مایکوپلاسما تنفسی گربه (Mycoplasma felis)؛ راهنمای کامل علائم
مایکوپلاسما تنفسی گربه (Mycoplasma felis) و پروتکل درمانی کامل
راهنمای علمی عفونتهای مایکوپلاسما تنفسی در گربهها به همراه پروتکل درمانی عملی برای کلینیک و بیمارستان دامپزشکی
در این صفحه ابتدا به مرور نکات کلیدی و مباحث اصلی مایکوپلاسما فلیس در گربهها پرداخته میشود و سپس یک پروتکل درمانی عملی برای استفاده روزمره در محیطهای کلینیکی ارائه میگردد.
نکات کلیدی در مورد مایکوپلاسما تنفسی گربه
Mycoplasma felis میتواند هم در گربههای کاملاً سالم و هم در گربههای دارای علائم بالینی مشاهده شود. این میکروارگانیسم بهطور شایع با بیماریهای تنفسی فوقانی گربهها (URTD) همراه است، اما در برخی موارد درگیرکننده مجاری تنفسی تحتانی نیز بوده و میتواند باعث بیماری شدیدتر شود.
- انتقال اصلی به صورت مستقیم و از طریق آئروسل تنفسی بین گربهها صورت میگیرد.
- انتقال غیرمستقیم از طریق محیط اهمیت کمتری دارد، زیرا مایکوپلاسما در بیرون از بدن میزبان دوام طولانی ندارد.
- در کنار بیماری تنفسی، میتواند با وضعیتهایی مانند پیوتوراکس، کنژنکتیویت، کراتیت و در برخی موارد آرتریت نیز همراه باشد.
- تشخیص قطعی معمولاً نیازمند استفاده از آزمایشگاه تشخیصی و نمونهبرداری صحیح از مجاری تنفسی است.
- درمان بر پایه آنتیبیوتیک است و دوکسیکلین معمولاً داروی انتخاب اول محسوب میشود.
- در حال حاضر واکسنی برای این عامل وجود ندارد و پیشگیری بر مدیریت صحیح جمعیت گربهها، کاهش استرس، کنترل عفونتهای همزمان و بهداشت محیط استوار است.
ویژگی عامل بیماریزا (Mycoplasma felis)
مایکوپلاسماها کوچکترین پروکاریوتهای شناختهشده هستند که برای رشد به شرایط تغذیهای و محیطی ویژهای نیاز دارند. در گربهها چندین گونه مایکوپلاسما توصیف شدهاند که برخی از آنها بخشی از فلور طبیعی مجاری تنفسی محسوب میشوند. در بین این گونهها، Mycoplasma felis مهمترین پاتوژن مرتبط با بیماریهای تنفسی فوقانی است.
این باکتریها فاقد دیواره سلولی هستند، به همین دلیل نسبت به بسیاری از آنتیبیوتیکهایی که دیواره سلولی را هدف قرار میدهند مقاوم بوده و در عین حال در محیط خارج از بدن میزبان پایداری کمی دارند و سریع از بین میروند. این خصوصیت روی انتخاب آنتیبیوتیک و مدیریت ضدعفونی محیطی اثر میگذارد.
اپیدمیولوژی و نحوه انتقال در گربهها
Mycoplasma felis عمدتاً در مخاط دستگاه تنفسی فوقانی گربهها سکونت دارد و از این محل میتواند به سایر گربهها منتقل شود. راه اصلی انتقال، آئروسل تنفسی و تماس نزدیک بینی به بینی یا دهان به بینی بین گربهها است.
عوامل زیر در افزایش احتمال انتقال و بروز بیماری نقش دارند:
- تراکم و شلوغی بالای گربهها (پناهگاهها، پانسیونها، کلونیها)
- استرسهای محیطی و تغذیهای
- وجود عفونتهای همزمان ویروسی مانند هرپس ویروس و کالسی ویروس گربه
در برخی مطالعات، در محیطهای شلوغ مانند پناهگاهها، میزان شیوع مایکوپلاسما در گربهها طی ده روز از حدود ۲۱ درصد به بیش از ۳۰ درصد افزایش یافته است که اهمیت مدیریت محیطی و کنترل استرس را نشان میدهد.
سیکل بیماری و پاتوژنز مایکوپلاسما فلیس
پس از استقرار در مجاری تنفسی فوقانی، مایکوپلاسما به سلولهای اپیتلیال سطحی میچسبد و با تولید متابولیتها و فاکتورهای سمی به بافت آسیب میزند. این آسیب میتواند باعث التهاب، اختلال در عملکرد مژکها و کاهش پاکسازی مخاطی-مژکی شود.
مایکوپلاسما با تغییرات آنتیژنی و توانایی فرار از پاسخ ایمنی میزبان، قادر است عفونت مزمن یا عودکننده ایجاد کند. در بعضی موارد، به ویژه زمانی که پاکسازی مژکی مختل شده است، عامل میتواند به سمت مجاری تنفسی تحتانی مهاجرت کند و درگیری شدیدتر ریه را رقم بزند.
علائم بالینی در عفونت مایکوپلاسما تنفسی گربه
در بیشتر گربهها، مایکوپلاسما فلیس به صورت بیماری تنفسی فوقانی (URTD) ظاهر میشود. علائم شایع شامل موارد زیر است:
- ترشحات چشمی و بینی (شفاف تا موکوپورولنت)
- عطسههای مکرر
- سرفه (در برخی موارد)
- کنژنکتیویت و التهاب ملتحمه
- کاهش اشتها، بیحالی و افت وضعیت عمومی
در صورت درگیری مجاری تنفسی تحتانی یا پنومونی، علائمی مانند سرفه شدیدتر، تنگی نفس، تاکیپنه و تب واضحتر میشوند. بچهگربهها، گربههای مسن و گربههای ایمنسرکوبشده معمولاً علائم شدیدتر و سیر بیماری طولانیتری دارند.
تشخیص مایکوپلاسما تنفسی در گربه
به مایکوپلاسما فلیس باید بهویژه در گربههایی مشکوک شد که دچار عفونت تنفسی مزمن، عودکننده یا مواردی هستند که به آنتیبیوتیکهای هدفگیرنده دیواره سلولی پاسخ مناسبی نمیدهند.
برای تشخیص دقیق، نمونهبرداری صحیح اهمیت زیادی دارد. نمونههای زیر میتوانند مورد استفاده قرار گیرند:
- سواب نازوفارنکس
- نمونهبرداری از ملتحمه در موارد کنژنکتیویت
- شستشوی برونشآلوئولار (BAL) در موارد درگیری ریه و پنومونی
سپس نمونهها به آزمایشگاه تشخیصی ارسال شده و با روشهایی مانند PCR و کشت اختصاصی مایکوپلاسما مورد بررسی قرار میگیرند.
اصول کلی درمان عفونت مایکوپلاسما تنفسی گربه
درمان این عفونت بر پایه آنتیبیوتیکهایی است که به دلیل فقدان دیواره سلولی در مایکوپلاسما، روی سنتز پروتئین یا سایر بخشهای متابولیسمی آن اثر میگذارند. دوکسیکلین معمولاً بهعنوان داروی انتخاب اول در این موارد توصیه میشود.
در موارد مقاوم یا پیچیده، بسته به پاسخ بالینی و نتایج آزمایشگاهی، میتوان از دستههای دیگر مانند ماکرولیدها، لینکوزامیدها یا فلوروکینولونها استفاده کرد. مدت درمان در عفونتهای مایکوپلاسما اغلب طولانیتر از بسیاری از عفونتهای باکتریال دیگر است، زیرا این عامل تمایل به ایجاد عفونت مزمن دارد.
پیشگیری و مدیریت گله در عفونت مایکوپلاسما
در حال حاضر واکسن تجاری موثری برای مایکوپلاسما فلیس در گربهها وجود ندارد، بنابراین پیشگیری بر پایه مدیریت صحیح و کاهش ریسک انتقال است.
- جلوگیری از شلوغی بیش از حد در پناهگاهها، پانسیونها و کلونیها
- کاهش استرس (مدیریت محیط، تغذیه مناسب، غنیسازی محیطی)
- کنترل و درمان عفونتهای ویروسی و باکتریال همزمان
- جداسازی گربههای دارای علائم تنفسی تا بهبود کامل
- رعایت بهداشت محیط، شستشو و ضدعفونی منظم سطوح و وسایل مشترک
گربههای علامتدار باید حداقل برای چندین روز تا کاهش واضح علائم جدا نگهداشته شوند تا احتمال انتقال آئروسل به سایر گربهها کاهش یابد.
پروتکل درمانی عملی عفونت مایکوپلاسما تنفسی گربه
در این بخش، یک پروتکل درمانی گامبهگام و قابل استفاده در کلینیک برای مایکوپلاسما تنفسی گربه (Mycoplasma felis) ارائه شده است. این پروتکل بر پایه استفاده از دوکسیکلین به عنوان خط اول و سایر داروها در موارد مقاوم یا شدید طراحی شده است.
۱. انتخاب آنتیبیوتیک خط اول دوکسیکلین
دوکسیکلین داروی انتخاب اول برای درمان عفونتهای مایکوپلاسما در گربهها محسوب میشود.
- دوز: ۵–۱۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، هر ۱۲ ساعت خوراکی
- یا: ۱۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، هر ۲۴ ساعت خوراکی
- مدت درمان در درگیریهای فوقانی خفیف تا متوسط: ۱۴–۲۱ روز
- در درگیریهای تحتانی یا پنومونی: ۲۸ روز یا تا ۷–۱۰ روز پس از برطرف شدن علائم بالینی ادامه یابد.
۲. در صورت عدم تحمل گوارشی یا استفراغ
در گربههایی که نسبت به قرص یا کپسول دوکسیکلین تحمل گوارشی خوبی ندارند یا استفراغ میکنند، میتوان از فرم مایع یا تزریقی استفاده کرد.
- استفاده از دوکسیکلین مایع خوراکی با همان دوزهای فوق
- در صورت عدم امکان مصرف خوراکی: استفاده از فرم طولانیاثر (Long-acting) دوکسیکلین با دوز تقریبی ۱۰ mg/kg زیرجلدی و تکرار پس از ۷ روز فقط در مواردی که خوراکی امکانپذیر نباشد.
۳. موارد مقاوم یا عدم پاسخ پس از ۷–۱۰ روز
اگر پس از ۷–۱۰ روز استفاده صحیح از دوکسیکلین، بهبود بالینی قابل قبول مشاهده نشود، باید به مقاومت، عفونتهای همزمان یا تشخیصهای افتراقی دیگر فکر کرد و پروتکل دارویی را بهروزرسانی نمود.
- آزیترومایسین: ۱۰ mg/kg روز اول، سپس ۵ mg/kg هر ۲۴ ساعت برای ۴ روز، سپس ۲ روز وقفه و تکرار چرخه (در مجموع ۲–۳ چرخه بسته به پاسخ بالینی)
- یا استفاده از فلوروکینولونها (ماربوفلوکساسین / پرادوفلوکساسین) در موارد شدیدتر یا درگیری تحتانی: دوز معمول ۲–۳ mg/kg هر ۲۴ ساعت خوراکی، با توجه به وضعیت عمومی و نتایج آزمایشگاهی.
۴. درگیری ریه و پنومونی
در مواردی که شواهد بالینی، رادیولوژیک یا BAL به نفع پنومونی یا درگیری واضح مجاری تنفسی تحتانی باشد، ترکیب دارویی و حمایت تنفسی اهمیت زیادی دارد.
- ترکیب دوکسیکلین با یک فلوروکینولون مناسب (ماربو/پرادو) به مدت ۱۴–۲۸ روز
- اکسیژنتراپی در صورت نیاز بر اساس وضعیت تنفسی و اشباع اکسیژن
- نبولایزر با سرم فیزیولوژی ۰.۹٪ هر ۶–۸ ساعت جهت رقیق کردن ترشحات و کمک به تخلیه آنها
- در صورت امکان، انجام BAL برای تأیید عامل، بررسی عفونتهای همزمان و تنظیم دقیقتر درمان
۵. درمانهای حمایتی و کمکی
درمانهای حمایتی نقش مهمی در بهبود سریعتر و کاهش عوارض دارند، بهخصوص در گربههای جوان، مسن و ایمنسرکوبشده.
- حفظ هیدراتاسیون مناسب (سرمدرمانی در گربههای دهیدراته)
- نبولایزر با سرم فیزیولوژی ۰.۹٪ هر ۶–۸ ساعت
- کنترل رطوبت محیط (حدود ۴۰–۶۰٪) و استفاده از بخور سرد در صورت نیاز
- در صورت غلیظ بودن ترشحات: استفاده از موکولیتیکها مانند بروموهگزین با دوز ۰.۱–۰.۲ mg/kg هر ۱۲ ساعت خوراکی
- میتوان از N-acetylcysteine به صورت استنشاقی ۱–۲ بار در روز زیر نظر دامپزشک استفاده کرد (خوراکی در گربهها توصیه نمیشود).
- تحریک اشتها: میرتازاپین با دوز مناسب (مثلاً ۱.۸۸ mg هر ۴۸–۷۲ ساعت) با توجه به وضعیت بیمار
۶. مدیریت همزمان کنژنکتیویت و درگیری چشمی
در مواردی که عفونت مایکوپلاسما با کنژنکتیویت همراه است، علاوه بر درمان سیستمیک، درمان موضعی چشمی نیز ضروری است.
- دوکسیکلین خوراکی طبق پروتکل خط اول
- پماد چشمی تتراسایکلین ۱٪ هر ۸–۱۲ ساعت به مدت حداقل ۵–۷ روز
- تمیز کردن روزانه ترشحات چشمی با سرم فیزیولوژی استریل
۷. معیارهای بازبینی و تغییر پروتکل درمان
در طول درمان، ارزیابی مداوم وضعیت بیمار برای تصمیمگیری درباره ادامه، تغییر یا قطع داروها ضروری است.
- عدم بهبود بالینی واضح بعد از ۷ روز درمان مناسب با دوکسیکلین
- ادامه تب یا برگشت تب پس از یک دوره بهبود نسبی
- شدت گرفتن سرفه، تاکیپنه یا علائم تنفسی دیگر
- نتایج BAL یا آزمایشهای تکمیلی که نشاندهنده بار بالای Mycoplasma یا عفونتهای همزمان باشد
۸. نکات ویژه در بچهگربهها و گربههای مسن
- در بچهگربهها از همان دوزها استفاده میشود، اما نظارت بر استفراغ، اسهال و دهیدراتاسیون باید دقیقتر باشد.
- در گربههای مسن، انجام CBC و بیوشیمی خون قبل از شروع درمانهای طولانیمدت توصیه میشود.
- در صورت وجود نارسایی کبد یا کلیه، انتخاب فلوروکینولونها باید با احتیاط و تنظیم دوز همراه باشد.
دکتر علیرضا خداداد