بی شک یکی از قدیمترین نژاد سگ های اهلی در جهان، سگ های شکاری باد پا یا تازی ها بوده اند. قدمت ظهور سگ هایی از این رده به دوران اولیه فرهنگ بشری در خاور نزدیک باستان باز میگردد. تاریخچه و منشا سگ های تازی به شکل کاملاً پیچیدهای با تاریخ زندگی انسان های اوائل دوران نوسنگی پیوستگی دارد. احتمالاً دوران و زادگاه اصلی این سگ ها به زمانی بر میگردد که انسان های اولیه در کوهپایههای زاگرس به شکار و گرد آوری غذا میپرداختند. در این دوره انسان شکارگر با سادهترین روش های ممکن و صرفاً با استفاده از ابزارآلات بسیار ساده و تعقیب حیوانات اقدام به شکار آن ها میکرد. اما استفاده از این روش های ابتدایی برای رفع نیازهای غذایی کافی نبود.
انسان شکارگر به دنبال زدودن این گونه مشکلات، اقدام به اهلی کردن گرگ های بومی آسیایی کرد که کوچکتر، سبکتر و چابکتر از گونههای موجود در مناطق شمالی کره زمین بودند. این امر به تدریج باعث شد که انسان با نسل کشی های متعدد و آشکار ساختن ویژگی های مورد نظر خود در گرگ ها ( سرعت بالا در تعیب و به دام انداختن شکار) از آن ها همان چیزی را به وجود آورد که برای همیاری در شکار حیوانات گریز پا نیاز داشت. در این مورد نشانه هایی از دوره نوسنگی ( در حدود ۶۷۵۰ سال پیش از میلاد) وجود دارد که گواهی میدهد در آن زمان اهلی کردن گرگ در شمال عراق رایج بوده است.
در پی اهلی کردن سگ سانان وحشی و اعمال آمیزش های انتخابی، سگ هایی به وجود آمدند که تمام شرایط لازم برای شکار و تعقیب را دارا بودند. این سگ ها که امروزه با نام سگ های تازی شناخته میشوند در طول تاریخ خدمات ارزندهای در زمینه شکار و تامین ما یحتاج زندگی مردمان دوران باستان داشته اند.
شواهد موجود و گزارش کاوش های متعدد باستان شناسی، از حضور سگ های شکاری تیزپا و کاربرد آن ها نزد جوامع باستانی جای جای ایران حکایت دارد.
باستلان شناسان قدیمیترین آثار حضور سگ های تازی را در منطقهای یافتند که قدیمیترین محل سکونت بشر در دشت بود. در تپههای باستانی “سیلک”،واقع در نزدیکی شهر کاشان، علاوه بر استخوان های حیوانات اهلی دوران پیشین، استخوان های یک سگ تازی نیز به دست آمد که متعلق به هزاره چهارم پیش از میلاد بود.
از دیگر شواهد موجود میتوان به ظروف سفالین منقوش در ادوار مختلف ایران اشاره کرد. در تعدادی از این ظروف که موضوع آن ها در ارتباط با شکار و شکار گری است به نقوشی از سگ های تازی در تعقیب حیواناتی از جمله گوزن، آهو و بزکوهی برمی خوریم که با نهایت دقت و به سبکی انتزاعی ترسیم شده اند. سفالینههای مکشوف از “تل باکون” در نزدیکی “تخت جمشید” نمونههای منحصر به فردی از نقوش تازی را از ۴۲۰۰ تا ۳۸۰۰ سال پیش از میلاد به نمایش گذاشته اند. باریکی اندام، دست ها و پاهای بلند و کشیده، پوزه باریک و دمی حلقه مانند تماما از خصوصیات بارز سگ های تازی است که به زیبایی بر پیکر این سفال ها تصویر شده اند.
علاوه بر ظروف سفالین، نقش تازی ها را بر روی مهر ها و اثر مهر های به جا مانده از ایران باستان نیز میتوان مشاهده کرد. وجود نقوش تازی در آثاری از این دست نقش بارز این حیوان را در میان اقوام ساکن فلات ایران آشکار میسازد. از وجود سگ های شکاری تیزپا در مصر نیز شواهد بسیاری در دست است. با مطالعه این شواهد میتوان نتیجه گرفت که تازی ها روزگار لذت بخشی را در کنار پادشاهان این کشور گذرانده اند. در مصر علاقه و گرامی داشت نسبت به این سگ به حدی بود که آن را با نام “الحر” که به معنای حیوانی آزاد و اصیل است مینامیدند. از آثار یافت شده در گورهای فراعنه مصر که متعلق به ۲۱۰۰ سال پیش از میلاد اند شواهدی به دست آمد که نشان میدهد در آن زمان اجساد تازی ها را مانند خداوندگارشان مومیایی کرده و به خاک میسپردند. تازی ها در میان اعراب نیز دارای اهمیت و ارزش بالایی بوده اند. آنان این سگ ها را “سلوقی” مینامند و همواره در طول زمان قبایل بدوی عرب برای تامین مایحتاج خود وابسته به قدرت خارق العاده تازی ها بوده اند. اگر چه سگ در دین اسلام نجس شمرده میشود اما استثناهایی در مورد این نژاد خاص میان اعراب وجود داشت. بنا بر اعتقاد آنان تازی هدیهای از جانب خداوند بود. آنان تنها سگانی بودند که اجازه داشتند داخل خیمه شیخ های عرب بنشینند
در زبان فارسی به سگ شکاری تیز پا “تازی” گفته میشود. اما در معنی این لغت رازی نهفته است. در تعبیر صحیح این لغت، غربی ها و گاها ایرانیان دچار اشتباه تاریخی شده اند. لغتنامههای زبان فارسی سگ تازی را به معنای سگ عربی آورده اند. زیرا یکی از معانی این لغت عرب و عربی است. اما این گونه تعبیر نام به طور مطلق قابل قبول نیست. زیرا برای لغت تازی معانی دیگری نیز وجود دارد که یکی از اصلیترین آن ها تاختن و دویدن با سرعت زیاد است. در زبان فارسی لغات هم ریشهٔ بسیاری با این لغت وجود دارد که همگی در ارتباط با دویدن با سرعت بالا است. مانند: “تازانیدن”، “تازنده”، “تازش” و” تاخت و تاز” که جملگی به معنی هجوم آوردن سریع، یورش بردن، دویدن و یا سوار بر اسب مسیری را پیمودن است. بنا براین، سرعت زیاد و تازیدن این سگ ها بر شکارشان خود بهترین دلیل برای اطلاق این نام به آن ها است.
احتمالاً سگ های شکاری در زمان پیش از اسلام نیز با نام “تازی” خوانده میشدند. زیرا سرعت بالا و مهارت در دوندگی برای ایرانیان همواره تحسین برانگیز بوده است. به همین دلیل اسب های تیز پا را نیز اسب تازی میخواندند. در “سراج اللغات” آمده است در زمان صدر اسلام که اعراب حمله و تاخت و تاز بسیار در ایران کردند، ایرانیان به دلیل هجوم و یورش سریع آن ها به کشورشان آنان را نیز “تازی” خواندند. با توجه به مطالب ذکر شده بدون شک ریشه تاختن در انتخاب نامی این چنین برای سگ های شکاری مد نظر بوده است نه منسوب کردن آن ها به نژاد عربی
ایرانیان شکار آموختن به سگان را از ابداعات “هوشنگ پیشدادی” میدانند. زیرا او بود تا سگان را تعلیم داد که صید بگیرند و نگاه دارند و نزد صیاد بیاورند. در گذشته اکثر سلاطین و بزرگان به شکار با سگ های تازی علاقه فراوان داشتند و همیشه در تازی-خانههای آن ها تعداد زیادی تازی وجود داشت که هر یک دارای خدمه و مسئول خاص خود بودند. “سلطان محمود غزنوی” تمام تازی های خود را جل اطلس و زربفت میپوشاند و گردن بند جواهر نشان به گردنشان میانداخت. در “رستم التواریخ” نیز آمده است، در دوران صفویه مسئول سگ های شکاری را “تازی کش باشی” مینامیدند و تازی خانههای آن ها پر بود از سگان شیرگیر پلنگ فرسا و تازی های نخجیر گیر آهو ربا.