پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر ◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
      نسخه مدرن صندلی کلاسیک دارای بدنه ای پلاستیکی است که آن را شبیه مجسمه یک کبوتر می کند . صندلی بازو کبوتر که توسط Muddycap طراحی شده است تا برخی از پرها را در دنیای مبلمان به هم بزند. صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر شهری طراحی شده است چیزی بسیار غیر معمول است. این یک مجسمه کاربردی روی پایه های فولادی است که از پلاستیک کبوتری شکل ساخته شده است. بازوهای صندلی در واقع بال های کبوتری هستند که شما را به نشستن و آرامش در آغوش گرم دعوت می کنند. نگران نباشید، هیچ کبوتر واقعی برای فاکتور راحتی مشورت نشد. صندلی کبوتر کمی نگرش پرندگان را برای هرکسی که به دنبال اضافه کردن رنگ حیات وحش شهری به خانه خود است، بدون بذر پرندگان، به ارمغان می آورد.
  • کارتن تخم مرغ خلاقانه ◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
      کارتن تخم مرغ خلاقانه دارای طراحی بازیگوشی است که طراوت و ارتباط با فرآیند طبیعی را برجسته می کند. بسته بندی "Just Laid Eggs" که توسط Springetts طراحی شده است، بر تخم هایی که به صورت محلی گذاشته می شوند تاکید دارد و تمایل مصرف کنندگان را برای محصولات مزرعه تا سفره جلب می کند. مکانیسم بستن به عنوان یک نشانه بصری برای تخمگذاری در حال تخمگذاری دو برابر می شود. تصویر چاپ شده از مرغ در حالت های مختلف، طنز و جذابیت را به یک بسته بندی تخم مرغ معمولی تزریق می کند تا آن را سرگرم کننده و به یاد ماندنی کند.
  • بطری چشم نواز ◄ بطری چشم نواز
      بطری چشم نواز شراب که شبیه یک پاندا خندان طراحی شده است، منشا شراب برنج و شایستگی غیرقابل انکار پانداها را ترکیب می کند. بسته بندی شراب برنج چینی لیدائو توسط ShenZhen BOB یک بطری شراب را به یک نماد عاطفی و فرهنگی تبدیل می کند. این بسته بندی با ترکیب پاندا، نماد محبوب و شناخته شده چین در سطح جهانی، محصول را به طور خلاقانه ای با میراث خود پیوند می دهد. بطری سرامیکی شراب پاندا دارای کلاه سنتی کشاورز و طناب کنفی است.
  • پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه ◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
      پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه و چنگک برگ طراحی شده اند ، لایه تازه ای از طنز و خلاقیت را اضافه می کنند. Cat Paw Backscracher یک پنجه بافت دار و گرد در انتهای یک دسته چوبی براق است. پنجه، در رنگ قرمز پر جنب و جوش یا مشکی کلاسیک موجود است، با طرح‌های خز واقعی و پدهای نرم که شبیه حرکت بازیگوش ورز دادن یک گربه واقعی است. پشت خراش چنگک برگ: تفسیر مجدد چنگک باغچه، این طرح برگ ها را با پشت خارش دار تعویض می کند. سر چنگک جمع و جور و زاویه‌دار است و در روکش‌های فلزی مانند سبز تیره یا خاکستری متال موجود است.
  • مبلی برای شما و سگ شما ◄ مبلی برای شما و سگ شما
      مبل نوآورانه دارای پلت فرم متحرکی است که به سگ شما کمک می کند تا به راحتی به کاناپه دسترسی پیدا کند و در عین حال راحتی را افزایش دهد و از فشار بر مفاصلش جلوگیری کند. «مبل CoZY» طراحی شده توسط هیون جین اوه، یک تکه مبلمان دوستدار سگ است که نحوه به اشتراک گذاشتن فضای زندگی خود با حیوانات خانگی خود را دوباره تعریف می کند. این طراحی مبل مخصوصاً برای سگ هایی که مستعد ابتلا به بیماری هایی مانند کشکک کشکک هستند که 80 درصد سگ های کوچک را تحت تأثیر قرار می دهد مفید است .
  • بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس ◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
      بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس خوک دارای پوشش بامزه ای با صورت خوک است که هم جذاب و هم چشم نواز است. در دریایی از سوسیس های گرد، کوبر جرأت می کند با شکل مکعبی متفاوت باشد . بسته بندی خوک طراحی شده توسط Bunker Media برای برش ساندویچ عالی . این دستگاه که در پلاستیک صورتی براق پیچیده شده است، دارای یک تصویر پوزه خوک جذاب با دو چشم نقطه ای ریز است که به آن بیانی شگفت انگیز می دهد. روی بسته بندی سوسیس خوک Kuber با برش کلاه سرآشپز کارتونی پوشانده شده است.
  • بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ ◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
      بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ مرغ لاستیکی آن را در قفسه های فروشگاه حیوانات خانگی متمایز می کند. بسته بندی Doggie Dazzle توسط Mathilde Solanet طوری طراحی شده است که شبیه سگی است که مرغ لاستیکی را در دهان خود می گیرد . قسمت بالای بسته بندی نمای نزدیک از صورت یک سگ را نشان می دهد که پوزه آن کاملاً روی بدن مرغ قرار گرفته است. اسباب بازی مرغ لاستیکی به صورت افقی گسترش می یابد تا به نظر برسد که سگ با افتخار جایزه خود را حمل می کند.
  • نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته ◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
      نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته شده است، بدن تکه تکه شده و پاهای باریک حشره را به گونه ای بازیگوش و پیچیده تفسیر می کند. نیمکت موراوی که توسط مهدی دخلی طراحی شده است ، نشستن را از دریچه بیومیمیک دوباره تجسم می کند و از فرم زیبای مورچه الهام می گیرد. این نیمکت که از آلومینیوم سبک وزن ساخته شده است، به اندازه کافی محکم است تا بدن شما را پشتیبانی کند و به لطف تودوزی مخملی، به اندازه کافی نرم است تا آن را راحت نگه دارد. پاهای دراز و حشره مانند هم بیانیه بصری و هم گواهی بر تعادل و ظرافت است.
  • بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
      بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ ، چوب‌های پوست خام را به‌عنوان دندان‌های سگ از پنجره دهان بریده‌شده نشان می‌دهد . بسته بندی Whitebites طراحی شده توسط Cecilia Uhr دارای تصویر سیاه و سفید از صورت یک سگ است که فورا توجه شما را جلب می کند. ناحیه دهان به طرز ماهرانه‌ای بریده شده است، چوب‌های چرم خام که شبیه دندان‌های سگ هستند نمایان می‌شود و پوزخندی برزخی ایجاد می‌کند که نمی‌توان به آن لبخند زد .
  • چراغ سگ ◄ چراغ سگ
      لامپ ناز برای صاحبان داچشوند شبیه سگی با پاهای کوتاه و دراز است . چراغ سگ شیری طراحی شده توسط استودیو Wants and Needs از کره جنوبی .
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29387    |     صفحه 1 از 2939
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

ستاره‌هایی که تلویزیون قدرشان را ندانست!

اصغر فرهادی، مهران مدیری، رضا عطاران و عمو پورنگ که زمانی اعتبار تلویزیون بودند این روزها خارج از خانه اصلی خود هنرنمایی می‌کنند. چرا این تلویزیونی ها این روزها در خارج از قاب جادویی به موفقیت می‌رسند؟ هفت صبح با نگاه به این چهار نفر این موضوع را بررسی می‌کند
"مهران مدیری" با ساخت «قهوه تلخ» و پخش آن در شبکه نمایش خانگی عملا یکی از پربیننده ترین سریال های بعد از انقلاب را تولید کرد.

"رضا عطاران" بهترین کارگردان اولی جشنواره فجر امسال شد و دو بازی بسیار عالی در فیلم های «بی خود و بی جهت» و «خوابم می‌آد» ارایه کرد.

"عمو پورنگ" هم با «شبکه کودک» خودش، در سوپرمارکتی ها، روز به روز به مخاطبان خود می‌افزاید اما در این میان باید گفت تلویزیون که به نوعی مهد پرورش این چهار استعداد بود جای خالی آنها را در قاب خود بیش از پیش احساس می‌کند.

جای خالی این چهار نفر و شاید چندین نفر دیگر نشان می‌دهد که تلویزیون به خوبی استعداد کشف می‌کند، آنها را پرورش می‌دهد ولی نمی‌تواند این استعدادها را در دل خود نگه دارد اما چرا این جاهای خالی بیشتر احساس می‌شود؟
شاید یک دلیلش این باشد که در چند سال اخیر تلویزیون دست به تربیت نیروهای جدید و مستعدی که بتوانند جای خالی این آدم ها را در حوزه های تخصصی شان پر کند، نزده است و نتیجه اش این می‌شود که "سعید آقاخانی" (با تمام استعداد و مزیت هایی که دارد و قابل انکار نیست) می‌شود تمام بضاعت تلویزیون برای ساخت یک سریال کمدی.
 وقتی هر سریالی که ساخته می‌شود با کلی ممیزی های مقطعی و سلیقه ای مواجه می‌شود رمق و انگیزه ای برای آدم های خلاق و متفکر نمی‌ماند.

وقتی معیار صداوسیما برای دریافت نظرهای مردم محدود به چند سایت اینترنتی می‌شود و نظر آنها درخصوص یک سریال یا یک فرد تبدیل به بخش نامه در این سازمان می‌شود و خطوط قرمز هر روز بیشتر می‌شود مسلما همه محصولات سطحی باقی خواهند ماند و آدم هایی مثل این چهار نفر که زمانی منبع اصلی جذب مخاطب برای تلویزیون بودند ترجیح می‌دهند رسانه مادر خود را ترک کنند و در مدیوم های دیگر فعالیت خود را ادامه دهند.
 در ادامه به اختصار به پرونده تلویزیونی این چهار نفر و دلایل جدایی آنها از تلویزیون می‌پردازیم.

اصغر فرهادی
"اصغر فرهادی" سال هایی که دانشجوی مقطع فوق لیسانس دانشکده تربیت مدرس بود، آرام آرام کارش را در تلویزیون شروع کرد. در همان سال های دانشجویی بود که متن هایی را برای رادیو می‌نوشت. اما همه چیز با «روزگار جوانی» کلید خورد. سریالی که توانست بعد از گذشت دو، سه قسمت به محبوب ترین سریال تلویزیون تبدیل شود. این سریال را "شاپور قریب" کارگردانی می‌کرد. اما آنچه که «روزگار جوانی» را متمایز از بقیه سریال ها می‌کرد، متن هایی بود که توسط نویسنده آن نوشته می‌شد و او کسی نبود جز «اصغر فرهادی»؛ نویسنده جوانی که نامش برای تئاتری ها آشنا بود، اما اهالی سینما و تلویزیون شناختی از او نداشتند.
درباره قدرت فیلمنامه هایی که فرهادی برای این سریال می‌نوشت همین بس که وقتی در میانه سریال و از قسمت سیزدهم، "اصغر توسلی"، تهیه کننده سریال تصمیم به کنارگذاشتن شاپور قریب گرفت و خودش کارگردان سریال شد، هیچ تغییری در کیفیت سریال پدید نیامد.
اتفاقی که در سری دوم «روزگار جوانی» افتاد. در فصل دوم این سریال "علی اکبر محلوجیان" جایگزین اصغر فرهادی شد و توسلی براساس فیلمنامه هایی از این فیلمنامه نویس سری جدید سریال پرطرفدار آن سال ها را جلوی دوربین برد، اما همانطور که پیش بینی می‌شد فصل دو «روزگار جوانی» با سوارشدن بر موج موفقیت فصل یک توانست مخاطبان را با خود همراه کند.
زوج توسلی و محلوجیان بعد از این و با الگوبرداری از ساختار «روزگار  جوانی» سریال «دختران» را ساخت که نتوانست درصدی از موفقیت آن سریال را برایش تکرار کند.

اصغر فرهادی که نقش تاثیرگذارش در موفقیت «روزگار جوانی» بر همه عیان شده بود، با تغییر مسیر به سمت کارگردانی وجه دیگری از توانایی های خود را به رخ کشید.
اولین سریال او در مقام کارگردان، سریالی استودیویی با نام «چشم به راه» بود. سریالی که داستان آن در سالن انتظار یک زایشگاه می‌گذشت و "جمشید جهانزاده" بازیگر اصلی آن بود که هر قسمت در قالب شخصیت جدیدی پا به این زایشگاه می‌گذاشت.
فرهادی در این سریال نوع جدیدی از کمدی را به مخاطب تلویزیون عرضه کرد، ساختاری که سال ها بعد "محمد رحمانیان" در سریال هایی چون «نیمکت» و «در گوش سالمم زمزمه کن» به نوعی دیگر آن را ادامه داد.
 
اصغر فرهادی کارگردانی در تلویزیون را با «چشم به راه» شروع کرد و با سریال نوروزی «مجتمع مسکونی فرخ و فرج» ادامه داد و درنهایت به «داستان یک شهر» رسید. سریالی که آن را در دو فصل برای شبکه تهران ساخت.
فرهادی با الهام از برنامه مستند گزارشی «در شهر» که حسابی در آن سال ها به خاطر گزارش های جنجالی اش از سطح شهر پرمخاطب شده بود، سریال جدیدش را جلوی دوربین برد

 او در فصل اول این سریال محور قصه هایش را روی شخصیت هایی که گروه برنامه ساز «در شهر» را تشکیل می‌دادند استوار کرد و بر  همین اساس بود که رابطه اعضای این گروه با بازی "آتنه فقیه نصیری"، "علی قربان زاده"، "علی سلیمانی"، "نیما رئیسی" و "فرامرز صدیقی" در متن قرار گرفت و سوژه هایی که قرار بود این گروه از آن گزارش تهیه کنند، در حاشیه قرار گرفت.
 اما همه چیز از فصل دو «داستان یک شهر» شروع شد، جایی که دیگر گروه مستندساز «در شهر» که حالا ترکیب بازیگرانش هم تغییر کرده بود، در متن ماجرا نبودند و این معضلات و مشکلات آدم های جامعه بود که در محور قصه های «داستان یک شهر» قرار گرفتند. سریالی که بسیاری معتقدند پایه گذار سینمایی است که بعدها فرهادی با «چهارشنبه سوری» آن را شروع کرد و با «جدایی نادر از سیمین» آن را به بلوغ رساند.
 
فرهادی با طرح سوژه هایی که تا پیش از این در تلویزیون تابو بود به نوعی خطوط قرمز را در این رسانه جا به جا کرد، اما همین جسارت در نگاه موجب شد تا سریال از گزند تیغ تیز ممیزی در امان نماند. با وجود ممیزی های بسیار اما سریال آنقدر موردتوجه مخاطبان و اهالی حرفه ای سینما قرار گرفت که موجب شد درهای سینما به روی این کارگردان گشوده شود.
دعوت "ابراهیم حاتمی‌کیا" از فرهادی برای نگارش فیلمنامه «ارتفاع پست» آغاز این مسیر بود و از اینجا بود که تلویزیون استعداد تازه شکوفاشده خود را از دست داد.

بعد از «داستان یک شهر» فرهادی به شکل رسمی‌ فقط نامش یک بار دیگر در تیتراژ یک سریال دیده شد و آن هم نخستین سریال همسرش "پریسا بخت آور" بود. سریالی با نام «یادداشت های کودکی» که فرهادی نگارش فیلمنامه آن را برعهده داشت.
حالا یک دهه از دوری فرهادی از تلویزیون می‌گذرد، او این روزها مرد اول سینمای ایران است، حضور دوباره او در تلویزیون بیشتر شبیه یک رویای دست نیافتنی است.

مهران مدیری
سلطان کمدی دور از تخت سلطنت
با تمام فراز و نشیب های دو دهه حضورش در تلویزیون هنوز هم او را "سلطان بلامنازع کمدی در تلویزیون" می‌دانند.
کسی که در تلویزیون سال ها بی رقیب بود و فقط در چند سال اخیر یکی از همکاران قدیمی‌ خودش (رضا عطاران) تا حدودی توانست به جایگاه او در رسانه ملی نزدیک شود و مرد اول مجموعه «ساعت خوش»  هر کاری که در دهه 70 ساخت، پرمخاطب شد، عملا هم کسی نبود که بتواند با او رقابت کند، همین مساله باعث شد که مدیری در کارهای انتهایی دهه هفتادش با افت کیفیت مواجه شود.
واقعا نمی‌شود کیفیت «ساعت خوش»، «سال خوش»، «نوروز 76» و «جنگ 77» را با «ببخشید شما» و «پلاک 14» مقایسه کرد. در همان سال ها بود که پدیده هایی به نام "مهدی مظلومی" (بدون شرح) و "مهران غفوریان" (زیر آسمان شهر) توانستند گوی سبقت را از مدیری بگیرند و مدیری هم با یک سکوت دوساله هیچ کاری را کارگردانی نکرد.

در حالی که همه فکر می‌کردند مدیری تبدیل به یک چهره سوخته در تلویزیون شده ناگهان او یک غافلگیری دیگر را برای مخاطبانش به وجود آورد و آن هم ساخت سریال بی نظیر «پاورچین» بود. سریالی که در شبکه تهران تولید و پخش شد. این سریال دوباره مدیری را به اوج رساند و این بار مدیری که تازه به یک گروه تقریبا ثابت رسیده بود توانست به خوبی موقعیت جدیدش را هدایت کند و روی دیگر هنر خود را نشان دهد.
تقریبا هر آنچه مدیری در دهه 80 و بعد از «پاورچین» ساخت، همگی با استقبال خیره کننده مخاطبان مواجه شدند اما تلویزیون از همان ابتدای دهه 80 سر ناسازگاری اش را با مدیری آغاز کرد. هنوز هم خیلی ها رد تیغ تیزهای ممیزی را در نقطه چین به یاد دارند، هنوز هم کسی از خاطرش نرفته که «شب های برره» یک شبه تولیدش متوقف شد و مطمئنا هنوز هم انواع و اقسام فشارهایی که بر مدیری برای دو سریال «مرد هزار چهره» و «مرد دوهزار چهره» وارد شد در خاطر او مانده است.

اما «قهوه تلخ» عامل اصلی جدایی مدیری و تلویزیون بود. سریالی که قرار بود برای پخش از تلویزیون ساخته شود اما به دلیل عمل نکردن تعهدات مالی برادران "آقاگلیان" نسبت به تلویزیون در سریال «مرد دوهزار چهره»، تلویزیون پخش «قهوه تلخ» را منوط به تسویه حساب برادران آقاگلیان با سازمان صداوسیما کرد که عملا این اتفاق نیفتاد و «قهوه تلخ» وارد شبکه نمایش خانگی شد و در آنجا هم با یک فروش خیره کننده مواجه شد و تقریبا کمتر کسی است که تایید نکند اگر قهوه تلخ در تلویزیون پخش می‌شد می‌توانست تبدیل به پربیننده ترین سریال پس از انقلاب شود و کاش تلویزیون در این زمینه کمی‌اغماض می‌کرد تا در اوج نبود کمدی های مخاطب پسند، «قهوه تلخ» بتواند اعتبار دوباره ای به تلویزیون بدهد و مخاطبان از دست داده اش را بازگرداند که خب این اتفاق نیفتاد.
تیرهایی که تلویزیون و مدیری در این مدت به سوی هم انداختند عملا حضور دوباره مدیری در تلویزیون را در هاله ای از ابهام قرار داده است. از آن طرف هم مدیری با حضور در یک فیلم سینمایی (پل چوبی) و اظهار تمایلش برای ساخت اولین فیلم سینمایی اش مقدمات دل کندش از تلویزیون را فراهم کرده تا بیستمین مرد قدرتمند ایران در سال 2009 از نگاه مجله نیوزویک، مهم ترین پایگاه خود را کنار بگذارد و تلویزیون هم عملا سلطان کمدی ساز بعد از انقلاب خود را از دست بدهد.

رضا عطاران
عطا از تلویزیون گریخت
"عطاران" یکی از همان بچه معروف های «ساعت خوش» بود که برخلاف خیلی از رفقایش در آن مجموعه توانست مسیر درستی برای کار کردن در تلویزیون پیدا کند.
 عطاران خود را محدود به بازیگری نکرد و تلاش کرد مثل مدیری پشت دوربین برود، این اتفاق خیلی سریع و در اواسط دهه 70 با کارگردانی مجموعه «سیب خنده» برای او افتاد. مجموعه ای که به شدت مورد اقبال عموم قرار گرفت.
 
بلافاصله بعد از آن مجموعه «مجید دلبندم» را کارگردانی کرد تا به نوعی جای پای خود را در تلویزیون محکم تر کند ولی هنوز به نوعی زیر سایه مدیری و کارهای دهه 70 او قرار داشت. حتی کارگردانی سریال هایی مثل «کوچه اقاقیا» و «قطار ابدی» هم نتوانست عطاران را از زیر سایه سنگین یار قدیمی‌اش بیرون بکشد تا اینکه بالاخره کارگردانی سریال «خانه به دوش» عطاران یک شبه ره صدساله را پیمود.
البته موفقیت مجموعه «خانه به دوش» که در ماه رمضان روی آنتن رفت بیشتر به این دلیل بود که عطاران توانسته بود نگاه و دید جدیدی که توجه بیشتری به آدم های واقعی و طبقه متوسط جامعه داشت را به کارهای کمدی وارد کند، نگاهی که هنوز در برخی آثار کارگردانان تلویزیون از جمله مجید صالحی، سعید آقاخانی رگه های پررنگی از آن دیده می‌شود.
 
«متهم گریخت» و «ترش و شیرین» دیگر کارهای موفق عطاران بودند که نام او را به عنوان یک کارگردان و بازیگر کمدی کاملا در تلویزیون تثبیت کرد و حتی کار را به جایی رساند که بعضی کارهای دیگر را با پسوند کمدی عطارانی می‌شناختند.
در اوج موفقیت، عطاران به سریال «بزنگاه» رسید، سریالی که هرچند در حد و اندازه های کارهای قبلی عطاران نبود اما به دلیل انواع و اقسام مشکلاتی که سر راهش گذاشته شد و ممیزی هایی که به دلایل واهی گریبانش را گرفت، عطاران را از تلویزیون دلگیر کرد.
 
بعد از «بزنگاه» بود که عطاران به شکل غیررسمی‌ از تلویزیون خداحافظی کرد و دیگر در هیچ کار تلویزیونی نه به عنوان بازیگر و نه به عنوان کارگردانی حضور پیدا نکرد. در این بین تلویزیون هم به جز در یک مورد (پیشنهاد ساخت سریال «یک وجب خاک» برای شبکه سه که عطاران شخصا آن را قبول نکرد) با این فرض که دیگر کارگردانان عرصه کمدی که بعضی هایشان زمانی از دستیاران عطاران بودند می‌توانند به خوبی جای خالی او را در تلویزیون پر کنند به این قهر عطاران توجهی نکرد تا او تمام وقت خود را صرف حضور در کارهای سینمایی کند.
این حضور آنقدر پررنگ بود که تقریبا نیمی‌ از فیلم های موجود در کارنامه بازیگری عطاران در سینما، در همین چند سالی بوده که از تلویزیون خداحافظی کرده است. عطاران با تلاشی مثال زدنی در سینما هم مسیر موفقیت خود را ادامه داد، به طوری که در یکی، دو سال اخیر او پولسازترین بازیگر سینمای ایران شده است.
 
و بالاخره اولین کار سینمایی اش را هم امسال کارگردانی کرد: «خوابم میاد» توانست جایزه سیمرغ بلورین «بهترین کارگردان اولی» را در سی امین جشنواره فیلم فجر برای عطاران به ارمغان بیاورد.
حالا شما مقایسه کنید در جدایی عطاران از تلویزیون کدام یک بیشتر ضرر کرده اند؟ عطارانی که تبدیل به یکی از برترین چهره های حال حاضر سینما در عرصه کمدی شده یا تلویزیونی که چند سالی است حتی یک کمدی ماندگار هم نتوانسته تولید کند؟

عمو پورنگ (داریوش فرضیایی)
آیا او برمی‌گردد؟!
یکی، دو هفته ای می‌شود که «عمو پورنگ» مورد علاقه بچه ها هم تصمیم گرفته به جای آمدن به تلویزیون و خواندن «در قندون، لب خندن» یا «کی از همه باهوش تره؟ من! من! من!» از شبکه دو، راهش را کج کند و یک راست برود داخل یک لوح فشرده سرخابی یا نارنجی و کنار بقیه سی دی های مقوایی سوپرمارکت ها، جا خوش کند. عمو پورنگی که 9 سال تمام، عنوان "بهترین و پربیننده ترین برنامه کودک تلویزیون" را داشت و بچه ها هنوز هم که هنوز است، ترانه هایش را به خاطر دارند.
او سال 78 با مجموعه «تورنگ و پورنگ» به تلویزیون آمد و بعد از آن با اجرای برنامه کودک و نوجوان و اسم مستعار هنری «عمو پورنگ» در سال 81، توانست اسم و رسمی‌پیدا کند و ستاره ای برای کودکان این رسانه باشد؛ ستاره ای که حالا بدون حضور تلویزیون هم خیلی خوب درخشیده و به یکی از پرفروش ترین های شبکه خانگی تبدیل شده.

بعد از یک دهه از تولید این برنامه، خروج عمو پورنگ از تلویزیون و تبدیل شدنش به کالایی که در کنار شیر و تخم مرغ و نوشابه؛ در اوضاع و شرایطی اتفاق افتاد که "مسلم آقاجانزاده" -تهیه کننده این برنامه- بهار امسال از پخش سریال «استودیو پورنگ» تا اول تیر از تلویزیون خبر داده بود اما اینکه چه بلایی سر این سریال آمد و چرا هیچ خبر دیگری درباره آن به گوش نرسید، مساله ای است که انگار هیچ کس دلش نمی‌خواهد درباره اش حرفی بزند.
به هر حال در این شرایط، اولین سوالی که به ذهن می‌رسد این است که یا عمو پورنگ و عواملش از نظر مالی با تلویزیون به توافق نرسیده اند یا اینکه احساس کرده اند خروجشان از این رسانه، علاوه بر آزادی عملی که برای کار دارند، پول بیشتری هم نصیبشان می‌کند.

با درنظرگرفتن این دو پیش فرض، یک سوال اساسی پیش می‌آید، آن هم اینکه آیا تلویزیون واقعا حاضر نیست برای رسیدگی به علایق کودکان و نگه داشتنشان مقابل آنتن رسانه ملی، یک کمی‌ بیشتر هزینه کند؟! آیا خود تلویزیون هنوز به این واقعیت نرسیده که با انواع و اقسام عموها و خاله های تقلبی که این روزها بدون کمترین تخصصی مثل قارچ وسط شبکه های مختلف سبز شده اند، حتی اگر چندبرابر هم هزینه کند، بازهم نمی‌تواند این کودکان بی گناه را دلخوش کنار خودش نگه دارد؟
شاهد اصلی این ادعا، جدول نظرسنجی خود مرکز تحقیقات صداوسیماست که تا پایان سال 89، در تمام نظرسنجی هایی که از کودکان داشته، آنها بیشترین رای را به عمو پورنگ و امیرمحمد داده اند و بعد از این برنامه است که «فتیله» و بقیه برنامه قرار گرفته اند.

قطعا این علاقه به پایان نمی‌رسد و کودکان به محض شنیدن خبر توزیع «شبکه کودک عمو پورنگ»، با پول توجیبی شان هم شده، آن را تهیه می‌کنند اما آیا صداوسیما به این مساله فکر کرده که کودکان بعد از تماشای این سری جدید، چه فکری راجع به تلویزیون خواهند کرد؟!
اولین سوالی که به ذهن این مخاطبان کودک می‌رسد: آیا غیر از این است که «برنامه عمو پورنگ چقدر شادتر و خنده دارتر شده!» و این که چرا زمانی که این برنامه از تلویزیون پخش می‌شد، از این همه آهنگ شاد و حرکات موزون و هیاهویی که عمو پورنگ به همراه گربه های سه قلو ایجاد کرده، خبری نبود؟!

محصولات فروشگاه مرتبط با این مقاله
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

10 خبر اخر سایت

◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ کارتن تخم مرغ خلاقانه
◄ بطری چشم نواز
◄ پشت خراش های غیرمعمولی که شبیه پنجه گربه
◄ مبلی برای شما و سگ شما
◄ بسته بندی مربعی ایجاد شده برای برند سوسیس
◄ بسته بندی چشم نواز ایجاد شده برای اسباب بازی سگ
◄ نیمکت عجیب و غریب که از آناتومی یک مورچه الهام گرفته
◄ بسته‌بندی خلاقانه میان وعده سگ
◄ چراغ سگ
◄ لامپ گربه ای
◄ فسیل دایناسور لگو تی رکس
◄ کلاه زیبای ساخته شده از نمد
◄ مدفوع وحشی اثر خورخه هررا
◄ میز خانه سگ
◄ تخت سکوی چوبی با خانه سگ
◄ کوزه خرس شکلی
◄ اسب ربات چهار پا
◄ چراغ شب مرغ
◄ مبلمان خالی از سکنه با پاهای عنکبوت
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی قهوه گربه
◄ قهوه به یاد ماندنی دارای تصاویر زیبای جغده
◄ قاب دوربین فیدر پرنده
◄ بستنی آموزشی به شکل کوه یخ
◄ کفش های میکی موس
◄ ماسک صورت Cthulhu
◄ کیف دستی میکی موس
◄ گودال آتش کوسه
◄ کاناپه راحت حیوانات خانگی
بعدی 1 قبلی

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ صندلی راحتی کلاسیک که دوباره به عنوان یک کبوتر
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle