پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • اسباب‌بازی‌های گهواره‌ای به شکل هیولا ◄ اسباب‌بازی‌های گهواره‌ای به شکل هیولا
      اسباب‌بازی‌های گهواره‌ای به شکل هیولا طراحی شده‌اند تا تعادل کامل را حفظ کنند و بدون خطر واژگونی، ریتم تاب خوردن بهینه را امکان‌پذیر می‌سازند. Rocking Monsters ساخته کنستانتین بولیموند شبیه کوسه ها و دیگر موجودات دریایی است. آنها یک سواری راحت را برای بچه ها در هر اندازه ای فراهم می کنند. ایمنی اولویت اول است. هر هیولای گهواره ای به طرز ماهرانه ای از نظر وزن و نسبت های فیزیکی متعادل است. طراحی شده و ارگونومیک برای کودکان با قد 3 فوت و بالاتر. این اسباب‌بازی‌های چوبی سرگرم‌کننده با گوشه‌های گرد، سطوح صاف، و پرداخت صیقلی، ساعت‌ها بازی بدون نگرانی را برای کودکان فراهم می‌کنند.
  • خانه گربه مدرن ◄ خانه گربه مدرن
      خانه گربه مدرن با گوشه های گرد و رنگ سیاه سرد به عنوان فضایی عالی برای استراحت، بازی و پنهان شدن گربه شما عمل می کند. خانه گربه "Retro Box Black" ساخته شده توسط PurrFur از تخته سه لا با کیفیت بالا. تخت گربه دارای یک بالشتک نرم است تا یک مکان خواب راحت و یک مخفیگاه بازیگوش برای گربه های خجالتی فراهم کند. طراحی لبه های گرد به آن اجازه می دهد تا به طور یکپارچه با دکوراسیون منزل شما ترکیب شود. PurrFur Cat House کاملاً مونتاژ شده وارد می‌شود، در وقت شما صرفه‌جویی می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که گربه شما می‌تواند فوراً در مکان دنج جدید خود شیرجه بزند.
  • مبلی برای انها که گربه دارند ◄ مبلی برای انها که گربه دارند
      مبل مدولار ساخته شده از بخش های مختلف دارای محفظه های ذخیره سازی و قسمت های اختصاصی برای کاوش یا استراحت گربه شما است. مبل توری مفهومی طراحی شده توسط استودیو مبلمان SUNRIU مستقر در تایوان. خطوط تمیز و طراحی متفکرانه مبل توری را به انتخابی هوشمندانه برای کسانی تبدیل می کند که به دنبال سادگی هستند بدون اینکه سبک یا کارایی را به خطر بیندازند. قاب چوبی پوشیده شده با روکش پارچه ای نرم و ظریف به این مبل کمک می کند تا به راحتی در هر فضایی قرار گیرد. صاحبان آینده قادر خواهند بود بخش‌ها و ماژول‌های مبل را جابه‌جا کنند تا چیدمان صندلی‌های چند منظوره ایجاد کنند. انسان‌ها می‌توانند کتاب‌ها، گیاهان داخل خانه و اقلام کوچک را در قفسه‌های مختلف که توسط طراحی SUNRIU در کناره‌های مبل توری ادغام شده‌اند، ذخیره کنند.
  • مبل برای گربه ها ◄ مبل برای گربه ها
      مبل مدولار پوشیده از بافت پارچه زرد که شبیه خز نرم گربه است دارای یک تکیه گاه راحت با تونل گرد یکپارچه برای عبور گربه است. مبل راهرو طراحی شده توسط SUNRIU یک مبلمان مدرن برای صاحبان حیوانات خانگی است. اگر حیوانات خانگی کوچکی در خانه دارید، آنها تونل داخلی را که فقط برای آنها طراحی شده است، دوست خواهند داشت. مبل جالبی که هم برای شما و هم برای گربه شما ساخته شده است! چه یک آپارتمان استودیویی یا یک خانه بزرگ داشته باشید، طراحی مدولار کاناپه Aisle به طور یکپارچه با هر اتاق نشیمن سازگار است. پس از یک روز طولانی، وقت خود را با گربه خود روی این مبل بگذرانید و اجازه دهید بافت پارچه ای نرم آن شما را به بهشت آرامش ببرد.
  • بسته بندی عسل غیرمعمول ◄ بسته بندی عسل غیرمعمول
      بسته بندی عسل غیرمعمول شبیه سر چوبی لگوی زنبوردار است که با توری محافظ پوشانده شده است. "عسل زنبوردار" توسط Busy Bee برای Ergastiri Meliou طراحی شده است. عسل آویشن نفیس در بسته بندی هوشمندانه که ضیافتی برای چشم است. در داخل جعبه، 250 میلی لیتر عسل آویشن یونانی خالص را در یک ظرف شیشه ای خواهید دید که با یک برچسب شیک با طراحی مدرن تکمیل شده است. جعبه ساده به چیزی غیرمنتظره و عجیب تبدیل شده است، در حالی که یک هدف عملی در محافظت از شیشه عسل دارد. بسته بندی خلاقانه عسل یک عنصر شگفت انگیز و لذت را به ارائه کلی اضافه می کند و آن را به یاد ماندنی و متمایز می کند.
  • مبلمان مدرن گربه‌پسند ◄ مبلمان مدرن گربه‌پسند
      مبلمان مدرن گربه‌پسند به‌طور یکپارچه میز قهوه‌خوری چوبی را با بانوج گربه‌ای که در زیر آن تعبیه شده است، ترکیب می‌کند. میز Kikko که توسط LABBVENN برای لذت انسان و گربه طراحی شده است، یک مکان استراحت راحت برای گربه شما ارائه می دهد. میز قهوه خوری مینیمالیستی، غنی شده با عناصر فلزی و یک بانوج پارچه ای لحافی، فضایی شیک و کاربردی را برای دوست پشمالوی شما فراهم می کند. بانوج گربه که در چهار رنگ موجود است، به راحتی برای شستشو قابل جابجایی است و مکانی تمیز و دلپذیر برای خواب و آرامش گربه را تضمین می کند.
  • حیوانات خوردنی ◄ حیوانات خوردنی
      حیوانات، هیولاها، موجودات عجیب و غریب و آثار هنری خوراکی ساخته شده از غذا. هنر خلاقانه غذایی توسط هنرمند بصری مستعد لندن هلگا استنتزل.
  • خانه گربه مدرن ◄ خانه گربه مدرن
      خانه گربه مدرن با گوشه های گرد و رنگ سیاه سرد به عنوان فضایی عالی برای استراحت، بازی و پنهان شدن گربه شما عمل می کند. خانه گربه "Retro Box Black" ساخته شده توسط PurrFur از تخته سه لا با کیفیت بالا. تخت گربه دارای یک بالشتک نرم است تا یک مکان خواب راحت و یک مخفیگاه بازیگوش برای گربه های خجالتی فراهم کند. طراحی لبه های گرد به آن اجازه می دهد تا به طور یکپارچه با دکوراسیون منزل شما ترکیب شود. PurrFur Cat House کاملاً مونتاژ شده وارد می‌شود، در وقت شما صرفه‌جویی می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که گربه شما می‌تواند فوراً در مکان دنج جدید خود شیرجه بزند.
  •  بسته بندی عسل ◄ بسته بندی عسل
      عسل خوشمزه، شهد طلایی طبیعت، بسته بندی شده در بطری با طراحی خلاقانه شبیه لانه زنبوری که چکه می کند. MEL Meadow Honey Wildflower سمفونی از طعم ها است که از شهد گل های وحشی متنوعی مانند گل ذرت، شبدر و نمدار ساخته شده است. ترکیب عسل نفیس که جوانه های چشایی شما را وسوسه می کند و به عنوان منبع طبیعی آنتی اکسیدان ها عمل می کند. بسته بندی عسل مل که توسط کنستانتین بولیموند طراحی شده است یک شاهکار واقعی است که ذات نعمت طبیعت را به تصویر می کشد. بسته بندی بطری الهام گرفته از لانه زنبوری فقط یک ظرف عسل نیست، بلکه بیانیه ای از لذت خالص و طلایی است. طراحی زیبا انتظار طعم خارق‌العاده عسل را ایجاد می‌کند و مصرف‌کنندگان را مجذوب می‌کند تا طعم و مزه عسل مل را تجربه کنند.
  • گهواره ای برای گربه ◄ گهواره ای برای گربه
      تخت بانوج راحت برای گربه شما که برای نصب زیر صندلی معمولی یا زیر میز طراحی شده است. گهواره ابداعی گربه فضای بلا استفاده خانه شما را به تختی نرم برای حیوان خانگی مورد علاقه شما تبدیل می کند. موجود در رنگ های مختلف. گاوصندوق ماشین لباسشویی. [سفارش]
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29320    |     صفحه 1 از 2932
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

اينجا زنی در انتظار معجزه است+عکس

جام جم آنلاین:بینی حل شده است و از آن دو سوراخ كوچك باقی مانده، لب‌ها دو توده متورم قرمزند كه كج شده‌اند و دیگر نمی‌توانند دندان‌های پوسیده و لق شده پشت‌شان را بپوشانند، گونه‌ها حل شده‌اند، ابروها حل شده‌اند، پوست حل شده است و لایه سرخ زیرینش بیرون زده، موها از رستنگاه تا وسط سر سوخته‌اند و چشم‌ها، فقط دو خط باریكند كه پشت یكی‌شان را مایعی لزج و سرخ رنگ پر كرده است.

 



به شمع آب شده می‌ماند صورت طاهره؛ به ته مانده‌ای از شمعی كه پیش از ذوب شدن، آن را از چهره زنی زیبا قالب زده بودند و حالا از آن، فقط حجمی بی‌شكل به جا مانده است، باقی بدنش هم وضع بهتری ندارد. گردنش، سینه‌اش، دست‌ها و بازوهایش هم سوخته‌اند و رد اسید روی آنها گوشت اضافه آورده و رگه‌هایی سرخ رنگ و چروك خورده شده است. طاهره با اسید آب شده، اسید طاهره را حل كرده اما زنده‌اش گذاشته است تا هر روز از نو بمیرد.

قرارم با طاهره صبح زود است. او و خواهرش نیمه شب با اتوبوس از همدان به سمت بیمارستان فارابی تهران راه افتاده بودند تا پزشك یكی از چشم‌هایش را معاینه كند و احتمال موفقیت جراحی را برای بازگرداندن بینایی به آن بسنجد و بگوید آیا امكان دارد بتواند روزی با یكی از چشم‌هایش دنیا را تا فاصله‌ای دو سه متری ببیند؟

پری امجدی، مددكاری كه همراه طاهره آمده است، اصرار دارد او باند را كنار بزند و صورتی را كه نیست، به من نشان بدهد.

خواهرش چند ثانیه به دست‌های طاهره خیره می‌شود و بعد با بغض سرش را پایین می‌اندازد. عكس‌های طاهره را دیده‌ام. هاله‌ای از صورت پیش از اسید پاشی او را می‌شود در سیمای خواهرش دید، زنی آرام با پوستی گندمی، چشم‌هایی درشت، مژگانی بلند و پر پشت، ابروهایی سیاه و كشیده و گونه‌ها و لب‌هایی صورتی.

طاهره با باند ور می‌رود تا كنارش بزند. به او نزدیك می‌شوم و می‌گویم «لزومی ندارد این كار را....» اما پیش از آن كه حرفم تمام شود او باند را از روی صورت پس می‌زند و آن‌وقت توده‌ای گوشت قرمز متورم و بی‌شكل را مقابلم می‌بینم؛ همه حرف‌هایم یادم می‌رود، ساكت می‌مانم و طاهره بدون پرسش‌های من، قصه‌اش را آغاز می‌كند.

روزی كه طاهره آب شد

8 صبح چهارشنبه 15 اردیبهشت سال 89 ـ طاهره با صدای در از خواب پرید. ناشناسی داشت صدایش می‌كرد «نگار جان! در را باز می‌كنی؟» طاهره وقتی شنید مهمان ناخوانده پشت در، با اسم مستعار صدایش می‌كند خیال كرد حتما باید یكی از آشناها باشد. «نگار جان! در را باز می‌كنی؟» چهره طاهره برای آخرین بار در قاب آیینه ظاهر شد. دست برد زیر خرمن موهای بلند و فندقی‌اش كه جمع‌شان كند اما غریبه امان نمی‌داد همچنان در می‌زد.«نگار ! نگار!»

پانیذ هم همان‌وقت به صدای در از خواب بیدار شد. دخترك 2 سال و 6 ماهه بود. طاهره آه می‌كشد: «دخترم باهوش و شیرین زبان است. تازه پستانك را ازش گرفته بودم.»

بچه دوید طرف در. طاهره هم پی‌اش رفت و در را كه باز كرد زنی بلند قامت و دستكش پوش را دید كه سطل قرمز دردار و نسبتا بزرگی همراه داشت. زن لاغر اندام گفت «نذری آورده‌ام....» و پیش از آن كه طاهره حرفی بزند داخل شد.

«ببخشید من هنوز شما را به جا نیاورده‌ام....» طاهره این را پرسید اما ته دلش روشن بود كه غریبه، حتما یك دوست است و گواهش هنوز این بود كه او را با اسم كوچك صدا می‌كرده است. «من دشمنی نداشتم. چرا باید نگران می‌شدم. جرمی به عنوان اسید پاشی نمی‌شناختم. حتی صفحات حوادث روزنامه‌ها را نمی‌خوانم.»

غریبه صمیمانه پاسخ داد: «خودم را معرفی می‌كنم اما اول برو از آشپزخانه قابلمه بیاور. برایت شیره نذری آورده‌ام.» خنده آمد و روی لب‌های صورتی طاهره جاخوش كرد. زانو زد و قابلمه را نگه داشت تا غریبه آن را از شیره پر كند اما ناگهان متوجه شد كه یكی از دست‌های زن به سرعت توی كیف فرو رفت و با شتاب بیشتر، با شئ شبیه به آچار فرانسه بیرون آمد.

پیش از آن كه طاهره بخواهد واكنشی نشان بدهد آچار توی دست زن، شش، هفت بار بالا رفت و پشت سر طاهره كوبیده شد. چشم‌هایش تار شدند اما جریان خون جهنده را حس می‌كرد كه لباس‌هایش را خیس كرده است. سرش گیج می‌رفت. به نظرش آمد كه غریبه می‌خندد. پانیذ پشت سرش جیغ می‌كشید و گریه می‌كرد. طاهره نالید«چرا؟! » غریبه با خنده پرسید «حالا منو شناختی؟»

ضربه‌های آچار فرانسه اعصاب گوش چپ و چشم چپ طاهره را برای همیشه از كار انداخت اما او در آن لحظه چنان درد داشت كه متوجه چیزی نبود. «هنوز صدای گریه بچه ام را می‌شنیدم. منگ بودم. فكر كردم زن حالا باید فرار كند اما فرار نكرد. سعی كرد در سطل قرمز را باز كند. با خودم گفتم چرا می‌خواهد روی من شیره بریزد؟!»

تا خواست بجنبد، غریبه اسید را سمتش پاشید. در كمتر از چند ثانیه فرایند حل شدن جسم طاهره با 4 لیتر اسید سولفوریك خالص مثل یك كابوس آغاز شد و زن حس كرد همه تنش آتش گرفته است سینه‌ها، شكم، بازوها، ران‌ها، و مهم‌تر از همه، صورتش.

«من آن موقع هنوز چشمم حل نشده بود. تازه فهمیدم چیزی كه روی پوستم ریخته اسید است. به سختی می‌توانستم ببینم. درد می‌كشیدم. داشتم می‌سوختم. از شدت درد روی اسید نشستم. می‌ترسیدم كه مبادا دخترم خودش را به من بچسباند! می‌ترسیدم كه مبادا بچه‌ام بسوزد اما پانیذ من سوخته بود....» صدای جیغ‌های بچه، دیگر معمولی نبود. درد داشت و طاهره هنوز چرایی‌اش را نمی‌دانست.

نكته: جراحی‌های پی‌درپی، طاهره و خانواده‌اش را مقروض خویشاوندان و آشنایان كرده است و آنها دیگر برای ادامه جراحی ها توانایی مالی‌ ندارند

زن به اینجا كه می‌رسد. صدایش می‌لرزد دلش می‌خواهد گریه كند اما نمی‌تواند، اشكی ندارد برای ریختن؛ چشمی ندارد كه اشكی بریزد.«بدن و بخصوص پاهای دخترم با اسید سوخته بود.... دیگر سخت می‌توانستم ببینمش.....» حالا یك سال و نیم از آن حادثه گذشته است اما پانیذ هنوز كابوسش را می‌بیند و هرچند مادرش پس از سوختگی همیشه صورتش را با باند از چشم او پنهان كرده است تا وحشت نكند، دخترك هنوز خاطرات آن روز را به یاد می‌آورد.

«پانیذ گاهی تقلا می‌كند باند را از روی صورتم كنار بزند. هنوز گاهی می‌گوید مامان! یادمه اون خانم روی ما چایی ریخت. پوست تن منو كندن زدم به پام كه خوب بشم.»

اورژانس همدان 2 ساعت بعد از حادثه برای كمك به طاهره آمد. در بیمارستان هم او مدت‌ها روی تخت دراز كشید و منتظر كمك ماند و به صدای پزشكان و پرستارها گوش كرد كه می‌گفتند: «رفتنی است.» طاهره حالا از یادآوری آن روز متاثر می‌شود «شاید اگر سریع تر اقدام می‌كردند، می‌توانستند یكی از چشم هایم را داشته باشم...»

او تاوان چه چیز را پس داد؟

طاهره حتی وقتی در بیمارستان بستری شد، هنوز نمی‌دانست چرا زن غریبه به او اسید پاشیده است. «خودش می‌گوید می‌خواسته از شوهرم انتقام بگیرد و به همین دلیل من و دخترم را سوزانده! در اولین دادگاه به من گفت تو چیزی نداشتی كه ازت بگیرم...» اما زن اسید پاش اشتباه می‌كند، طاهره چیزهای زیادی داشته كه زن غریبه از او گرفته است، چیزهایی مثل زیبایی، جوانی، سلامت، و یك زندگی نقلی سه نفره كه مجلل نبود اما طاهره در آن احساس خوشبختی كامل می‌كرد.

طاهره تعلقاتی داشته كه حالا هیچ‌كدام‌شان را ندارد، چشم‌هایی برای دیدن، بینی خوش نقش برای بو كشیدن، ابروانی كه وقتی متعجب می‌شد بالا می‌دادشان، موهایی كه بلند و پر پشت بودند، پوستی كه مثل برگ گل لطیف بود و....

زن وقتی یاد دادگاه می‌افتد و حرف‌ها را تكرار می‌كند باز صدایش می‌لرزد و باز اشكی نیست كه گونه‌اش را تر كند و باز تلاش بی حاصل او برای گریستن و باز....

پلیس مدت كوتاهی پس از حادثه فهمید زن اسیدپاش، پیشتر با همسر طاهره رابطه دوستی داشته و مرد، یكی دو سال، به خانه او می‌رفته است. «آن دختر از شوهرم می‌خواسته مرا طلاق بدهد و با او ازدواج كند اما شوهرم قبول نكرده بود و می‌خواسته تركش كند، همین موضوع باعث شده تصمیم بگیرد بیاید سراغ من تا انتقام بگیرد.» اما چرا زن از طاهره باید انتقام می‌گرفت؟! این پرسشی است كه طاهره هم پاسخش را نمی‌داند.

حالا مدتی است مرد به جرم رابطه نامشروع روز و شبش را در زندان می‌گذراند. طاهره می‌گوید: «شوهرم پشیمان است، من او را از نظر قانونی بخشیده‌ام. او نمی‌خواست كار به اینجا برسد.»

اگر خدا بخواهد....

طاهره از روزی كه سوخته دیگر صورتش را ندیده؛ دقیقا نمی‌داند چه شكلی شده است و فقط حدس می‌زند كاملا سوخته باشد اما هنوز امید دارد با معجزه‌ای مثل روز اول شود. «خدا می‌تواند معجزه كند. خودش می‌داند من بی‌گناه این طوری شدم. اگر بخواهد پزشكانی می‌فرستد كه صورتم را جراحی كنند، اگر بخواهد كسانی را می‌فرستد كه كمكم كنند هزینه‌های جراحی‌هایم را بپردازم.»

او دارد با باند سوختگی صورتش را می‌پوشاند. «آرزو؟! تنها آرزویم این است كه پانیذ را یكبار دیگر با چشم خودم ببینم... می‌خواهم ببینم دخترم چه شكلی شده....»

خواهر طاهره با بغض می‌گوید: «گاهی وقت‌ها از درد و گرما كلافه می‌شود.... گاهی وقت‌ها زخم‌های تنش می‌خارند.... می‌دانی كه.... نمی‌شود این زخم‌ها را خاراند... تن خواهرم مثل صورتش شده....»

زخم‌های تن طاهره خوب شدنی نیستند، خارش‌شان را هم نمی‌شود آرام كرد. تن او، پوستی ندارد كه بشود ناخن‌ها را رویش كشید و از خارشش كم كرد. فقط درد است كه جرات می‌كند روی تن طاهره ناخن بكشد و دلش را ریش ریش كند.

دخترها وقتی از همه جا رانده و مانده می‌شوند سر روی شانه پدرشان می‌گذارند تا غم دنیا را فراموش كنند اما غم طاهره پایانی ندارد. پدرش 21 سال پیش فوت كرده و خانواده‌اش تنها مانده است؛ خانواده‌ای پرجمعیت كه طاهره از وقتی از بیمارستان مرخص شده با آنها زندگی می‌كند؛ خانواده‌ای كه جراحی‌های پی در پی دخترشان باعث شده است مقروض خویشاوندان و آشنایان شوند.

بوی زخم‌های زن در گرمای تابستان بیشتر شده است و بعید نیست در سفرهای طولانی اش از همدان به بیمارستان‌های مختلف تهران، عفونی شوند. طاهره و خواهرش هر بار به تهران می‌آیند حتی جایی برای ماندن ندارند و ناچارند تا شب نشده برگردند همدان. «مشكل اصلی این است كه بیمه هزینه‌های اسید پاشی را حساب نمی‌كند! نمی‌دانم چرا. شاید می‌ترسند كسی سوءاستفاده كند اما آخر من....»

از روی نیمكت بیمارستان بلند می‌شویم و به سمت حیاط راه می‌افتیم. طاهره و خواهرش تا هوا گرم‌تر نشده باید سوار اتوبوس شوند. آفتاب، سوختگی‌های تن طاهره را آتش می‌زند.

مددكار بدرقه‌شان می‌كند و قول می‌دهد راهی برای كم كردن هزینه جراحی چشمش پیدا كند؛ قولی كه می‌داند احتمال عملی شدنش كم است.

بیشتر كسانی كه از كنارمان می‌گذرند با تعجب و ترس نگاه‌مان می‌كنند. طاهره تاكنون 27 بار زیر تیغ جراحی رفته است و هنوز هم مردم، حتی حالا كه صورتش را پشت باندهای سپید پنهان كرده است، با دیدن رگه‌های سوختگی اسید روی دست‌هایش، متاثر می‌شوند و گاهی نمی‌توانند گریه‌شان را پنهان كنند.

طاهره نگاه‌های مردم را نمی‌بیند اما از سكوت من، خواهرش و مددكار حدس می‌زند كه همگی معذب هستیم. «به نظر شما صورت من چند جراحی دیگر می‌خواهد كه بتوانم وارد اجتماع شوم؟ چند جراحی دیگر را باید بگذرانم كه بتوانم باند را از روی صورتم بردارم و دخترم نترسد؟ فكر می‌كنی چند جراحی دیگر لازم است تا... دخترم.... بتواند دوباره صورتم را ببوسد؟»

The underlying connection was closed: An unexpected error occurred on a send.
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

10 خبر اخر سایت

◄ اسباب‌بازی‌های گهواره‌ای به شکل هیولا
◄ خانه گربه مدرن
◄ مبلی برای انها که گربه دارند
◄ مبل برای گربه ها
◄ بسته بندی عسل غیرمعمول
◄ مبلمان مدرن گربه‌پسند
◄ حیوانات خوردنی
◄ خانه گربه مدرن
◄ بسته بندی عسل
◄ گهواره ای برای گربه
◄ مبلمان مدرن گربه‌پسند
◄ دستگیره هایی شبیه به اختاپوس
◄ وشیدنی ساده به دم گربه‌ای
◄ کیف دستی خلاقانه ای که شبیه یک گربه
◄ Homer Simpson Backs Into Bushes
◄ خلال دندان جوجه تیغی
◄ جعبه گوسفندی برای گاموا
◄ جوجه تیغی جلیقه ای
◄ شامپو بچه لاستیکی اردک
◄ کفش‌های خلاقانه طراحی‌شده برای شبیه به دو موش
◄ ظرف کره ای جذاب با طرح نهنگ بازیگوش
◄ خرگوش های خرگوش واقعی
◄ کیف منحصر به فرد و جسورانه ای به شکل موش
◄ حیوان وحشی درونی خود را رها کنید
◄ قیچی آشپزخانه خلاقانه با دسته خفاشی
◄ کیف منحصر به فرد و جسورانه ای به شکل موش
◄ بلوک چاقوی خلاقانه
◄ کیف مدرسه مینیاتوری ژاپنی که برای سگ شما
◄ گلهای بازی قارچ خور
◄ دمپایی برگی
بعدی 1 قبلی

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ اسباب‌بازی‌های گهواره‌ای به شکل هیولا
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle