچشوند شبیه سگی با پاهای کوتاه و دراز است . چراغ سگ شیری طراحی شده توسط استودیو Wants and Needs از کره جنوبی .
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29387    |     صفحه 1 از 2939
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

گزارشی تکان دهنده از جذامیان روستای بصری +تصاویر

مهر:وقتی خوره به جانت می‌افتد نه صورت زیبایی داری نه زندگی راحتی. جذام که گرفتی همه رویشان را از تو برمی‌گردانند. زنگوله‌ای به دور گردنت می‌بندند که بدانند کجایی تا آنها نباشند. اما خوره‌ای که صورت زیبا را از جذامیان تبعیدی روستای بصری مهاباد گرفته هنوز نتوانسته سیرت زیبای آنها را بگیرد. پس ببوس روی ماه این جذامی را... ."وقتی اهالی این روستا از خانه بیرون می‌آیند مردم شهر از آنها می ترسند، حتما مریضی شان واگیر داشته که قرنطینه شده اند! صورتی وحشتناک دارند و روستا نیز هوایی آلوده. به آنها دست نزن، نزدیکشون نشو و چیزی نخور، اصلا مگر سوژه قحط است که به سراغ مردم این روستا آمده‌ای . " 

به سمت غار گردشگری سهولان جاده ای تازه ساخت هدایتم می کند به سمت روستایی که آن را کوه هایی بلند در آغوش پهناور خود پنهان کرده اند انگار طبیعت هم می خواهد اهالی این روستا را جایی پنهان کند که دست هیچکس به آنها نرسد.

 

اینجا بصری، روستای جذامیان تبعید شده ازاستانهای آذربایجان غربی، کردستان، همدان و آذربایجان شرقی است.

وارد روستا که می شوم غریبه بودنم توی ذوق پیرزن و پیرمردهای جذام گرفته ای که از پشت پنجره حواسشان به همه جا هست می خورد. تا نگاهم به آنها می افتد محکم پنجره ها را می بندند و پرده ها را می کشند.

* "اومدی عکسمونو بگیری که چی؟"

دلم نه از ترس صدای فریادش در سکوت مرگبار روستا در ظهر یک روز زمستانی بلکه با دیدن صورت درهم کشیده اش ریخت. پوستی که در هم پیچیده بود، چشمانی که گرچه باز اما سفید بود و جز سیاهی چیزی نمی دید.

پیرزن، انگشتانی که در مچ دستش درحال حل شدن بود را به شانه ام زد تا بگوید: "اومدی عکسمونو توی تلویزیون پخش کنی تا هر جا ما رو دیدن فرار کنن؟"

صورتش را می پوشاند می خواهد برود که دوربینم را توی دستش می گذارم تا مطمئن شود اگر نخواهد عکسی نمی گیرم. آرام می شود.

فاطمه خانم از راه می رسد و می گوید:" بچه‌هامون تو شهرهای دیگر عکسمون رو می بینن و غصه می خورن. می گن عکس مادر و پدرمون رو گرفتن تا دل همه به حالشون بسوزه! تو هم می خوای مثل همه اونهای دیگه ما رو مسخره خودت کنی! یا عکس بگیری که دیگرون وقتی صورتمون رو دیدن بفهمن جذامی هستیم و فرار کنن."

قول می دهم از صورتش عکس نگیرم تا کسی او را نشناسد. فقط اجازه می دهد از دستانش عکس بگیرم.

 

 * "از من می ترسی؟"

از پرسیدن این سوال جا می خورم. می ترسم. می گویم: "چرا باید بترسم؟"

دستش را آرام روی صورتم می کشد خیره به چشمانم می شود تا ببیند می تواند تغییری را در صورتم حس کند!

حرکتی نمی کنم انگشتانش مثل آجر سخت است. می گویم: "اگر فکر می کنی می خواهم اذیتت کنم نفرین کن من‌هم به حال تو  دچار شوم."

حالا او بود که از این حرفم تعجب می کرد. سرم را می بوسد. "خدا نکنه جوونی نمی تونی طاقت بیاری. وقتی فامیلت می فهمن جذام گرفتی ازت فاصله می گیرن. حتی شوهرت".

اسمش عالیه است. وقتی دو دخترش را به دنیا آورد جذام گرفت. شوهرش هم به درد او دچار شد چون وضعیت بهداشت روستایشان بسیار بد بوده است.

 

20 سال پیش که چند دکتر در سنندج آمار جذامی های روستایشان را می گرفتند او را به بصری آورند تا مثل بقیه اهالی اینجا دور از چشم بقیه زندگی راحت تری داشته باشد.

وقتی خوره به تماشای چای خوردنم در استکان جذامی نشست!

خوره کنار لب فاطمه خانم نشسته هنوز واکسن به او اجازه نداده از گوشه لبش تکان بخورد. با این حال تا جایی که توانسته پوست صورت فاطمه را در هم کشیده. مرا خواهر صدا می کند! به خانه اش دعوت می شوم. استکان چای را با شک و تردید تعارفم می کند. یک حبه قند را به زحمت با انگشتان نداشته اش از قندان برداشته در کف دستش می گذارد و به من می دهد.

خیره می ماند تا ببیند چه واکنشی دارم. شاید اگر دقت می کردم لبخند مرموز خوره ی نشسته کنج لبش را می توانستم ببینم که منتظر است بگویم ممنون. نمی خورم یا میل ندارم آن وقت بزند زیر خنده ای سرد و بلند!

چای را می خورم. یک لحظه توهم به سراغم می آید، ته استکان صورتم را می بینم که در هم رفته و اطرافیانم جذامی صدایم می زنند!

فاطمه و عالیه نگاهم می کنند. از طعم خوش چای تعریف می کنم. تلاش خوره برای خندیدن به من ناکام ماند. پس برای دیدن بقیه جذامیان این روستا همراهم می شوند.

پیرمرد دور افتاده از زندگی فقط زنده است

40 سال پیش جذامیانی که از شهرهای دیگر باید تحت درمان قرار می گرفتند به این جا تبعید شدند تا ساکنانش از زخم نگاه دیگران در امان باشند. حالا 20 زن و 20 مرد در روستا جذام دارند و بقیه اهالی سالم هستند حتی بچه های جذامیان. چون این 40 پیرزن و پیرمرد آخرین نسل جذامی ها هستند.

داخل یکی از این خانه ها پیرمردی تنها زندگی می کند اجازه نمی دهد کسی وارد خانه اش شود. کسی از حالش خبر ندارد هر از گاهی اهالی روستا از پشت پنجره نگاهش می کنند تا بدانند زنده است.

پروانه، عروس فاطمه خانم هم به جمع ما می آید. برای پرستاری از بیماران به روستا آمد که همین جا ازدواج کرد و ماندگار شد. می گوید: " هر از گاهی مردم خیر غذاهای نذریشان را اینجا می آورند اما اهالی روستا بسیاری از اوقات گرسنه می مانند. همسایه ها هم نمی توانند به یکدیگر کمک کنند چون خودشان هم فقیرند."

پروانه آشپزخانه روستا را نشانم می دهد که اگرچه زمانی برای تهیه غذای روستاییان ساخته شد اما مدتهاست که اجاقش کور است!

گریه کودک، لذت دیدن شهر را به وحشت تبدیل کرد

به خانه دیگری سر می زنم که نازبانو یکی دیگر از اهالی جذام گرفته و تبعیدی روستای بصری در آن زندگی می کند. با هیچ کسی حرفی نمی زند. فرزندانش 20 سال پیش وقتی فهمیدند مادر و پدرشان بیمارند آنها را در اتاقی قرنطینه کردند و بعد از اینکه اداره بهداشت آن زمان اعلام کرد جذامی ها را معرفی کنید آنها را از روستایشان در همدان به بصری آوردند و دیگر هیچگاه سراغی از آنها نگرفتند. هنوز جای زنگوله ای که سالها پیش اهالی روستایشان از ترس به گردن او بسته بودند پیداست.

نازبانو و شوهرش همین چند سال پیش هوس کردند از روستا بیرون بروند که پسر بچه ای با دیدن انگشتان نداشته آنها گریه اش گرفت و مادرش از ترس او را دور کرد. به همین دلیل آنها از همان راهی که آمده بودند، برگشتند و دیگر حاضر نشدند پایشان را از روستا بیرون بگذارند!

در خانه ناز بانو و شوهرش را نمی زنم راهم را به سمت خانه کافیه کج می کنم. زنی که ضایعات استخوانی جذام مچ دست و پایش را از او گرفته و چشمانش دیگر نمی بیند. وقتی در خانه اش را می زنم اصرار می کند برای ناهار مهمانش شوم.

کافیه نمی تواند کار کند، چون حسی در دستانش ندارد تا به حال چندین بار دستانش روی شعله سوخته و او متوجه نشده است. به همین دلیل بیشتر مواقع دست و پایش را با پارچه می بندد تا اگر سوخت پارچه بسوزد نه پوستش.

کافیه خانم درجوانی جذام گرفت و خانواده اش او را قرنطینه کردند. شوهرش طلاقش داد تا اینکه به اینجا آمد. می گوید: " فکر کنم 50 ، 60 یا 70 سالم باشد!"

کافیه هر شب روزهای تلخی که پشت سر گذاشته را به یاد می آورد و به تنهایی دردهایش را با داروهایی که دیگر قدرتی برای کاهش دردش ندارند، تحمل می کند. اما هرروز صبح مرغ و خروسهایش در انتظار دانه و آبی جلوی در خانه اش غوغا می کنند.

کافیه که تا همین ده سال پیش پسرش را ندیده بود، به سیامک نوه پسری اش دلخوش است. به کمک سیامک قیمه ای را تهیه می کند که نظیرش را در خانه خودم هم نخورده بودم. سیامک 6 ماه از سال را در کنار کافیه زندگی می کند. او می گوید: "تلخی نگاه مردم در مواجه با یک جذامی دردناکتر از خود این بیماری است."

از کافیه خانم بابت پذیرفتنم در خانه اش تشکر می کنم. دستش را به نشانه خداحافظی در دستم می گیرم و روی ماهش را می بوسم... .

فاطمه، عالیه، کافیه، پروانه خانم و بقیه اهالی روستای بصری با قومیتهای متفاوت، حتی پیرمرد پشت پنجره با صورتهایی در هم کشیده، پوستی زمخت و دلی مهربان تا خروجی روستا بدرقه‌ام می کنند. آنها نه ترس دارند و نه واگیر. تنها آنچه که از ذهنشان هیچ وقت بیرون نمی رود ترس از برخورد ناگهانی و نامهربان مردمی است که ممکن است هنوز از آنها و بیماریشان وحشت داشته باشند و اجازه ندهند از خلوتگاهشان بیرون بیایند و مانند بقیه افراد جامعه عمر باقیمانده خود را در میان جمع  سپری کنند.

 

محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

10 خبر اخر سایت

◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
◄ بطری چشم نواز
◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
◄ مبلی برای شما و سگ شما
◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
◄ چراغ سگ
◄ لامپ گربه ای
◄ فسیل دایناسور لگو تی رکس
◄ کلاه زیبای ساخته شده از نمد
◄ مدفوع وحشی اثر خورخه هررا
◄ میز خانه سگ
◄ تخت سکوی چوبی با خانه سگ
◄ کوزه خرس شکلی
◄ اسب ربات چهار پا
◄ چراغ شب مرغ
◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی قهوه گربه
◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
◄ کفش های میکی موس
◄ ماسک صورت Cthulhu
◄ کیف دستی میکی موس
◄ گودال آتش کوسه
◄ کاناپه راحت حیوانات خانگی
بعدی 1 قبلی

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle