در مطلب اول پیرامون وضعیت
زنان در دوران
قاجار به بررسی وظایف
زنان در خانه،
فعالیت فرهنگی آنان در جامعه، نقش این قشر در تولیدات اقتصادی و.... پرداختیم اما در این مطلب به ابعاد دیگری از وضعیت
زنان در دوران قاجاریه خواهیم پرداخت.
زنان در جریان نهضت مشروطه یا خود حضور داشتند و یا مشوق مردان در نهضت بودند. آنها در صورت عدم توانایی شرکت مستقیم، از ایثار کمکهای مالی در راه پیشبرد اهداف مشروطه دریغ نداشتند.
زنان در لحظه لحظه این حرکت مهم
سیاسی و اجتماعی فعالانه حضور داشتند و هنگامی که مخالفت با دولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه تهران بارها و بارها بست نشستند،
زنان نیز عهدهدار مسئولیتهای مهمی بودند.
آنان ضمن همراهی با مردان در آوردن علما به مسجد برای سخنرانی، مسئولیت حفظ جان علما را هم برعهده داشتند. ضمن اشغال اطراف منبر، آماده میشدند، تا در صورتی که طرفداران استبداد قصد بلوا و اغتشاش داشتند به سرکوب آنها بپردازند. در سال 1338 ه.ق. انجمن مخدرات وطن به ریاست "بانو آغابیگم" در تهران تأسیس شد.
هدف این انجمن دفاع از استقلال کشور، مخالفت با وام گرفتن از بیگانگان و نیز جلوگیری از خرید کالاهای خارجی و تبلیغ مصرف کالاهای داخلی بود. هنگامی که مردم شهرهای تهران، تبریز و رشت و دیگر شهرهای ایران در حمایت از مجلس و مخالفت با اولتیماتوم روسیه جهت اخراج "شوستر" امریکایی به اعتراض میپردازند،
زنان تهران نیز خود را برای دفاع از کشور آماده کردند و مصرانه در امر تحریم کالاهای روسی و انگلیسی شرکت میکنند در همین زمان از سوی برخی از نمایندگان، زمزمههایی در باب پذیرش اولتیماتوم روسها آغاز شد؛ لیکن
زنان در حالی که مسلح بودند، به سمت مجلس حرکت کردند و از رئیس مجلس اجازه ملاقات خواستند و به او هشدار دادند؛ اگر وکلای مجلس در انجام فرایض خود و محافظت و برقرار داشتن شرف ایران تردید نمایند، مردان و فرزندان و خودمان را کشته و اجسادشان را همین جا میاندازیم.
مسأله نان
بحرانها و مشکلات اقتصادی در دوران
قاجار همواره عرصه را به مردم تنگ میکرد. گرانی نان از جمله مهمترین و حیاتیترین مشکل اقتصادی مردم این
دوره بود
زنان اغلب در اعتراض به وضع بحرانی نان پیش قدم بودند و به طرق مختلف به ابراز نارضایتی میپرداختند.
"اعتمادالسلطنه" در کتاب خود در باب گرانی نان میآورد: یکشنبه 6 شعبان 1309ه.ق. عصر،
ناصرالدین شاه به خانه امام جمعه رفته بود، در آنجا شنید که زنها باز از گرانی نان شکایت کرده بودند.
ازدواج
در جامعه عهد قاجار، فاصله چندانی بین کودکی و ازدواج دختران وجود نداشت. دختران اغلب از هفت تا سیزده سالگی ازدواج میکردند. عواملی چون دستیابی به استقلال اقتصادی، رشد سریع دختران در آن روز و پایین بودن میانگین عمر به دلیل شیوع بیماری در افزایش این ازدواجهای زودرس موثر بود. دختران و پسران هیچگونه اختیاری در برگزیدن همسر آینده خود نداشتند. رایجترین شکل ازدواج عقد دائم بود.
از دیگر شیوه های رایج ازدواج، ازدواج موقت یا صیغه کردن دختران و
زنان براساس قرارداد و توافق بود.
فقر مالی نیز سبب میشد تا خانوادهها به ازدواج موقت دختران خویش رضایت دهند
صیغه کردن زنان در عرف جامعه کاملاً قابل قبول بود و زنهای صیغهای پس از به پایان رسیدن دوره قرارداد به آسانی به عقد دائمی اشخاص دیگر در میآمدند.
شکل دیگر ازدواج شامل دختران یا زنانی میشد که از طریق جنگها و یا دزدیده شدن و یا تجارت برده، اسیر و فروخته میشدند.
نظام چند زنی در شهرها، معمولا مختص به اشراف بوده است؛ ولی در ایالات نیز رواج داشت. در بین ایلات بلوچ حتی مردان کم بضاعت نیز گاه تا 8 زن میگرفتند و این نیز به این دلیل بود که زن در ایلات نه تنها هزینهای برای شوهر نداشت؛ بلکه نیروی تولیدی کارآمدتری نسبت به شوهر به حساب میآمد.
طلاق
در نظام خانوادگی دوران قاجار، حق طلاق با مرد بود.
درخواست طلاق از سوی مرد با بهانه و یا بدون بهانه برای اجرای آن کافی بود.
نازایی و خروج از جاده عفاف از عمده ترین دلایل طلاق
زنان بوده است. گاه نیز
بد قدم بودن زن به هنگام ورود به خانه همسرش میتوانست؛ دلیل طلاق باشد.
زن در مورد خاصی چون عدم دریافت نفقه از مرد، انحرافات اخلاقی و یا ناتوانی جنسی مرد، میتوانست درخواست طلاق نماید.
با وجود مجاز بودن طلاق، این مسأله به ندرت رخ میداد. در واقع سرنوشتی که پس از طلاق در انتظار زن بود، او را از طلاق برحذر میداشت. وظیفه نگهداری کودکان از سوی مردان و مشکل پرداخت مهریه نیز مردان معمولی جامعه را نیز از فکر طلاق زنانشان منصرف میکرد.
پوشش زنان
"پولاک" مینویسد:
در داخل خانه آرایش زنان غلیظتر و پوشش آنها سبکتر و کمتر است. در خانه زن معمولاً سر خود را با پارچه یا شالی میپوشاند که گوشه های آن از پشت آویزان است و پیراهن، عبارت از پارچهای نازک و ابریشمی به رنگ صورتی یا آبی که گلدوزی شده با حاشیه های طلایی است.
زینت آلات زنان
کلیه
زنان ایرانی از هر قشری، علاقه زیادی به استفاده از طلا و جواهر به عنوان زینت آلات از خود نشان میدادند.
زینت آلات نقره ای مخصوص قشر محروم و کم بضاعت، اغلب به صورت دستبند و انگشتر نقره ای به کار میرفت، گردنبندهای نقره ای مخصوص نوکر و کلفتهای سیاهپوست از خانواده اعیان و اشراف بود.
خانم "کارلاسرنا" در مورد کدبونایی
زنان ایرانی مینویسد: خانمهای ایرانی در تهیه مربا و شیرینی سلیقه خاص و طولانی دارند.
اغلب اوقات وقتی که آنها برای دیدار کسی میروند، به عنوان ابراز محبت مقداری از شیرینیهای دست پخت خود را پیشاپیش میفرستند. خدمتکاران، آنها را در سینی هایی که رویش روپوش قلابدوزی شده، انداخته شده است، به خانه دوست مورد نظر میبردند.