-
تاریخ ایجاد
1391/04/11
-
مشاهده
2468
-
-
بازگشت
رسانه سينما و حضور زن مسلمان در آن يكى از اين ويژگى ها و نيازهايى است كه ناديده انگاشتن آن تار و پود فرهنگ و ساختارهاى نامرئى اجتماعى را از درون مى پوساند و افراد آن جامعه را به موجوداتى مكانيكى كه نه شناختى از خود دارند و نه از محيط اطرافشان, مبدّل مى سازد.
سيده فاطمه مريدى در فصلنامه کاوشی نو در فقه اسلامی، شماره 57به ارائه گزارشى از رويكرد فقه به حضور زن در سينما پرداخته است ،که متن این گزارش به این شرح است:
رسانه و به ويژه سينما, در دنياى امروز كه عصر انفجار اطلاعات نام گرفته است, جايگاهى بس رفيع و درخور توجه دارد و از اين رو, گرايش زنان به هنر سينما كه در پى مشاركت آنان در فعاليت هاى اجتماعى و هنرى خصوصاً سينما و بازيگرى بوده است, امرى كاملاً ضرورى و اجتناب ناپذير گرديده است. از اين رو, چون اين پديده از نظر شرعى مى تواند داراى حكم خاصى باشد, ضرورت طرح اين موضوع در فقه تأكيد بيشترى مى يابد. برخورد فقه و پديده سينما در طول بيش از يكصد سال ورود سينما به ايران, يكنواخت نبوده و تحولات پردامنه اى را پشت سر گذارده است.
مواضع علما و فقها را در اين زمينه مى توان در دو رويكرد كلّى جاى داد:
رويكرد اول: مخالفت مطلق; رويكرد دوم: موافقت شروط و محدود.
هر يك از اين دو رويكرد برهه خاصى از فضاى اجتماعى ايران را به خود اختصاص مى دهند و اين برهه ها كه داراى ويژگى هاى خاص اجتماعى, سياسى, فرهنگى و اقتصادى اند, نقش به سزايى در نوع نگاه فقها به سينما ايفا كرده اند. ما در اين مجال مختصر برآنيم تا با ارائه شناخت كافى از اين دو رويكرد, عوامل چهارگانه آن را بر شمرده, با نگاهى جامعه شناختى حكم فقهى حضور زن در سينما را بررسى كنيم.
در صدر اسلام رسانه هاى جديد وجود نداشتند تا آيه يا حديثى صريحاً در مورد آن لب به سخن گشوده باشد, اما آيا مى توانيم از ميان متون و نصوص و مبانى و اصول كلى دينى چشم اندازى را در زمينه رسانه هاى جديد بيابيم؟1 اين نگاه و چشم انداز همان فقه رسانه است كه مى تواند از محورى ترين مسائل مستحدثه قلمداد شود. برخى از مسائل كلى فقه رسانه عبارت اند از:
آيا احكام تكليفى فردى در رسانه كاربرد دارد؟ آيا در رسانه احكام حقيقى بار مى شود يا احكام مجازى؟ در مورد حضور زن در سينما, چه احكامى در پشت دوربين و چه احكامى در جلو دوربين مطرح است؟ آيا اين احكام يكسان اند؟ و… .
عناوينى از قبيل فيلم, تئاتر و بازيگرى كه در رسانه مدّنظر است, همه از عناوين نوظهورند و هيچ يك از آنها در ادله فقه يعنى در آيات و روايات وارد نشده اند و از اين رو, به خودى خود مشمول اصل برائت اند و چنين فعاليت هايى از نظر شرعى هيچ منعى ندارند; ولى چنان كه معلوم است, در شكل گيرى يك فيلم يا نمايش, عوامل زيادى دخالت دارند كه هر كدام مصداق عناوين ديگرى هستند و ممكن است از آن زاويه, فيلم و بازيگرى داراى احكامى باشد. به عنوان مثال, حضور زن در سينما موجب پيدايش برخى مسائل فقهى مى شود; مانند اختلاط زن و مرد, نگاه به نامحرم, فرض زوجيّت و محرميّت, تشبّه به جنس مخالف, تشبّه به معصومان(ع), شنيدن صداى نامحرم, سرود و آوازخوانى, پوشش, آرايش, گريم و… .
رويكرد اول: مخالفت مطلق
تا قبل از پيروزى انقلاب اسلامى, توليدات راديو, تلويزيون و سينما چيزى جز تقليد كوركورانه از فرهنگ ضداخلاقى غرب نبود. بدين لحاظ, علما, فقها و متدينان آن زمان, استفاده از اين رسانه ها خصوصاً سينما را تحريم كرده بودند. تحريم سينما از سوى برخى از مراجع عظام كه آشكارا مطرح مى شد, نشان دهنده ماهيت ضد دينى آن در آن روزگار بود.
سيد ابوالحسن اصفهانى و علامه حاج ميرزا محمدحسين نائينى براى اولين بار پديده سينما را به حوزه و علما شناساندند.
شيخ فضل اللّه نورى در همان سال هاى اوليه شكل گيرى سينما, يعنى حدود سال 1286 ش, سينما را تحريم كرد. با تحريم سينما, مردم متدين نيز سينماى كم رونق آن دوران را از رونق انداختند.2
عوامل گوناگونى باعثِ مخالفتِ مطلقِ علمايِ آن دوران گرديد. اين مخالفت را مى توان با عوامل چهارگانه زير تبيين كرد:
1. عوامل سياسى ـ اجتماعى
ـ حضور عامل خارجى در لفّافه استعمار;
ـ خطر تثبيت حكومت جور شاهنشاهى;
ـ سياست هاى تجدّدگرايانه رضاشاه و محمدرضا شاه;
ـ كشف حجاب;
ـ خرافه دانستن دين و مهجور ماندن آن از صحنه اصلى سياست و اجتماع.
2. عوامل فرهنگى
ـ جشن هاى 2500 ساله شاهنشاهى;
ـ گسترش راديو و تلويزيون و استفاده از زنان بى حجاب در آنها;
ـ انتشار نشريات و تأسيس مراكز فرهنگى از سوى بيگانگان;
ـ ورود بى حد و حصر محصولات لوكس و مصرفى غرب به ايران براى ترغيب زن ايرانى به كشف حجاب و خودآرايى در جامعه;
ـ ورود فيلم هاى غربى مخصوصاً محصولات هاليوودى;
ـ فعاليت هاى اشرف پهلوى تحت عنوان اصلاحات فرهنگى.
3. عوامل اقتصادى
ـ يكّه تازى فيلم هاى خارجى در عرصه پخش سينماى ايران;
ـ اقتصاد دلاّلى ناشى از ورود و فروش انواع فيلم هاى خارجى;
ـ سياست هاى تبليغاتى دولت در اقتصاد و صنعت فيلم سازى بيگانگان.
عوامل چهارگانه مذكور نشان مى دهند كه سينماى قبل از انقلاب اسلامى, نه تنها هيچ ضرورتى را ايجاب نمى كرد, بلكه وصله اى نامتجانس در فرهنگ دينى ايران بود كه با تمايل به فساد و تباهى, حساسيت علماى عظيم الشأن آن دوره را برانگيخت و باعث شد تا آنان سينما و همه متعلّقاتش را تحريم كنند و آن را كفر بنامند.3 شهيد مطهرى در اين زمينه حكايت تأمل برانگيزى را تعريف مى كند:
در هفده سال پيش شايد چند ماهى قبل از انقلاب پانزده خرداد, در آبادان مى خواستند يك سينما بسازند در كنار مسجد, بعد از فوت آيت اللّه بروجردى بود. در زمان حيات ايشان نمى توانستند اين كار را بكنند… . از اين خلأ فوراً مى خواستند اين جور استفاده ها ببرند. علماى خوزستان داد و فرياد كردند كه حالا سينما مى خواهيد بسازيد, چرا كنار مسجد؟! آمدند قم و تهران, علما هم شروع كردند به اقدام كردن به انواع مختلف اقدام ها: تلگراف ها, اعتراض ها, انتقادها.
يكى از روحانيون كه مأمور شده بود با يكى از مقامات در اين زمينه صحبت بكند كه آقا اين چه مرضى است كه شما داريد, خود او براى من نقل كرد كه من به آن مقام گفتم آقا! من فعلاً راجع به شما حرفى ندارم, من نمى خواهم به شما بگويم سينما نداشته باشيد, چون گوش نمى كنيد. اين كارهاى شما از نظر خودتان حساب شده است,چه منطقى در اينجا داريد؟ ممكن است بگوييد كه ما مى خواهيم از اين راه تمدن را توسعه بدهيم… . آخرش گفتم ممكن است منظورتان از اينكه سينماها را اين قدر كمك مى دهيد و امكانات و تسهيلات برايشان فراهم مى كنيد, اين باشد كه جوان ها بروند آنجا و در آن محيط خلوت تعليماتى به آنها بدهيد و آنها را سرگرم يكديگر كنيد; براى چه؟ منظورتان اين است كه جوان ها اعم از پسر و دختر فيلشان ياد هندوستان سياست نكند, سرشان گرم عيّاشى و عشق بازى ها و معشوقه گيرى ها و… امثال اينها بشود و آن چنان سرگرم و بى حس اين مسائل بشوند كه ديگر به فكر سياست نيفتند.
گفت: تا اين را گفتم, قاه قاه زد زير خنده و گفت همين است).4
رويكرد دوم: موافقت محدود
سينماى ايران با پيروزى انقلاب اسلامى در سال 1357 ش تولدى ديگر يافت و حضرت امام خمينى اين جمله تاريخى را درباره آن بيان كرد:
ما با سينما مخالف نيستيم, بلكه با فحشا مخالفيم… . ما در زمان طاغوت تلويزيون [و سينما] را به سبب رواج فساد و فحشاء نفى مى كرديم, اما در جمهورى اسلامى ايران نفى نمى كنيم.5
بدين ترتيب, او به سينمايى كه برخى هنوز آن را حرام مى دانستند, مشروعيت بخشيد. علما و فقهاى بزرگوار نيز به تأسى از رهبر كبير انقلاب با تأييد و تجويز اصل سينما, رويكرد تازه اى از خود نشان دادند و به صورت محدود و به شرط رعايت اصول اسلامى آن را پذيرا شدند. آنان در صورتى حضور زن را در سينماى پس از انقلاب جايز دانستند كه به همه موازين شرعى خود در قالب سينما و تصوير عمل كند و بدين وسيله سينما را به عنوان ابزارى براى تبليغ و ترويج فرهنگ عفّت و پاكدامنى زنان و در نتيجه سازندگى كل اجتماع به كار برد. شايد بتوان گفت كه اكثر قريب به اتّفاق مراجع چنين رويكردى دارند; مانند حضرات آيات: نجفى مرعشى, مكارم شيرازى, فاضل لنكرانى, اراكى, مروّجى و… .
در اين ميان هيچ يك از مراجع مزبور, به طور مفصّل به تبيين فقه سينما و حضور زن در آن نپرداخته اند و تنها آقاى مروّجى در يكى از درس هاى خارج خود آن را به تفصيل بيان فرموده است كه مباحث او به طور فهرست وار از اين قرار است:
ـ اختلاط زن و مرد نامحرم در سينما: اصل بر جواز آن است, مگر آنكه مفسده اى بر آن مترتّب گردد;
ـ صحبت كردن زن با مرد نامحرم در سينما: اصل بر جواز آن است, مگر آنكه به امر حرامى منجر شود;
ـ سرود و آوازخوانى زن در سينما: صداى زن عورت نيست. بنابراين اگر غنا و مطرب و مهيّج شهوت نباشد, فى حد نفسه مانعى ندارد;
ـ نگاه كردن زن به مرد نامحرم در سينما: نگاه كردن زن به دست, صورت و مواضعى از بدن مرد كه عرفاً پوشاندن آن لازم نيست, مشروط بر آنكه همراه با لذت و ريبه نباشد, بدون هيچ قيد و شرطى جايز است;
ـ مستقيم يا غيرمستقيم بودن نگاه به نامحرم در سينما: ميان نگاه مستقيم و غيرمستقيم فرقى نيست و احكام آن يكسان است. به عبارت ديگر, هر نگاهى كه با لذت و ريبه همراه باشد, حرام است, چه مستقيم باشد و چه غيرمستقيم;
ـ وصل كردن مو, چسباندن ماسك صورت, پوشاندن پوست بدن با پوست هاى مصنوعى و مانند اينها به زنان و در معرض ديد نامحرم قراردادن آنها در سينما: اصلِ استفاده از اينها جايز است. اما حكم نگاه كردن به آنها به نظر عرف واگذار مى شود. اگر عرف آنها را جزء بدن زن و زينت بشمارد, پوشاندنشان واجب و در غير اين دو صورت نه پوشاندنشان واجب است و نه نگاه كردن به آنها حرام;
ـ ايفاى نقش هاى زن و شوهرى, خواهر و برادرى و… از سوى زن و مرد نامحرم: اگر اجراى اين گونه نقشها منشأ و مقدمه امر حرامى شود و مفسده اى بر آن مترتب باشد, بدون هيچ ترديدى حرام خواهد بود, وگرنه اشكالى ندارد;
ـ تماس بدنى زن و مرد نامحرم در سينما: حرمت تماس بدنى زن و مرد نامحرم در سينما از احكام واضح و مورد اتفاق تمامى علماى دين است, اما دست دادن آنها, اگر از روى لباس و بدون فشردن دست باشد, بلامانع است;
ـ استفاده از زنان اهل ذمه, زنان كافر, پيرزن هاى فرتوت, زنان بى بند و بار و روستايى و صحرانشين در سينما: نگاه كردن با دو شرط ـ يعنى نگاه بدون لذت و ريبه و به غير از مواضع دست و صورت باشد ـ در صورتى جايز است كه تنها به مواضعى باشد كه آنان عادت به پوشاندن آن ندارند, خواه از عادات قديمى آنان باشد و يا عادات جديد آنان;
ـ پوشش, زينت, گريم و آرايش زنان در سينما: بر زنان واجب است همه بدن خود, جز دست ها و صورت را بپوشانند و نيز لازم است نوع پوشش جذّاب و تحريك آميز نباشد. آشكار كردن زيورآلات و زينت نيز براى نامحرم جايز نيست. همچنين آرايش و گريم زن, اگر عرفاً زينت محسوب شود, جايز نخواهد بود;
ـ ايفاى نقش هاى مردانه به وسيله زن: تشبّه به جنس مخالف در فيلم و نمايش تنها در صورتى حرام است كه موجب ذلّت و حقارت صاحب نقش باشد, در غير اين صورت جايز است;
ـ ايفاى نقش هاى معصومان(ع) به وسيله زن: با دو شرط زير, ايفاى نقش هاى معصومان(ع) همواره جايز بلكه مستحب خواهد بود:
1. ايفاى نقش به هيچ وجه اهانت به معصوم را در پى نداشته باشد;
2. ايفاكننده نقش يا سازنده فيلم به هيچ نحو قصد اهانت به معصوم را نداشته باشد.6
عوامل مؤثر بر اين رويكرد
اكنون لازم است عوامل چهارگانه مؤثر بر اين ديدگاه را نيز با دقت و تيزبينى بيشترى مرور كنيم, تا ارتباط آن را با رويكرد فقهى علما به روشنى بيابيم:
يك و دو: عوامل سياسى ـ اجتماعى
ـ رخداد عظيم و تكان دهنده تأسيس جمهورى اسلامى ايران;
ـ رويكرد صريح و منطقى امام خمينى به لزوم سينماى علمى, اخلاقى و سازنده;
ـ قطع دست استعمار و نقش بر آب شدن دسيسه هاى آنان;
ـ حاكميت اسلام و تدوين قانون اساسى جمهورى اسلامى براساس فقه محمدى;
ـ استفاده از جوانان متعهّد و انقلابى در امور بازيگرى و فيلم سازى;
ـ تأكيد و تمركز بر ارائه سينماى مقدس و معنوى به منظور رشد و تعالى افراد جامعه;
ـ ايجاد سوژه هاى جديد و لزوم توجه به آنها; از جمله موضوعات سياسى, هشت سال دفاع مقدس و… .
سه: عوامل فرهنگى
ـ تحريم و تعطيلى كليه مراكز اشاعه فحشا و منكرات اعم از روزنامه ها و مجلات تا سينماها و مشروب خانه ها;
ـ تشكيل شوراى عالى انقلاب فرهنگى براى نظارت بر كليه امور فرهنگى و هنرى كشور;
ـ قطع واردات فيلم هاى سينمايى مبتذل از غرب;
ـ تأسيس دانشكده ها و ساير مراكز آموزش فيلم سازى و بازيگرى با رعايت موازين شرعى;
ـ افزايش و گسترش كتب و نشريات سينمايى;
ـ توجه به اهميت سينما در خصوص تبليغات اسلامى و صدور انقلاب به ديگر كشورهاى جهان.
چهار: عوامل اقتصادى
ـ آغاز به كار صنعت فيلم سازى در كشور كه داراى پنج مشخّصه عمده در اقتصاد سينمايى است: نقدينگى, مواد اوليه, نيروى انسانى, تجهيزات و لوازم, مواد و كالاهاى مصرفى.7 هر كدام از اين مشخصه ها سهم بزرگى از اقتصاد كشور را, چه در توليد و چه در مصرف, به خود اختصاص مى دهد.
توجه به اين عوامل نشان مى دهد كه سينماى پس از انقلاب خود را به عنوان بخشى از فرهنگ, كه مى تواند اهداف سياسى, اجتماعى, فرهنگى و اقتصادى مشروع را دنبال كند, جلوه گر مى سازد. بدين ترتيب, بر شمار افرادى كه با اصل سينما و حضور زن مسلمان در آن مخالف بودند, كاسته و بر موافقان و مشوّقان آن افزوده شد.
سينما در دوره آزادى هاى افراطى
با ظهور و ترويج آزادى هاى افراطى و كم رنگ شدن شعارهاى انقلاب, طرفداران آن آزادى هاى بيشترى را مطالبه كردند, تا جايى كه سينما در اين دوره از ارزش هاى اصيل اسلامى و انقلابى فاصله گرفت و حضور زن در راستاى در خدمت جذّابيّت بخشيدن به آن, استفاده شد. همراه با اين جريان برخى از موافقان تلاش كردند تا اين نظريه و روش را به دين مستند كنند و جواز فقهى بر آن بگيرند.
خلاصه سخن اينكه
اين امور خبر از تحول عظيم و شگرف در عرصه اجتماع ايران دارد. جامعه ايران مانند بسيارى از جوامع پيشرفته دنيا, داراى ويژگى ها و نيازهاى خاصى است. رسانه سينما و حضور زن مسلمان در آن يكى از اين ويژگى ها و نيازهايى است كه ناديده انگاشتن آن تار و پود فرهنگ و ساختارهاى نامرئى اجتماعى را از درون مى پوساند و افراد آن جامعه را به موجوداتى مكانيكى كه نه شناختى از خود دارند و نه از محيط اطرافشان, مبدّل مى سازد. از منظر صاحب نظران اين رويكرد, در اين برهه از زمان, سينما به امرى ضرورى و بخشى از جامعه امروز تبديل شده و آن نگاه گذشته, تاب پاسخ گويى به مسائل جديد سينما را ندارد. بدين ترتيب, با تفكيك قائل شدن ميان فقه حقيقى و فقه مجازى, مى بايستى مسائل فقهى سينما و حضور زن در آن را از منظرى جديد كه همان فقه رسانه است, دنبال نمود تا بدين وسيله هم نيازهاى جامعه رفع شود و هم احكام اسلامى تعطيل نماند.
در پايان, براى روشن تر شدن جايگاه و ضرورت حياتى فقه رسانه به طور عام و فقه سينما به طور خاص سخن يكى از مديران شبكه هاى تلويزيونى را ذكر مى كنيم:
يكى از مشكلات جدى رسانه, مسئله فقه رسانه است. اينكه براى مثال در فيلم ها و سريال هاى ما ميزان اختلاط و امتزاج افراد چطور بايد باشد؟ اين مملكت و كشور نمى تواند صدا و سيما (و رسانه) نداشته باشد… . مشكل اين است كه الان بعضى از افراد در حوزه هاى دانشگاهى و بعضى از مديران اجرايى ما به اين مسئله توجهى نمى كنند كه اين كشور در اين عرصه و دوره نمى تواند بدون رسانه باشد و اين رسانه بايد كارش را ادامه دهد. ديگران هستند كه بايد بيايند و كمك كنند. الآن ما در مسائل فقهى در رسانه مشكلات فراوانى داريم. حال بعضى از بزرگان مى گويند تنها بياييد سؤال كنيد, كه پرسش هم بسيار مى كنيم, اما در بعضى بخش ها, پاسخ هاى بسيار كلى مى گيريم كه براى ما مناسب نيست. ما كاملاً مصداقى و عينى مى خواهيم مطالب را بدانيم… كه بايد در حوزه هاى علميه درباره آن بحث شود. الآن بعضاً اين گونه است كه رسانه به دليل احساس نياز مخاطب و دغدغه هايى كه دارد, وارد اين حوزه ها مى شود و گاه حرف ها و سؤالاتى پيش مى آيد كه بايد برويم صحبت و گفتگو كنيم تا راهكارهايى شكل گيرد.
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.