اهلی کردن
حیوانات در
ایران که همزمان با دورهُ پارنیه سنگی بود، با سگ آغاز شد. انسان سگ را
اهلی و از آن در شکار استفاده کرد.
اهلی کردن سگ در دوران نوسنگی پیشرفت کرد چنانکه قدیمی ترین استخوان حیوانی که در عصر نوسنگی در جوار انسان به دست آمده متعلق به سگ بوده است. به طور خلاصه انسان در عصر نوسنگی به
اهلی کردن و پرورش گله های بزرگ گوسفند، بز،خوک، گاو و پرورش کبوتر، غاز و اردک پرداخت. به نظر می رسد که
اهلی کردن
حیوانات از آسیا آغاز شده باشد. از نقاشی هایی که بر دیواره برخی از غارها حک شده چنین برمی آید که اسب در دوران دیرینه سنگی شکار انسان بوده و در عصر نوسنگی پس از سایر
حیوانات اهلی به خدمت انسان درآمده است.
انسان، پزشکی و دامپزشکی را از
حیوانات فرا گرفت
انسان پیش از تاریخ در دوران پارینه سنگی و نوسنگی به مدت هزاران سال تنها از شکار
حیوانات و گاهی گیاهان وحشی تغذیه می کرد تا سرانجام همچنان که گفته شد برخی از
حیوانات را
اهلی کرد.وی همواره به رفتار
حیوانات نگریسته و از آن ها درس و الهام می گرفت. جالینوس در کتاب “الحقن” خود از هرودت نقل می کند لک لک سیاه که در اطراف نیل فراوان است تنقیه را به بشر یاد داده است، بدین ترتیب که این پرنده ی پرخور و گند خوار برای رفع دل درد، منقار خود را از آب نیل پر کرده، در مخرج خود فرو برده و خود را تنقیه می کند تا راحت شود.
رازی در کتاب الخواص خود نقل کرده است: اگر جوجه پرستو یرقان بگیرد، پرستوی مادر سنگ یرقان می آورد و در لانهُ خود می گذارد تا یرقان جوجه اش برطرف شود. مردم برای آنکه به این سنگ دسترسی پیدا کنند به جوجهُ او زغفران می مالند، پرستو تصور می کند که جوجه اش یرقان گرفته و می رود آن سنگ را پیدا میکند و می آورد. مردم، آن را برداشته به یرقانی می آویزند تا درمان شود.
هم چنین “باز” وقتی درد معده حس کند به دنبال پرنده ای به نام ذریفوس می رود، آنرا شکار می کند و جگرش را می خورد و درد بلافاصله ساکت می شود. در مورد گربه ها نیز چنین معالجاتی دیده شده است، گربه ها در فصل بهار علف می خورند وقتی سلامت خود را بازیابند دیگر علف نمی خورند.
گربه اگر صدمه ای از
حیوانات سمی می یافت فوری به طرف چراغ می رفت و از روغن داخل آن که کنجد یا زیتون است می خورد و از شدت بیماری او کاسته می شد.
چارپایان اگر در بهار خرزهره بخورند و از آن آزار یابند خود را به گیاهی که پادزهر آن است می رسانند.
افعی وقتی از زمین بیرون می آید به واسطه ی عادت به تاریکی نابیناست و چشم خود را به برگ رازیانه می مالد تا شفا یابد.
دیسقوریوس، طبیب و گیاه شناس معروف یونانی می گوید:
بزهای کوهی جزیره کرت وقتی تیری به بدنشان اصابت کند و در آن جا جای گیرد به طرف علفی از نوع پودنه به نام مشک طرام شیر (نعناع) رفته و از آن تغذیه می کنند و تیرها خود به خود از بدنشان بیرون می ریزند.
لک لک اگر زخمی گردد خود را با آویشن کوهی (پودنیه کوهی یا صعتر فارسی) معالجه می کند.
اوحدالزمان درکتاب المعتبر ذکر می کند که مردی دید آهوبره (هوبره) با افعی جنگ می کرد و در ضمن از علفی می خورد و دوباره به جنگ افعی می رفت وقتی آن مرد علف را دسترس آهوبره دور کرد از نیش افعی مرد.
هم چنین می گوید: سگ ها اگر در شکمشان کرم ایجاد شود، سنبل می خورند تا قی کرده و شکم آن ها به کار افتد.
گاوها هم بین علف های خوب و بد تمایز قائلند و علف های زیان آور را نمی خورند. ابن ابی اصیبعه از همه اینها نتیجه می گیرد که طب برای
حیوانات و انسان از طریق الهام ایجاد شده است. البته لزومی ندارد که همه این گفته ها را قبول کنیم ولی پاره ای از حقیقت در آن ها نهفته است.
منکر غریزه قوی برخی از
حیوانات نمی توان شد. نگرش به
حیوانات و راه آموزی از آن ها اولین انگیزه ی پژوهش بشر بوده است. همین الهام گرفتن از طبیعت است که گفته اند:
جهان یا نهاد تن، پزشک رسا و بزرگوار است و پزشکان چاکران و پرستاران وی اند. از این مجموع چنین برمی آید که انسان متوجه شد که حیوانات، خود یا یکدیگر را به شیوه هایی درمان می کنند، مثلاً درمان گیاهی؛ پودنه، آویشن، درمان با اندام های حیوانی، کبد و غیره، درمان با مواد معدنی مانند خاک، سنگ یرقان، نوعی درمان جراحی، درمان زخم ها، تنقیه و غیره. یعنی همه شیوه های اصلی درمانی که در این مقوله مورد دقت قرار گرفته و حیوانات، بشر کنجکاو و نیازمند را به نوعی به سوی پزشکی و دامپزشکی هدایت کردند.
نخستین پزشک و دامپزشک ایرانی
چنانکه گفته شد انسان در حالت غار نشینی نیز به ترتیبی پزشک و دامپزشک داشت. وقتی جوامعی تشکیل شد و شهر نشینی آغاز شد هر جامعه ای برای خود پزشکان و دامپزشکانی داشتند و نمی توان گفت اولین پزشک یا دامپزشک که بوده است. اما در
ایران بنا بر مندرجات و بسیاری مدارک دیگر، نخستین پزشک و دامپزشک “ترتیه” بوده که همانا فریدون است. در جائی ذکر شده :
” فروهر پاکدین فریدون از خاندان آبتین را می ستائیم از برای مقاومت کردن بر ضد جرب و تب و… لرزه تب و…. از برا ی مقاومت کردن بر ضد آزار مار….”
حمزه اصفهانی در سنی الملوک الارض…. می گوید فریدون از گیاهان، داروهایی برای معالجه بیماری های جانوران ساخت که از اینجا دامپزشک بودن او معلوم می شود.
طبری، بلعمی، گردیزی، ابن بلخی صریحاً دامپزشکی فریدون را ذکر می کنند و در ضمن یادآور می شوند که او اولین کسی است که خر را با اسب جفت کرده و استر به وجود آورد که نیروی خر و تند روی اسب را دارد. او اولین کسی بود که فیل را
اهلی کرد و از آن برای سواری استفاده کرد و مرغان و کبوتر پرورش داد و داروی ضد مارگزیدگی را ساخت. در عین حال در نجوم نیز صاحب نظر بود.