پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا ◄ گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا
      اسباب‌بازی قابل تمدید چاپ سه بعدی که شبیه شخصیت ترسناک گیاه پیرانا از بازی‌های ویدیویی کلاسیک Super Mario Bros است. از Grabber قابل گسترش گیاه پیرانا برای برداشتن اقلام از مکان های صعب العبور، اعم از تنقلات، کلیدها یا سایر اشیاء کوچک استفاده کنید. نسخه چاپی سه بعدی که توسط Alice3DTreasures از مواد PLA سازگار با محیط زیست ساخته شده است، هم پایدار و هم برای محیط زیست بی خطر است. هر گیربکس تحت بازرسی های کیفی کامل قرار می گیرد تا اطمینان حاصل شود که استانداردهای بالا را برآورده می کند و در مجموعه اسباب بازی های طرفداران ماریو قرار می گیرد.
  • صندلی چوبی به شکل زرافه ◄ صندلی چوبی به شکل زرافه
      صندلی چوبی به شکل زرافه دارای کشوی یکپارچه برای نگهداری کاغذ طراحی و مداد رنگی است. صندلی زرافه طراحی شده توسط لوئیس لیم برای بچه ها به عنوان میز نقاشی و بزرگسالان می توانند از آن به عنوان صندلی برای نشستن و استراحت در حین بازی کودکان استفاده کنند.
  • lمیز کار مشترک با گربه ◄ lمیز کار مشترک با گربه
      میز اداری ارگونومیک با طراحی توخالی تضمین می کند که دستان شما در ارتفاع مطلوب قرار دارند و فشار و ناراحتی را در ساعات طولانی کار کاهش می دهد. میز توخالی طراحی شده توسط SUNRIU وعده می دهد که تجربه فضای کاری را با نگه داشتن دستان شما در ارتفاع عالی افزایش دهد. ناحیه فرورفته در داخل سطح میز شکل گرفته است و با ظرافت برای نگه داشتن دستان شما هنگام درگیر شدن با کارهای روزانه خود، حجاری شده است. میز ساخته شده از تخته سه لا شامل نقاط تعیین شده برای وسایل ضروری و ابزارهای رایج است که جریان کار را بهینه می کند و به هم ریختگی را به حداقل می رساند.
  • ک زنبور رباتیک ◄ ک زنبور رباتیک
      پهپاد مینیاتوری ساخته شده برای پرواز ازدحام مستقل شبیه یک زنبور رباتیک است و از الگوهای پرواز طبیعی زنبورها الهام گرفته شده است. Festo BionicBee تنها 34 گرم وزن دارد و به لطف ساختار فوق العاده سبک و مانور استثنایی، از قابلیت های چشمگیری برخوردار است. مجهز به فناوری پیشرفته، هر پهپاد به طور مستقل در یک گروه حرکت می کند و مسیرهای از پیش تعیین شده را با دقتی بی نظیر دنبال می کند. از طریق کالیبراسیون هوشمند، Bionic Bee عملکرد را بهینه می‌کند و هماهنگی یکپارچه را در میان گروه تضمین می‌کند. این نوآوری نشان دهنده اوج بیومیمیک و پیشرفت تکنولوژی در طراحی هواپیماهای بدون سرنشین است.
  • تخت راحت با آکواریوم ◄ تخت راحت با آکواریوم
      تخت راحت با آکواریوم سفارشی بزرگ که 650 گالن آب را در خود جای می دهد و هنگام خواب شما را احاطه می کند . آکواریوم زیبای سر تخت برای Furnitureland South توسط Wayde King و Brett Raymer از تولید مخازن اکریلیک طراحی شده است.
  • تخت توتور ◄ تخت توتور
      تختخواب راحت طراحی شده تا شبیه موجودی غول پیکر شایان ستایش از انیمیشن من Neighbor Totoro اثر هایائو میازاکی باشد. در این تخت خواب / کیسه خواب نرم توتورو به راحتی به خواب خواهید رفت و رویای ماجراهای شگفت انگیزی خواهید داشت
  • چراغ شب به شکل حیوانات که شبیه یک گوسفند ◄ چراغ شب به شکل حیوانات که شبیه یک گوسفند
      چراغ شب به شکل حیوانات که شبیه یک گوسفند بامزه طراحی شده است ، به ایجاد لحظاتی دنج و خاطرات ماندگار با بچه های کوچکتان کمک می کند. چراغ شب گوسفند از MoziDozen، روال روزانه قبل از خواب را جالب نگه می دارد و شمارش گوسفندان را بسیار زیباتر می کند. ساخته شده از مواد طبیعی مانند گردو، خاکستر و نمد پشمی، درخشندگی نرمی از خود ساطع می کند که می تواند مطابق با ترجیحات فردی تنظیم شود. Sheep Lamp دارای فناوری بی سیم است که به آن اجازه می دهد تا از پایه شارژ جدا شود تا به راحتی در اطراف اتاق قرار گیرد. ایده‌آل برای داستان‌های قبل از خواب و شمارش گوسفند، The Sheep Night Light به همراهی لذت‌بخش برای کودکان در هنگام خوابیدن تبدیل می‌شود. هنگامی که داستان به پایان می رسد، گوسفند "به خانه باز می گردد" به پایگاه شارژ خود، آماده برای درخشش دوباره در شب بعد.
  • صندلی چوبی توسط جویس لین ◄ صندلی چوبی توسط جویس لین
      صندلی منحصر به فرد به نظر می رسد که گویی مستقیماً از تنه درخت بریده شده و به زیبایی طبیعت می پردازد و حس اصالت ارگانیک را القا می کند. صندلی چوبی جویس لین که شبیه تکه ای از تنه درخت است، از نظر بصری چشمگیر و غیر متعارف است و آن را در هر محیطی متمایز می کند. خلقت جویس لین با ترکیبی از موادی مانند رنگ روغن، خاک رس اپوکسی و تخته سه لا، شیفتگی او را به تعامل بین عناصر طبیعی و دستکاری انسان به نمایش می گذارد. جویس لین با استفاده از مواد آلی مانند چوب در کنار مواد مصنوعی مانند رزین، به موضوعات اتصال و قطع ارتباط می پردازد و حقیقت پشت ظاهر را زیر سوال می برد. صندلی چوبی هم به عنوان قطعه ای کاربردی و هم به عنوان مجسمه هنری زیبا عمل می کند و بینندگان را دعوت می کند تا در مورد پارادوکس های رابطه ما با محیط زیست و دنیای تولید شده فکر کنند. جویس لین از طریق کار خلاقانه، پیچیدگی های جامعه صنعتی مدرن ما را بررسی می کند، جایی که مرزهای بین طبیعی و مصنوعی محو شده است.
  • جا عسلی بامزه ◄ جا عسلی بامزه
      بسته بندی خلاقانه عسل طراحی شده به شکل زنبور عسل دارای رویه چوبی و چهار بال است که باز کردن ظرف شیشه ای را آسان می کند. بسته بندی عسل زنبور عسل توسط کنستانتین بولیموند برای کودکان غیرقابل انکار زیبا و جذاب است. طراحی منحصر به فرد بسته بندی توجه آنها را به خود جلب می کند و شیشه عسل را برجسته می کند و آنها را به کاوش و کشف محتویات آن دعوت می کند. عسل صد گل ترکیبی از شهدهای شکوفه های مختلف است که ترکیبی از طعم های آبی زمستانه تا شاه بلوطی را ارائه می دهد. هر شیشه می تواند به عنوان شروع کننده گفتگو در مورد زنبورها و نقش مهم آنها در گرده افشانی و تولید عسل باشد. این فرصتی را برای والدین فراهم می کند تا به کودکان در مورد طبیعت و محیط زیست به روشی سرگرم کننده و جذاب آموزش دهند.
  • درخت گربه ای با قابلیت شکل های متفاوت ◄ درخت گربه ای با قابلیت شکل های متفاوت
      خانه گربه ممتاز ساخته شده از چوب با کیفیت بالا و پوست گوسفند مجلل از طرحی از بالا به پایین استفاده می کند تا پناهگاهی راحت برای گربه شما فراهم کند. مبلمان مدولار برای گربه های خانگی طراحی شده توسط Catissa از Haapsalu، استونی . صرفه جویی در فضا و طراحی قابل نصب بر روی دیوار، فضای کف را به حداکثر می رساند و آن را برای خانه هایی با هر اندازه ای ایده آل می کند. سطوح رنگ شده در برابر تجمع گرد و غبار مقاوم هستند و تمیز کردن آنها بسیار آسان است و ظاهری بکر را همیشه تضمین می کند. خانه گربه مدولار معلق مکانی سرگرم کننده و امن برای آرامش است. با استفاده از نردبان همراه، حیوان خانگی شما به راحتی به خانه درخت گربه دسترسی خواهد داشت .
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29334    |     صفحه 1 از 2934
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

نوشته ام در روزنامه اطلاعات

این نوشته ام برای اولین بار در روزنامه اطلاعات چاپ شد. در جشنواره طنز تهران پارسال هم برنده شد ولی کسی جایزه ایی چیزی به ما نداد. جایزه اش رو شما با خواندنش به من بدین برام بسه.

لینکش را گذاشتم و در ادامه مطلب کل داستان هست.

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2010\10\10-05\11-25-04.htm&storytitle=%DA%A9%D8%B1%D9%91%D9%87+%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D9%8A+%D8%A8

هومن ملوك‌پور ـ تهران جراح دامپزشك
کرّه اسبي به نام من!


نمي‌دانم چرا هميشه مشکلات حيوانات در نيمه شب رخ مي‌دهد؟... مثلاً بعد از يک روز پر حيوان(!) سر بر بالش گذاشته، در خلسة ميان خواب و بيداري به سر مي‌بري که زنگ موبايل از خواب مي‌پراندت و تو با نگاهي عذرخواهانه به همسرت، صداي منشي را مي‌شنوي که گربة خانم فلاني از 5 طبقه افتاده يا آقاي فلاني پاي سگش را لگد کرده و....

***



حدود ده سال پيش وقتي که دامپزشک بعضي از باشگاه‌هاي سوارکاري بودم؛ بامدادي حدود ساعت 2 مانند خيلي از آدم‌ها خواب بودم که تلفنم زنگ زد. مثل منگ‌ها دستم رو بردم بالاي تخت دنبال موبايلم. اول شيشه آب رو انداختم بعد ليوان، بعد هم براي اين که بقيه چيز‌هاي بالاي تخت را نيندازم، همسرم گوشي را داد دستم و با غرولند گفت: « اه... با اين موبايلت!» ورويش را برگرداند.

از پشت تلفن صداي مردي بود که تند تند و با استيصال حرف مي‌زد. در وهلة اول فکر کردم که از سفارت ژاپني، چيني، جايي تماس گرفته‌اند. تقريباً يکي دو دقيقة اول حرف‌هايش را نفهميدم.

ـ آقاي دکتر، با شمام!

ـ ‌ها؟

ـ من مي‌پرسم چي کار کنم؟ اون وقت شما مي‌گيد آها؟

ـ چي رو چيکار کنيد؟

ـ دکتر جون، «رايا» داره مي‌ميره.زور مي‌زنه ولي نمي‌تونه بزاد.

ـ رايا؟

ـ اسبم آقاي دکتر. افتاده رو زمين زور ميزنه. الآن بالا سرشم.تو رو خدا به دادم برسين.

آقاي صمصام بود.آقايي قد کوتاه و لاغرو مثل اسفند روي آتش بالا پايين مي‌پريد. موقع حرف زدن معمولي مي‌شد حالتش را در آن لحظة پر اضطراب درک کرد. اسبش را اندازة بچه‌اش دوست داشت (البته آن موقع بچه‌اي نداشت.چند سال بعد که بچه دار شد، به اين موضوع پي بردم!)

پاورچين رفتم لباس پوشيدم و خودم را در اسرع وقت رساندم به بالين پر از کاه مريضم. وارد باشگاه که شدم، صداي تراکتور مي‌آمد.با تعجب از اين که اين وقت شب تراکتور کجا کار مي‌کنـــد، وارد شدم. آقاي صمصام دوان دوان به سمتم آمد و با دستپــاچگي پرسيد:

ـ آقاي دکتر!...زنده مي‌مونن؟

ـ من که هنوز نديدمشون که!

ـ يه کارگر افغاني دارم، گفت مي‌تونه کرّه رو زنده بکشه بيرون!

ـ عجب!...

بعد همانطور که لباس کار مي‌پوشيدم پرسيدم:

ـ چطوري اونوقت؟

ـ با تراکتور!... الآن دارن پاي کرّه اسب رايا رو با طناب مي‌بندن تا با تراکتور بکشنش بيرون.

ـ نه.... بدو بگو اين كارو نکنن. جفتشون مي‌ميرن.... بدو!

دوان دوان رفت.

ماديان بيچاره روي زمين به پهلــــو افتاده بود و نفس نفس مي‌زد و آدم‌هــــاي زيادي دورو برش بودند. کارگر افغــــاني که تز «کرّه ـ طناب ـ تراکتور» را داده بود، گوشه‌اي ايستاده بود چپ چپ من را نگاه مي‌کرد و با لهجة خاصش مي‌گفت: «ما مي‌دانم مي‌ميره».

شکم «رايا» به اندازه يه بشکه آمــــده بود بالا. دست به کار شدم. وقتي دست کردم تا موقعيــــت جنين را بررسي کنم، ديدم پاهاي کره اسب داخل شکم مادر، مثل تار‌هاي کنف، تابيده شده به هــــم. دست راستش را مي‌کشيدي،پاي چپش بالا مي‌آمد،پـــاي چپش را مي‌خواستي تصحيح کني، گردنش تاب مي‌خورد.

کارگر افغاني گفت: «ما مي‌دانم، مي‌ميره....»

رايا، يکي از بهترين اسب‌هاي آن زمان بود که جوائز زيادي را در مسابقات پرش کسب کرده بود. يک ماديان کهر(1 )زيبا با پاهاي کشيده. به پهلو افتاده بود و نفس‌هاي تند و کوتاهي مي‌کشيد. و هر از گاهي با تکان‌هاي جنين، او نيز جفتکي مي‌انداخت ولي چون من پشت حيوان بودم، براي من خطري نداشت.

آقاي صمصام مثل کساني که سردشان شده باشد، دستش را گرفته بود جلوي دهنش و روي پنجة پا بالا پايين مي‌رفت و با نگراني نگاه مي‌کرد.

بسيار کار طاقت‌فرسايي است سخت زايي اسب. کساني که تجربه کرده باشند مي‌فهمند. چيزي حدود يک ساعت، انواع و اقسام فنون کشتي را بر روي هم رد و بدل کرديم و در اين بين، صــداي کارگر افغاني مثل آرشة يک ويولن‌نواز مبتدي، روي ذهنم عقب جلو مي‌رفت:

«ما مي‌دانم، مي‌ميره...... ما مي‌دانم، مي‌ميره....»

صدايش کردم و با يک محاسبة کوتاه، دامنة جفتک پراني‌هاي رايا را سنجيدم و گفتم که همانجا بايستد.کارگر بخت برگشته که احساس کمک جراح بودن مي‌کرد؛ با دقت چشم دوخته بود به حرکات دست من و با تکان‌هاي دستم، او هم به خود تکاني مي‌داد. ياد نوجواناني مي‌افتادم که بازي کامپيوتري مي‌کردند و در زمان بازي، خود را در ميان کارزار جنگ يا فينال فرمول يك احساس مي‌کنند و با شور و هيجان زياد همراه حرکات رقيب فرضي دست و بدنشان را حائل ضربات آن تکان مي‌دهند. انگار اوست که مشغول به دنيا آوردن کره اسب است.برگشت و به چند کارگر ديگر نگاهي از سر فخر انداخت و برگشت که بگويد: «ما مي‌دا...» که رايا با جفتکش 2 متر آن طرف‌تر پرتش کرد.کارگرسرش را گرفته بود و ناله کنان بردندش بيرون.

خلاصه دردسرتان ندهم؛ بعد از حدود 2 ساعت زور زدن، کرّه را دنيا آورم. با بيرون آمدن کرّه زيبا با پاهاي کشيده‌اش، کلّي خونابه و مايعات رحمي هم آمد که از سر تا پايم را مزيّن کرد.آقاي صمصام که ديگر نگو و نپرس. کرّه را بغل کرده بود و گريه مي‌کرد. آمد طرفم تا مرا هم بغل کند و ببوسد، ولي با ديدن سرو وضعم منصرف شد.

ـ من اين دو تا رو از شما دارم. جبران مي‌کنم دکتر جون، جبران مي‌کنم.

من هم همان‌طور که سر و صورت خون‌آلودم را پاک مي‌کردم، گفتم: «خواهش مي‌کنم، من که کاري نکردم.». موقع رفتن صداي ناله کارگر افغاني به گوش مي‌رسيد.

چند روز بعد که براي ويزيت دوره‌اي به باشگاه مورد نظر رفته بودم و مشغول کار بودم، از پشت سرم شنيدم که يک نفرمــــدام اسمم را صدا مي‌کرد.گذشته از اين که صدا و لهجــــه‌اش برايــــم‌اشنا بود، از اين متعجب شدم که اسمم را بدون پيشوندي مثل «دکتر» يا پسوندي مثل «آقا» صدا مي‌کرد.

ـ هومن...... هومن! بيا اينجا..... مگه با تو نيستم جوون مرگ شده؟!... ببين چي کار کردي. حالا من چي کار کنم؟....

به طرف صدا رفتم که ديدم همان کارگر افغاني لگد خورده است.مدام صدايم مي‌کرد؛ اما به سمت من نگاه نمي‌کرد. با يک زاوية 90 درجه‌اي نسبت به من ايستاده بود و مدام و يک نفس بدو بيراه مي‌گفت. يک لحظه ترسيدم. با خودم گفتم كه: «حتماً لگدي که رايا اون شب بهش زده، کورش کرده».

ـ اينجا هستم،کاري داري؟

به طرفم برگشت و گفت: «ااا... آقاي دکتر، خوبي،خوشي؟»

ـ داشتي منو صدا مي‌کردي؟

ـ نه آقاي دکتر!....

و حدّ فاصل بين شصت و سبابه دست راستش را به دهان برد و با تواضع گفت: «با‌ اي بودم» و با دست‌اشاره کرد به سمتي که من نمي‌ديدم. رفتم جلوتر و ديدم «رايا» با کرّه‌اش ايستادند داخل اصطبل‌شان و يکيشان يونجه مي‌خورد و يکيشان شير.

ـ آخه، آقاي صمصام اين‌قدر شما رو دوس داره كه بعد از‌اي که رايا رو زائوندين، به خاطر شما اسم کره‌اش رو گذاشته «هومن»! تازه ياد شب زايمان افتادم و گفته‌هاي آن شب را مرور کردم و معني «جبران مي‌کنم» آقاي صمصام را فهميدم.

«هومن کوچولو» بي توجه به نگاه‌هاي متعجبانة من که در برزخ بين خوشــــحالي و عصبانيت تاب مي‌خوردم، به سينة مادرش مک مي‌زد و من بسيار خوشحال بودم که آن «رايا»يي را که زائانده بودمش، خر نيست.

پي‌نويس:

1ـ به اسب قهوه‌اي که يال و دم مشکي داشته باشد، گفته مي‌شود.
The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle