وسوسه
خوردن غذاهای مختلف، میوه های رنگارنگ و نوشیدنی های خوشمزه از آن وسوسه هایی است که خیلی ها نمی توانند در مقابل آن مقاومت کنند آن هم بدون اینکه فکر کنند که نتیجه این همه غذاخوردن ممکن است اتفاقات ناگوای باشد
روزگارنو: وسوسه
خوردن غذاهای مختلف، میوه های رنگارنگ و نوشیدنی های خوشمزه از آن وسوسه هایی است که خیلی ها نمی توانند در مقابل آن مقاومت کنند آن هم بدون اینکه فکر کنند که نتیجه این همه غذاخوردن ممکن است اتفاقات ناگوای باشد که نامشان را برای همیشه در تاریخ و در فهرست اسامی انسان هایی که در اثر پرخوری مرده اند ماندگار کند.
کلوچه خوری تا حد مرگ
سال 2008 در یکی از دانشگاه های هندوستان مسابقه سریع ترین کلوچه خوری برگزار شد. ساراوا سابهاروال 22 ساله نیز در کنار دوستانش قرار گرفت تا مسابقه دهد. با شنیدن صدای سوت، دانشجوها شروع به
خوردن کلوچه کردند تا در کمترین زمان ممکن همه کلوچه هایی که در بشقاب جلویشان بود را بخورند.
ساراوا به دوستانش گفته بود که برنده خواهد شد. او در حال
خوردن چهارمین کلوچه بود که ناگهان کلوچه در گلویش گیر کرد و دیگر نتوانست نفس بکشد. گروه اورژانس هرچه برای نجات او تلاش کرد نتوانست وی را نجات دهد و به این ترتیب مرگ او در بیمارستان اعلام شد.
زاخاری تیلور
زاخاری تیلور یکی از رییس جمهورهای نه چندان مشهور آمریکا بود. او دوازدهمین رییس جمهور آمریکا بود که در فاصله 24 نوامبر 1849 تا نهم جولای 1850 ریاست جمهوری را برعهده داشت.
پرخوری یکی از وسوسه های همیشگی زندگی تیلور بود. طوری که او هرجا که خوراکی می دید نمی توانست چشم از آن بر دارد. 16 ماه از انتخاب تیلو ربه این سمت می گذشت که چهارمین جشن جولای در آمریکا برگزار شد و رییس جمهور وقت هم با شرکت در این جشن سعی کرد که دلی از عزا دربیاورد.
شیر یخ زده و میوه های تابستانی از خوراکی های مخصوص این جشن بودند که وقتی چشم تیلور به آنها افتاد نتوانست جلوی خودش را بگیرد و تا می توانست از آنها خورد.
روز جشن یکی از گرم ترین روزهای تابستان آن سال بود و تیلور علاوه بر
خوردن شیر یخ زده مقدار بسیار زیادی لبنیات تازه و دسر مصرف کرد و از آنجا که
خوردن همه این خوراکی ها با هم مشکل ساز بود باعث شد تا سرنوشت شومی در انتظار رییس جمهور تازه باشد.
با رسیدن شب، زاخاری تیلور احساس کرد که حالش خوب نیست. او بر اثر پرخوری بیمار شده بود و پنج روز بعد هم از دنیا رفت. به گفته پزشکان، علت مرگ زاخاری تیلور بیماری معده و روده اعلام شد.
هنری مارماهی خوار
هنری اول از سال 1100 تا 1135 پادشاه انگلیس بود. هنری در هنگام شکار برادرش را کشت تا شاه انگلیس شود. هنری اول فرد چندان پرخوری نبود اما در یکی از شب ها نوعی مارماهی مشهور را سر میز شام آوردند، گفته می شود که مارماهی های شام پادشاه اهز گونه ای بودند که به کوسه ها می چسبیدند و همراه این جانوران به همه جا می رفتند.
پادشاه آن قدر از این مارماهی خورد که احساس کرد حالش بد است و دستور داد او را به اتاقش ببرند. طبیب بالای سر پادشاه حاضر شد و او را معاینه کرد همه چیز در ظاهر عادی به نظر می رسید و طبیب گفت که حال پادشاه بر اثر پرخوری بد است و مطمئنا فردا صبح خوب می شود اما هنری اول تا صبح دوام نیاورد و در حالی که بسیار درد می کشید از دنیا رفت.
اسکندر شکمو
اسکندر کبیر با همه خونخواری و وحشی گری هایی که در کارنامه اش ثبت شده، به طرز باورنکردنی ای از دنیا رفت. با وجود اینکه همه تصور می کردند او بالاخره در یکی از جنگ هایش کشته خواهد شد اما اسکندر از پرخوری بیش از حد مرد. یک شب که اسکندر به مهمانی رفته بود، در آن مهمانی آن قدر غذا خورد که دیگر نفس کشیدن هم برایش سخت شده بود.
اما این تازه آغاز ماجرا بود چراکه وقتی اسکندر خودش را برای خواب آماده می کرد یکی از دوستانش را دید که به ضیافتی دیگر دعوت شده بود و او به اسکندر پیشنهاد داد که با او هم همراه شود.
اسکندر کبیر هم به عشق غذاخوردن دوباهر راهی مهمانی شد. گفته می شود اسکندر دو شبانه روز غذا خورد و نوشیدنی نوشید، او آن قدر غذا خورد که دیگر نمی توانست دراز بکشد و بخوابد؛ چراکه وقتی دراز می کشید نفس تنگی بدی به او دست می داد و حالت تهوع پیدا می کرد.
وقتی طبیب بالای سر اسکندر حاضر شد به اطرافیانش گفت که او در اثر پرخوری زیاد به نوعی مسمومیت غذایی دچار شده. با اینکه هیچ کس فکرش را نمی کرد اما اسکندر 10 روز بعد از این پرخوری ها از دنیا رفت!
بازیگری که مسموم شد
«باندو میتسو گورا» یک بازیگر بسیار مشهور ژاپنی در دهه 1975 بود. باندو هم در نقش مردان و هم در نقش زنان در فیلم ها ظاهر می شد. مرگ باندو در سال 1975 همه را شگفت زده کرد زیرا او دچار هیچ گونه بیماری ای نبود و هیچ کس فکرش را نمی کرد که این بازیگر مشهور بر اثر پرخوری جان خود را از دست بدهد.
او یک روز به سرآشپز خود دستور داد تا فور فوگو که نوعی ماهی سمی است را برای غذا آماده کند. البته نه خود ماهی را بلکه جگر آن را. سرآشپز می بایست این غذا را برای آقای بازیگری آماده می کرد.
سرآشپز به باندو گفت که این ماهی سمی است و بهتر است که غذای دیگری بپزد ولی باندو نپذیرفت و گفت که بدنش در برابر سم این ماهی ایمن است و به این ترتیب سرآشپز به ناچار غذای باندو را آماده کرد.
باندو مقدار زیادی از جگر این ماهی را خورد و برخلاف انتظار دچار مسمومیت شد. مسمومیت او آن قدر شدید بود که وی توان مقاومت نداشت و بعد از بستری شدن در بیمارستان جان سپرد.
نویسنده ای که سیر نمی شد
ویلیام مکپیس تاکری نویسنده مشهور انگلیسی نیز یک مرد پرخور بود. او آن قدر پرخور بود که سیستم گوارشی اش دچار مشکل شده بود. از طرفی تاکری معتاد بود البته نه به موادمخدر بلکه به
خوردن ادویه های بسیار تند.
او یک شب شام بسیار مفصلی خورد، به گفته اطرافیان تاکری غذایی که او در آن شب خورد به اندازه سه وعده غذایی معمولی بود. بعد از
خوردن غذا تاکری مثل همیشه به رختخواب رفت و صبح روز بعد وقتی پیش خدمت صبحانه را به اتاق آقای نویسنده برد او را در تخت خوابش مرده پیدا کرد.
تاکری بر اثر پرخوری بیش از حد در سن 52 سالگی و خیلی غیرمنتظره درگذشت. البته علت مرگ تاکری سکته اعلام شد و به عقیده پزشکی قانونی علت این سکته، استرس های ناشی از پرخوری بود.
موتزارت و شام کشنده
گفته می شود سالیبری، رقیب موتزارت، نوازنده بزرگی بود این دو زیاد از یکدیگر خوششان نمی آمد برای همین بسیاری بر این عقیده اند که موتزارت به دست حریف خود به طور غیرمستقیم به قتل رسیده است اما در هیچ جا شواهدی از اینکه نقشه قتل موتزارت توسط سالیبری کشیده شده باشد اشاره نشده است.
عده ای هم بر این عقیده اند که موتزارت به دلیل
خوردن مقدار زیادی از تکه های گوشت خوک جان خود را از دست داده است. از این رو افراد زیادی درباره مرگ موتزارت تحقیق کرده اند که یکی از آنها دکتر جان وی هیرشمان است.
هیرشمان نامه ای که موتزارت پیش از مرگش نوشت را به دقت بررسی کرده و به نتیجه قابل توجهی رسیده است. موتزارت در این نامه درباره مقدار زیادی گوشت خوکی که خورده نوشته بود و توضحی داده بود که گوشت، خوب پخته نشده بود و آلوده به نظ رمی رسید.
موتزارت هم که مقدار زیادی از آن را خورده بود بیمار شد و همین پرخوری باعث مرگش شد. نکته جالب اینجاست که بعد از مرگ موتزارت 150 تئوری درباره چگونگی مردن این نوازنده بزرگ شکل گرفت اما هیچ وقت دلیل مرگ او به نتیجه قطعی نرسید از این رو هفت سال بعد از مرگ موتزارت مزارش نبش قبر شد تا استخوان هایش را تحت آزمایشات بیشتری قرار دهند. با این حال هنوز هم بسیاری بر این باورند که موتزارت بر اثر پرخوری بسیار جان باخته است.
اشتهای کشنده
اوکراینی ها پودینگ سنتی ای دارند که آن را با میوه های پخته شده پر می کند. محتویات این پودینگ شامل قارچ، سیب زمینی، گوجه و گیلاس است و همه این خوراکی ها در کنار هم بسیار سنگین هستند به طوری که کمتر کسی می تواند دو عدد از آن را پشت سر هم بخورد.
سپتامبر سال 2011 مسابقه ای در شهر توکماک اوکراین برگزار شد تا اوکراینی های که می توانند بیشترین پودینگ را بخورند با یکدیگر رقابت کنند. برنده این مسابقه ایوان مندل 77 ساله بود. او پس از اینکه یک لیتر از مربای کرمی و ترشی را که داخل پودینگ ها بود خودر احساس کرد که حال چندان خوبی ندارد.
پیرمرد روی دو زانویش خم شد و به زمین افتاد. وقتی آمبولانس به محل حادثه رسید ایوان دیگر جان باخته بود. آزمایشات پزشکی قانونی نشان داد پیرمرد بعد از پرخوری دچار حالت تهوع شده اما از این کار امتناع کرده و همین مساله باعث مرگش شده است.
پادشاه سوئد
آدولف فردریک از سال 1751 تا 1771 پادشاه سوئد بود. 20 سال از تکیه زدن او بر تخت سلطنت می گذشت و در تمام این مدت پادشاهی او تا جایی که می توانست غذا می خورد به طوری که همه می دانستند آدولف فردریک یک پادشاه پرخور است.
فردریک همیشه سر میز شام از خرچنگ و خاویار گرفته تا کلم دریایی، ماهی و نوشیدنی های مختلف، به مقادیر بسیار فراوان می خورد و کاملا روشن است که این همه غذا برای یک وعده شام چقدر زیاد است. البته این فقط بخشی از غذای پادشاه بود. او پس از صرف غذا به اتاق دیگری می رفت تا دسر میل کند.
در این اتاق تمامی دسرهای مورد علاقه که متشکل از 14 نوع بود چیده شده تا فردریک هرچقدر دلش می خواهد دسر بخورد. این پادشاه شکمو آن قدر پرخوری کرد تا اینکه بالاخره به دلیل مشکلات گوارشی در یکی از شب ها درگذشت و امروزه در کتاب های تاریخ دانش آموزان سوئدی نوشته شده است؛ «آدولف فردریک پادشاهی بود که در اثر پرخوری از دنیا رفت.»
پنکیک خور روسی
سال 2009 مسابقه ای در کالینگراد یکی از شهرهای روسیه برگزار شد. در این مسابقه هر شرکت کننده ای که پنکیک بیشتری می خورد برنده بود اما این بار پایان پنکیک خوری همراه با تراژدی بود.
بوریس ایسایف 46 ساله بیشترین پنکیک را خورد و برنده میدان شد. همه او را تشویق می کردند و وی از روی سکو پایین آمد تا خود را برای گرفتن جایزه اش آماده کند.
وقتی او به جایگاه مخصوص رفت تا جایزه را بگیرد ناگهان در برابر چشم حضار نقش زمین شد و این درحالی بود که همه محتویات معده اش از دهانش بیرون می ریخت. او دیگر نفس نمی کشید و اقدامات اولیه برای نجات جان وی بی تاثیر بود.
بلیت مرگ 10 دلاری
«نوح آکرز» دانش آموز مدرسه ای در سن پدرو آمریکا بود. او به همراه 120 دانش آموز دیگر، سال 2010 در مسابقه ای شرکت کردند تا درآمد حاصل از آن را صرف افراد زلزله زده هائیتی کنند. در این مسابقه فعالیت های گوناگونی ازجمله نواختن موسیقی و مسابقه
خوردن اجرا می شد و هر دانش آموزی که قصد شرکت در مسابقه را داشت می بایست 10 دلار پرداخت می کرد.
نوح به همراه 120 دانش آموز دیگر سر میز غذا حاضر شدند تا در مسابقه هات داگ خوری شرکت کنند. شرکت کننده ها می بایست هات داگ های خامه ای را می خوردند تا جایزه را به خود اختصاص دهند. نوح همان طور که مشغول
خوردن هات داگ ها بود ناگهان به سرفه افتاد.
نفس پسرک بالا نمی آمد. افراد حاضر در سالن به او کمک کردند تا هات داگ ها را از گلوی پسرک خارج کردند. وقتی نوح را به بیمارستان منتقل می کردند زنده بود اما وقتی به بیمارستان رسید از هوش رفت و دیگر به هوش نیامد. به گفته پزشکان او مدت زیادی بدون اکسیژن بوده و همین باعث شده تا وی جان خود را از دست بدهد.