برخی از پاساژهای تهران درسالی که قرار است حمایت از تولید ملی دغدغه جدی برای ایرانیان باشد به ویترینی مجانی برای تبلیغ مارکهای خارجی تبدیل شدهاند و با سوء استفاده از هیجانی کاذب به نام مارکبازی بازار پوشاک داخلی را کساد کردهاند.
روزگارنو: برخی از پاساژهای تهران درسالی که قرار است حمایت از تولید ملی دغدغه جدی برای ایرانیان باشد به ویترینی مجانی برای تبلیغ مارکهای خارجی تبدیل شدهاند و با سوء استفاده از هیجانی کاذب به نام مارکبازی بازار پوشاک داخلی را کساد کردهاند.
در شرایطی که بسیاری از شهروندان در شوک گرانی های پس از عید هستند و دیگر هیچ حوصله ای برای پاساژ گردی و دیدن مغازه های رنگارنگ پهن شده در دل شهر را ندارند؛ هستند جوانانِی که درگیرو دار تب مارک و برند خارجی سر از پاساژهایی در می آورند که تنها شنیدن قیمت برخی از اقلام آن نفس ها را در سینه حبس می کند.
این در حالی است که سال 91 بنام سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی معرفی کرده شده است، اما گویا حکایت برندها و مارک های پر زرق و برق در مغازه ها و پاساژهای شهر قصه دیگری دارد و حالا بسیاری از واردکنندگان و فروشندگان بی توجه به شعار سال، تنها در پی کسب درآمد بیشتر و مشتریان پولدارتر هستند.
با سرزدن به پاساژها و مغازه های شیک بالای شهر براحتی می توان فهمید که دغدغه همه مردم زیر پوست این ابرشهر ریزگردها و ترس از آلودگی هوا و گرانی نیست و افرادی هستند که خرید کیف و
کفش با قیمت های نجومی برایشان تبدیل به یک عادت و تفریح روزمره شده است و گاه تنها برای کم نیاوردن جلوی دوستان خود، اقدام به خرید
کفش های گران قیمت با مارک های متفاوت می کنند.
جام جم پاساژی برای از ما بهتران
"جام جم" از جمله پاساژهایی است که تمامی مارک بازان برای یک بار هم که شده به آنجا می روند. چنانچه طولانی ترین خیابان جهان را تا ساختمان جام جم - همانجا که همواره شنیده می شود، همه چیز خوب است و همواره با گران فروشان مبارزه می شود- طی کنیم، به پاساژی می رسیم که ارزان ترین کالای آن تی شرت با قیمت 200 تا 300 هزار تومان است.
3 میلیون و 800 هزارتومان ناقابل برای یک جفت
کفش و کیف
باورش سخت است. در پایتخت همیشه دودگرفته می توان افرادی را پیدا کرد که برای خرید یک جفت
کفش حاضر به پرداخت سه میلیون تومان و گاه حتی بیشتر از آن هستند.
یکی از فروشندگان مغازه کیف و
کفش به خبرنگار مهر در مورد اینکه آیا کسی حاضر به پرداخت چنین پول هایی هست، می گوید:« قطعاً اگر چنین افرادی نبودند ما کیف و
کفش هایی با این قیمت نمی آوردیم. البته بیشتر مشتریان ما از مشتریان همیشگی و ویژه ما هستند و گاه حتی ما برای آنها
کفش هایی سفارشی و تک از کشورهای اروپایی وارد می کنیم.
علی توضیحات خود را اینگونه تکمیل می کند:« اکثر مشتریان ما، فرزندان خانواده های ثروتمند شهرند، گاه نیز در بین مشتریان ما فرزندان سفرا، دیپلمات ها و حتی برخی از فرزندان مسوولان رده بالای کشور نیز دیده می شود.البته هستند جوانان مارک بازی که متعلق به خانواده متوسطند و تنها برای رو کم کنی حاضر هستند که بهای زیادی برای خرید یک جفت
کفش بدهند.
همچنین در بین مشتریان دیده شده که جوانان مارک باز 6 ماه پس از مراجعه به این پاساژ و در شرایطی که تمام حقوق و دستمزد خود را جمع کرده اند برای خرید یک تی شرت، کیف یا
کفش دوباره به ما مراجعه می کنند.»
او درباره کیفیت کیف و
کفش های خود می گوید:« تمامی کیف و
کفش هایی داخل مغازه از کشورهای اروپایی وارد کشور شده است و با توجه به قیمت دلار، تحریم ها و همچنین پرداخت گمرکی، قیمت این اجناس نیز دچار نوسان می شود. البته
کفش هایی با قیمت 800 هزار تومان، یک میلیون و یا یک و نیم میلیون تومان هم در پاساژ موجود است که آنها نیز مشتریان خاص خود رادارد.»
این فروشنده درباره اینکه برخی معتقدند که بسیاری از این اقلام از کشور چین وارد می شود، می گوید:« این موضوع شاید در مورد مغازه ها و پاساژهای دیگر صحت داشته باشد اما من به هیچ عنوان نمی توانم این موضوع را تایید کنم. بسیاری از صاحبان مغازه های این پاساژ یا خود به سفر رفته و اجناس مورد نیاز خود را از کشورهای مقصد تهیه می کنند و یا آنکه سفارش های ویژه می دهند.
ورود ممنوع!
گویا هر کسی اجازه ورود به پاساژ جام جم را ندارد. چه، هنگامیکه برای قیمت کردن یک عدد شلوار جین وارد یکی از مغازه های پاساژ شدم،صاحب آن با لحن تمسخر آمیزی می گوید: «خریدار نیستی. وقت ما را هم نگیر. قیمت این شلوار 550هزار تومان است.»
جام جم را به مقصد خیابان پاسداران ترک می کنم. خیابانی پر از کوچه باغ های فراوان و به گفته یکی از ساکنانش محله اعیان نشینان.
در این خیابان نیز مغازه های دو دهنه و سه دهنه با مارک های معروف و قیمت های سر به فلک کشیده، چشم هر عابری را می نوازد. در یکی از مغازه ها می توان
کفش هایی با قیمت های 500 هزار تومان مشاهده کرد. قیمت هایی که البته برای مرفهین این منطقه رقم چندانی به حساب نمی آید و حتی بسیاری از آنها اقدام به خرید می کنند.
فروشنده نمایندگی یکی از برندها در این خیابان قیمت یک عدد کیف پول زنانه را 350 هزار تومان عنوان می کند و در پاسخ به خبرنگار مهر درباره علت این میزان گرانی می گوید:« کد تمامی اجناس ما در سایت این برند وجود دارد و با توجه به کیفیت آن، رقم پرداختی، چندان زیاد هم نیست. ضمن آنکه اگر بخواهیم این رقم را با سایر برندهای دیگر که حالا دیگر چندان معروف نیستند ،مقایسه کنیم، رقم چشمگیری نخواهد بود.»
این روزها در حالیکه در بسیاری از مناطق جنوبی شهر، فقر مجال نفس کشیدن را به مردم نمی دهد، در گوشه دیگری تب مارک و برند آنقدر جوانان پایتخت نشین را اسیر کرده که بدور از هرگونه آگاهی تن به پرداخت هر هزینه ای حتی اجناس دست چندم چینی با توهم خوش پوشی می دهند.
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.