پت شاپ پرشین پت
Follow Us
facebook twitter blog google

خبر های روز حیوانات خانگی

  • نور شب توتورو دیوراما ◄ نور شب توتورو دیوراما
      لامپ زیبای رزین اپوکسی دارای نمای دلگرم کننده ای از توتورو و دوستانش است که روی شاخه درخت نشسته اند و صحنه ای نمادین از فیلم را ثبت می کنند. Totoro Diorama Night Light توسط ResinLamp جادوی انیمیشن محبوب ژاپنی My Neighbor Totoro را به خانه شما می آورد. می توان از آن به عنوان نور شب، نورپردازی خلق و خو یا به سادگی به عنوان یک قطعه تزئینی استفاده کرد. فیگورهای مینیاتوری انیمیشن My Neighbor Totoro از پایین توسط چراغ های LED که در یک پایه چوبی ادغام شده اند، روشن می شوند.
  • صندلی اختاپوس ◄ صندلی اختاپوس
      صندلی خلاقانه الهام گرفته از اقیانوس که توسط هنرمند اسپانیایی ماکسیمو ریرا طراحی شده است . شاخک‌هایی که با چرم سیاه پوشیده شده‌اند در پشت این تخت دریایی شگفت‌انگیز قرار دارند. صندلی اختاپوس اولین قطعه از مجموعه صندلی حیوانات است .
  • مبل کرگدن ◄ مبل کرگدن
      مبل با الهام از حیوانات طراحی شده تا شبیه اسب آبی در اندازه واقعی باشد . مبل کرگدن دست ساز از قاب فولادی پوشیده شده از پلی اورتان چرم مانند که شبیه پوست اسب آبی بدون مو است.
  •  لانه پرنده غول پیکر ◄ لانه پرنده غول پیکر
      اینستالیشن هنری چشم نواز در تالین، استونی، برجی با لانه پرنده غول پیکر و سه تخم مرغ بزرگ است که در شب روشن می شوند تا درخششی مسحورکننده ایجاد کنند. در قلب منطقه بندر نوبلسنر تالین، دکل قدیمی دوباره به یک چیدمان هنری منحصر به فرد معروف به "لانه" تبدیل شد. نصب نور "آشیانه" توسط Velvet توسط توسعه دهنده املاک و مستغلات Merko سفارش داده شد تا زندگی جدیدی را به چشم انداز شهری بیافریند. لانه غول پیکر پرنده با تخم مرغ های درخشان با نشان دادن اینکه چگونه تخیل می تواند فضاهای روزمره را تغییر دهد، الهام بخش عابران، به ویژه کودکان است.
  • وزغ نگهبان ◄ وزغ نگهبان
      ربات شنا به شکل قورباغه در سراسر پرو موج می زند و با ایجاد اختلال در چرخه پرورش پشه ها با پشه ها مبارزه می کند. پشه هایی که بیماری هایی مانند دنگی را منتقل می کنند، تخم های خود را در آب ساکن می گذارند. وزغ نگهبان حرکتی را در آب راکد ایجاد می کند و از تخم گذاری موثر پشه ها جلوگیری می کند. قورباغه با ایجاد آشفتگی در سطح آب، زنده ماندن و تبدیل شدن به پشه بالغ را برای لارو پشه غیرقابل پذیرش می کند. وزغ نگهبان که توسط VML پرو و ​​Sapolio طراحی شده است، یک راه حل با انرژی خورشیدی است که با اپیدمی ویرانگر دنگی در پرو مبارزه می کند. در مناطقی که با کمبود آب و نرخ بالای انتقال مواجه هستند، این نگهبان مبتکر امید به آینده ای سالم را ارائه می دهد.
  • خانه درختی گنبدی ◄ خانه درختی گنبدی
      با خانه درختی گنبدی شکل، حیاط خلوت خود را به یک پناهگاه لوکس تبدیل کنید و ترکیبی بی نظیر از راحتی و ارتباط با طبیعت را ارائه دهید. Dome Tree House توسط DomeSpaces اوج کمپینگ در فضای باز است . نصب و لوازم جانبی آسان، با گزینه‌هایی مانند پنکه‌های خورشیدی و نورگیر، بهترین مکان برای استراحت در تمام طول سال برای بزرگسالان و کودکان است. خانه درختی گنبدی شکل که از فولاد گالوانیزه بادوام ساخته شده و با PVC شفاف تزئین شده است، خلوتگاهی دنج در میان طبیعت فراهم می کند. راه جدیدی برای لذت بردن از فضای باز را با خانه درختی گنبدی نوآورانه کاوش کنید.
  • پهپاد مینیاتوری ◄ پهپاد مینیاتوری
      پهپاد مینیاتوری ساخته شده برای پرواز ازدحام مستقل شبیه یک زنبور رباتیک است و از الگوهای پرواز طبیعی زنبورها الهام گرفته شده است. Festo BionicBee تنها 34 گرم وزن دارد و به لطف ساختار فوق العاده سبک و مانور استثنایی، از قابلیت های چشمگیری برخوردار است. مجهز به فناوری پیشرفته، هر پهپاد به طور مستقل در یک گروه حرکت می کند و مسیرهای از پیش تعیین شده را با دقتی بی نظیر دنبال می کند. از طریق کالیبراسیون هوشمند، زنبور Bionic عملکرد را بهینه می‌کند و هماهنگی یکپارچه را در میان گروه تضمین می‌کند. این نوآوری نشان دهنده اوج بیومیمیک و پیشرفت تکنولوژی در طراحی هواپیماهای بدون سرنشین است.
  • گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا ◄ گیره قابل توسعه گیاه ماریو پیرانا
      اسباب‌بازی قابل تمدید چاپ سه بعدی که شبیه شخصیت ترسناک گیاه پیرانا از بازی‌های ویدیویی کلاسیک Super Mario Bros است. از Grabber قابل گسترش گیاه پیرانا برای برداشتن اقلام از مکان های صعب العبور، اعم از تنقلات، کلیدها یا سایر اشیاء کوچک استفاده کنید. نسخه چاپی سه بعدی که توسط Alice3DTreasures از مواد PLA سازگار با محیط زیست ساخته شده است، هم پایدار و هم برای محیط زیست بی خطر است. هر گیربکس تحت بازرسی های کیفی کامل قرار می گیرد تا اطمینان حاصل شود که استانداردهای بالا را برآورده می کند و در مجموعه اسباب بازی های طرفداران ماریو قرار می گیرد.
  • صندلی چوبی به شکل زرافه ◄ صندلی چوبی به شکل زرافه
      صندلی چوبی به شکل زرافه دارای کشوی یکپارچه برای نگهداری کاغذ طراحی و مداد رنگی است. صندلی زرافه طراحی شده توسط لوئیس لیم برای بچه ها به عنوان میز نقاشی و بزرگسالان می توانند از آن به عنوان صندلی برای نشستن و استراحت در حین بازی کودکان استفاده کنند.
  • lمیز کار مشترک با گربه ◄ lمیز کار مشترک با گربه
      میز اداری ارگونومیک با طراحی توخالی تضمین می کند که دستان شما در ارتفاع مطلوب قرار دارند و فشار و ناراحتی را در ساعات طولانی کار کاهش می دهد. میز توخالی طراحی شده توسط SUNRIU وعده می دهد که تجربه فضای کاری را با نگه داشتن دستان شما در ارتفاع عالی افزایش دهد. ناحیه فرورفته در داخل سطح میز شکل گرفته است و با ظرافت برای نگه داشتن دستان شما هنگام درگیر شدن با کارهای روزانه خود، حجاری شده است. میز ساخته شده از تخته سه لا شامل نقاط تعیین شده برای وسایل ضروری و ابزارهای رایج است که جریان کار را بهینه می کند و به هم ریختگی را به حداقل می رساند.
12345678910بعدیآخرین
(1 - 10) / 29341    |     صفحه 1 از 2935
RSS

GetPagedList: 0,440,,False,False,False,CreationDate,0,10

معرفي نژاد گربه


اخبار ومقالات - گالری


نمایش متن مقالات

عجیب ترین روز زندگی من - داستان واقعی

 

 

عجیب ترین روز زندگی من - داستان واقعی

داستانی را كه می‌خواهم به روی كاغذ بیاورم بسیار حیرت‌انگیز است، انتظار ندارم کسی آن را باور کند چون خود من نیز هنوز نتوانسته ام آن را باور کنم، اما چیزی را که از آن مطمئن هستم این است که واقعا این اتفاق افتاد و من شک ندارم که خواب نمیدیدم و دیوانه هم نیستم.
وقتی آن روز صبح ساعت موبایلم مثل همیشه به صدا در آمد سعی کردم آن را پیدا کنم و زنگ را قطع کنم تا کسی را بیدار نکند، اما زمانی که دستم را دراز کردم تا روی تخت خوابم دنبال موبایلم بگردم ناگهان درد عجیبی از ناحیه کمرم باعث شد جستجو را متوقف کنم و برای چند ثانیه نفسم بند بیاید، البته تقصیر خودم بود چند روزی بود که حس می کردم دست و پایم کرخت شده بودند و گاهی هم موقع نفس کشیدن کمرم سوزش عجیبی داشت و احتمالا همین بی توجهی ها باعث شده بود که بیماری شدت پیدا کنم.


صدای زنگ موبایل که هنوز قطع نشده بود باعث شد مادرم نگران شود و حالا پشت در اتاق من بود و داشت در می زد. "مهدی جان ! پسرم خواب نمونی" من هم پاسخ دادم " نه مادر جان من بیدارم" اما باور کردنی نبود وحشت تمام وجود مرا پر کرده بود. خدای من یعنی واقعا این صدای من بود؟ صدایی تقریبا شبیه صدای ناله نوزاد،این صدا مادرم را بیشتر نگران کرد: "مهدی طوری شده؟ کمک نمی خواهی؟ میتونم بیام داخل اتاق لطفا؟؟" من اما این بار سعی کردم خیلی کوتاه فقط بگویم "نه!" 


حس می کردم صحبت کردن خیلی برایم سخت شده، احساس عجیبی داشتم دلشوره یک لحظه هم مرا رها نمی کرد و صدای زنگ بیدار باش موبایل که هر لحظه هم بلندتر می شد فضا را دلهوره آورتر می کرد.


تمام عزمم را به کار گرفتم تا گوشی را پیدا کنم سعی کردم از تخت بلند شوم که ناگهان احساس کردم من خودم نیستم. وای خدای من! من خودم نبودم.باور کردنی نبود. باور کنید اکنون که دارم در مورد آن لحظه می نویسم حس می کنم از بالا به پایین ناگهان مثل یک موج سرد می شوم و نفسهایم تند می شود.پاهایم به اراده خودم نبود و می لرزید، دیگر از فکر موبایل خارج شدم فقط به طرف در اتاق رفتم تا در را قفل کنم ، اگر مادرم مرا در آن وضعیت میدید حتما میمرد، البته خودم هم هنوز مطمئن نبودم که زنده هستم یا یک روح هستم.
سرگیجه و حالت تهوع ناشی از شدت وحشت باعث شد خودم را کف اتاق رها کنم و دراز بکشم حس می کردم نمی توانم روی پاهایم راه بروم و زمانی که می ایستم سرگیجه شدید باعث می شود چشمانم تار شود.


صدای پرتاب شدن من بر روی زمین مادرم را دوباره به پشت در اتاق کشاند.این بار دیگر آرامش بار قبل را نداشت فریاد می زد:"مهدی زمین خوردی باز؟" سعی کرد در را باز کند که وقتی دید در قفل است بلندتر فریاد می زد:" تو رو خدا بگو چی شده؟ کی توی اتاقه؟ مهدی حرف بزن؟حالت چطوره؟"
من سعی می کردم حرف بزنم اما نمی توانستم. طوری که حس می کردم کسی گلویم را می فشارد. آرام آرام از ناراحتی مادرم گریه ام گرفت و حالا دیگر تمام اعضای خانواده پشت در اتاق من جمع شده بودند و با صدای بلند با هم حرف می زدند و شاید هم با من حرف می زدند نمی دانم دیگر برای من تفاوتی نمی کرد چون مفهوم کلمات را درک نمی کردم واقعا چه اتفاقی داشت دور و برم می افتاد؟


با تمام وجودم در آن لحظه مفهوم کلمه "ترس" را درک می کردم. صداهای پشت در هر چقدر که بلندتر و بیشتر می شد برای من وحشت آورتر بود. به صدای همهمه صدای محکم کوبیدن به در نیز اضافه شد، انگار کسی سعی می کرد در اتاق را بشکند و با هر ضربه من سعی می کردم خودم را بیشتر به قالیچه کف اتاقم بچسبانم که ناگهان در اتاق با صدای مهیبی باز شد و خانواده من با هم به درون اتاق وارد شدند.مادرم جلوی دهانش را با دستانش گرفته بود و گریه می کرد.پدر سراسیمه وارد اتاق شد و نگاهی به من انداخت و شروع کرد به گشتن اتاق مادرم مرا می دید اما باز بی اعتنا گریه می کرد.دیگر باور کردنی نبود حس تعجب به وحشت اضافه شد. مرا نمی دیدند یا من برای کسی مهم نبودم؟ دیگر مغز من هیچ اتفاقی را نمی توانست آنالیز کند، همه چیز عجیب بود. فریاد زدم:"بابا ! من اینجام دارید دنبال چی میگردید؟" صدای جیغ آلود من باعث شد همه توجه ها به من جلب شود. خدا را شکر پس مرا می بینند و نامرئی نشده ام. 


برای اولین بار در آن روز احساس خوشحالی کردم اما زیاد دوام نیاورد چون پدر با شنیدن صدای من به طرف من آمد و ناگهان محکم پایش را به زمین کوبید. این حرکت پدر به شدت برای من وحشت آور بود آنقدر از این حرکت ترسیده بودم که دیگر به علت این کار پدر فکر نمی کردم فقط و فقط سعی می کردم فرار کنم. در عین ناباوری پس از فرار من کسی از اعضای خانواده سعی در برگرداندن من نداشت و همچنان با بی تفاوتی به جستجوی خود در اتاق من ادامه دادند.


از در نیمه باز خانه خارج شدم و گیج و مبهوت به قدم زدن در خیابان پرداختم و به اتفاقات عجیب آن روز عجیب فکر می کردم آنقدر همه چیز زود و سریع اتفاق افتاده بود که هنوز فرصت نکرده بودم منطق خودم را فعال کنم، ولی ظاهرا اتفاقات عجیب در آن روز قصد تمام شدن نداشت. 

در حال قدم زدن و تلو تلو خوردن بودم که خانمی شیک پوش به طرف من آمد و بی مقدمه گفت:"سلام عزیزم!" 

عقب عقب رفتم و خوردم به دیوار گفتم:"شما منو میشناسین؟

گفت:"جونم! چه چشمای خوشگلی داری؟

گفتم:"کی من؟ با من هستید؟

گفت:"نترس عزیزم کاریت ندارم"

آروم آروم به من نزدیک شد و سعی کرد مرا لمس کند. خودم را عقب کشیدم و گفتم:"خانم محترم مراقب رفتارتون باشین لطفا!" 

اما بی تفاوت به حرفای من بدنم را لمس کرد و گفت:"دوست داری ببرمت خونه خودم؟ پیشی کوچولو! قربونت بشم من! آره بریم؟ نازی!" 

داد زدم:"خانم محترم اشتباه گرفتین من آدمی که شما فکر می کنید نیستم من دکتر مق....." حرفمو قطع کرد و گفت:"از چی ترسیدی گربه ناز؟

وای خدای من گربه؟ گربه؟ گربه؟

وای خدایا ! من گربه شده بودم!


نتوانستم جلوی اشک هایم را بگیرم و گریه کنان فرار کردم همینطور که به دویدنم ادامه میدادم تعدادی گربه را مشغول جستجو یک سطل آشغال دیدم.اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که به سراغ آنها بروم ظاهرا در این لحظه آنها از همه به من نزدیک تر بودند.


به اولین گربه که رسیدم داد زدم :"من امروز گربه شدم

یه نگاهی به من انداختن و به خوردن پوست خیار موجود در سطل آشغال ادامه داد. 

دوباره با صدای بلندتری فریاد زدم:"هی! با توام میگم من امروز گربه شدم"

دوباره یه نگاهی به من انداخت و یه تیکه کوچک پوست هندوانه به طرف من پرتاب کرد و گفت:"بیا بخور حرف نزن!" 

عصبانی شدم و فریاد کشیدم:"این چیه؟ میگم من قبلا گربه نبودم امروز گربه شدم

بدون آنکه تعجب کند نگاهی به من کرد . گفت:"مهم نیست چه وقت گربه شدی! ما هم قبلا گربه نبودیم. مهم اینکه باید بز می شدی نه گربه! حالا حرف نزن و پوست هندوانه رو بخور وگرنه مجبوری ظرف یکبار مصرف بخوری"



دست نوشته های دکتر مهدی مقدم-تیموتیان6/5/90


PersianPet Forum - www.mypet.ir 
http://persianpet.org/forum/thread84053.html#ixzz23hpXHmDb 
Under Creative Commons License: 
Attribution 
Follow us: 
@persianpet on Twitter | mypersianpet on Facebook

The underlying connection was closed: Could not establish trust relationship for the SSL/TLS secure channel.
نظرات کاربران
  • 1
    حس عجیبی دستم داد و ممکنه این
    اتفاق مال منم بیافته
  • 0
    :((
  • 0
    چه عجیییییییب...راست میگید اینو یا برای حقوق حیوانات نوشتین فقط؟!:-|بعدش چی شد؟!
ثبت نظر
نام شما
ایمیل شما
نظر شما
ارسال به دوستان
نام شما
ایمیل شما
ایمیل گیرنده
توضیحات
کد امنیتی
کد CAPTCHA
کدی که در زیر نمایش داده شده است را وارد نمایید
:                شبکه های اجتماعی پرشین پت را دنبال کنید 

face.jpg (205×206)   tw.jpg (204×224)pin.jpg (204×224)

جدیدترین مقالات

◄ گدایی کردن در حیوان شما
◄ عقیم سازی
◄ جوش در سگ ها
◄ ورزش دادن گربه ها
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از گربه
◄ کتامین
◄ كتاب(7)
◄ چه مواد غذایی برای سگ مفید است؟
◄ چگونگي نصب برنامه و ورود به برنامه
◄ فيبر ها
◄ انتخاب اسم برای سگ نر
◄ حالا من چی کار کنم ؟
◄ گربه های ناز نازی
◄ German Shorthaired Pointer
◄ فروش گربه پرشین کت
◄ فصل چهارم
◄ گربه و نازایی ! توهم یا واقعیت؟
◄ مهناز افشار و دلفین
◄ British Shorthairs
◄ ماهي و ماهي خور
◄ شباهت حيوانات
◄ نور شب توتورو دیوراما
◄ Dog Fashion
◄ دکتر هومن و جراید
◄ انگل های داخلی در سگ ها
◄ معرفی دکتر شیری
◄ iهیولا ها
◄ قارچی معده در پرندگان
◄ پرورش لارو آناباتوئیدها (ترجمه)
◄ Metynnis Fasciatus
◄ شارک دم قرمز - Red Tailed Shark
◄ اپیلاتی دهان آتشی - firemouth epiplaty
◄ اطلاعات عمومی خانواده سیکلیده ها 2
◄ دراگون – Dragon
◄ مارماهی الکتریکی - electrophorus electricus
◄ سیچلاید های افریقایی
◄ اسب دریایی - Hippocampus
◄ جلبک ها اکواریوم های اب شیرین
◄ بخاری آکواریوم - Aquarium Heater
◄ انجماد اسپرم - How To Glaciation spermatozoon
◄ رفتار درماني براي سگها
◄ پولیوما ویروس در پرندگان
◄ تغذیه ایگوانا
◄ قیمت روز خودرو
◄ سگ پیتبول
◄ شی هوا هوا
◄ Belgian Sheepdog
◄ پیشینه سالوکی (تازی)
◄ رژیم غذایی مناسب برای مقابله با سوءهاضمه در اسب (ترجمه)
◄ راهنمای کلی برای نگهداری از سگ
◄ آموزش استفاده از جعبه خاک به خرگوش
◄ ایورمکتین در سگ ها
◄ گربه نژاد هیمالین
◄ تراریوم برای خزندگان
◄ غدای بچه گربه
◄ یازده سال اسارت سگ
◄ حقوق حیوانات از ۱۴ قرن قبل در اسلام مطرح شده است
◄ سگ در ایران باستان
◄ رفتار شناسي در حيوانات
◄ مردی که سگ همسایه اش را خورد+عکس
◄ Z
◄ بیضه ها
◄ انگل ژيارديا (اين تک سلولي خطرناک)
◄ "وگانیسم"
◄ عمر حیوانات چقدر است
◄ نگهداری از رتیل اوسامبارا بابون
◄ یوزپلنگ
◄ خرگوش به عنوان حیوان خانگی
◄ درماتوفیتوز (Dermatophytosis)
◄ کم خونی فقر آهن در گربه ها
◄ انواع مسمومیت های شیمیایی و غذایی در سگ
◄ حیوانات در برف
◄ زشت‌ترین سگ دنیا»
◄ پیراهنی برای عاشقان گربه
◄ نی نی های بامزه در لباس حیوانات
◄ پرشین پت نماینده انحصاری فربیلا در ایران
◄ چرا سگ ها به دنیال دم خود میگردند
◄ | German Wirehaired Pointer
◄ Redbone Coonhound
◄ Chinook
dram film izle