پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا ◄ گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا
      اسباب‌بازی قابل تمدید چاپ سه بعدی که شبیه شخصیت ترسناک گیاه پیرانا از بازی‌های ویدیویی کلاسیک Super Mario Bros است. از Grabber قابل گسترش گیاه پیرانا برای برداشتن اقلام از مکان های صعب العبور، اعم از تنقلات، کلیدها یا سایر اشیاء کوچک استفاده کنید. نسخه چاپی سه بعدی که توسط Alice3DTreasures از مواد PLA سازگار با محیط زیست ساخته شده است، هم پایدار و هم برای محیط زیست بی خطر است. هر گیربکس تحت بازرسی های کیفی کامل قرار می گیرد تا اطمینان حاصل شود که استانداردهای بالا را برآورده می کند و در مجموعه اسباب بازی های طرفداران ماریو قرار می گیرد.
  • صندلی چوبی به شکل زرافه ◄ صندلی چوبی به شکل زرافه
      صندلی چوبی به شکل زرافه دارای کشوی یکپارچه برای نگهداری کاغذ طراحی و مداد رنگی است. صندلی زرافه طراحی شده توسط لوئیس لیم برای بچه ها به عنوان میز نقاشی و بزرگسالان می توانند از آن به عنوان صندلی برای نشستن و استراحت در حین بازی کودکان استفاده کنند.
  • lمیز کار مشترک با گربه ◄ lمیز کار مشترک با گربه
      میز اداری ارگونومیک با طراحی توخالی تضمین می کند که دستان شما در ارتفاع مطلوب قرار دارند و فشار و ناراحتی را در ساعات طولانی کار کاهش می دهد. میز توخالی طراحی شده توسط SUNRIU وعده می دهد که تجربه فضای کاری را با نگه داشتن دستان شما در ارتفاع عالی افزایش دهد. ناحیه فرورفته در داخل سطح میز شکل گرفته است و با ظرافت برای نگه داشتن دستان شما هنگام درگیر شدن با کارهای روزانه خود، حجاری شده است. میز ساخته شده از تخته سه لا شامل نقاط تعیین شده برای وسایل ضروری و ابزارهای رایج است که جریان کار را بهینه می کند و به هم ریختگی را به حداقل می رساند.
  • ک زنبور رباتیک ◄ ک زنبور رباتیک
      پهپاد مینیاتوری ساخته شده برای پرواز ازدحام مستقل شبیه یک زنبور رباتیک است و از الگوهای پرواز طبیعی زنبورها الهام گرفته شده است. Festo BionicBee تنها 34 گرم وزن دارد و به لطف ساختار فوق العاده سبک و مانور استثنایی، از قابلیت های چشمگیری برخوردار است. مجهز به فناوری پیشرفته، هر پهپاد به طور مستقل در یک گروه حرکت می کند و مسیرهای از پیش تعیین شده را با دقتی بی نظیر دنبال می کند. از طریق کالیبراسیون هوشمند، Bionic Bee عملکرد را بهینه می‌کند و هماهنگی یکپارچه را در میان گروه تضمین می‌کند. این نوآوری نشان دهنده اوج بیومیمیک و پیشرفت تکنولوژی در طراحی هواپیماهای بدون سرنشین است.
  • تخت راحت با آکواریوم ◄ تخت راحت با آکواریوم
      تخت راحت با آکواریوم سفارشی بزرگ که 650 گالن آب را در خود جای می دهد و هنگام خواب شما را احاطه می کند . آکواریوم زیبای سر تخت برای Furnitureland South توسط Wayde King و Brett Raymer از تولید مخازن اکریلیک طراحی شده است.
  • تخت توتور ◄ تخت توتور
      تختخواب راحت طراحی شده تا شبیه موجودی غول پیکر شایان ستایش از انیمیشن من Neighbor Totoro اثر هایائو میازاکی باشد. در این تخت خواب / کیسه خواب نرم توتورو به راحتی به خواب خواهید رفت و رویای ماجراهای شگفت انگیزی خواهید داشت
  • چراغ شب به شکل حیوانات که شبیه یک گوسفند ◄ چراغ شب به شکل حیوانات که شبیه یک گوسفند
      چراغ شب به شکل حیوانات که شبیه یک گوسفند بامزه طراحی شده است ، به ایجاد لحظاتی دنج و خاطرات ماندگار با بچه های کوچکتان کمک می کند. چراغ شب گوسفند از MoziDozen، روال روزانه قبل از خواب را جالب نگه می دارد و شمارش گوسفندان را بسیار زیباتر می کند. ساخته شده از مواد طبیعی مانند گردو، خاکستر و نمد پشمی، درخشندگی نرمی از خود ساطع می کند که می تواند مطابق با ترجیحات فردی تنظیم شود. Sheep Lamp دارای فناوری بی سیم است که به آن اجازه می دهد تا از پایه شارژ جدا شود تا به راحتی در اطراف اتاق قرار گیرد. ایده‌آل برای داستان‌های قبل از خواب و شمارش گوسفند، The Sheep Night Light به همراهی لذت‌بخش برای کودکان در هنگام خوابیدن تبدیل می‌شود. هنگامی که داستان به پایان می رسد، گوسفند "به خانه باز می گردد" به پایگاه شارژ خود، آماده برای درخشش دوباره در شب بعد.
  • صندلی چوبی توسط جویس لین ◄ صندلی چوبی توسط جویس لین
      صندلی منحصر به فرد به نظر می رسد که گویی مستقیماً از تنه درخت بریده شده و به زیبایی طبیعت می پردازد و حس اصالت ارگانیک را القا می کند. صندلی چوبی جویس لین که شبیه تکه ای از تنه درخت است، از نظر بصری چشمگیر و غیر متعارف است و آن را در هر محیطی متمایز می کند. خلقت جویس لین با ترکیبی از موادی مانند رنگ روغن، خاک رس اپوکسی و تخته سه لا، شیفتگی او را به تعامل بین عناصر طبیعی و دستکاری انسان به نمایش می گذارد. جویس لین با استفاده از مواد آلی مانند چوب در کنار مواد مصنوعی مانند رزین، به موضوعات اتصال و قطع ارتباط می پردازد و حقیقت پشت ظاهر را زیر سوال می برد. صندلی چوبی هم به عنوان قطعه ای کاربردی و هم به عنوان مجسمه هنری زیبا عمل می کند و بینندگان را دعوت می کند تا در مورد پارادوکس های رابطه ما با محیط زیست و دنیای تولید شده فکر کنند. جویس لین از طریق کار خلاقانه، پیچیدگی های جامعه صنعتی مدرن ما را بررسی می کند، جایی که مرزهای بین طبیعی و مصنوعی محو شده است.
  • جا عسلی بامزه ◄ جا عسلی بامزه
      بسته بندی خلاقانه عسل طراحی شده به شکل زنبور عسل دارای رویه چوبی و چهار بال است که باز کردن ظرف شیشه ای را آسان می کند. بسته بندی عسل زنبور عسل توسط کنستانتین بولیموند برای کودکان غیرقابل انکار زیبا و جذاب است. طراحی منحصر به فرد بسته بندی توجه آنها را به خود جلب می کند و شیشه عسل را برجسته می کند و آنها را به کاوش و کشف محتویات آن دعوت می کند. عسل صد گل ترکیبی از شهدهای شکوفه های مختلف است که ترکیبی از طعم های آبی زمستانه تا شاه بلوطی را ارائه می دهد. هر شیشه می تواند به عنوان شروع کننده گفتگو در مورد زنبورها و نقش مهم آنها در گرده افشانی و تولید عسل باشد. این فرصتی را برای والدین فراهم می کند تا به کودکان در مورد طبیعت و محیط زیست به روشی سرگرم کننده و جذاب آموزش دهند.
  • درخت گربه ای با قابلیت شکل های متفاوت ◄ درخت گربه ای با قابلیت شکل های متفاوت
      خانه گربه ممتاز ساخته شده از چوب با کیفیت بالا و پوست گوسفند مجلل از طرحی از بالا به پایین استفاده می کند تا پناهگاهی راحت برای گربه شما فراهم کند. مبلمان مدولار برای گربه های خانگی طراحی شده توسط Catissa از Haapsalu، استونی . صرفه جویی در فضا و طراحی قابل نصب بر روی دیوار، فضای کف را به حداکثر می رساند و آن را برای خانه هایی با هر اندازه ای ایده آل می کند. سطوح رنگ شده در برابر تجمع گرد و غبار مقاوم هستند و تمیز کردن آنها بسیار آسان است و ظاهری بکر را همیشه تضمین می کند. خانه گربه مدولار معلق مکانی سرگرم کننده و امن برای آرامش است. با استفاده از نردبان همراه، حیوان خانگی شما به راحتی به خانه درخت گربه دسترسی خواهد داشت .
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29334    |     صفحه 1 از 2934
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

داستان کوتاه «گوجه سبز»

 

داستان کوتاه «گوجه سبز»
به نظرم آمد از پشت سر؛ کسی مرا صدا می كند؛ برگشتم و دیدم فرزانه، پائین پله ها با حالت بیقرار همیشگی با دو گیس بلند وطلائی اش که همیشه دو پاپیون با روبان صورتی به آن آویزان بود و....
 
                                                         

  داشتم وسط حیاط مدرسه آهسته آهسته راه می رفتم.  هنوز زنگ نخورده بود، منتظر بودم تا زنگ آخر مدرسه بخورد  و دخترکم بیرون بیاید؛ زودتر از موقع رسیده بودم.درخت بلند و صد ساله وسط حیاط جوری به من نگاه میکرد انگار من را از بچگی می شناخت... با اینکه من در این مدرسه درس نخوانده بودم اما نگاه کلاغ سیاه و بزرگی هم  که بالای درخت نشسته بود به نظرم  آشنا می آمد ....
به نظرم آمد از پشت سر؛ کسی مرا صدا می كند؛ برگشتم و دیدم  فرزانه، پائین پله ها با حالت بیقرار همیشگی با دو گیس بلند وطلائی اش که همیشه دو پاپیون  با روبان صورتی به آن آویزان بود و با همان رپوش طوسی و یقه سفیدش؛ با دلخوری به من خیره خیره نگاه می کند... تو دستش کیسه ای بود با خوراکی هایی که برای زنگ تفریح می آورد...  همیشه لقمه نان و پنیری که می آورد خوشمزه تر از مال من بود!

چه حکمتی داشت نمی دانم شاید چون لقمه را صمیمانه  به من می داد.... سیل بچه ها از پشت سر فرزانه  به حیاط  ریختند. خانم ناظم با همان سرعت از چهار پله کوتاه ساختمان به حیاط وارد شد و رو به من گفت: چرا زودتر از زنگ توی حیاط بودی ؟؟؟؟  خانم  معلمت  می دونه؟؟ به سرعت گفتم: آمده بودم گچ ببرم.
خانم ناظم گفت: از توی حیاط؟؟ گچ که توی دفتر بود..!!
 و همان موقع با صدای بلند سر  یکی از بچه ها که داشت روی لبهء  باغچه کوچک مدرسه راه میرفت داد زد: غلامی! بیا پائین از لب باغچه. محمدی! با لیوان آب بخور.   چرا یقه سفیدت را نزدی؟؟؟ شاهدی! چرا یقه سفید نداری؟؟؟
   از زیر دستش به سلامتی  در رفتم و با فرزانه به سمت گوشه حیاط دویدیم.
گفتم: من خوراکی هامو تو کلاس جا گذاشتم. فرزانه گفت:عیبی نداره زنگ بعدی میخوریم.   و لقمه نان و پنیری که دستش بود به من داد و با خنده خوردیم
.از ذهنم گذشت: پس دخترم چی؟؟  حالا اگر زنگ آنها بخورد و من در حیاط مدرسه نباشم چه کار کند؟؟
اما همان موقع فرزانه گفت:  چیزی شده؟؟ لقمه  را دوست نداری؟؟ میخواهی بهت یک گوچه سبز بدم... ذوق زده گفتم: مگه داری؟ گفت: آره!! و یک گوجه سبز بزرگ و درشت از توی کیسه جادویی خوراکیهاش بیرون آورد..

از دیدن درشتی و براقی گوجه سبز و همینطور بیشتر از دیدن خود گوجه سبز ذوق زده شده بودم..  خیلی گوجه سبز دوست نداشتم اما چنین گوجه سبزی به این درشتی دیدنی بود؛ آن هم آن موقع ســـال.........گفتم: واقعا " مال خودم؟؟
فرزانه به علامت تایید سری تکان داد و با لبخند دستش را به طرفم دراز کرد.
گفتم: من خیار آوردم زنگ دیگه بهت میدم؛ انجیر خشکه هم دارم؛ مامانم برات داده..

اما  قبل از خوردن  گوجه سبز زنگ خورد؛ وقتی به سمت کلاس می دویدم کلاغ بزرگ و آشنای هر روزی بالای درخت حیاط با صدای بلندی قار قار میکرد؛ سرم را بلند کردم و به کلاغ نگاه کردم... با دویدنمان بادی به صورتم می خورد که خنک می شدم  روبان صورتی بسته شده به پائین یکی از  گیسهای کوتاهم باز شده بود و مثل بادبادک پشت سرم توی هوا تکان تکان می خورد. همینطور که به کلاغ نگاه میکردم کلاغ هم به من نگاه کرد!
صدای زنگ مدرسه بلندتراز چند لحظه قبل شد؛ کلاغ دیگر به من نگاه نکرد و پرواز کرد.  به روبرو که نگاه کردم حیاط خالی بود و فقط  نقش لی لی که وسط حیاط کشیده بودند جلوی چشمانم بود ؛ به اطراف نگاه کردم؛ عددی بزرگتر از هشت در حیاط   نمی دیدم
یک؛ دو؛ سه؛ چهار؛ پنج؛ شش؛ هفت؛ هشت...سنگ را روی زمین سراندم به سمت عدد هشت. سنگ به راحتی وسط خانه هشت لی لی سر خورد و ایستاد...
فرزانه گفت: سنگ خوبیه خوب سور میخوره. گمش نکنی!!   وقتی خیلی مواظب بود چیزی گم نشه معلوم بود که خیلی دوستش داره... همینقدر هم مواظب من بود.
گفتم: نه گمش نمیکنم.
بعد همینطور که از حالت نشسته روی دو زانو بلند میشدم؛ گفتم میخواهی بدمش به تو؟
خندید و سرخ شد؛ گفت: راستی به من.؟ من چی؟ من چی بهت بدم؟؟
گفتم:هیچی تو به من گوجه سبز دادی دیگه.....

از خوشحالی پرید بالا و پائین و دور خودش چرخید. گیسهای طلائی و روبانهای صورتی توی آسمان معلق ماندند و بالا و پائین پریدند. یک پائی روی عددهای یک و دو و سه  پریدم و با ضربی قوی با دو پا روی عددهای چهار و پنج فرود آمدم.
به سرعت با یک پا  عدد شش را گذراندم و با همان یک پا چرخیدم و روی عدد هفت فرود آمدم.همانجا کمی یک پا یک پا  لی لی  کردم تا خودم را به خط عدد هشت رساندم؛ چقدر مواظب بودم نوک پایم روی خط نرود و نسوزم....آهسته خم شدم و سنگ را برداشتم. صدای قار قار کلاغ دوباره بلند شد. دیگر سرم را بلند نکردم ترسیدم اگر باز چشم در چشم کلاغ شوم؛ لی لی و فرزانه غیب شوند. انگار در گهواره ای  از زمان معلق بودم با هر رفت و برگشتی در زمان و مکان می رفتم و برمی گشتم. باز از مغزم گذشت اگر دیر به دخترم برسم چه کسی او را به خانه می برد.

فرزانه گفت: چرا دولا موندی؟؟ الان پات میره رو خط میسوزی ها... بسوزی باید سنگت را بدی به من. خودت گفتی. آنقدر خم شده بود که گیسهاش به زمین می رسید نگاهش کردم و با  شیطنت تمام همانطور که روی یک پا بودم گیسش را کشیدم و گفتم: گیسهاتو میدی به من؟ و همانطور که گیسش در دستم بود چنگ زدم و  سنگ را از روی خانه هشت برداشتم و صاف شدم.فرزانه بیچاره هم با من صاف شد  و گفت: اصلا امروز از صبح خل شدی....ول کن گیسمو. و گیسش را کشید عقب.
با ذوق زیادی از روی خانه شماره شش پریدم و جفت پا خودم را کوبیدم روی خانه های چهار و پنج.آنقدر محکم پریدم که گوجه سبز از توی جیب رپوش بیرون پرید و مثل یک توپ سبز کوچولو وسط حیاط مدرسه قل خورد و رفت.... فرزانه از جلو و من به دنبالش.
چرخیدم به طرفی که گوجه سبز تغییر مسیر داده بود و مثل توپ خوردم به خانم ناظم.
با ترس و  احترام گفتم: ببخشید خانم ناظم .... ببخشید خانم ناظم!!!
خانم ناظم خندید و گفت: اختیار  دارید خانم یزدی؛ کاملا " حواستون به کلاغ بالای درخت بود  حق داشتید؛ من یکهو آمدم پشت سرتون.

 ناخودآگاه دستم را بردم سمت موهای سرم؛ انگار می خواستم با پیدا کردن گیسهای گم شده ام زمان و مکان لحظه موجود را حدس بزنم....اما لمس شال بلندی که روی سرم بود به من فهماند که......   کلاغ ول کن ماجرا نبود؛ یکسره قار قار میکرد.
خانم ناظم گفت: از ساعت توی دفتر دقیق تره... درست راءس ساعتی که باید  زنگ بـخوره  می آد و شروع میکنه به قار و قار. تا وقتی هم که بچه ها نیان تو حیاط دست بر نمی داره. ببخشید باید برای زدن زنگ آخر برم..!
 فرزانه برگشت و نگاهم کرد و گفت:  بعد از زنگ آخر.
گفتم: بعد از زنگ آخر چی؟
گفت:  حواست کجاست؟؟ بعد از زنگ آخر گوجه سبزهامونو با هم می خوریم.

گفتم: گوجه سبز من که توی حیاط افتاد.  با تعجب نگاهم کرد و گفت: من که برات پیداش کردم. اوناهاش؛ توی  جیبته. از روی جیب رپوش هم که نگاه می کردی؛ اندازه یک زردآلو به نظر می آمد؛ درشت و رسیده. از روی جیب رپوش با عشق دست نوازشی به سر گوجه سبز کشیدم؛ احساس کردم زیر دستم می لرزد؛.....
گوشی موبایل در جیبم ویبره میزد؛ گوشی را مثل شیئی ناشناس به گوشم نزدیک کردم؛ نگران بودم روی گیسم بگذارم یا كنار آن.... در تمام مدت با چشمانی بسته با گوشی صحبت کردم.
فرزانه گفت: خوابی؟ امروز چت شده. بدو بریم؛ کتابهاتو جمع کن...........
بریم بیرون گوجه سبزمون را که بخوریم؛ خواب از سرت میپره. باز با احتیاط از روی رپوش دستی به سر و گوش گوجه کشیدم؛ خدا را شکر کردم که موبایل در جیبم نبود.

گاهی وقتها چقدر آرزو داریم به جای گوشی موبایل؛ یک گوجه سبز درشت و آبدار و سفت در جیبمان پیدا کنیم!!! خودش بود؛ جدی و باوقار سر جایش در جیبم  نشسته بود.
کتابها را جمع کردیم و مثل باقی بچه ها به کوچه دویدیم؛ اما این بار با تمام قدرت دستم را روی جیبم گذاشته بودم؛ دیگر دلم نمی خواست گوجه زرنگ از جیبم بیرون بپرد.
بعضی چیزها را نباید بیشتر از یکبار از دست داد.......
حالا که برگشته بود و در جیبم بود باید مواظبش می بودم. همینطور که می دویدیم  فرزانه با چشم و ابرو به دستم که محکم روی جیبم بود  اشاره می کرد و می خندید. جلوتر از در مدرسه نفس نفس زنان شروع کردیم به راه رفتن  و هر دو همزمان دستمان را در جیب هایمان فرو کردیم و گوجه هایمان را از جیب در آوردیم.
مانند انجام دادن یک مراسم  رسمی رو به روی هم ایستادیم و همزمان اولین گاز را به گوجه سبزهایمان زدیم. و چه طعمی داشت گوجه سبز دوران کودکی.
 
دورو برم پر شد از بچه های قد و نیمقد؛ صدای دخترکم را شنیدم: مامان جونم.
برگشتم و دخترکم با آغوش باز به سمتم دوید.

مینا یزدان پرست

The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.
نظرات کاربران
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle