یک دهه زمان لازم بود تا فیلمنامهنویس جوانی که به سودای کارگردانی به سینما آمده بود، مقابل دوربین سینما برود، دیده و تحسین شود و بازیگری را به عنوان یکی از دغدغههای اصلیاش ادامه بدهد. زندگی حرفهای
پیمان معادی با بازی در
"درباره الی" وارد مسیری تازه شده و پس از آن با
"جدایی نادر از سیمین" سمت و سویی تازه گرفت. حالا یکی از جوانترین فیلمنامهنویسان سینمای ایران بازیگری است که خرس طلای برلین را در کارنامه دارد، اولین فیلمش را کارگردانی کرده و یکی از امیدهای سینمای ایران برای سالهای آینده است.
بعد از "درباره الی" و همکاری مشترک با اصغر فرهادی گویا قرار بود روی فیلمنامه دیگری کار کنید، ماجرای "جدایی
نادر از سیمین" از کجا شروع شد؟
بعد از "درباره الی" من و اصغر فرهادی روی پروژه دیگری فکر کردیم و شروع کردیم به نوشتن، کار روی فیلمنامه این حسن را دارد که شما علاوه بر این که به یک دستاورد که قصه و فیلمنامه است می رسید میتوانید همکارتان، روحیه، اخلاق و سلیقهاش را بشناسید. برای من و اصغر فرهادی هم این اتفاق افتاد.
بعد از آن که آن پروژه منتفی شد، فرهادی به من
گفت میخواهم روی قصهای در ایران کار کنم، فیلمنامهاش را بعد از مدتی به من داد تا بخوانم و نظرم را بگویم.
آقای فرهادی آن موقع نگفت که قرار است شما یکی از نقشهای اصلی
فیلم را بازی کنید؟
نه، بازیگران دیگری در ذهن او بود، من در صحبتهایی که داشتیم نظرم را درباره فیلمنامه و ترکیب بازیگرها دادم، ترکیب بازیگران خوب بود. مدتی بعد او به من
گفت که یکی از نقشها را برای من در نظر گرفته، از آن ترکیب دو
بازیگر باقی ماند، دو
بازیگر جدید به گروه اضافه شدند.
قبل از "درباره الی" به عنوان فیلمنامهنویس در سینمای ایران فعالیت میکردید، آن زمان پیشنهاد بازیگری نداشتید؟
پیشنهادهایی بود، اما دغدغه من آن موقع اصلا بازیگری نبود، بعد از "درباره الی" این دغدغه جدی شد و سعی کردم با ضابطه، آگاهانه و باسلیقه برخورد کنم.
بعد از "درباره الی" حتما پیشنهادها بیشتر شد؟
بله، خیلی زیاد پیشنهاد داشتم، اما میخواستم
فیلم دوم را درست انتخاب کنم، حساس بودم که نقش تازه شباهتی به نقشم در "درباره الی" نداشته باشد، در "درباره الی" من و همه گروه زحمت زیادی کشیده بودیم، این زحمت و تلاش جمعی دیده شده بود و دوست نداشتم هدر برود.
معمولا بازیگرهایی که در
فیلم اول خوب بازی میکنند، باید خودشان را در
فیلم بعدی ثابت کنند.
دقیقا. من هم باید این کار را میکردم، من در "درباره الی" مانند بقیه بازیگرها فنی و تکنیکی کار کرده بودم، دوست داشتم در تجربه بعدی آنچه در "درباره الی" به دست آمده بود کامل کنم، بعضی از پیشنهادهایی که از کارگردانهای خوب داشتم ساخته شد و فیلمهای مطرحی هم از کار درآمد اما خوشحالم که بعد از "درباره الی" در "جدایی
نادر از سیمین" بازی کردم و این مسیر به این جا رسید.
نقشی که در "جدایی ..." دارید شبیه به "درباره الی" نیست. در "درباره الی" نوعی شیطنت کودکانه در شخصیت هست و در نادر، پختگی و جدیتی میبینیم که جنس بازی دیگری هم میطلبیده.
برای من این تفاوت خیلی جذاب بود، اصغر فرهادی به جای من فکر کرده بود و این تفاوتها را درست دیده بود، او هم نمیخواست من آن نقش را تکرار کنم.
فیلمنامه را که خواندید
نادر برای شما کامل بود یا پیشنهادی هم دربارهاش داشتید؟
- صحبتهایی با فرهادی داشتم اما فیلمنامه و نقش کامل بود، یکی از ویژگیهای مثبت فرهادی این است که به نقش و
فیلم مسلط است و نگاه او فراتر از عواملش است. حتی سر صحنه وقتی ما پیشنهادی داشتیم او نظری میداد که معلوم بود ورای آن صحنه و موقعیت را دیده و کاملا میداند که منظور شخصیتها از اقدامشان در آن لحظه چیست. فرهادی البته اگر نیازی به تغییر در صحنهای میدید خودش زمان فیلمبرداری آن را اعمال میکرد.
در "جدایی
نادر از سیمین" مثل "درباره الی" تمرینهای مختلف داشتید؟
بله، شیوه اصغر فرهادی ممارست و تمرین است، البته نوع کار در "جدایی ..." با "درباره الی" فرق داشت، در هردو
فیلم گروه بازیگران و پشت دوربینیها زحمت زیادی کشیدند، سختیها و دشواریهای "جدایی..." با "درباره الی" تفاوت داشت. اما با تمرینها خیلی زود گروه را هماهنگ کرد. این تمرینها تا جایی ادامه پیدا میکرد که بازیگرها برای جلوی دوربین رفتن تنها روتوشی کوچک نیاز داشتند.
در "درباره الی" با بازیگران مختلف در صحنههای شلوغ همبازی بودید و در "جدایی..." صحنهها خلوتتر و تعداد کاراکترها کمتر است. این تجربه با تجربه قبلی چقدر متفاوت بود؟
هر کدام ویژگیهای خود را داشت، در "درباره الی" باید ارتباط بازیگرها درست از کار درمیآمد، در روز اول همه بازیگرها متوجه شده بودند که باید خود را ثابت کنند و برای این که بازی شان خوب به نظر بیاید باید
بازیگر مقابلشان هم خوب دیده شود. همه بازیگرها در "درباره الی" با عشق کار کردند و این عشق و علاقه به کار در "جدایی ..." هم وجود داشت.
در "جدایی..."لازم نبود آن فضای صمیمی شکل بگیرد، بین من و همه اعضای گروه پشت دوربین صمیمیت و دوستی وجود داشت اما لازم نبود مقابل دوربین فضای گرمی دیده شود. جدیت، تمرین، ممارست از تمهیدهای فرهادی در کارگردانی است اما مناسب با هر
فیلم و هر سوژه نوع کار او تفاوت دارد.
یکی از اتفاقهای خوب که با "جدایی
نادر از سیمین" افتاد جایزه خرس نقرهای به بازیگرهای
فیلم بود، بازیگرانی که معرفیکننده تواناییهای نسل تازه سینمای ایران بودند. هنگام گرفتن جایزه هم به نظر میرسد شما از همه خوشحالتر بودید!
خوشحالی من مربوط به زمانی که بود که شنیدم "جدایی..." خرس نقرهای بهترین
فیلم این دوره را به دست آورده، داشتم با شبکهای تلویزیونی مصاحبه میکردم که آمدم به سالن و مصاحبه را نیمهکاره گذاشتم تا فرهادی را تشویق کنم، جایزهای که او گرفت برایم بیشتر از جایزهای که خودم در بخش بازیگری گرفتم ارزش داشت.
این لحظه، لحظه بزرگی برای سینمای ایران بود و خوشحال بودم که حاصل کار فرهادی و گروه همکارانم در این
فیلم دیده شد، "جدایی..." سه خرس از برلین گرفت که این برای سینمای ایران افتخاری بزرگ است. خوشحالم که کار بازیگران این
فیلم دیده شد.
شهاب حسینی و
لیلا حاتمی که سهم بزرگی در دیده شدن بازیها داشتند در برلین حضور نداشتند و جایشان خالی بود.
زمان جشنواره خیلی در این باره صحبت شد که
پیمان معادی باید سیمرغ بلورین بهترین
بازیگر مرد را میگرفت، برای خود شما این موضوع چقدر مهم بود؟
طبیعی است که هر داوری سلیقه و نظر خود را داشته باشد، من این طور به ماجرا فکر میکنم که داوران جشنواره امسال بازی بازیگران دیگر این دوره را بیشتر از بازی من دوست داشتهاند. خیلی بیمنطقی است که به خاطر سلیقهشان از آنها دلگیر باشم.
من تنها بازیگر "جدایی ..." بودم که نامزد نشدم اما در برلین این موضوع جبران شد. باز هم میگویم اما جایزه بهترین
فیلم بهتر از جایزه بازیگری بود و بیشتر خوشحالم کرد.
پس خیلی دلگیر نشدید؟
نه، سر صحنه فیلمبرداری "برف روی کاجها" بودم که دوستی آمد و نام نامزدها را گفت، بعد هم رفتیم سر فیلمبرداری و شاید دو سه دقیقه بیشتر به این موضوع فکر نکردم، زمانی که در برلین هم جایزه گرفتیم دو روز به آن فکر کردیم و بعد تمام شد. هیچ شادی یا غمی پایدار نیست.
زندگی همین است دیگر.
بله و این روزها وقتی در خیابان مردم به من میگویند
فیلم "جدایی ..." را عاشقانه دوست دارند و بازی من را باور کردهاند بیشترین لذت را میبرم، نمیخواهم شعار بدهم اما شادی مردم و ارتباطی که آنها با
فیلم برقرار میکنند برایم دوست داشتنی است و از خدا میخواهم که محبت مردم را داشته باشم.
پس بعد از "جدایی..." مردم شما را به عنوان
بازیگر میشناسند؟
- بله، از زمان "درباره الی" این اتفاق افتاده، حالا بیشتر شده. البته من در
فیلم "جدایی ..." ریش داشتم و ظاهرم با چیزی که الان مردم میبینند تفاوت دارد، اما به هر حال چهره من را میشناسند، مردم به من خیلی لطف دارند و این باارزش است. مردم مجموعه "جدایی ..." را دوست دارند، خوشحالم که تمام تلاش گروه و عوامل دیده شده است. همه برای این
فیلم زحمت کشیدند.
حالا که نظر مردم برایتان مهم است، فیلمی که ساختید برای مردم جذاب است یا برای منتقدان؟
من واقعا به این دسته بندیهای اعتقادی ندارم. برای مردم
فیلم میسازم نه برای گروهی خاص.
سال 89 سال خوبی برای شما بود.
فیلم ساختید، جایزه گرفتید و کارتان دیده شد. کارگردانی را ادامه میدهید؟
من از زمانی که وارد سینما شدم، از 12 سال قبل به کارگردانی فکر میکردم، رفتم خارج از ایران تا سینما و کارگردانی بخوانم. اما شروع کارگردانی ام تا امسال طول کشید، درگیر نوشتن فیلمنامه و بازیگری شدم. حالا کارگردانی هم به دغدغههایم اضافه شده و در کنار بازیگری و فیلمنامهنویسی به آن به شکل جدی فکر میکنم